رموز اداره کسب‌وکارهای متنوع توسط نابغه کارآفرینی
رموز اداره کسب‌وکارهای متنوع توسط نابغه کارآفرینی
اقتصادسبز آنلاین: حسین مصطفی‌زاده خویی متولد 1355 در تهران‌، فارغ‌التحصیل مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد. اولین‌بار سال اول مدرسه با خرید تمام ساندویچ‌های بوفه و فروش آنها با قیمت بالا به همکلاسی‌هایش نشان داد، شم اقتصادی فوق‌العاده‌ای دارد.

اقتصادسبز آنلاین: حسین مصطفی‌زاده خویی متولد 1355 در تهران‌، فارغ‌التحصیل مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد. اولین‌بار سال اول مدرسه با خرید تمام ساندویچ‌های بوفه و فروش آنها با قیمت بالا به همکلاسی‌هایش نشان داد، شم اقتصادی فوق‌العاده‌ای دارد. به‌صورت جدی سال 1360 وقتی 8 ساله بود در مغازه پدر واقع در حسن‌آباد شروع به کار کرد و تا 14 سالگی تمام تجارب حرفه‌ای داد و ستد را به‌دست آورد.

او از سال 1370 وقتی تنها 15 سال داشت مغازه مستقل خود را تأسیس کرد تا این‌که عازم خدمت سربازی شد. بعد از پایان دوران خدمت سربازی وقتی 22 سال داشت با سرمایه که از مغازه اول به‌دست آورده بود 4 مغازه دیگر در زمینه لوازم ایمنی و ابزار تأسیس کرد.
سال 1387 و در 32 سالگی شرکت واردات کاغذ را تأسیس کرد که پس از مدتی با توسعه فعالیت‌، واردات کلیه کالاهای مجاز را هم شروع کرد. این شرکت با فکر جدید در مدت کوتاهی به بزرگترین شرکت بازرگانی ایران تبدیل شد.حسین مصطفی‌زاده در سال 1392 وقتی تنها 37 سال داشت با کمک شم اقتصادی‌اش‌، مشکلی اساسی تولید کشور را در ضعف توزیع دید. او خیلی زود دست به‌کار شد و شرکت کاترپیلار را به همراه دوست خود خریداری و شبکه توزیع برند بیژن را راه اندازی کرد.
کار تنها به توزیع ختم نشد و مصطفی‌زاده سال 94 علاوه بر خرید سهم شریک خود توانست تمام سهام برند «بیژن» را خریداری کرده و مالک این برند شود. این کارآفرین نخبه حال4200 پرسنل بیمه شده دارد و در سال‌ها 96 – 97 و 98 عنوان کارآفرین برتر کشور را به‌دست آورد.به‌جز تولید محصولات صنایع غذایی‌، شرکت‌های او حالا عهده‌دار بزرگترین شبکه توزیع بخش خصوصی کشور است که وظیفه فروش و توزیع 25 برند مطرح را برعهده دارد. به گفته خودش ازدواج با نرگس الهیاری سبب شد تا مصمم‌تر از گذشته قدم بردارد. نابغه صنعت غذای ایران علاوه بر شم بالای اقتصادی از هوش و ذکاوت بالایی نیز برخوردار است به‌گونه‌ای که بسیاری از شماره تلفن‌ها را در تلفن همراهش ذخیره نمی‌کند، بلکه به حافظه می‌سپارد و برای اعداد و ارقام هیچ‌وقت از ماشین حساب استفاده نمی‌کند.حسین مصطفی‌زاده می‌گوید حاضر است هر کارخانه تولیدی در صنعت غذا که با مشکلی بانکی و ورشکستگی مواجه است را خریداری کند. او حتی پیشنهاد می‌دهد به‌عنوان سرمایه‌گذار فکر و ایده جدید، به شرکت‌هایی که در این حوزه مشکل دارند کمک‌رسانی کند.کمک به شرکت رقیب در اسفند ماه سال 1398 برای تهیه مواد اولیه سس (رب) با وجود مخالفت مدیرکارخانه بیژن و ارسال ‌پنج تریلی حاوی 100 تن رب به شرکت رقیب سبب شد تا کارگران همکاران و هم صنفان مصطفی‌زاده به او لقب فردین صنعت غذا را بدهند عنوانی که وقتی در خلال مصاحبه با وی به آن اشاره می‌کنم با لبخند می‌گوید هنوز راه زیادی در پیش داریم. با هم ماحصل این گفت وگو را می خوانیم:

