محسن شمشیری
اقتصادسبز آنلاین: اقتصاد جهان در یک شرایط دو قطبی سیاسی و اجتماعی، از یک سو در انتظار تولید و توزیع واکسن کرونا و اثر این خبر خوب بر فعالیتهای اجتماعی، بورسهای جهان و اشتغال و معیشت مردم قرار دارد و از سوی دیگر، در انتظار شروع به کار دولت بعدی آمریکا است تا تکلیف بخشی از همکاریهای بینالمللی، جنگ تجاری آمریکا و چین، همکاری با اروپا، مسائل خاورمیانه نیز مشخص شود و بورسهای جهان سمت و سوی شاخصها را بهتر پیشبینی کنند.
هرچند که خبر واکسن کرونا به شدت شیب منحنی شاخص بورس جهان را صعودی کرده و امید به اثر آن افزایش یافته اما صاحب نظران معتقدند که تولید و توزیع آن در کل جهان حداقل به یک تا دو سال زمان نیاز دارد تا متناسب با آن اثر خود را بر اقتصاد جهان بگذارد. نوسان شدید نرخها و شاخصها در چند هفته اخیر نشان داد، که اقتصاد جهان و بورسهای جهان، بازار ارز و طلا و سایر داراییها، در شب نخست انتخابات آمریکا که ترامپ از نظر میزان آرا در ایالتهای سرنوشتساز جلو بود، واکنش نشان داد شاخصهای بورس صعودی شد و قیمت طلا به 1860 دلار کاهش یافت و ارزش دلار تقویت شد. اما روز بعد که شمارش آرای پستی شروع شد و بایدن پیشتاز بود، قیمت طلا تا 1960 دلار افزایش داشت و ارزش دلار کاهش یافت.
این موضوع نشان میدهد که نتایج انتخابات حتی در یک روز میتواند قیمت طلا را تا 100 دلار تحت تأثیر قرار دهد. البته در روزهای بعد که خبر تولید واکسن کرونا با موفقیت 90 درصد منتشر شد و ترامپ دعواهای حقوقی را پیگیری کرد، بازارهای ارز و طلا و بورس به گونه دیگری واکنش نشان دادند.
این شرایط نشان میدهد که جهان در انتظار دو عامل عمده یعنی سیاستهای تجاری و اقتصادی آمریکا و واکنش کرونا قرار دارد تا به تدریج بتواند علائم بهبود را مشاهده کند.
در ایران نیز قیمت دلار که تا 32 هزار تومان و تا روز قبل از انتخابات آمریکا به 29 هزار تومان افزایش یافته بود، با سقوط قابل توجه 7 هزار تومانی مواجه شد و در روزهای انتشار پیشتازی بایدن و با این تصور که ترامپ تحریمهای اقتصادی را کاهش خواهد داد و به برجام بازخواهد گشت، به کانال 21 هزار تومان رسید. اما بعد از این جو روانی و شوک وارد شده به بازار که به دلایل متعددی رخ داد، دوباره به روال عادی خود بازگشت و دلار سرانجام در کانال 27 هزار تومان آرام گرفت و البته هنوز منتظر نتایج انتخابات، دعواهای حقوقی ترامپ، تولید و توزیع واکسن کرونا، سیاستهای احتمالی بایدن و شرایط دولت آمریکا برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها قرار دارد.
کار سخت تنظیم بازار
علاوه بر انتظار اقتصاد ایران برای واکسن کرونا، رفع تحریمها، دولت آینده آمریکا، موضوعات دیگری مانند تنظیم بازار، صرفهجویی ارزی، واردات، کنترل تورم و نقدینگی و کسری بودجه نیز مسائل عمدهای است که در سال جاری و سال آینده مشکل ساز است و با توجه به این عوامل، حتی با پیروزی بایدن و شروع مذاکرات برای بازگشت آمریکا به برجام، بازهم مشکلات ساختاری و تورم و رکود در اقتصاد ایران معضل اساسی محسوب میشود.
اکنون علاوه بر کاهش درآمد ارزی، دسترسی به ذخایر ارزی و پولهای بلوکه شده نیز سخت است و از سوی دیگر مردم نگران معیشت خود هستند و نمی توان هر کالایی را وارد کرد و لذا باید واردات کنترل شود و مخارج ارزی با اولویتبندی انجام شود.
برخی افراد بهدنبال انتشار خبر پیروزی یا پیشتازی بایدن، با این تصور که قیمت دلار کاهش زیادی دارد موجودی خود را به بازار عرضه کردند تا از زیان احتمالی جلوگیری کنند و همین مسائل جو بازار را به همه فروشندهایم تغییر داد و هیچ کس حاضر نبود که خرید کند، زیرا شایعات مختلفی در مورد قیمتها به گوش رسید.
عدهای با گمانه زنی قیمتها و سقوط نرخ دلار به 15 تا 22 هزار تومان به نقل از مؤسسات و کارشناسان بانک مرکزی، ادعا کردند که دلار تا 15 هزار تومان و 17 هزار تومان و کمتر کاهش خواهد یافت. عدهای با این فرض که قیمت دلار اردیبهشت 99 به 15 هزار تومان رسیده اعلام کردند که دلار باید تا 17 هزار تومان کاهش یابد. عده ای دیگری با اشاره به عدد 4 هزار تومان سال 96، معتقدند که با در نظر گرفتن نرخ رشد نقدینگی و تورم سالهای اخیر، دلار حداکثر باید 10 هزار تومان باشد.
اما در کنار این ادعاها و گمانه زنیها و تکذیب بانک مرکزی در مورد گمانههای نرخ دلار و سپردن کارها به عرضه و تقاضای بازار، یک نکته مهم موردتوجه بود و آن این است که بازار با حباب سنگین حداقل 7 هزار تومانی مواجه است و صاحبان ارز، حاضرند ظرف یک روز از حباب و سود ارز خود بگذرند و دلار را به قیمت زیر 22 هزار تومان بفروشند، اگر ترامپ شکست را پذیرفته بود، احتمالا دلار بهراحتی به زیر 20 هزار تومان کاهش می یافت و به سمت نرخ 17 هزار تومان حرکت میکرد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند در شرایطی که قیمت دلار ظرف یک روز 7 هزار تومان و قیمت سکه ظرف یک روز 4 میلیون تومان کاهش مییابد، به این معنی است که بازار با اندک حمایتهای دولت، گشایش در فضای تجارت خارجی، مذاکره و لغو تحریمها، می تواند تغییرات سریع را بپذیرد.
سفته بازی و سوداگری در بازار موجب شده که قیمتها به صورت غیر منطقی افزایش زیاد داشته باشد و در حالیکه دلار میتواند به راحتی 20 هزار تومان باشد به صورت نامتناسبی به 30 هزار تومان رسیده و عدهای در بازار ارز درآمدهای سرشار و افسانه ای دارند، در بازار گوشت نیز قیمت هر کیلو گوشت میتواند 40 هزار باشد و عملاً بالای 100 هزار تومان است و لذا عدهای سود سرشار از آن میبرند. این موضوع در بازارهای دیگر مانند خودرو، مسکن و… نیز قابل مشاهده است و عملاً سفته بازی و سوداگری، بهصورت حباب گونه و نامتناسبی همه قیمتها و شاخصها را بالا برده است و اگر شرایط با ثباتی ایجاد شود، با ریزش شدید قیمتها در کوتاه مدت مواجه خواهیم بود. اما متأسفانه شیرینی کاهش نرخها مانند برق و باد عبور کرد و دوباره دلار به کانال 27 هزار تومان رسید. زیرا اولاً واکسن کرونا به زمان زیادی برای تولید و توزیع نیاز دارد که در آمریکا و کشورهایی که پیش خرید کردهاند، توزیع شود و دوما اثر آن بر اقتصاد جهان تدریجی خواهد بود و بر اقتصاد ایران نیز حداقل در یکسال آینده اثرگذار خواهد بود.
