اقتصادسبز آنلاین: کمتر کسی وجود دارد که با دیدن مردی موفق این ضرب المثل که «پشت هر مرد موفق یک زن موفق وجود دارد» را به زبان نیاورد، چراکه امروزه زنان با درایت و پشتکار مثال زدنی چه درعرصه تحصیل و چه در عرصه اقتصاد و کاآفرینی پابه پای مردان در حال فعالیت هستند امروزه بر کسی پوشیده نیست که زنان به عنوان نیروهای مستعد در سازمانها نقش بسزایی در پیشبرد اهداف آن مجموعه دارند.
با مهندس نرگس الهیاری همسر حسین مصطفی زاده که خود از کارآفرینان جوان و خوشنام عرصه اقتصادی است گفتوگویی انجام دادهایم که با هم ماحصل آن را میخوانیم:
در اکثر کشورهای جهان، هنوز در توانایی زنان در کارآفرینی، تردید وجود دارد اما روند نقش آفرینی زنان در حوزه کارآفرینی رو به رشد است در این رابطه چه نظری دارید؟
بله، متأسفانه هنوز نگاه برابر و حتی عادلانهای درباره نقش زنان در حوزههای کارآفرینی وجود ندارد و این ذهنیت وجود دارد که تنها مردان میتوانند در کارآفرینی موفق باشند، در حالیکه امروز، زنان در حوزه کارآفرینی اگر جلوتر از مردان نباشند، عقبتر نیستند. این حرف من در کلیه سطوح کارآفرینی، نمودهای مشخص و ممتاز دارد. زنان سرپرستخانواری که با حداقلها، کسبوکار جدیدی راه انداختند و زنانی که توانستهاند در صنایع مختلف، به جایگاه و رتبههای برتر دست یابند. من معتقدم رفتهرفته آن ذهنیت اصلاح میشود و کل جامعه، چارهای جز پذیرش زنان و قبول آنها در حوزههای کارآفرینی و بخشهای تخصصی ندارد. موفقیت زنان در کارهای مختلف، موجب شده جایگاه زنان در اقتصاد کشور تثبیت شود. این جایگاه به راحتی به دست نیامده و مرهون تلاش همه زنان کارآفرین و فعالان اقتصادی و اجتماعی است. بنابراین باید از آن مراقبت کنیم و کل جامعه به آن احترام بگذارند، چرا که مدیر و کارشناس و کارمند و کارگر زن، همان مادر و خواهر و همسری است که به هر دلیلی، وارد فعالیتهای اقتصادی شده است.
نگرش منفی برخی افراد جامعه به توانمندیهای اقتصادی زنان، چه تأثیری بر عملکرد شما دارد؟
در ابتدا، مقاومتهایی وجود داشت، اما من هیچگاه به آنها توجهی نداشتم. در عین اینکه به نظرات کارشناسانه افراد، فارغ از جنسیتشان، اهمیت میدهم، برای نگاهها و باورهای نادرست مردان اهمیتی قائل نیستم. مردانی که معتقدند یک زن نمیتواند مدیریت یک شرکت پخش را عهدهدار شود و این کار، کاری مردانه است. متأسفانه همین تقسیم کارها، به مردانه و زنانه، یکی از موانع مشارکت زنان محسوب میشود. ضمن اینکه من اساساً با این تقسیمبندی مشکل دارم، نمیدانم چه کسی یا چه کسانی تعیین میکنند که کدام کار زنانه است و کدام کار مردانه است؟ با چه معیاری، یک کار مردانه تلقی میشود و یک کار زنانه؟ اگر به این سؤوالات، پاسخی منطقی دهید، مطمئن باشید دوگانه غلط، کار زنانه/کار مردانه هم از بین میرود. اینکه یک کار تا بهحال بیشتر توسط مردان انجام شده، میشود کار مردانه؟ مثلاً رانندگی چون در گذشته بیشتر توسط مردان انجام میشده، میگفتند رانندگی یک کار مردانه است. اما واقعا رانندگی یک کار مردانه است؟ دیدیم که نیست. زنان امروز، در خود ایران حتی راننده ماشینهای سنگین هم شدهاند. سایر کارها به همین ترتیب. به نظر من، در تخصیص کارها، ملاک توانمندی و صلاحیت افراد است، نه جنسیت آنها.
