مشارکت اقتصادی زنان در عرصه تولید ملی؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر
مشارکت اقتصادی زنان در عرصه تولید ملی؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر
اقتصادسبز آنلاین: مشاركت فعال زنان در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یکی از ضرورت‌های اساسی جهت دستیابی به توسعه پایدار است. هرچند طی دهه‌های اخیر شاهد افزایش حضور و مشاركت زنان در عرصه‌های آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده‌ایم ...

اقتصادسبز آنلاین: مشارکت فعال زنان در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یکی از ضرورت‌های اساسی جهت دستیابی به توسعه پایدار است. هرچند طی دهه‌های اخیر شاهد افزایش حضور و مشارکت زنان در عرصه‌های آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده‌ایم، با این‌حال، هنوز نابرابری‌ها، تبعیض‌ها، محدودیت‌ها و محرومیت‌ها و نگرش‌های مردسالارانه سدی بلند در برابر حضور و مشارکت زنان در جامعه محسوب می‌شوند. در سال 1341 (1962 میلادی)، لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در هیأت دولت ایران به تصویب رسید. براساس این لایحه، زنان برای نخستین‌بار اجازه شرکت در انتخابات و نامزدشدن برای انتخابات را پیدا می‌کردند. به رغم تصویب این لایحه در آن زمان، زنان نقش مهم و موثری در نظامات اداری، اجتماعی و سیاسی کشور پیدا نکردند. برانگیخته شدن میل به تحصیل تا سطوح عالی در زنان و حمایت والدین، شاخص آموزش در بین دختران و زنان در ایران را ارتقاء داد. با این حال، هرچند در طی سال‌های پس از انقلاب پنج تا شش میلیون از خانم‌ها در دانشگاه‌ها آموزش‌دیده و فارغ‌التحصیل شده‌اند اما نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایرانی نسبت به سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی که 12 درصد بوده است، چندان افزایش پیدا نکرده است.

مریم حق‌بیان

این رقم در حال حاضر (در سال 1394) «براساس آمارهای رسمی 13.3 درصد است. یعنی پس از گذشت 37 سال از تغییر حاکمیت و نظام سیاسی و تاکید بر حضور زنان ایرانی در صحنه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و مدنی و پرکردن دانشگاه‌ها از دختران و زنان، نرخ مشارکت اقتصادی زنان تنها 1.3 درصد افزایش یافته است.»
حضور زنان در فعالیت‌های اقتصادی و مدیریت مؤسسه‌های اقتصادی بخش خصوصی نیز در سطح نامطلوبی قرار دارد.
در سال 1392‌، تعداد 4500 نفر از بانوان بازرگان در سراسر کشور کارت بازرگانی داشتند اما فقط سه نفر از ایشان عضو هیأت نمایندگان اتاق ایران بودند.