دوم آن که با دعواهای حقوقی ترامپ سرنوشت انتخابات مشخص نیست، و حتی با پیروزی بایدن، تشکیل دولت، اعلام سیاستها، بازگشت به برجام، شرایط دو طرف، لغو تحریمها و… یکی دو سال زمان نیاز دارد که اقتصاد ایران بتواند نفسی چاق کند.
اما نکته مهم این است که سوداگری، حباب مالی و قیمتها به شدت بزرگ و سنگین است و در کوتاه مدت میتوان قیمت دلار را به زیر 20 هزار تومان رساند و قیمت بسیاری از کالاهای اساسی و معیشتی مردم را با 40 درصد کاهش مواجه کرد.
شاید آخرین بار دوره اشغال ایران بوده است که قیمتها 10 برابر شد و در طول سه سال 1320 تا 1323، قیمت بسیاری از کالاها 10 برابر شد و البته از سال 1324 به بعد شاهد تورم منفی بود و قیمتها به شرایط عادی خود بازگشت. اما در سالهای اخیر یعنی 99- 1396 قیمت دلار عملا 10 برابر و 7 برابر شده و به دنبال قیمت بسیاری از کالاها حداقل تورم 100 درصدی داشته است و البته قیمت برخی کالاها مانند گوشت عملاً 3 برابر شد. در نتیجه با بهبود شرایط و سقوط نرخ دلار میتوان انتظار داشت که بخشی از این افزایش قیمتها باز گردد.
البته برخی کارشناسان معتقدند که لغو تحریمها حداقل به یک دوره دو ساله نیاز دارد و تا 1401 طول می کشد تا انتظار ما برای بهبود اقتصاد تحقق یابد و تا آن زمان باید منتظر اخبار آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران، افزایش فروش نفت، بهبود روابط با کشورهای همسایه و… باشیم تا قبل از لغو تحریمها، بخشی از کاهش قیمتها را پیش خور کند. به عبارت دیگر، بازار قادر است همانطور که حباب قیمتها را ایجاد میکند و قبل از اعلام تحریمها و شروع تحریمها، قیمت دلار را به شدت افزایش میدهد، اکنون نیز قادر است بخشی از حباب قیمتها و رشد قیمتها را قبل از لغو تحریمها کاهش دهد و ترکیدن حباب مالی و کاهش قیمتها را آزاد کند.
حتی در یک روز خبر سقوط قیمت دلار انتظار برای کاهش قیمتها را مطرح کرد. زیرا کاهش 30 درصدی نرخ دلار به معنای تقویت ارزش پول ملی و کمک به معیشت مردمی است که توان قدرت خرید ندارند، حقوق و دستمزد اندک دریافت میکنند و با غول تورم سالهاست که دست به گریبان هستند. براین اساس انتظار زیادی نیست که رهبران سیاسی و دیپلماسی کشور در جهت کاهش تنشها و لغو تحریمها، به گونه ای عمل کنند که هزینههای مبادله را کاهش دهد و نرخ دلار را به جایی برساند که معیشت مردم قابل تأمین باشد. در این رابطه، برخی صاحبنظران معتقدند که حتی لغو تحریمهای آمریکا و مذاکره با دولت بایدن نیز نمیتواند اقتصاد را به شرایط قبلی بازگرداند زیرا 10 سال رشد منفی اقتصاد، بیاعتمادی، ناامیدی، و مسائل جدیدی مانند قرار گرفتن ایران در لیست سیاه fatf کاهش مشارکت سیاسی احزاب و گروههای سیاسی و مردم، همگی موجب خواهد شد که در چند سال آینده اقتصاد ایران همچنان با بخشی از مشکلات و ابرچالشها دست به گریبان باشد. در مجموع باید گفت وقتی ظرف یک روز 7 هزار تومان کاهش در قیمت دلار داریم و ارزش پول ملی 30 درصد تقویت میشود به این معناست که حباب مالی و سفته بازی و مقاومت در کاهش قیمتها بیش از اینهاست و اگر سوءمدیریتها برطرف شود قادر خواهد بود که حداقل 50 درصد در ارزش پول ملی تقویت ایجاد کند و مشکلات معیشتی مردم را برطرف کند.
حباب دلار و پیش خور کردن تحولات سیاسی
برخی کارشناسان معتقدند که اقتصاد ایران فعلا فرصت تنفس بهتری یافته است و میتواند چند وقتی را به کاهش قیمتها دلخوش کند اما واقعیت این است که اقتصاد ایران سالهاست که گرفتار مشکلات ساختاری، کسری بودجه، درآمد نفت، رشد نقدینگی و تورم، بحران مدیریتی، ابرچالشهای بسیار است و قبل از تحریمها نیز این مشکلات وجود داشت و در دوره دولتهایهاشمی خاتمی و احمدینژاد نیز مشکلات مختلف داشته است و لذا پس از مدتی دوباره با چالشهای تازهای مواجه میشویم. براین اساس باید به احیای مسیر توسعه، ارتباط بهتر با جهان و کشورهای مختلف و منطقه توجه کنیم، مدیریت را تقویت کنیم و امید و اعتماد در مردم ایجاد شود تا رونق و تولید و ارزش افزوده و رشد اقتصادی را شاهد باشیم. در غیر این صورت حتی با لغو تحریمها نیز دچار مشکلاتی مانند fatf خواهیم بود و هزینههای مبادله با جهان همچنان بالا خواهد بود
ریزش شدید نرخ دلار تا قیمت 24 هزار تومان و کاهش5 هزار تومانی ظرف 3 روز گذشته، و همچنین کاهش قیمت سکه طلا از بالای 15 میلیون تومان تا 11 میلیون و 400 هزار تومان و ریزش نزدیک به 4 میلیون تومانی آن، بدون آن که هنوز نتیجه انتخابات آمریکا مشخص شده باشد و تیم بایدن بر سر کار بیاید و بخشی از تحریمها را لغو کند و یا به برجام بازگردد، نشان دهنده عمق سفته بازی، حباب مالی بازارهای مالی و دارایی در چند سال اخیر است.
این وضعیت نشان میدهد که بازارها واکنشهای شدید و روانی و عصبی نسبت به تحولات سیاسی و اقتصادی نشان میدهند و بازار ایران تحت تاثیر اخبار تحریمها، فشار حداکثری دولت ترامپ، به شدت با حباب مالی، پیش خور کردن قیمتها و جو روانی مواجه بوده است. شاهد مدعا افزایش قیمت دلار از کانال 3 هزار تومان در سال 96 به کانال 5 هزار تومان قبلا از خروج ترامپ از برجام است. ترامپ در فرصت شش ماههای که برجام را تمدید کرده بود اعلام کرد که این آخرین فرصت است و در اردیبهشتماه از برجام خارج می شود، اما بازار به نوعی اثر آن را پیش خور کردن و قیمت طلا و سکه روبه افزایش گذاشت. در سال 97 حتی قبل از خروج کامل آمریکا از برجام در آبان ماه و تحریمهای بانکی و نفتی قیمتها سیر صعودی داشت و دلار تا نزدیک به 20 هزار تومان بالا رفت.
پیش خور کردن قیمتها در آبان سال 97 تا حدی بود که حتی روز بعد از خروج کامل از برجام، بازار دیگر واکنش جدیدی نشان نداد و قیمتها افزایش زیادی نداشت زیرا تمام اثر خروج از برجام و تحریمها را پیشخور کرده بود. این حباب مالی و افزایش قیمتها و پیش خورکردن نرخها به حدی بود که در سال 98 بانک مرکزی توانست با چند محدودیت و سیاست جدید از جمله سقف تراکنش و جمعآوری چک و محدودیتهای دیگر، قیمت دلار را تا 11 هزار تومان کاهش دهد.