مریم حق بیان 

پیش از خرید و کسب مالکیت «بیژن» چه نگاهی به این برند داشتید و امروز چه نگاهی دارید؟
من در سال 1392 شرکت پخش بیژن را ایجاد کردم و بنیانگذار پخش بیژن هستم؛ زمانی‌که شروع به کار کردم به این فکر می‌کردم که در دو سه سال اول فقط محصولات بیژن را پخش کنیم‌؛ بعد که جلوتر رفتیم و ظرفیت‌مان را بالاتر بردیم، متوجه شدیم که ظرفیت ما بیشتر از بیژن است، با این حساب برندها را اضافه کردیم و در دو سه سال اولیه رشد تصاعدی داشته‌ایم و به امید خدا تا اردیبهشت سال آینده تعداد این برندها به 100 می‌رسد.
الان با چند برند دیگر قرارداد بسته‌ایم، اما به این دلیل که قصد داریم موضوع لجستیک و انبارها را زیاد کنیم همکاری با این برندها را به بعد از عید موکول کرده‌ایم.
مدیرعامل سابق بیژن آقای «‌مهاجرین» است و این شرکت در سال 1348 به ثبت رسید‌؛ از زمانی‌که ما ورود کردیم در بازه زمانی 4 سال تعداد پرسنل بیژن از 80 کارگر در بخش تولید به 1300 کارگر رسید و به امید خدا اتفاقات بزرگی در راه است.

میزان صادرات «بیژن» چقدر است؟
میزان صادرات ما زیاد نیست‌؛ اما فقط کالاهای خودمان را به 16 کشور دنیا صادر می‌کنیم‌؛ به امید خدا تا اردیبهشت‌ماه میزان صادرات ما به شدت افزایش پیدا می‌کند همانطور که به نسبت سال گذشته 160 درصد در صادرات رشد داشته‌ایم.

در شرایط فعلی کشور که راه‌اندازی یک شغل به سادگی امکان‌پذیر نیست شما بسیار موفق عمل کرده‌اید و چندین نوبت کارآفرین نمونه شده‌اید، رمز موفقیت شما در چیست؟
اولین عامل پشتکار بوده است، همین الان که در خدمت شما هستم در 48 ساعت گذشته فقط یک ساعت خوابیده‌ام‌؛ من 15 شرکت را اداره می‌کنم و وظایف زیادی دارم، دومین عامل اعتماد مردم، تأمین کننده‌ها و کسانی است که در کار با آنها در ارتباط هستیم، مهمتر از این عوامل نیروهایی هستند که در هر ردیف کاری با ما همکاری دارند چه پرسنل عادی چه پرسنل مسؤول اعم از مدیران، معاونان و کارشناسان. واقعاً پرسنل ما با دل و جان کار می‌کنند و اثر مثبت و انرژی مضاعفی برای من ایجاد کرده‌اند.

در سال جهش تولید قرار داریم به‌عنوان یک تولید کننده موفق و کارآفرین که هم در زنجیره تولید و هم در زنجیره پخش و توزیع فعالیت می‌کند، چه عواملی در کشور را مانع جهش تولید می‌دانید؟
عوامل زیادی مانع جهش تولید می‌شود بیشترین عوامل، عواملی است که سیستم دولتی دانسته و ندانسته ایجاد کرده است‌؛ به این معنی که یا خبر از موانعی که ایجاد کرده‌اند ندارند و یا تجربه کافی ندارند. هر روز که وارد شرکت می‌شویم شاهد قانون جدیدی هستیم، این اتفاقات جدید دست‌‌اندازی برای حرکت رو به جلوی سازمان‌های تولیدی بخش خصوصی ایجاد می‌کنند به اعتقاد من دولت باید کل زیرساخت‌های خود را بازنگری کند و از ابتدا ساختار جدیدی بچیند و بخشنامه‌های زائد را بطور کامل حذف کند تا اتفاق جدیدی بیفتد.