در این رتبه‌بندی، درحالی که بیشتر کشورهای حوزه اسکاندیناوی در بالاترین رتبه‌ها قرار دارند، ایران و کشورهای همسایه آن بیشترین شکاف جنسیتی را نشان می‌دهند. در این میان، یمن با شاخص 0.484، بدترین کشور از نظر تبعیض رتبه‌بندی شده است.
بر اساس این گزارش، در سال 2015 نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران 23 درصد بوده و دستمزد زنان در ایران 41‌ درصد کمتر از مردان است که این رقم، با احتساب برابری قدرت خرید (‌PPP) به 17 درصد کاهش می‌یابد. این در حالی است که بر اساس این گزارش، زنان ایران 46 درصد نیروی‌کار حرفه‌ای و تخصصی را به خود اختصاص داده‌اند. ایران در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی نیز از نابرابرترین کشورهای جهان است. از نظر حضور زنان در پارلمان، زنان ایران تنها 3 درصد از کرسی‌های مجلس را در اختیار دارند. اگرچه حضور زنان در کابینه به نسبت حضور در پارلمان بهتر است اما جایگاهی بهتر از 105 را برای ایران به ارمغان نیاورده است.
شاخصه حضور زنان در مجلس یک کشور، عامل پررنگی در ارایه میزان مشارکت سیاسی زنان در یک کشور را به ما نشان می‌دهد، اما چگونگی این حضور نیز بسیار قابل تأمل است. آمارهای ارایه شده از سوی مؤسسه بین‌المللی بین‌المجالس نسبت به حضور زنان در مجالس چند کشور متفاوت:
زنان نیمی از جمعیت کشورها را تشکیل می‌دهند اما عموماً مشارکت آنها در فعالیت‌های اقتصادی به اندازه‌ ظرفیتشان نیست. مطالعات انجام ‌شده توسط صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد چنانچه زنان بتوانند با تمامی ظرفیت خود وارد بازار کار شوند وضعیت اقتصاد کلان کشور به‌طور قابل توجهی بهبود می‌یابد. بررسی‌ها نشان می‌دهد عموماً کشورهای در حال توسعه تفاوت قابل ملاحظه‌ سطح مشارکت اقتصادی زنان نسبت به مردان را تجربه می‌کنند. برای مثال در سال ۲۰۱۶ نرخ مشارکت اقتصادی مردان حدود ۶۹ درصد و نرخ مشارکت اقتصادی زنان حدود ۶۰ درصد بوده است. این نرخ‌ها برای ایران به‌‌ترتیب حدود ۶۳ درصد برای مردان و ۱۳ درصد برای زنان بوده است. در کشورهای‌ خاورمیانه شاهد نرخ مشارکت ۲۱ درصدی زنان هستیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد اختلاف بین مشارکت زنان و مردان در فعالیت‌های اقتصادی عامل اصلی کاهش نرخ رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها بوده است.

بیشتر بخوانید: کمپانی «Waitrose» با بسته‌بندی‌های 2021 موادغذایی حیوانات خانگی آمد