هرچند که در سال 99 بار دیگر، موج جدیدی از افزایش نرخ دلار از 15 هزار تومان تا 32 هزار تومان را شاهد بودهایم اما کاهش شدید قیمت دلار از کانال 29 هزار تا 22 هزار و تثبیت آن در 24 هزار تومان در دو روز اخیر، نشان دهنده این واقعیت است که بازار با حباب شدید مالی مواجه است و سفته بازی و سوداگری به حدی رشد کرده که قیمتها به صورت غیر واقعی و نامتناسب با واقعیتهای اقتصادی بالا رفته است و در دو روز می تواند نرخ دلار را 4 تا 7 هزار تومان کاهش دهد.
وقتی خبر دلار 22 هزار تومانی و 24 هزار تومانی و سکه 11 میلیون تومانی در رسانهها منتشر شد، بسیاری مفهوم حباب مالی را بهتر دریافت کردند که سکه عملا 4 میلیون تومان گرانتر و دلار عملاً 4 تا 7 هزار تومان گرانتر عرضه شده است و جا دارد که حداقل به همین میزان کاهش یابد.
البته بسیاری از صاحب نظران نرخ متعادل دلار بدون حباب و اثر سوداگری و سفته بازی را در شرایط نقدینگی موجود، تحریمها و واقعیتهای دیگر حدود 15 تا 17 هزار تومان برآورد کرده اند و معتقدند در صورت تشکیل دولت بایدن، رفع بخشی از تحریمها و بازگشت به برجام، می توان انتظار کاهشهای بیشتر را داشت و این حباب سنگین دلار و طلا و سکه را کاهش داد.اکنون مشخص نیست که حباب دلار تا چه اندازه است و آیا می توان انتظار داشت که با بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها به قیمت 15 هزار تومان و17 هزار برگردد و 50 درصد قیمت خود را از دست بدهد و حداقل به اردیبهشت 99 بر گردد تا معیشت و فقر و تورم و رنج مردم را کاهش دهد؟ یا خیر.
اما حداقل فاصله قیمت دلار در روزی که 32 هزار تومان شد و امروز که
24 هزار تومان است 7 هزار تومان است یعنی 20 درصد قیمت دلار کاهش یافته و می توان انتظار داشت که 20 درصد تورم و گرانی و فشار معیشتی کاسته شود. یعنی می توان به حباب حداقل 7 هزار تومانی قیمت دلار پی برد که اگر شرایط بهتر شود این حباب احتمالا تا17 هزار تومان نیز توان ترکیدن و سقوط قیمتها را دارد.
با این توضیح روشن است که اثر نرخ دلار بر بسیاری از قیمتها، معیشت مردم مشکل قدرت خرید و کاهش توان خانوارها عملاً به معنای سود سرشار برای سفته بازان و سوداگران است. این حباب مالی منافع بسیاری از افراد و شرکتها و دلالان را تقویت می کند و هر عاملی که بتواند شفافیت و روابط خارجی را بهتر کند عملا به معنای کاهش سوداگری و کاهش فشار تورم بر مردم خواهد بود.
برخی کارشناسان و خانوارها امیدوارند که در ماههای آینده، این وضعیت کاهش نرخها تداوم داشته باشد تا فشار معیشتی و تورم کمتری را شاهد باشند و وقتی تنها خبر پیشتازی می تواند ارزش 20 درصد نرخ دلار را کاهش دهد، به این معنی است که با اقدامات گسترده تر و از جمله روابط خارجی بهتر میتوان نرخ دلار را تا 50 درصد و حتی بیشتر کاهش داد و درد و رنج مردم را کمتر کرد.
بهدنبال پیروزی جوبایدن در انتخابات آمریکا و گمانهزنیها در مورد کاهش نرخ دلار، برخی محافل اقتصادی و رسانهها، نرخهایی را پیش بینی کرده و آن را به برآورد نهادهای مرتبط با بانک مرکزی نسبت دادهاند و براین اساس پیشبینی کردهاند که مثلاً نرخ دلار تا قیمت حدود 20 هزار تومان کاهش خواهد یافت. در این رابطه رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد که این گمانهزنیها و برآوردها تکذیب میشود.
اکنون بهدنبال اعلام نتایج انتخابات آمریکا و کاهش 5 هزار تومانی نرخ دلار گمانهزنیها و پرسشهای متعددی در بازار شکل گرفته و این موضوع مطرح شده که نرخ دلار تا کجا کاهش خواهد یافت؟ برخی افراد با توجه به تخلیه حبابهای مالی و پیش خور کردن نرخها در دوره تحریم و فشار حداکثری، پیشبینی کردهاند که دلار تا 20 هزار تومان کاهش یابد. همچنین برخی دیگر با انتساب پیشبینی نرخ 17 تا 22 هزار تومان به برخی محافل و موسسات تحقیقاتی منتظر کاهش نرخها تا این قیمتها هستند. همچنین فعالان بازار نیز نرخهایی را پیش بینی کرده و معتقدند که دلار تا این نرخ کاهش خواهد یافت.
اما واقعیت این است که به عقیده کارشناسان، عوامل مختلفی در کاهش نرخها و افزایش عرضه و متناسب شدن عرضه و تقاضا و تعادل بازار موثر است و به سرعت نمی توان انتظار کاهش نرخها را داشت. زیرا با توجه به تداوم تحریمها و حضور دولت ترامپ، هنوز نمی توان انتظار داشت که نرخها به سرعت کاهش یافته و به زیر 20 هزار تومان برسد. همچنین ماهها طول میکشد که مذکرات به نتیجه برسد و دولت بایدن شکل گرفته و اعلام کند که چگونه به برجام بازخواهد گشت. از سوی دیگر، آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر به گذر زمان نیاز دارد. افزایش عرضه و فروش نفت ایران و سایر تحولات مربوط به افزایش درآمد ارزی نیز موضوعی زمان بر خواهد بود.
بر این اساس جو روانی بازار و انتظار برای کاهش نرخها باید معقول و منطقی باشد و باید اجازه داد که انتظار بازار به تدریج شکل گرفته و تخلیه شود.
از سوی دیگر، برخی کارشناسان با توجه به قیمت 4 هزار تومانی دلار در سال 96، افزایش نقدینگی و تورم در 4 سال اخیر، موضوعاتی مانند FATF و چسبندگی قیمتها معتقدند که با توجه به رشد نقدینگی 38 درصدی دو سال اخیر، و رشد نقدینگی بالای دو سال قبل از آن و همچنین وجود تورم، رشد قیمت بسیاری از کالاهای و خدمات و مواد اولیه، رشد هزینههای مبادله حاصل از تحریم، نمیتوان انتظار داشت که دلار مثلا به زیر 10 هزار تومان کاهش یابد و لذا با توجه به قیمت 15 هزار تومانی اردیبهشت 99 و اثر رشد نقدینگی و تورم در 8 ماه اخیر، حداقل نرخ دلار حدود 17 تا 20 هزار تومان خواهد بود و تا زمانیکه تحریمها رفع نشود، و آمریکا به برجام باز نگردد، نمی توان انتظار کاهش بیش از این نرخها را داشت.
به عبارت دیگر، انتظار برای کاهش بیشتر و نگه داشتن بازار ومبادلات در این وضعیت، عملاً باعث کاهش قیمت بیشتر و ارزان شدن نمی شود بلکه رکود بیشتر را موجب خواهد شد و برای ایجاد رونق و افزایش مبادله در بازار، باید اجازه داد که در شرایط کنونی با همین نرخهای موجود مبادلات و فعالیت بازارها انجام شود تا به هر میزان که عرضه ارز افزایش یافت و هزینههای مبادله و تحریمها کمتر شد، به همان میزان نرخ دلار کاهش یابد. زیرا افزایش نرخ دلار تا 25 هزار تومان فعلی در طول 4 سال اخیر رخ داده و نباید انتظار کاهش آن را به سرعت داشته باشیم.در حال حاضر اثر روانی حاکم بازار و انتظار برای کاهش نرخها می تواند تا حدودی نرخ دلار و قیمت سایر کالاها را کاهش دهد اما بیش از آن نمی توان انتظار داشت که بازار کاهش زیادی را تجربه کند.