یکی از دست اندازها گمرک است، بوروکراسی و کاغذ بازی مشکلات زیادی برای تولیدکنندگان ایجاد کرده است. به نظر شما چه باید کرد تا دست و پای صنعت غذا برای توسعه صادرات و حرکت رو به جلو باز شود؟
یکی از راهکارها تک نرخی کردن ارز است‌؛ تک نرخی کردن ارز قیمت را دولتی نمی‌کند، بلکه به سمت آزاد سازی می‌برد؛ تمام مشکلات صادرات و واردات با این کار حل می‌شود. بخشی از صادرات اصلاً صادرات نیست بلکه صادرات صوری است. بخاطر اختلاف ارز با کشورهای همسایه یک سری از کالاها از ایران به کشورهای دیگر می‌رود و این موضوع صادرات تلقی نمی‌شود. ارز باید تک نرخی و آزاد باشد‌؛ موضوع دیگر مالیات است، قوانین مالیات باید بازنگری شوند، تولید کنندگان و توزیع‌کنندگان ما نسبت به مالیات استرس دارند. در حال حاضر بر فرض مثال بنده اگر بخواهم 100 هزار شغل ایجاد کنم و 30،40 کارخانه را راه‌اندازی کنم، دغدغه مالیاتی دارم‌؛ درحالی‌که مالیات باید به من کمک کند.
موضوع بعدی مالیات بر ارزش افزوده است‌؛ ارزش افزوده از تولید کننده گرفته می‌شود، اما در مشاغل دیگر این اتفاق نمی‌افتد و تنها فشار بر تولید کننده است. و مهمتر اینکه، تمام کارکنان و مدیران دولت باید از نظر سوابق، تجربه و تخصص بازنگری شوند؛ فلان معاون وزیر صنعت، وزیر کشاورزی و مدیر کل و یا وزراء باید بررسی کنند که آیا فلان مدیر تخصص کافی برای مدیریت را دارد؟ و یا خیر. بخشنامه‌ها و موضوعات غیر مرتبط را نباید وارد سیستم کنند. و در آخر باید ارتباط خوبی بین بخش خصوصی و دولتی برقرار شود‌؛ پتانسیلی که بخش خصوصی دارد صدها برابر بخش دولتی است؛ بخش دولتی ترمزی در برابر این پتانسیل صد برابری شده است. اگر این اتفاقات رخ بدهد هیچ گونه مشکل اقتصادی برای توسعه و پیشرفت اقتصادی اتفاق نخواهد افتاد.

سال 99 سال خاصی بود و کرونا بسیاری از مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را بر هم زد، اما به نوعی صنعت غذا همانند سکوی پرشی عمل کرد و در کشور ما صنعت غذا از این بحران روسفید بیرون آمد و هیچ کمبودی ایجاد نشد و نیاز جامعه به‌طور کامل تأمین شد، دلیل این اقبال را در چه امری می‌دانید؟
من نظر مخالفی دارم؛ هیچ اقبالی در صنعت غذا رخ نداده است، بلکه تنها در یک سری از کالاها سرانه مصرف بالاتر رفته است؛ اقبال باید با توسعه و ارزش آفرینی همراه باشد و این مصیبت کرونا به حدی برای مردم تبعات داشته که اقبالی در صنعت غذا احساس نمی‌شود. در صنعت تنها بحث غذا نیست به‌طور مثال اتحادیه پوشاک با 15 هزار واحد صنفی در تهران صد در صد دچار زیان شد، تالارهای پذیرایی با صنعت غذا در ارتباط هستند، اما کاملا دچار مشکل شدند؛ اتحادیه آرایشگران و پارچه‌فروشان به همین صورت. ما در کل دچار زیان شدیم و کرونا هیچ اقبالی ایجاد نکرده است.