یکی از مهمترین معیارها جهت سنجش درجه توسعه‌یـافتگی یـک کشـور، میـزان اهمیـت و اعتبار زنان در آن کشور است. اکنون نگاه جهان، بیشتر به سوی زنان معطـوف شـده اسـت زیرا امروز، برای تحقق توسعه اجتماعی، تسریع فرآیند توسعه اقتصـادی و محقـق شـدن عدالت اجتماعی، چنانچه به زن به‌عنوان نیروی فعال و سـازنده نگریسـته شـود، قطعـاً تـأثیر بسیاری در روند توسـعه و افـزایش کمّـی و کیفـی نیـروی انسـانی آن جامعـه خواهـد داشـت.بنـا‌بـر‌ایـن یـک جامعـه توسـعه‌یافتـه بـر اسـاس مشـارکت هـر‌چـه فعـال‌تر زنـان در امـور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تشکیل شده است. در جوامع پیشـرفته و توسـعه‌یافته، حضـور زنان در تمام عرصه‌ها مؤثر است. به‌ویژه در عرصه‌های مختلـف فعالیـت اقتصـادی کـه تـأثیر بسیاری بر روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی جامعه دارد. در اقتصاد جهانی، با مکانیزه شدن تولید بعد از انقلاب صنعتی، دیگر، قدرت جسمانی، عامل تعیین‌کننده برای انجام بسیاری از امور، به حساب نمی‌آید. در این میان، در بسـیاری از جوامع، خصوصـاً در کشورهای جهان سوم، هنوز زنان جایگاه خود در فعالیت‌های اقتصادی را کسب نکرده‌اند. بر اساس آمار وبگاه بانک جهانی در سال ۲۰۱۵ به‌طور میانگین حدود 49.5 درصد جمعیـت جهان را زنان تشکیل می‌دهند در‌صورتی که فقـط در حـدود ۳۹ درصـد تولیـد ناخـالص داخلی جهان به این گروه اختصاص می‌یابد. سـازمان بین‌المللـی کـار بـه نقـل از گـزارش مطالعه اخیر مؤسسه سراسری مک‌کنزی در سال 2015، بیان کرده است که براساس ‌برآوردها اگر زنان همانند مردان در عرصه کار و فعالیت نقشآفرینی داشته باشند در سـال ۲۰۲۵‌، تولید ناخالص داخلی جهان، به بیش از ۲۸ تریلیون دلار خواهد رسید.بر اساس آمار منتشرشده از سوی سازمان بین‌المللی کـار‌، بـه‌طور کلـی در دو دهـه گذشـته نرخ مشارکت اقتصادی روند کاهشی را تجربه کرده است. در دنیـا نـرخ مشـارکت اقتصـادی مردان از 79.9 درصد در سال ۱۹۹۵ با 3.8 درصد کـاهش بـه 76.1 درصـد در سـال ۲۰۱۵ رسیده است. ایـن سازمان همچنـین نـرخ مشـارکت اقتصـادی زنـان را در سـال ۲۰۱۵ رقـم 49.6 درصد اعلام کرده است که نسبت بـه رقـم مشـابه در سـال 1995، 2.8 درصـد کـاهش داشته است. سازمان بین‌المللـی کـار فاصـله جنسـیتی را برابـر بـا تفاضـل نـرخ مشـارکت اقتصادی مردان از زنان تعریف کرده است. به‌دلیل این‌که معمولاً نرخ مشارکت زنـان کمتـر از مـردان اسـت ایـن شـاخص بـه‌طـور عمـومی عـددی منفـی اسـت. در سـال ۲۰۱۵‌، فاصـله جنسیتی موجود میان نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان دنیا برابر با 26.5‌- درصد بـوده است. این رقم بیانگر این واقعیت است که در جهان شانس زنان برای مشارکت در بازار کار در حدود ۲۷ درصد کمتر از شانس مردان است. نرخ مشارکت اقتصادی پایین‌تر زنان نسبت به مردان به معنای موقعیت‌هـای اسـتخدامی و کاریـابی کمتـر بـرای آنـان و در نتیجـه تـأمین اقتصادی کمتر برای زنان است. بر اسـاس ایـن گـزارش، فاصـله جنسـیتی میـان مشـارکت اقتصادی زنان و مردان در بیشتر مناطق جهان کـاهش یافتـه امـا در منطقـه جنـوب آسـیا روند افزایش را سپری کرده است.
مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی نه تنها در توسعه ظرفیت‌هـا و توانایی‌هـای زنـان، بلکه در توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نقشی کلیدی دارد. کشوری که به‌دنبـال توسـعه یا تسریع فرآیند توسعه است، نمی‌تواند نیمی از نیروی انسانی خود را نادیـده بگیـرد. تاکنون مشارکت زنان در جامعه ایران بیشتر از جنبه‌های اجتماعی مـورد بحـث و بررسـی قرار گرفته است، در حالی‌که اهمیت فعالیت اقتصادی زنان به‌عنوان بخشـی از جمعیتـی کـه به‌صورت بالقوه به‌عنوان پیش‌نیاز توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور هستند تحـت‌الشـعاع قرار گرفته است.به نظر می‌رسید نگرش و اشتیاق زنان برای مشارکت در فعالیت‌های اقتصـادی بـا افـزایش تحصیلات تغییر چشمگیری داشته است. 49.99 درصد از زنـان غیـر‌فعـال تحصـیلکرده آمـوزش عـالی مسؤولیت‌های شخصی یا خـانوادگی را بـه‌عنوان مهمتـرین علـت و پـس از آن 40.29 درصـد دیگر از این زنان اشتغال به تحصیل یا‌ آموزش را علت عدم جستجوی کار بیـان کرده‌انـد.
نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران
نایب رییس انجمن زنان مدیر کارآفرین با بیان اینکه ۵۰ درصد جامعه را جمعیت زنان تشکیل می‌دهند، گفت: طبق گزارش نتایج آمارگیری نیروی کار سال ۹۵ مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت اقتصادی زنان (بالای ۱۵ سال) 16.3 درصد و در سطح جهانی 47.6 درصد است.
زهرا نقوی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه گردش کار، گردش مالی، اشتغال و مشکلات رکود از مسائل اساسی «تولید» است، افزود: تولید راهکار مشکل «بیکاری» است، اما باید تولید متناسب با نیازهای روز جامعه و کیفیت قابل قبول باشد. تعداد محصولات ایرانی که تولیداتشان از قدمت بالایی (یک قرن یا نیم قرن) در بازار ایران برخوردار باشند انگشت‌شمار است، چرا که هیچ‌گاه به میزان عرضه و تقاضا، کیفیت بالای محصولات و استفاده از تکنولوژی روز توجه نشده است.نایب رییس انجمن زنان مدیر کارآفرین معتقد است: اگر کارآفرینان هنگام تولید، به کمیت و کیفیت محصولات آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی ایران به دلایل متعددی بسیار خاص است، توجه کنند، رونق کسب و کار و اقتصاد جامعه افزایش خواهد یافت.