نکته دیگر این است که اگر وضعیت در چند ماه آینده بدون تغییرعوامل بنیادی ادامه یابد، دوباره شاهد افزایش تدریجی نرخ دلار از سطح 24 هزار تومان فعلی به نرخهای بالاتر خواهیم بود. لذا لازم است که فعالیتهای اقتصادی کشور منتظر تغییر نرخها نماند و تولید، فعالیت، کار و خرید و فروش ادامه داشته باشد و کشور و اقتصاد از انتظار کاهش نرخها لطمه نبیند.برخی کارشناسان معتقدند که اقتصاد ایران فعلا فرصت تنفس بهتری یافته است و میتواند چند وقتی را به کاهش قیمتها دلخوش کند اما واقعیت این است که اقتصاد ایران سالهاست که گرفتار مشکلات ساختاری، کسری بودجه، درآمد نفت، رشد نقدینگی و تورم، بحران مدیریتی، ابرچالشهای بسیار است و قبل از تحریمها نیز این مشکلات وجود داشت و در دوره دولتهایهاشمی، خاتمی و احمدینژاد نیز مشکلات مختلف داشته است و لذا پس از مدتی دوباره با چالشهای تازهای مواجه میشویم. براین اساس باید به احیای مسیر توسعه، ارتباط بهتر با جهان و کشورهای مختلف و منطقه توجه کنیم، مدیریت را تقویت کنیم و امید و اعتماد در مردم ایجاد شود تا رونق و تولید و ارزش افزوده و رشد اقتصادی را شاهد باشیم. در غیر این صورت حتی با لغو تحریمها نیز دچار مشکلاتی مانند fatf خواهیم بود و هزینههای مبادله با جهان همچنان بالا خواهد بود.در نتیجه قیمت دلار را نباید کمتر از 17 هزار تومان و 20 هزار تومان در این شرایط تصور کرد مگر آنکه تحولات عمدهای در ساختار اقتصاد رخ دهد که ارزش پول ملی را تقویت کند.
رشد نقدینگی و معیشت مردم
یکی دیگر از مشکلات رشد مداوم قیمتهاست که برخی آن را متاثر از تورم و نقدینگی و پایه پولی می دانند اما کاهش 30 درصدی دلار نشان داد که سفته بازی و امید به آینده و اعتماد یا بیاعتمادی به اقتصاد مهمتر از اثر نقدینگی است. هر چند که رشد نقدینگی 38 درصدی و پایه پولی 31 درصدی رقم بالایی است و کسری بودجه و خلق پول مشکل عمده ای است اما اثر تحولات حاشیهای و سفته بازی و دو برابر شدن نرخ دلار در 7 ماه مهمتر از اثر نقدینگی است اما در هر حال برای معیشت مردم باید نقدینگی نیز کنترل شود.
گزارش روز 19 آبان 99 بانک مرکزی در مورد تحولات اقتصادی نکات مختلفی را مطرح کرده است اما درکنار خبر مهم سقف نرخ سود 22 درصدی برای اوراق مالی، به چند شاخص عمده در مورد رشد نقدینگی، پایه پولی و حجم پول شامل حساب جاری، چکها و اسکناس اشاره کرده است که میتواند عامل تعیین کنندهای در شاخص تورم، مبادلات اقتصادی، قیمتها در بازارهای مختلف باشد و رفتار معاملاتی مردم و فعالان اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد.
به عبارت دیگر، با این که دولت و بانک مرکزی انتظار دارند که نرخ تورم مهار شود و نوسان قیمتها کاهش یابد اما رفتار مالی و پس اندازهای مردم و نگه داری پول به صورت نقد نشان میدهد که تمایل به نگهداری پول در حسابهای بلندمدت بانکها کاهش یافته و عمده پول به صورت نقد در حساب جاری، چکها، اسکناس، و حتی حساب کوتاه مدت نگهداری میشود و امروز با توجه به دسترس بودن کارتهای بانکی، عملا باید حساب کوتاه مدت را نیز پول نقد در نظر بگیریم زیرا حتی سریعتر از اسکناس خرج میشود و با وجود آنکه برخی مراکز تمایلی به دریافت اسکناس ندارند، اما کارت بانکی را به سرعت قبول میکنند و درتعریف پول و شبه پول باید تغییراتی ایجاد کرد و کارتهای بانکی حساب کوتاه مدت را سریعتر از پرداخت اسکناس و چک به حساب آید زیرا با اشاره یک کارتخوان و ورود رمز چهار رقمی میتواند ارقام را جابجا کند و بسیار سریعتر از اسکناس و چک عمل میکند.
با این حساب، در حال حاضر پول نقد در دسترس مردم به شدت رشد کرده است. بانک مرکزی در گزارش تحولات اقتصادی اعلام کرده که همراستا و همجهت با رشد کُلهای پولی در چند ماه گذشته، براساس ارقام نهایی، رشد نقدینگی و پایه پولی در هفتماهه سال 1399 به ترتیب به 19.7 و 10.1 درصد رسید که نسبت به رشد این دو متغیر در دوره مشابه سال قبل (14.5 و 10.9 درصد) به ترتیب 2/5 واحد درصد افزایش و 0.8 واحد درصد کاهش نشان میدهد. همچنین رشد دوازدهماهه نقدینگی، حجم پول و پایه پولی در پایان مهرماه 1399 به ترتیب معادل 37.2، 88.6 و 31.9 درصد بوده است.
این رشد بالای 7 ماه نخست سال یعنی رشد 19 درصدی نقدینگی و 10 درصدی پایه پولی به تنهایی نشاندهنده شرایط تورم زا در آینده است که رشد بالای نقدینگی را نشان میدهد و میتواند روی بازارهای مختلف اثرگذار باشد. از سوی دیگر رشد یکساله 37 درصدی نقدینگی و 31 درصدی پایه پولی و از همه مهمتر رشد بالای 88 درصدی پول در کشور، حکایت از هجوم نقدینگی به بازارها دارد و باید برای آن فکری کرد تا از هجوم نقدینگی و رشد قیمتها و تورم جلوگیری شود.
با وجود این رشد بالای 30 درصدی در این شاخصها، حتی نرخ سود 22 درصدی اوراق و سپرده نیز قادر به مهار تورم نیست زیرا وقتی رشد پول 88 درصد رشد دارد نشان دهنده بیتوجهی مردم و سپردهگذاران به نرخ سود بانکی است.البته روند نزولی بورس و نوسان بازار ارز و طلا و همچنین رکود بازارمسکن، ممکن است که تا حدودی روی افزایش سپردهها و مهار پول و نقدینگی اثرگذار باشد اما از سوی دیگر، نارضایتی از عدم کسب سود از راه پول و خرید وفروش موجب می شود که بازارهای تازه ای را برای کسب سود جستجو کنند و به جای ورود به بورس، به بازارارز و طلا و یا کالاهای دیگروارد شوند.
