اقتصادسبز آنلاین: «متاسفانه در خیلی از موارد تغییر سخت است و مقاومتهای زیادی برای تغییر وجود دارد. مثلاً همچنان توزیع عمدهفروشی در خیلی از شهرها و مناطق ایران طرفدار دارد و حاضر به پذیرش سیستمهای نوین توزیع نیستند. در این شرایط خیلی از دستاوردها و امکانات معطل میمانند و بیفایده.» آنچه خواندید فرازهایی بود از صحبتهای حسین مصطفیزاده، مدیرعامل شرکت بینالمللی صنایع غذایی «بیژن» که ماحصل آن را با هم می خوانیم:
فاصله نظام توزیع در ایران در مقایسه با جهان فاصله معناداری است چرا تا این حد تغییر درحوزه توزیع و پخش در کشور مشکل وجود دارد وبرای برون رفت از وضعیت فعلی چه پیشنهادهایی دارید؟
بزرگترین مشکل نظام توزیع ما، بهروز نبودن روشها و اصرار به شیوههای غلط و غیرکارآمد است. ما نتوانستهایم به موازات پیشرفتهای چشمگیری که در بخشهای تولیدی داشتیم، در نظام توزیع نیز پیشرفت کنیم. به همین دلیل فاصلهای معنادار بین نظام تولید و نظام توزیع ما وجود دارد که به نظرم این فاصله از فاصله نظام توزیع در ایران در مقایسه با جهان که در سؤوال شما بود، مهمتر و پرداختن به آن ضروریتر است.
روشن است که برای حل این مشکل باید از روشهای نوین توزیع استفاده کرد و سختافزارها و نرمافزارهای متناسب با روشهای جدید را نیز به کار گرفت. بر همین اساس و با توجه به آسیبشناسیهای نظام توزیع کشور بود که شرکت بینالمللی بیژن روش مویرگی را در شرکت توزیع خود برگزید و امکانات مختلف متناسب با این روش را فراهم کرد. خوشبختانه نتیجه هم گرفتیم و یک بار دیگر ثابت شد که اگر از روشهای علمی و روزآمد استفاده شود، خیلی از مشکلات و موانع حذف شده و بازدهی و کارآیی دوچندان میشود.
شاکله کلی صنعت پخش ایران همچنان با ساختار قدیمی و سنتی خود دست وپنجه نرم میکند برای برون رفت از وضعیت فعلی چه پیشنهادی دارید؟
این همان مشکلی بود که در سؤوال اول شما به آن اشاره کردم. اما اینجا باز کمی بیشتر منظور خودم را روشن میکنم چون از نزدیک با مشکلات این ساختار قدیمی و سنتی درگیر بودم. متاسفانه در خیلی از موارد تغییر سخت است و مقاومتهای زیادی برای تغییر وجود دارد. مثلاً همچنان توزیع عمدهفروشی در خیلی از شهرها و مناطق ایران طرفدار دارد و حاضر به پذیرش سیستمهای نوین توزیع نیستند. در این شرایط خیلی از دستاوردها و امکانات معطل میمانند و بیفایده. برای حل این مشکل، ما نیاز به افزایش سواد عمومی و سواد تخصصی هستیم تا هم زمینههای پذیرش روشهای نوین بهوجود آید و هم بتوان از مدلهای جدید توزیع در سراسر کشور بهره جست. مشخص است روشهای جدید توزیع، الزاماتی را به همراه دارد، از جمله حسابداری متفاوت، مدیریت توزیع متفاوت و سفارشگیری و پیگیریهای جدید که همه اینها نیاز به آموزش دارد و البته من به آینده خوشبین هستم، چون گمان میکنم با روی کار آمدن نسل جدید و ورود آنها به بازار کار که اطلاعات دیجیتالی و سواد نرمافزاریشان در حد قابل قبولی است، سیستمهای نوین توزیع هم مجال بیشتری و فرصت بهتری برای پذیرش پیدا کنند.