جایگاه زنان در اقتصاد جهان
هیچ‌گاه در طول تاریخ مخصوصاً در کشورهای درحال توسعه، زنان نتوانسته‌اند جایگاه واقعی خود در اقتصاد را پیدا کنند. افزایش نقش زنان و مشارکت واقعی آنها، با توجه به این نکته که این گروه نیمی از جمعیت کشورها را تشکیل می‌دهند، علاوه بر به‌بار آوردن سود اقتصادی می‌تواند منافع اجتماعی زیادی را نیز برای کشور به ارمغان بیاورد. مطالعات نهادهای بین‌المللی از جمله صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد بسیاری از نارسایی‌های شاخص‌های اقتصاد کلان کشورهای در حال توسعه درصورت مشارکت کامل زنان، بهبود خواهد یافت. با توجه به اهمیت این موضوع مروری بر وضعیت زنان در اقتصاد جهان و اقتصاد ایران، می‌تواند راهگشای برنامه‌ریزی بهتر برای آنها باشد. حتی بعد از انقلاب صنعتی و تحول بزرگی که هم در ابزار تولید و هم در ساختارهای سیاسی شکل گرفت وضعیت زنان نسبت به قبل بهبود نیافت. همچنان در بسیاری از کشورها دستمزد زنان بسیار پایین‌تر از مردان بود. این شرایط نابرابر حتی تا دهه‌های اخیر نیز ادامه داشت، تا حدی که طبق مطالعه‌ای که در دهه ۹۰ میلادی انجام شده بود، اگرچه حدود دوسوم ساعات کار جهان مربوط به بانوان بود، اما تنها ۱۰ درصد از درآمد به آنها می‌رسید. علاوه بر این آمارها، سهم ۷۰ درصدی زنان از افراد بی‌سواد جهان و سهم کمتر از یک درصدی آنان از کل ثروت جهان، نشان‌دهنده اوضاع نابرابر برای نصف جمعیت جهان است. در دهه‌های اخیر اما تا حدودی مشارکت زنان در عرصه اقتصاد جهانی افزایش یافته است، با این‌که در بسیاری از کشورها هنوز اوضاع رضایت‌بخش نیست. نهایتاً نقش مهم زنان در رشد بلندمدت اقتصادی سبب شده است، تا افزایش نقش این گروه در دستور کار سازمان‌های بزرگ جهانی از جمله سازمان ملل‌متحد و یونیسف قرار بگیرد. در ایران اما فرآیند حضور زنان در اقتصاد با دهه‌ها تأخیر از اقتصاد جهانی آغاز شد. اما اکنون وضعیت حضور زنان در اقتصاد چگونه است و آمارها در این‌باره چه می‌گوید؟