هرچند که برخی کارشناسان، کل حجم نقدینگی و سپردههای نزدیک به 3000 هزار میلیارد تومانی کشور را در مقایسه با توانایی اقتصاد ایران و نرخ دلار بالای 25 هزار تومان زیاد نمیدانند اما در عینحال این رشد نقدینگی در صورت تداوم در سال 1400 می تواند بسیاری از بازارها و قیمتها را تحت تاثیر قرار دهد.از سوی دیگر، بازار کالاهای معیشتی و قدرت خرید مردم به نقطه نگران کنندهای رسیده و بسیاری از مردم خواستار کنترل قیمتها و تورم هستند. از این رو به نظر می رسد که کنترل نقدینگی و پایه پولی به خاطر کسری بودجه دولت، مخارج کرونا و تحریم و نیاز واحدهای اقتصادی به تسهیلات بانکی، افزایش خلق پول در بازار بین بانکی و… امکان پذیر نیست و رشد نقدینگی هر روز رقم 2 هزار میلیارد تومانی به بازار پول کشور اضافه میکند که عملا عامل کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم است.
براین اساس، چارهای جزتامین معیشت در کوتاه مدت از طریق تامین ارزاق و کالاهای اساسی نیست و دولت باید در کنار تامین ارز 4200 تومانی وواردات کالاهای اساسی، راهکاری برای کنترل قیمتها ارایه دهد. هرچندکه هیچ کس موافق تعزیرات و سازمان حمایت و اتاق اصناف نیست اما حداقل در برخی بازارها مانند گوشت، مرغ، میوه، صیفی جات و تره بار و سبزی باید کنترلهای ویژهای انجام شود تا مردم بیش از در فشار قیمتها نباشند.
قبلاً طبقه متوسط بدون نگاه کردن به قیمتها از میادین تره بار خرید میکردند و حالا با هر خریدی صدها هزار تومان باید از جیب خود خرج کنند و احساس ناتوانی در قدرت خرید دارند. با این وضعیت رشد نقدینگی و ناکارآمدی اقتصاد، باید مهار شود و در کنار آن معیشت مردم در اولویت قرار گیرد.
امیدواری به واکسن کرونا
بهدنبال انتشار خبر امیدوارکننده مربوط به ساخت و تولید واکسن کرونا، موج مثبتی در بازارهای جهانی بهوجود آمده است. به گزارش رویترز، انتشار این اخبار امیدوارکننده از چند روز گذشته سبب شد بهای جهانی طلا که در مدار افزایشی قرارگرفته بود رو به کاهش گذارد و با کاهش بیش از ۷۰ دلاری حدود 2/5 درصد را تجربه کند.شرکت فایزر آمریکا در جدیدترین گزارش خود از دستیابی به واکسن کرونا خبر داد و اعلام کرد این واکسن میتواند تا ۹۰ درصد در پیشگیری از ابتلا به کرونا مفید باشد.بهای جهانی طلا که تا 1960 دلار در روز بعد از انتخابات آمریکا بالا رفته بود، بهدنبال تولید واکنش کرونا تا 1860 دلار کاهش یافته است. قیمت انس جهانی طلا همزمان با نزدیک شدن به روز برگزاری انتخابات آمریکا از محدود یک هزار و ۸۷۰ دلار فراتر رفت و کم کم روند افزایشی خود را آغاز کرد.
پس از اعلام پیروزی جو بایدن در این انتخابات، ناگهان بازار جهانی طلا شاهد افزایش قیمت بیش از ۵۰ دلاری بود و طلا وارد کانال یک هزار و 960 دلار شد.این روند افزایشی به نحوی بود که عموم کارشناسان پیشبینی گذر مجدد قیمت انس طلا از مرز ۲۰۰۰ دلار را داشتند.اما بهنظر میرسد که ظرفیت 2000 دلاری اونس جهانی طلا به خاطر پیروزی بایدن و سیاستهای دریافت مالیات وهمکاری بین المللی و اثری که روی اقتصاد و بورس میگذارد، اکنون با خبرمثبت واکسن گره خورده و قیمت طلا را به زیر 1900 دلار کاهش داده است. قیمت طلا در هفتههای گذشته حدود 3.9 درصد افزایش داشت. آمارها نشان میدهد بهای فلز طلا از آغاز سال ۲۰۲۰ به سبب اقدامهای محرک اقتصادی بانکهای مرکزی جهان بالغ بر ۲۴ درصد افزایش داشته است. همچنین خبر مربوط به واکسن کرونا سبب شد نرخ اوراق قرضه ۱۰ ساله آمریکا با رشد ۱۶ صدم درصدی به ۹۸ صدم درصد برسد.
تضعیف دلار در صورت ریاست جمهوری بایدن
کارشناسان سیتی گروپ پیشبینی کردند که حتی در صورت کاهش خطرات ژئوپلیتیکی پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دلار ضعیف تر خواهد شد و بسته محرک اقتصادی بعدی دولت این کشور نیز احتمالاً کوچکتر از حد انتظار باشد. به گفته این کارشناسان، با وجود اینکه دولت جو بایدن میتواند عدم اطمینان در سیاست تجارت بینالمللی را کاهش دهد، پیشبینی میشود که افت ارزش دلار همچنان داشته باشد. دیوید بیلین، مدیر ارشد سرمایهگذاری بانک سیتی گروپ، و استیون ویتینگ استراتژیست سرمایهگذاری و اقتصاددان ارشد این بانک در یادداشتی نوشتند: پیروزی رییس جمهور منتخب بایدن به معنای بازگشت به حاکمیت متعارف تر است. در ادامه این مطلب آمده است: این امر که از حوزه اختیارات رئیس جمهور است منجر به تغییر عمده ای در نحوه اجرای سیاست خارجی خواهد شد. ایجاد اتحاد با کشورها دوباره به روند عادی خود باز میگردد. تاکتیکهای مذاکره «اول تهدید به تعرفه» پایان خواهد یافت.به گفته این تحلیلگران، این امر به سود بسیاری از بازارهای مالی جهان بهویژه در بازارهای نوظهور خواهد بود.این کارشناسان همچنین افزودند: شاید بیشترین وضوح دورنمای پس از انتخابات مربوط به تجارت جهانی باشد. سیاست خارجی ایالات متحده بدون تشدید تهدیدات تعرفه ای، وارد مرحله قابل پیشبینیتری خواهد شد. ما به احتمال زیاد شاهد کاهش دلار آمریکا و تقویت بازارهای نوظهور هستیم.شاخص دلار که نرخ برابری آن در مقابل سبدی از ارزهای جهانی را اندازه میگیرد، در معاملات با سطح 92.733 واحد بسته شد. نرخ برابری هر فرانک سوئیس نیز معادل 1.093 دلار اعلام شد.در تازهترین دور از معاملات، پوند با 0.11 درصد کاهش نسبت به روز قبل خود و به ازای 1.325 دلار مبادله شد. یورو 0.08 درصد پایین رفت و با باقی ماندن در کانال 1.18 به 1.181 دلار رسید. در معاملات بازارهای ارزی آسیایی، هر دلار با 0.1 درصد کاهش به 105.297 ین رسید. در برابر همتای استرالیایی، هر دلار آمریکا به ازای 1.372 دلار مبادله شد. همچنین نرخ برابری دلار معادل 6.615 یوان چین اعلام شد.
جا خوش کردن طلا در کانال ۱۸۰۰ دلاری
کارشناسان پیشبینی کردهاند که درصورت پیروزی بایدن طلا به سمت بالا تمایل دارد اما واکسن کرونا اثر آن را خنثی میکند. اما اگر ترامپ رییس جمهور شود اثر واکسن بیشتر خواهد شد و کاهش بیشتری را در قیمت طلا شاهد خواهیم بود. قیمت هر اونس طلا با 0.3 درصد رشد به ۱۸۸۲ دلار رسید. به گزارش رویترز، به دنبال تضعیف ارزش دلار و در حالیکه افزایش موارد ابتلا به کرونا و چالشهای لجستیکی پیش روی توزیع گسترده واکسن احتمالی کرونا سبب تقویت اشتها برای خرید طلا شده است، قیمت فلز زرد شاهد افزایش بود.