خیلی از تولید‌کنندگان صنعت غذا در بحث توزیع و پخش دچار موانعی شده‌اند، به نظر شما چالش‌های پخش در صنعت غذای ما شامل چه مواردی است؟
همانطور که تولید نیاز به تخصص برای ماندگاری دارد، شرکت‌های پخش هم حتماً باید با افراد متخصص و به شکلی مدرن و علمی اداره شوند؛ ما معضلی که داریم این است که افراد در بهترین نقطه سوله می‌زنند تا کارخانه احداث کنند ماشین‌آلات جدید ‌آورده و تسهیلات بانکی اخذ می کنند اما بودجه کم می‌آورند،
از آشنا و فامیل پول دریافت می‌کنند و وثیقه‌ها را گرو می‌گذارند، بعد کالای خوبی تولید می‌کنند و تازه می‌گویند به چه کسی بفروشیم. در فروش به مشکل برخورد می‌کنند و زمان اقساط می‌رسد ولی نمی‌توانند پرداخت کنند، سرمایه در گردش کم میاورند و کارخانه‌هایشان تعطیل می‌شود و در اینجا بانک، اتحادیه، فامیل و.. را مقصر می‌دانند، در تمام دنیا زمانیکه بخواهید کالایی را تولید کنید درست مثل مهندسی معکوس از فروش باید به تولید برسید؛ شما باید اول بازاریابی و فروش کالایی را انجام بدهید، بعد وارد تولید بشوید. در کشور ما این اتفاق نیفتاده است. به همین خاطر وارد هر شهرک صنعتی می‌شویم می‌بینیم هزار واحد تعطیل هستند. شاید کالای خوبی تولید کرده باشند و دستگاه‌های خوبی داشته باشند اما نتیجه نگرفته‌اند. 60 تا 70 درصد این مشکلات به فروش و شبکه توزیع بر می‌گردد. بعضی شرکتها می‌خواهند مدرن تولید کنند اما سنتی توزیع کنند. چنین چیزی امکان‌پذیر نیست، اگر بخواهند مدرن توزیع کنند بودجه لازم را ندارند، هزینه‌های توزیع و پخش ‌در ایران در کالاهای مختلف بین 8 تا 18.5 درصد است؛ یک کارخانه‌دار چطور می‌تواند با یک کالای تک محور به‌صورت مدرن در سراسر کشور توزیع کند. شرکت‌هایی که در این حوزه کار می‌کنند همه از یک روند سنتی توزیع تبعیت می کنند، درصورتی که اگر ناوگانی یک دست و تیم علمی، تخصصی داشته باشند مشکلی در توزیع نخواهند داشت. در حال حاضر هم چند شرکت پخش خوب داریم و از این موضوعات نتیجه می‌گیریم که در این برهه اقتصادی شبکه توزیع مهمتر از شبکه تولید است و فکر می‌کنم در آینده ما بزرگترین شبکه توزیع در کشور خواهیم شد و برنامه ما این است تا در 6 ماه اول سال آینده شبکه توزیع را به شرکت‌های همسایه وصل کنیم.

بیشتر بخوانید: مصائب کشاورزی در قرن چهاردهم

در حال حاضر چه محصولاتی در شرکت تولیدی بیژن تولید می‌شود؟ آیا برنامه‌ای برای توسعه محصول دارید ؟
ما گروه سس را در تهران تولید می‌کنیم، رب در ارومیه و کنسروها را در مشهد، خیارشور را در شیراز و زیتون را در رودبار تولید می‌کنیم، در واقع هرکدام از این کالاها را در منطقه استحفاظی‌اش تولید می‌کنیم؛ به امید خدا در سال آینده کارخانه جدید‌مان را افتتاح می‌کنیم، هدف ما تمرکز این محصولات در نزدیکی تهران است و فکر می‌کنم یکی از بزرگترین شبکه‌های تولید کشور شویم.

شرکت پخش بیژن چگونه قرار است در زمینه بین المللی فعالیت کند؟
ما دو رویکرد در این موضوع داشته‌ایم و بر اساس سیستم‌های مدرن بین‌المللی اداره می‌کنیم، در کل در سازمان کاغذ را جمع کرده‌ایم و بازاریاب‌ها به‌وسیله تبلت سفارش می‌گیرند و به امید خدا تا چند ماه آینده انبار ما هم ‌رباتی می‌شود در کل در کار روش سنتی نداریم‌؛ بخشی از کار ما به شکل بین‌المللی اداره می‌شود و دومین موضوع این است که همین کار را در چند کشور دنیا انجام می‌دهیم و به امید خدا در آینده نزدیک تمام این شبکه‌ها را به هم وصل می‌کنیم.