نرخ مشارکت؛ وضعیت مناسب دهه ۸۰
یکی از شاخص‌هایی که گسترش حضور زنان در سطح اقتصاد و جامعه را به تصویر می‌کشد، نرخ مشارکت اقتصادی زنان و نوسان آن در سال‌های اخیر و در ضمن مقایسه آن با نرخ مشارکت مردان است. مرور روند نرخ مشارکت زنان در ۲۰ سال گذشته نشان می‌دهد که به‌طور کلی می‌توان گفت نرخ مشارکت به‌جز برخی از سال‌ها روندی افزایشی داشته است. درحالی‌که نرخ مشارکت در سال ۱۳۷۵ فقط 9.1 درصد بوده است، بعد از ۱۰ سال نرخ مشارکت در میانه دهه هشتاد به 16.4 درصد رسید. مقداری که تا این زمان رکورد بالاترین نرخ مشارکت زنان در کشور است. اما بعد از آن نرخ مشارکت زنان با عقبگردی در سال ۹۰ به رقم ۶/‌۱۲ درصد رسید و بعد از آن در دهه جاری به جز برخی از سال‌ها، روند نرخ مشارکت بانوان صعودی بوده است؛ به‌طوری‌که در سال ۱۳۹۷ نرخ مشارکت به 16.1 درصد رسیده است.

بهبود وضعیت نسبی زنان
نمی‌توان تنها با مرور نرخ مشارکت زنان، به تصویر کامل و روشنی از سهم آنها در اقتصاد کشور دست یافت. در کنار نرخ مشارکت زنان، باید دید که وضعیت نسبی مشارکت آنها در مقابل مردان به چه صورت بوده است. نرخ مشارکت مردان در بازه‌ای که مرور شد- یعنی از سال ۷۵ تا ۹۷ به‌صورت کلی روندی صعودی داشته است، اما می‌توان گفت سرعت رشد نرخ مشارکت مردان کمتر از سرعت رشد نرخ مشارکت زنان بوده است؛ به‌طوری‌که در سال ابتدایی این بازه یعنی ۱۳۷۵ نرخ مشارکت مردان 60.8 درصد بوده است و طی روندی صعودی این نرخ در سال ۹۷ به 64.8 درصد رسیده است. البته باید به این نکته توجه داشت یکی از دلایل سرعت رشد مشارکت مردان، بالا بودن نرخ آنها به‌صورت مطلق است. حال می‌توان با مقایسه نسبت مشارکت مردان به زنان، توضیحی بهتر از مقایسه این دو گروه ارایه داد. شاخص «نسبت مشارکت اقتصادی مردان به زنان» طی این بازه روندی کاهشی داشته است؛ این موضوع نشان می‌دهد زنان توانسته‌اند حضور خود را در اقتصاد دیکته کنند. درحالی‌که در سال ۱۳۷۵ حضور مردان در اقتصاد بیش از ۶ برابر (6.7 برابر) حضور زنان بوده است، طی دو دهه این شاخص با روندی کاهشی به چهار برابر در سال ۹۷ رسیده است. از مهم‌ترین عواملی که درمورد افزایش مشارکت زنان در اقتصاد از آن یاد می‌شود، افزایش سن ازدواج، کاهش نرخ باروری، افزایش نرخ ورود زنان به تحصیلات ابتدایی و دانشگا‌ه‌ها، ارتقای سطح استاندارد زندگی و درضمن نیاز به افزایش درآمدهای خانوار و تحولات فرهنگی و اجتماعی است.