مایکل لانگفورد تحلیلگر بازار طلا در موسسه مشورتی ایرگاید گفت: «امیدواریهای ایجاد شده در مورد توزیع اولیه واکسن کرونا واقع بینانه نیست… کووید 19 همچنان یک مشکل است و در نهایت بستههای محرک مالی بیشتری ارائه خواهد شد و این مسئله به نفع بازار طلا و به ضرر دلار است.»
سیاستگزاران بانک مرکزی آمریکا دیروز گفتند افزایش موارد ابتلا به کرونا احتمالا در ماههای آینده موجب کند شدن رشد اقتصادی این کشور خواهد شد و نیاز به ارائه کمکهای دولتی بیشتری وجود دارد. کالیفرنیا و چند ایالت در منطقه غرب میانه آمریکا بار دیگر محدودیتهایی را برای مهار شیوع گسترده کرونا به اجرا گذاشتهاند.
پس از آنکه شرکت آمریکایی فایزر مدعی شد واکسن کرونای ساخت این شرکت بیش از 90 درصد موثر بوده است، قیمت طلا روز دوشنبه( 99.8.19) 4.6 درصد افت داشت و بیشترین افت یک روزه از 11 اوت تاکنون را به ثبت رساند. اما با آشکار شدن موانع لجستیک توزیع صدها میلیون واکسن در صورت نهایی شدن ساخت آن، بار دیگر اشتها برای خرید طلا افزایش یافت.
تنشهای تجاری بین اتحادیه اروپا و آمریکا ممکن است بار دیگر شعله ور شود. اتحادیه اروپا با انتقاد از رویکرد آمریکا در مذاکرات و اشاره به پیشرفت اندک در مذاکرات طرفین اعلام کرده است حدود چهار میلیارد دلار تعرفه تجاری بیشتر بر روی واردات خود از آمریکا وضع خواهد کرد. پیش از این سازمان تجارت جهانی در پرونده شکایت اتحادیه اروپا از آمریکا، حق را به این اتحادیه داده بود. با اینحال اتحادیه اروپا اعلام کرده است در صورتی که آمریکا از موضع قبلی خود در اضافه کردن تعرفهها عقبنشینی کند، تعرفههای جدید اروپا نیز ملغی خواهد شد.
در زمان دولت ترامپ روابط بین اروپا و آمریکا به شدت متشنج شده بود و انتخاب بایدن نیز با استقبال اروپاییها مواجه شده است. پیتر آلتمایر- وزیر اقتصاد آلمان در همین رابطه گفت: امید داریم که دولت جدید آمریکا مجددا به نظام بین المللی چندجانبه بازگردد و به تعهدات خود در این عرصه عمل کند تا با همکاری هم بتوانیم به راهکارهایی مناسب برای حل و فصل اختلافات دست پیدا کنیم. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پس از کش و قوسهای فراوان در حال رسیدن به ایستگاه پایانی است و جو بایدن- معاون اول دوره اوباما و نامزد حزب دموکرات موفق شد با عبور از ۲۷۰ رای الکترال لازم، رییس جمهور جدید آمریکا لقب گیرد. بایدن با فتح ایالت کلیدی پنسیلوانیا و نیز نوادا اکنون ۲۹۰ رای الکترال دارد. شمار زیادی از رهبران جهان پیروزی وی را در انتخابات تبریک گفته اند که در این بین اروپاییها از انتخاب وی بیش از سایرین استقبال کرده و انتظار می رود شاهد دور جدیدی از مناسبات بین آمریکا و کشورهای اروپایی باشیم.از طرف مقابل اما دونالد ترامپ- هنوز حاضر به پذیرش شکست در انتخابات نشده و تهدید کرده است کار را به دادگاه عالی میکشاند. ترامپ و تیم حقوقی وی دموکراتها را به تقلب سازمان یافته متهم و درخواست بازشماری آرا را در پنج ایالت مطرح کرده اند که تاکنون در سه ایالت این درخواست رد شده است. مقامات ایالت جورجیا اعلام کرده اند با توجه به اختلاف اندک آرای طرفین، آرا در این ایالت مجددا بازشماری خواهد شد هر چند بعید است اتفاق جدیدی در نتیجه انتخابات رخ دهد. نتایج هنوز در سه ایالت اعلام نشده است.
جو مانیمبو تحلیلگر ارشد ارزی در موسسه وسترن یونین بیزینس سولوشنز- گفت: یک چیز واضح این است که به آهنگ رشد اقتصادی آمریکا در ماههای اخیر افزوده شده است اما دولت جدید کار دشواری را برای احیای اقتصاد و بازگرداندن شرایط به زمان قبل از آغاز همه گیری خواهد داشت. کرونا کماکان اصلی ترین ریسک بر سر راه اقتصاد آمریکا و جهان محسوب میشود و دستیابی به یک واکسن مؤثر، احتمالا تنها راهی خواهد بود که به این کابوس پایان میدهد و به کسب و کارها این امکان را میدهد که با حداکثر ظرفیت خود نسبت به از سرگیری فعالیتهای اقتصادی اقدام کنند. هرچند که آمارهای جدید منتشر شده نشان میدهند اقتصاد اروپا در حال بازگشت به روزهای خوب قبل از آغاز کرونا است اما افزایش شدید مبتلایان و قربانیان به این ویروس مرگبار در قاره سبز بار دیگر باعث افزایش نگرانیها از تکرار عملکرد کابوس وار تابستان شده است. هم اکنون شماری از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه با هدف جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس قرنطینههای سراسری اعلام کردهاند و احتمالا در صورت تداوم شرایط فعلی شاهد اعمال محدودیتهایی بر فعالیت کسب و کارها نیز خواهیم بود.
سرعت نگران کننده شیوع کرونا به ویژه در اروپا بار دیگر معامله گران را به وحشت انداخته و اکنون زمزمههایی از بازگشت قرنطینههای سراسری در قاره سبز به گوش می رسد. در آمریکا، لهستان، فرانسه، آلمان و انگلیس رکوردهای جدیدی از ثبت مبتلایان روزانه گزارش شده و شمار قربانیان نیز مجددا در حال بازگشت به پیکهای ثبت شده قبلی است.
شرکت دارویی بیونتک آلمان که همکار شرکت پفایزر آمریکا در توسعه واکسن کرونا است از پیشرفتهای بسیار امیدبخش در ساخت واسکن نهایی کرونا خبر داده است اما احتمالاً این واکسن در صورت کسب تاییدیه نهایی ابتدا در آمریکا تولید و عرضه خواهد شد و سپس در بازارهای اروپایی عرضه خواهد شد. مقامات بهداشتی در دانمارک با صدور بیانیه ای اعلام کردند به دنبال کشف رابطه مستقیم بین انتقال ویروس کرونا از سمور و واسو به انسان تصمیم گرفته اند صدها هزار حیوان را با هدف کاهش سرعت شیوع کرونا بکشند که این مسأله با انتقادات شدید فعالان حقوق حیوانات مواجه شده است. انگلیس پس از مشاهده جهش کرونا در دانمارک اعلام کرد ورود اتباع دانمارکی به خاک این کشور تا اطلاعثانوی ممنوع اعلام میشود. تاکنون بیش از ۵۱ میلیون و ۶۹۰ هزار و ۶۰۱ مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است که در این بین یک میلیون و ۲۷۵ هزار و ۹۵۲ نفر جان خود را از دست دادهاند. در بین کشورهای مختلف، بالاترین تلفات مربوط به آمریکا با ۲۴۵ هزار و ۴۴۵ نفر، برزیل با ۱۶۲ هزار و ۶۷۲ نفر، هند با ۱۲۷ هزار و ۵۸۱ نفر، مکزیک با ۹۵ هزار و ۲۲۵ نفر و انگلیس با ۴۹ هزار و ۷۷۰ نفر بوده است.