یکی از دلایل سختی کار برای بانوان فعال و کارآفرین در مقایسه با مردان، وظایف و نقشهای متنوع آنها از جمله همسرو مادر بودن است در این رابطه چه نظری دارید؟
بهترین راه، تفکیک این حوزهها است. نقش مادری و همسری را باید از حوزه کاری تفکیک کرد. چون هریک اقتضائات خاص خود را دارد. لزوماً اخلاق و رفتار در خانه، نمیتواند در کار برقرار باشد و یا قوانین و اصولی که در خانه و خانواده موجب موفقیت میشود، شاید در کار، نتیجهای دیگر داشته باشد.غیر از تفکیک حوزهها، باید به تعادل این دو حوزه دقت داشت. وقتی زنان فعال در حوزههای اقتصادی و کارآفرینان زن خیلی درگیر کارهای تخصصی خارج از خانه میشوند، از مدیریت و وظایف خانه غافل میشوند و این اتفاق معمولا در درازمدت حتی به کارشان هم ضربه میزند، چون منجر به مشکلات خانوادگی میشود و همین مشکلات، تمرکز کاری را نیز صلب میکند. لذا کارآفرینان زن، باید با برنامهریزی مناسب، تعادل این دو بخش را حفظ کنند. به همین دلیل نسبت به مردان کار سختتری دارند، اما زنان ثابت کردهاند قادر به حفظ این تعادل بودهاند.
بیشتر بخوانید: طعم ترکیبی آمریکایی- انگلیسی در موادغذایی Sumber Foods
چالشها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان در جامعه چیست؟
مهمترین چالش همان ذهنیت غلط درباره توانایی زنان است و نقش نادرستی که برای زنان تعریف شده است. برخی گمان میکنند که جای زن در خانه است و بیرون از خانه، کاری از دستاش بر نمیآید. بههمین دلیل وقتی با یک کارآفرین زن هم مواجه میشوند، فکر میکنند، اشتباهی رخ داده است. متأسفانه برخی از مردان با این نگاه، به هر مدیر و کارآفرین زن به دیده تحقیر نگریسته و گمان میکنند زنان جای آنها را اشغال کردهاند. در حالیکه به نظر من، زنان و مردان در جامعه، مکمل هم هستند همانطور که در خانه اینچنین باید باشد.
از نظر جنابعالی بزرگترین موفقیتتان در کار و زندگی چیست !؟
با توجه به پاسخهای قبلی، حفظ تعادل بین مسؤولیتهای داخل و خارج از خانه، مهمترین دلیل پیشرفت من محسوب میشود. من سعی کردهام هر دو را به موازات هم پیش ببرم و هیچکدام را به نفع دیگری، زمین نگذارم. البته در این میان، باید از همکاری و همدلی همسر و فرزندانم هم قدردانی کنم. آنها نقش بسزایی داشتند و کمک کردند تا امروز در کار و زندگی در موقعیت خوبی قرار گرفته باشم.
چه چیز باعث شد تا به عرصه اقتصاد،صنعت و تجارت ورود پیدا کنید؟
من از ابتدای جوانی به عرصههای اقتصادی و صنعتی علاقمند بودم و ایدههایی برای صنعت پخش در ذهن داشتم. چون خلائی جدی در این بخش میدیدم و بعد از یک مطالعه فراگیر، متوجه شدم خیلی از صنایع ما از جمله صنایعغذاییمان از فقدان یک پخش مدرن و تخصصی، رنج میبرند. همین خلاء باعث شد در سال 92 پخش بیژن را با الگوگیری از مدرنترین پخشهای دنیا، پایهگذاری کردیم.