وضعیت نامطلوب در مقیاس جهانی
آمارها نشان می‌دهد با این‌که وضعیت زنان در حوزه اقتصاد در کشور تا حدودی نسبت به دهه‌های قبل بهبود یافته است، اما هنوز فاصله بسیار معناداری با کشورهای پیشرفته و حتی کشورهای در سطح ایران دارد. درحالی‌که نرخ مشارکت زنان در کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند ژاپن، نروژ و کانادا حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد است، طبق این آمار در سال ۲۰۱۸ نرخ مشارکت زنان در ایران 16.8 درصد بوده است. این نرخ در ترکیه که بیشتر به اقتصاد ایران مشابهت دارد، 33.5 درصد است که حدوداً دو برابر شاخص ثبت شده در ایران است. این درحالی است که نرخ مشارکت مردان در کشور تقریباً برابر با این کشورهاست. از طرفی نرخ بیکاری زنان در ایران نیز بسیار بالاتر از این کشورهاست. نرخ بیکاری زنان ایرانی 20.1 درصد اعلام شده است؛ این نرخ حدود ۱۰ برابر نرخ بیکاری زنان ژاپنی و 5.7 برابر نرخ بیکاری زنان نروژی است. نرخ بیکاری زنان مالزی 3.6 درصد است که کمتر از یک‌پنجم نرخ بیکاری زنان ایرانی است. تمامی این آمارها نشان می‌دهد، ایران هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به سطح استاندارد جهانی در حوزه اقتصاد زنان دارد.

وضعیت آموزش زنان
شاخص مهم دیگری که حضور فعال و مطلوب زنان در سطح یک جامعه را مشخص می‌کند، تعداد دانش‌آموختگان تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی است. داده‌ها نشان می‌دهد که تعداد دانش‌آموختگان زن در طول این سال‌ها، در کشور افزایش چشمگیری داشته است. طی 2 دهه اخیر تعداد فارغ‌التحصیلان زن از دانشگاه‌های کشور روندی صعودی داشته است. درحالی‌که در سال تحصیلی ۷۵ تعداد دانش‌آموختگان زن حدود ۲۷ هزار نفر بوده است، ۲۰ سال بعد (سال تحصیلی ۹۶-۹۵) این تعداد به ۳۲۲ هزار نفر رسیده است. این آمار به این معنی است که زنان رشد ۱۲ برابری را در زمینه تحصیلات تکمیلی طی دو دهه داشته‌اند. در کنار این داده‌ها ذکر این نکته مهم است که تعداد کل فارغ‌التحصیلان کشور در همین دوره ۹ برابر افزایش یافته است و این موضوع نشان می‌دهد که سهم زنان از دانشگاه‌های کشور افزایش یافته است. با انجام محاسبات مشخص می‌شود که سهم زنان در ابتدای این بازه 32.3 درصد بوده و این مقدار در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ به 41.4 درصد رسیده است. سال تحصیلی ۸۵-۸۴ نیز سهم زنان در دانشگاه‌های کشور با 50.4 درصد به بیش از نصف رسیده است که این بالاترین مقدار این شاخص در این دو دهه است. این افزایش از طرفی معلول عدم محدودیت زنان در تحصیل در رشته‌های مختلف اعم از رشته‌های فنی و مهندسی است و از طرف دیگر می‌تواند منشأ یک سؤوال مهم باشد.

عدم تناسب بازار کار با نیاز زنان
با توجه به این‌که هنوز سهم مشارکت زنان بسیار پایین‌تر از مردان کشور است، چه مکانیزم‌هایی برای استقبال از این حجم فارغ‌التحصیلان دانشگاهی زن در بازار کشور تعبیه شده است؟ آمارها نشان می‌دهد تعداد کارهای ایجاد شده به هیچ‌وجه متناسب با این افزایش حجم زنان دانشگاهی نبوده است. آمارهای بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی حاکی از روندی صعودی است. طی دهه گذشته نرخ بیکاری این گروه از 16.7 به 28.1 درصد در سال ۹۷ رسیده است. نرخ بیکاری مردان تحصیلکرده در سال مشابه 12.9 درصد بوده است. این داده‌ها نشان می‌دهد گذراندن سطوح بالای تحصیلی، تضمینی برای اشتغال زنان نیست. مقایسه نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات عالی با کشورهای منتخب نیز حاکی از تفاوت معنی‌دار این شاخص است. نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده حدود ۱۰ برابر میانگین همین نرخ در کشورهایی مانند نروژ، ژاپن، کانادا و مالزی است. در ترکیه نیز نرخ بیکاری زنان دارای تحصیلات پیشرفته در سال ۲۰۱۷ معادل 17.9 درصد بوده است، درحالی‌که در همین سال، نرخ بیکاری در ایران 30.1 درصد گزارش شده است.