شدت گرفتن سرعت شیوع کرونا باعث شده است تا شاهد رقم خوردن رکوردهای جدید از مرگ و میر روزانه ویروس کرونا باشیم تا جایی که روز ششم نوامبر با ثبت ۹۲۰۵ فوتی در یک شبانهروز رکورد قبلی را که مربوط به روز هفدهم آوریل با ۸۵۳۰ قربانی بود، شکست. بانک مرکزی انگلیس با صدور بیانیهای اعلام کرده است شرایط اقتصادی این کشور دشوارتر از چیزی خواهد بود که پیشتر تصور میشد و رسیدن به توافق تجاری با اتحادیه اروپا هم در حوزه رشد اقتصادی و هم در حوزه توازن بخشی بیشتر به تراز تجاری مفید خواهد بود. این بانک متوسط تورم انگلیس در فصل زمستان را 0.5 درصد پیشبینی کرده و افزوده است تحقق تورم دو درصدی هدفگذاری شده در سالجاری محقق نخواهد شد.
بهنظر میرسد بانک مرکزی چین میتواند با خیال آسوده تری به تزریق نقدینگی ادامه دهد چرا که نرخ تورم این کشور در ١٢ ماه منتهی به اکتبر به 0.5 درصد رسید. این نرخ تورم که 1.2 درصد کمتر از تورم ماه قبل و 0.3 درصد کمتر از نرخ پیشبینی شده توسط کارشناسان بوده، بیش از همه تحت تأثیر کاهش تورم بخش حمل و نقل قرار گرفته که تورم آن به منفی 3.9 درصد کاهش پیدا کرده است. این کمترین تورم ثبت شده ۱۱ سال اخیر در چین بوده است.
یک هفته بعد از روز انتخابات آمریکا، سکه ۱۳ میلیون و 400 هزار تومان و قیمت دلار صرافی 27100 تومان دادو ستد شده است. فعالان بازار معتقدند که بازار منتظر تحولات ماههای آینده است و در شرایط کنونی نمیتوان انتظار تحول خاصی را داشت زیرا روند انتخابات آمریکا حداقل تا یک ماه آینده روشن نمی شود و عامل واکسن کرونا اکنون اثرگذار تر از تشکیل دولت بعدی ایالات متحده است. در نتیجه نمیتوان عامل انتخابات آمریکا را فعلا به عنوان عامل اصلی تحولات بازار ارز و طلا ارزیابی کرد و قیمت طلا نیز در بازار جهانی عمدتا تحت تاثیر واکسن کرونا، بهبود شاخصهای بورس، نوسان قیمت سهام در بازارهای مختلف جهان قرار دارد. قیمت دلار در بازار آزاد همچنان در کانال 27 هزار تومان قرار دارد و دلار 27400، یورو 32300، درهم 7600 تومان معامله میشود. در صرافیهای مجاز بانکی نیز دلار 27100 تومان به فروش میرسد. در نتیجه با اعلام قیمت هر اونس طلا در بازار جهانی به قیمت 1876 دلار، قیمت طلا و سکه مانند روزهای قبل است. هر گرم طلای 18 عیار 1 میلیون و 228 هزار، مظنه مثقال طلای آبشده یا17 عیار 5 میلیون و 320 هزار، سکه طرح جدید 13 میلیون و 400 هزار، سکه طرح قدیم 12 میلیون و 300 هزار، نیم سکه 7 میلیون و 200 هزار، ربع سکه 5 میلیون و 100 هزار، سکه گرمی 2 میلیون و 650 هزار تومان معامله میشود.
قیمت فروش دلار در صرافیها با افزایش نسبت به قیمتهای پایانی روز کاری قبل 27 هزار و 100 تومان و قیمت خرید دلار نیز با اختلاف 1000 تومانی نسبت به قیمت فروش، 26 هزار و 100 تومان تعیین شده است. قیمت فروش یورو نیز با افزایش نسبت به روز سه شنبه معادل 32 هزار و 50 تومان و قیمت خرید یورو نیز 31 هزار و 50 تومان اعلام شده است.گفتنی است، قیمت طلا، سکه و ارز در بازار طی روزهای نخست ابتدای هفته جاری نسبت به روزهای قبل با افزایش همراه شدهاند که یکی از دلایل اصلی اعمال تحریمهای مجدد برخی بانکهای ایرانی است، جو روانی حاکم در بازار ارز موجب شده تا بار دیگر نوسانات شدید قیمتی در بازار بوجود آید و دلار نیز از سد قیمتی 30 هزار تومان عبور کند.در هفتههای اخیر، تشدید نوسانات ارزی موجب شد تا بازارساز تصمیم جدی برای مدیریت عرضه و تقاضا بگیرد و برهمین اساس علاوه بر افزایش عرضه در بازار با برداشتن سقف فروش در سامانه نیما، از سرگیری فروش ارز سهمیهای و کاهش اختلاف دلار در بازار رسمی و آزاد و البته آزاد شدن فروش ارز پتروشیمیها در صرافیهای مجاز مقدمات کاهش نوسانات قیمتی را در بازار ارز فراهم کرد.
بانک مرکزی همچنین اعلام کرده از روز دوشنبه 21 مهرماه نیز روزانه 50 میلیون دلار اسکناس وارد بازار خواهد کرد ضمن اینکه سقف خرید بانکها و صرافیها در بازار متشکل ارزی را به 500 هزار دلار افزایش داده است.
فعالان بازار پیشبینی میکنند با ورود 50 میلیون دلار در بازار و افزایش سقف خرید صرافیها در بازار متشکل، قیمت ارز کاهشی شود کمااینکه بعد از اجرای این سیاست طی چند روز قیمت دلار حدود 4 هزار تومان کاهش یافت.
با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد، قیمت خرید و فروش ارز در صرافیهای بانکی نیز افزایش یافت؛ قیمت دلار برای اولین بار طی روز یکشنبه 20 مهر در صرافیهای بانکی وارد کانال 31 هزار تومان شد؛ فعالان بازار براین باورند که رشد چشمگیر قیمت طلا و ارز و دلار واکنش هیجانی بازار به اقدام جدید آمریکا بود که 18 بانک ایرانی را در لیست تحریمهای ثانویه خود قرار داد.
برخلاف هفتههای قبل از روزهای قبل بازار ارز نزولی شده است؛ سیر نزولی قیمتها در حالی در بازار ارز از عصر چهارشنبه 14 آبان ماه آغاز شده و همچنان ادامه دارد که قیمت دلار با کاهش حدود 7 هزار تومانی همراه بوده و دلار از 30 هزار تومان ظهر چهارشنبه به 23 هزار تومان در صبح روز یکشنبه 18 آبان رسیده است.مهمترین عامل تأثیرگذار در بازار ارز از دیدگاه فعالان حاضر در خیابان فردوسی، چشمانداز مثبت به آینده بازار است؛ از آنجایی که از ماه قبل بازار به انتخابات امریکا چشم دوخته بود و براساس نظرسنجیهای قبل از انتخابات جهتگیری ارز مشخص می شد با نهایی شدن گزینه ریاست جمهوری آمریکا، سناریوهای بدبینانه برای آینده کنار رفته و بازار با امیدواری به آینده شاهد ریزش قیمتهاست.
نوسانات در بازار ارز همچنان پابرجاست و برهمین اساس هم قیمتها در بازار بار دیگر صعودی شده است. دلار صبح روز یکشنبه در صرافیها در کانال 22 هزار تومان قیمت خورده بود ولی در ادامه با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد بار دیگر به کانالهای بالاتر بازگشت.نرخ خرید و فروش دلار و یورو در صرافیهای بانکی و بازار متشکل ارزی متغییر است و متناسب با نوسانات بازار آزاد در طول روز چند بار تغییر میکند.