در بیژن چه فعالیت‌هایی در راستای مسؤولیت اجتماعی انجام گرفته است؟
مسؤولیت اجتماعی در بیژن از بدیهیات است و ما وظیفه خود می‌دانیم تا در موضوعات مختلف ورود پیدا کنیم، سیل و زلزله که اتفاق می‌افتد در حد قدرتمند حضور پیدا می‌کنیم، اگر در موضوع سیل و زلزله شرکت‌ها در حد توان خود شرکت می‌کنند ما سعی کردیم برای این خدمت‌رسانی حتی هلی‌کوپتر بگیریم و کارهایی انجام داده‌ایم که برخی می‌گویند اینجا برای خود وزارتخانه‌ای است؛ ما در کمک به مردم خوزستان برای توزیع کالاها چند فروند هلی‌کوپتر گرفتیم واین اتفاق برای اولین‌بار در ایران رخ داد؛ در موضوعات دیگر و کمک به افراد نیازمند فعالیت ‌مستمر داریم و برای توزیع بسته‌های معیشتی همکاری متقابلی با سپاه داشته‌ایم و مقداری بسته معیشتی در جنوب تهران توزیع کرده‌ایم و این‌کار ادامه دارد.

چرا امین حیایی…؟
امین حیایی دوست و فامیل من است و شخصیتی مردمی دارد؛ ما قصد داشتیم بیژن شخصیتی نداشته باشد که خود را تافته جدا بافته بداند و شخصیتی مردمی باشد؛ موضوع بعدی این است که امسال 51 سالگی حضور بیژن در بازار است و امین حیایی هم 51 ساله است در واقع ویژگی‌های مشترکی داشتیم و بر اساس بررسی‌هایی که کردیم متوجه شدیم همه قشر آدمی شخصیت امین حیایی را دوست دارند. البته سوپراستارهای دیگری بودند که با آنها به نتیجه نرسیدیم و گزینه امین حیایی برای ما مناسب‌تر بود.

همه بیژن را به‌واسطه تولید سس‌های تک نفره در فست فودها می‌شناسند درحالیکه محصولاتی دیگری نظیر کشک، عسل و… نیز جزو محصولات شرکت است. در این رابطه کمی توضیح دهید.
بیژن از سال 1348 و قبل از آن با شرکت دیاموند کار کرده است و اولین شرکتی بوده که رب را داخل شیشه عرضه کرده و سس مایونز را در شیشه تولید و خیارشور شیشه‌ای عرضه کرده است؛ ولی به‌قدری فروش فله و رستورانی بالایی داشته که فرصتی برای توسعه محصولات نداشته است. با ورود من که تفکر گستردگی و افزایش دارم ما شروع پرقدرتی به تولید محصولات سوپری کردیم و در حوزه‌های دیگر وارد شده و شما نتایج این ورود را در دو سه ماه آینده خواهید دید. به تازگی هم کارخانه «سپیدنام» را خریداری کرده‌ایم که در زمینه تولید انواع سس و کنسرو در صفادشت فعالیت داشت، پرسنل این کارخانه 7 ماه حقوق نگرفته بودند؛ ما کارخانه را خریداری کردیم و ظرف 30 روز راه‌اندازی شد و الان به‌طور منظم فعالیت می‌کند.

چگونه می‌توانیم تعادلی ایجاد کنیم تا صنعت غذا با اطمینان خاطر بیشتری به سمت صادرات قدم بردارد؟
از هیچ طریقی به این مهم نمی‌رسیم مگر تک نرخی شدن ارز آزاد. به‌طور مثال در رابطه با رب اگر قیمت با کشورهای همسایه تفاوت پیدا کند خارج می‌شود؛ زمانی‌که ‌ارز تک نرخی باشد و پول ما برابری کند دیگر هیچ اتفاقی نمی‌افتد، جابجایی ارز فقط خروج دلار نیست، می‌تواند کالا به‌صورت ارزی از کشور خارج شود و این صدمه بزرگی می‌زند. امروز موز گران می‌شود 10 روز دیگر گوجه و.. و اینجاست که مردمی که مصرف‌کننده هستند آسیب می‌بینند، اگر ارز تک نرخی شود تمام این معضلات حل می‌شود.