توجه به نقش زنان به عنوان محور مدیریت اقتصاد در جامعه
آمارها نشان می‌‌دهد که زنان ایرانی قدمی مهم برای به‌دست آوردن جایگاه‌‌های اقتصادی کشور خود هستند و خوشبختانه وزارتخانه‌ها و سازمان‌‌های مسؤول هم توانسته‌ اند با همکاری یکدیگر قدم‌‌های مؤثری را در این راه بردارند که البته نیازمند حمایت‌‌های بیشتر مسؤولان ذیربط است.نخستین تلاش‌ها برای بهبود وضعیت مشارکت اقتصادی زنان از اواسط دهه ۷۰ رخ داد. جایی که نرخ مشارکت اقتصادی زنان زیر ۱۰ درصد بود و تا پایان دولت‌‌های هفتم و هشتم به ۱۷ درصد رسید. با این‌حال با آغاز فعالیت دولت یازدهم باز هم تلاش‌هایی برای افزایش مشارکت اقتصادی زنان رخ داد. این فعالیت‌ها و آمار‌ها نشان می‌‌دهد که زنان ایرانی قدمی مهم برای به‌دست آوردن جایگاه‌‌های اقتصادی کشور خود هستند و خوشبختانه وزارتخانه‌ها و سازمان‌‌های مسؤول هم توانسته‌‌‌اند با همکاری یکدیگر قدم‌‌های مؤثری را در این راه بردارند که البته نیازمند حمایت‌‌های بیشتر مسؤولان ذیربط است.بسیاری از کشور‌ها بحث‌های خوداشتغالی و کارآفرینی را به‌خاطر انعطاف‌پذیری ساعات کار و زمینه متناسب رضایت شغلی زنان در این پست‌ها تجربه کرده‌اند. ۳۵ درصد از کار‌های کوچک در کشور کانادا به‌عنوان یکی از کشور‌های پیشتاز در حوزه کار‌آفرینی که ۳۳ میلیون نفر جمعیت دارد، در دست زنان است. زنان در مجموع ۱۸ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور در حوزه کارآفرینی سود می‌رسانند. از همه مهم‌تر این‌که متوسط سن زنان کارآفرین در این کشور ۴۱ سال به بالاست؛ یعنی این‌طور هم نیست که فضایی که در کار‌آفرینی تصور می‌کنیم، منحصر به زنان جوان باشد.در واقع مشکلات جهانی کارآفرینی زنان بیشتر در حوزه کسب منابع سرمایه و جذب منابع مادی است، اما تجربه کارآفرینی زنان کشور ما هنوز بالغ نشده است و کمتر از۱۰ درصد کارآفرینان ما زن هستند. این نشان می‌دهد که زنان هنوز نه برای شروع به کارشان خیلی آماده‌‌اند و نه برای تداوم کارشان؛ یعنی حمایت مالی از آنان اگرچه به‌جای خود قابل تأمل است، ولی مشکل این است که انگیزه آنان بالغ نشده است و فرد اصلاً نمی‌داند می‌خواهد چه‌کار کند و هنوز مقررات حقوقی اولیه اشتغال و کارآفرینی؛ مثل دسته چک و… را نمی‌شناسد.