هزینه بالا و قیمتگذاری نامعقول از جمله مشکلات این صنعت است در این رابطه چه نظری دارید؟
بخشی از این مشکل ذیل مشکل کلان هزینههای بالای صنایع در ایران است و بخشی از آن اختصاص به هزینههای بالای صنعت توزیع است. من از توضیح بخش اول میگذرم تا به توضیح مشکلات صنعت توزیع برسم. یک قسمت از هزینههای صنعت توزیع در کشور به همان ساختار سنتی تشریح شده در سؤوالات قبل بازمیگردد، اما یک قسمت دیگر آن به حلقههای مفقوده صنعت توزیع در ایران برمیگردد. میدانید صنعت توزیع مثل خیلی از صنایع دیگر در تعامل با بسیاری از تخصصها و امکانات دیگر پیش میرود و کافی است یکی از اینها در کشور معیوب عمل کند، آنگاه بدیهی است صنعت توزیع هم ناکارآمد خواهد شد. مثلاً شما از هزینههای بالای این صنعت گفتید، ، پیرو نکتهای که گفتم، IT یکی از ابزارهای صنعت توزیع است. افزایش هزینههای آن بخش، مستقیم و غیرمستقیم در هزینههای صنعت توزیع نیز مؤثر است. حالا شما به این عوامل موثر در صنعت توزیع، مواردی چون نیروی انسانی، نوسان قیمت تجهیزات مورد نیاز و…را بیفزایید که هریک به تنهایی میتوانند هزینههای این صنعت را تغییر دهند.
چرا با وجود آنکه شبکههای توزیع در کشور بسیار متعدد است اما متناسب با این توسعه کمی در کیفیت خدماترسانی پیشرفت خاصی مشاهده نمیشود؟
پاسخ سؤوال شما در خود سؤوال مستتر است. مشکل همان تعدد شبکههای توزیع در کشور است. یک بار اتفاقی داشتم گفتوگوی سفیر سابق ایران در روسیه را در تلویزیون میدیدم. ایشان داشت از دورهای میگفت که روسیه بخاطر شلیک ترکیه به هواپیمای روسی با ترکیه دچار تنش شده بود و ارتباطات تجاری خود را قطع کرده بود. در همان زمان روسیه برای تامین مواد غذایی و کشاورزی، سراغ ایران آمده بود. اما بنا به اعتراف جناب سفیر، ما یک سیستم منظم و معظم توزیع نداشتیم که قادر به تعهد بلندمدت باشد. محصولات و تولیدات برای صادرات بود، شرکتهای توزیعکننده هم بودند، اما کوچک و پراکنده و به همین دلیل امکان یک قرارداد رسمی بلندمدت نبود.
با توجه به مشکلات عدیدهای که دربازار کشور مشاهده میشود آیا اعتقاد دارید صنعت پخش میتواند اهرم قدرتمندتری در تنظیم بازار باشد ؟
بله، فکر میکنم به اندازه خود، میتواند موثر باشد. گاهی اوقات در زنجیره توزیع کالا هزینهها خیلی بالا میرود و این باعث میشود کالا با قیمت بیشتری به دست مصرفکننده واقعی برسد و چون این مشکل هم ریشه در ساختار سنتی و قدیمی صنعت توزیع دارد، بیشتر توضیح نمیدهم.
با توجه به شیوع ویروس کرونا و همه گیری آن چه نظری در رابطه با خرید و فروشهای آنلاین و اهمیت نقش توزیع در زمان پاندمی دارید؟
من در مقالهای با عنوان «فرصتها و تهدیدهای کرونایی صنایع غذایی» از امکاناتی گفتم که کرونا پیشروی صنایع غذایی قرار داد. متشابها فکر میکنم در کنار مضار کرونا، این ویروس توانست صنعت توزیع را نیز دستخوش تغییر کند، تغییراتی که به راحتی حاضر به پذیرششان نبودیم. یکی از آن تغییرات افزایش خرید و فروشهای آنلاین و توزیع متناسب با این نوع فروش است. تا پیش از کرونا هم فروش و توزیع اینترنتی کالا روبهرشد بود و کرونا سرعت آن را دوچندان کرد. توزیع فروشهای آنلاین خیلی از واسطهها را حذف میکند و این میتواند فرصتی برای صنعت توزیع باشد.
ظهور فروشگاههای زنجیرهای بهخصوص در دهه اخیر را چگونه ارزیابی میکنید و برای توسعه صنعت پخش در صنعت غذا درسال جهش تولید چه پیشنهاداتی دارید؟
فروشگاههای زنجیرهای یکی از نیازهای کلانشهرها و شهرهای بزرگ است. فارغ از اشکالاتی که بر این نوع فروشگاهها وارد است، فکر میکنم نقش بسزایی در کمرنگ کردن شیوههای سنتی توزیع داشتند و کیفیت و قیمت مناسب کالاهای این مراکز وابسته به توزیع جدیدشان است. روند توزیع کالا در فروشگاههای زنجیرهای، قابلیت رصد و کنترل دارند و کیفیتشان هم در رقابت، تضمین میشود.