چه چیزی درون شما بود که قدرت و جسارت این شروع را به شما داد!؟
تجربه و دانش، مهمترین و بهترین نقاط اتکا هستند برای شروع هر کسبوکاری. من هم پیش از ورود به صنعت پخش، خیلی تحقیق کرده بودم و از تجارب دیگران و متخصصان نیز استفاده کردم. البته باید اذعان داشت در کنار همه اینها، آن جسارت و قدرت ریسکپذیری، شرط است.
قدرت ریسک پذیری در کار اقتصادی باید ذاتی باشد یا اکتسابی !؟
من فکر میکنم باید یک زمینه اولیه باشد و بخشی از آن ذاتی است، اما محیط و شرایط هم مؤثر است و میتواند این قدرت را کم یا زیاد کند.
نوع مدیریت شما تا چه اندازه در پیشرفتتان تأثیرگذار بوده !؟
اساساً مگر در پیشرفت، چیزی غیر از مدیریت، موثر است؟ آنچه که باعث موفقیت و شکست افراد میشود، به نحوه مدیریتشان بازمیگردد. من هم سعی کردهام با تکیه به اصول علمی مدیریت، پیش بروم و کارها را حتیالامکان برنامهریزیشده انجام دهم. امروزه مدیریت کسبوکار، یکی از مهمترین و ضروریترین دانشهای مورد نیاز کارآفرینان است. اگر تصمیمگیریها، علمی اتخاذ نشود، یک جای کار مشکلات بروز میکند و مانع پیشرفت امور میشود.
مقدار تأثیرگذاری «مثبت اندیشی» در موفقیتتان چه مقدار بوده !؟
من خیلی با این واژهها را نمیپسندم و آن را جزء «روانشناسی زرد» میدانم. به نظر من باید واقعگرا بود. در واقعگرایی، شما هم مشکلات را میبینید و هم فرصتها را. هم موانع را میبینید و هم نکات مثبت را. برای یک مدیر، واقعگرایی لازم است، نه مثبتاندیشی و نه منفیگرایی.
«صبر» کجای مسیر پیشرفت کاری و اجتماعی شما بود !؟
در همه مراحل، صبر لازم بوده و هست. در شروع، انجام و ادامه کار، صبر بهترین استراتژی است. خیلی از مدیران با دیدن ناملایمات مختلف که ممکن از هر سمت و سویی باشد، میدان را خالی کرده و سراغ کار و حرفه دیگری میروند. اما یک کارآفرین موفق، مقاومت میکند و بقول معروف یا راهی را مییابد یا راهی را میسازد.
لطفا از مشکلاتی که در این مسیر به خاطر زن بودن برایتان بهوجود آمد توضیح دهید.
مهمترین مشکل، باورهای نادرست فرهنگی برخی از مدیران بود که یک کارآفرین زن را جدی نمیگرفتند و فکر میکردند اینکار را از سر تفنن شروع کردهام. برخی دیگر نیز دوست داشتند بهاسطه مرد بودن، آرا و نظرات خود را تحمیل کنند و گمان میکردند در برابر یک مدیر زن، چنین اجازهای دارند. بخش دیگری از مشکلات، طبیعی بود و به مدیریت توامان کار و خانه بازمیگشت و حفظ همان تعادلی که به آن در پاسخهای قبلی اشاره کردم. خوشبختانه همه اینها با توکل و تلاش مضاعف، در ادامه مسیر، برطرف شد.
همراهی خانواده تا چه میزان بر موفقیتهای شما تأثیرگذار بوده است؟
موفقیت بیرون از خانه، ارتباطی مستقیم به همراهی خانواده دارد. من نیز اگر موفقیتی داشتهام، بیشک، همسر و دو پسرم در آن سهم قابل توجهی داشتهاند. حمایت و همدلی آنان، مایه دلگرمی و تمرکز من بر کارها بود. علاوه بر اینها، تجارب مدیریتی آقای مصطفیزاده، در فازهای مختلف کار، خیلی به من کمک کرده است.
امین
تاریخ : 5 - خرداد - 1400
تا اونجایی که اطلاع دارم ایشون این کارخانه را یکجا از همسرشون هدیه گرفتن. کارآفرینی تعریف متفاوتی داره.