تشدید نوسانات ارزی موجب شد تا بازارساز تصمیم جدی برای مدیریت عرضه و تقاضا بگیرد و برهمین اساس علاوه بر افزایش عرضه در بازار با برداشتن سقف فروش در سامانه نیما، از سرگیری فروش ارز سهمیهای، آزاد شدن فروش ارز پتروشیمیها در صرافیهای غیربانکی و کاهش اختلاف دلار در بازار رسمی و آزاد مقدمات کاهش نوسانات قیمتی را در بازار ارز فراهم کرد.برخلاف هفتههای قبل طی سه چهار گذشته بازار ارز نزولی شد؛ سیر نزولی قیمتها در حالی در بازار ارز از عصر چهارشنبه 14 آبان ماه آغاز شد که قیمت دلار با کاهش حدود 7 هزار تومانی همراه بوده و دلار از 30 هزار تومان ظهر چهارشنبه به 23 هزار تومان در صبح روز یکشنبه 18 آبان رسید.مهمترین عامل تأثیرگذار در بازار ارز از دیدگاه فعالان حاضر در خیابان فردوسی، چشم انداز مثبت به آینده بازار است؛ از آنجاییکه از ماه قبل بازار به انتخابات امریکا چشم دوخته بود و براساس نظرسنجیهای قبل از انتخابات جهتگیری ارز مشخص می شد با نهایی شدن گزینه ریاست جمهوری آمریکا، سناریوهای بدبینانه برای آینده کنار رفته و بازار با امیدواری به آینده شاهد ریزش قیمتهاست.گفتنی است، با کاهش اختلاف قیمت ارز بازار آزاد و رسمی، بانک مرکزی ممنوعیت فروش ارز سهمیهای را به هر کارت ملی برداشت؛ بنابراین صرافیها به هر کارت ملی یک بار در سال 2200 دلار ارز سهمیهای میفروشند. پیش از این با دستور بانک مرکزی فروش ارز سهمیهای موقتاً در صرافیهای بانکی متوقف شده بود.
دروازهبانی ارزی برای مدیریت واردات ضروری است
مشکل دیگر اقتصاد ایران انبار شدن کالاهای گمرکات کشور، نیاز به کالا، نبود ارز با قیمت ارزان، موضوع افزایش قیمت ارز، ارز متقاضی و… است و همین موضوع در کنار کاهش دسترسی ایران به ذخایر ارزی و پولهای بلوکه شده همگی موجب شده که موضوع اولویت بندی واردات و تخصیص ارز مطرح شود.
این سؤوال مطرح است که ما اگر فرض کنیم روزی در این شرایط قرار بگیریم که بین تخصیص ارز برای خودروی سواری و واردات خودروی تجاری کدام را انتخاب خواهیم کرد؟ اگر فهرستی از کالاهایی که میخواهیم وارد شود، داشته باشیم و مقدارش هم معین باشد و هر کسی که طبق آن عمل نکرد در لیست ممنوعه تا شش ماه یا یکسال بعد قرار بگیرد، میتوان شاهد دورازهبانی ارزی و سختگیری بیشتری بود برخی کارشناسان می گویند که با ساختاری که در بانک مرکزی داریم امکان دروازهبانی ارزی وجود دارد و خوشبختانه دکتر همتی کار خود را با قدرت پیش میبرد.بر اساس گزارشها، تاکنون بالغ بر 6.2 میلیارد دلار ارز برای تامین اقلام مورد نیاز کشور از سوی بانک مرکزی توزیع شده تا به کالاهایی اختصاص یابد که واردات آنها برای مصارف کشور ضروری و حیاتی است. با این حال، گزارشها از بازار اقلام مصرفی شهروندان نشان میدهد صرفهجویی ارزی در بسیاری از موارد انجام نگرفته و با ارز دولتی کالاهایی وارد شده است که نیاز اساسی کشور نیستند. اتفاقی که در عمل به کمبود بعضی کالاها و افزایش قیمت آنها میانجامد.
با اینحال، بسیاری از کارشناسان تحلیل میکنند تا زمانی که دستگاهها به هماهنگی و همدلی نرسند و مشخص نشود متولی هر بخش به صراحت کدام نهاد است و نظارتها بالا نرود، در بر همان پاشنه میچرخد. امری که به مدیریت داخلی باز میگردد.
هنوز متناسب با شرایط بحرانی که در کشور وجود دارد و شرایطی که در روابط ایران در مورد مسائل ارزی وجود دارد، رفتار نکردهایم. از جمله اینکه هنوز به نظر میرسد مقدار زیادی از کالاهایی که برای کشور لازم نیست، در حال وارد شدن است. هرچند دروازهبانی به مراتب بهتری نسبت به گذشته صورت گرفته اما با توجه به اینکه ما الان در بحرانیترین شرایط تاریخی ایران هستیم، فکر میکنم هنوز جا برای انضباط و سختگیری بسیار بیشتر بانک مرکزی وجود دارد.فهرست ممنوعه برای شرایط عادی است. الان دولت باید در نقطه مقابل فهرستهای ممنوعه یعنی نقطهای که کالاهایی را که مجاز است وارد شود، تعیین کند و بانک مرکزی فهرستی از چندصد قلم کالا را تعیین کند و بگوید تنها این کالاها را دارای اولویت تخصیص ارز میدانیم.
اگر فهرستی از کالاهایی که میخواهیم وارد شود، داشته باشیم و مقدارش هم معین باشد و هر کسی که طبق آن عمل نکرد در لیست ممنوعه تا 6 ماه یا یکسال بعد قرار بگیرد، میتوان شاهد دورازهبانی ارزی و سختگیری بیشتری بود. البته ممکن است در مورد بعضی کالاها مثل برنج شما ترجیح بدهید همیشه ۵۰۰ هزار تن اضافی داشته باشید ولی این همه موضوع نیست چرا که هنوز که هنوز است مسؤولان ارشد دولت در ایران با هم هماهنگ نیستند.به نظر میرسد با حضور جو بایدن در کاخ سفید هم وضع چندان تغییر نخواهد کرد، باید فهرستی از کالاهایی که میشود با هر ارزی وارد شود چه با انتقال ارز، چه بدون انتقال ارز، چه نفتی، چه غیرنفتی و چه نیمایی و چه غیرنیمایی تعیین شود؛ ما فهرست را اگر داشته باشیم هرچه دیگر بیشتر از آن بود وارد نکنیم و اجازه ندهیم وارد شود. مگر آنکه تعرفههای گمرکی سنگین بر روی آن بقیه ببندیم تا برای واردکننده کالای غیرضروری و لوکس دلار ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان هزینه بردارد و دست دلالان از ارزهای دولتی برای چنین مصارفی کوتاه شود.بانک مرکزی نباید یکسره همه چیز را قفل کند و یا یکسره هم همه چیز را آزاد کند، این نهاد نیازمند مدیریت روزمره است و باید دروازهبانی روشنی در مسائل ارزی کشور داشته باشند.
دستور ترخیص ۳۴۲۸ قلم کالا
در آخرین اقدامات انجام شده لیست ارایه شده از سوی وزارت صمت و جهاد کشاورزی نهایی و برای ترخیص به گمرکات ابلاغ شده است.
لیست این دو وزارتخانه شامل ۳۴۲۸ قلم کالا مربوط به قسمتی از کالاهای اساسی و نهادههای پایه، مواد اولیه و واسطهای در گروه کالایی (۲۱)، (۲۲) و (۲۳) است.با پیگیریهای گمرک ایران و معاونت صنایع وزارت صمت به زودی لیست دیگری شامل ۱۲۰۰ قلم کالا از گروه مواد واسطهای و تجهیزات خطوط تولید در گروه (۲۴)و (۲۵) برای ترخیص در دستور کار قرار گرفت که فعلاً در حال نهایی شدن توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت است.