با توجه به مسؤولیتی که در اتاق اصناف دارید چه مشکلات صنفی در کشور وجود دارد و چه مسائلی را دنبال می‌کنید؟
وقتی که مشکلی در کشور ایجاد شود همانند بیماری است که در بدن انسان ایجاد شده است، کل بدن انسان از حرکت می‌ایستد و انرژی اش کم می‌شود، اینگونه نیست که تنها قسمتی از بدن درگیر شود. اگر ما در صنعت مشکل داریم قاعدتا در اصناف هم مشکل داریم، ولی تمامی مشکلات عمیق و غیر‌قابل حل نیستند و به اعتقاد من تماماً قابل حل هستند تنها شاید نیاز به کمی همدلی باشد و اگر این امر صورت می‌گرفت ظرف یک ماه می‌توانستیم تمامی مشکلات را حل کنیم ولی متأسفانه بعضی‌ها نمی‌خواهند مشکلات را حل کنند و یا دانش حل کردن ندارند، فکر می‌کنم هر اندازه مشکل زیاد باشد هم مردم تحمل می‌کنند و هم صنعتگران و هم کارآفرینان و دولتی‌ها. ولی حیف است که با وجود این همه پتانسیل در این مملکت و این همه مردم خوب و سرمایه، انرژی به بطالت بگذرد، درصورتی‌که می‌تواند اتفاقات خوبی را رقم بزند.

چه دورنمایی برای صنعت غذا در سال 1400 متصور هستید؟
من خیلی خوشبین هستم و معتقدم اتفاقات خوبی در راه است؛ خصوصاً به سال 1401 خوشبین‌تر هستم، به اعتقاد من در این سال اتفاقات تصاعدی خوبی در صنعت تولید و توزیع و همچنین برای مردم در راه است.

در سال نو چه صحبتی با مصرف کنندگان بیژن و مسؤولان دارید؟
آرزو دارم سال جدید برای همه مصرف‌کنندگان، مردم و مسؤولان سال خوبی باشد؛ امیدوارم بیماری کرونا که عاطفه خانوادگی را از بین برده و همه را از هم دور کرده خاتمه پیدا کند و انرژی‌های مثبت داخل جامعه شده و اتفاقات خوبی پیش بیاید.

و کلام آخر
از شما برای انتشار مجله پر‌محتوای «اقتصاد‌سبز» تشکر می‌کنم که توانسته تبادل اطلاعاتی بین عاملین و کسانی که در صنعت غذا به مردم خدمت می‌کنند و در شرایط سخت کارآفرینی می‌کنند، ایجاد کند و این اتفاق جای تقدیر دارد؛ مهمترین موضوعی که باید اشاره کنم این است که در صنایع مختلف همه منتظر هستند تا ببینند برای دولت بعدی چه کسی قرار است انتخاب شود، ما تا خردادماه برای انتخابات فرصت داریم، قاعدتاً شش ماه اول بعد از انتخابات هم دولت جدید باید نیروها و مدیران جدید را بچیند و ارزیابی‌های خود را داشته باشد و
6 ماه زمان را در همانجا از دست می‌دهیم، سه ماه هم در اول سال بحث انتخابات را داریم و با یک ماه اسفند‌ماه، 10 ماه می‌شود، این 10 ماه می‌تواند زمان کلیدی برای صنعت باشد که هر دقیقه آن قابل جبران نیست به اعتقاد من ما نباید ساکن شویم و بایستیم و منتظر باشیم ببینیم دولت بعدی قرار است چه کسی باشد، نیازمند یک عزم ملی هستیم و صدا وسیما می‌تواند کمک کند. کل صنعتگران باید تلاش خود را مضاعف کنند تا از کم حوصلگی و انرژی پایین بیرون بیاییم و انرژی مضاعف داشته باشیم تا اتفاقات خوبی برای مردم بیفتد.