نقش زنان در اقتصاد در کشور‌های در حال توسعه
با توجه به تأکید سازمان بین‌‌المللی کار در خصوص عدم تبعیض در مورد زنان، وضعیت اقتصادی بسیاری از زنان به‌خصوص در کشور‌های در حال توسعه تحت تاثیر جنسیت و پیش‌ شرط‌های مربوط به آن است، چرا که به‌دلیل حضور و گسترش باور‌های سنتی و سیاست‌‌های انقباضی همچنان اولویت، حضور زنان در خانه است. البته ایران تنها کشور در حال توسعه‌‌ای نیست که با مشکل افزایش نرخ بیکاری زنان مواجه است، با وجود تأکید سازمان‌های بین‌‌المللی بر ارتقای وضعیت شغلی زنان، همچنان زنان در کل دنیا نسبت به مردان دستمزد کمتری در کشور‌های در حال توسعه و حتی برخی از کشور‌های توسعه یافته دارند. مطالعات انجام ‌شده توسط صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد درصورتی که زنان بتوانند با تمامی پتانسیل خود وارد بازار کار شوند، افزایش قابل توجهی در وضعیت اقتصاد کلان کشور ایجاد می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد اختلاف در سطح مشارکت زنان در فعالیت اقتصادی در مقایسه با مردان زیاد است، ولی این فاصله در کشور‌های خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از دیگر کشور‌های دنیاست.
مطالعات حاکی از آن است که در سال ۲۰۱۴ میلادی نرخ اشتغال زنان در کشور عربستان سعودی حدود ۲۱ درصد است، در حالی که نرخ مشارکت مردان در فعالیت اقتصادی رقمی بالغ بر ۸۰ درصد است و این تفاوت بالا باعث شده است تا بخش زیادی از توانایی‌های فکری و فیزیکی ساکنان عربستان سعودی در خدمت فعالیت اقتصادی و رشد اقتصادی کشور قرار نگیرند. کمترین اختلاف بین نرخ مشارکت اقتصادی زنان و مردان در کشور فنلاند مشاهده شده است. در سال ۲۰۱۴ میلادی اختلاف نرخ مشارکت زنان و مردان در فعالیت‌های اقتصادی در این کشور اروپایی برابر با سه درصد بود و ۷۷ درصد از مردان در فعالیت‌های اقتصادی این کشور مشارکت داشته‌اند.

۶۱ درصد از زنان جویای کار تحصیلات دانشگاهی دارند
گزارش مجمع جهانی اقتصاد سال 2016 نشان می‌دهد که ما از بین ۱۳۶ کشور در حوزه اشتغال زنان در رتبه ۱۳۰ ایستاده‌ایم و این بدان معناست که ما اصلاً در استفاده از منابع داخلی موفق عمل نکرده‌ایم. وقتی نرخ اشتغال و بیکاری را مطالعه کنیم می‌بینیم که ۶۱ درصد از زنان جویای کار دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و این بدین معناست که دولتمان در طی سال‌ها یعنی ورای نام دولت‌ها، یک‌سری سیاست‌های اجتماعی در کشور اجرا کرده است که این سیاست‌ها ظرف این سال‌ها متمرکز بر توسعه تحصیلات تکمیلی بوده است. در بخشی از این توسعه تحصیلات تکمیلی زنان مد‌نظر قرار گرفت؛ اما علاوه بر این‌که از آنها هیچ استفاده اقتصادی نبردیم، محدودیت‌ها و تعارضاتی را هم ایجاد کردیم. در صحنه جامعه ارزش تحصیلات را شدیداً بالا بردیم و همه را مجبور کردیم بروند به امیدی یک مدرک تحصیلی بگیرند، اما این مدرک هیچ استفاده‌ای ندارد.

حضور کمرنگ نقش زنان در عرصه اقتصاد
نگرانی‌ای که همیشه در حوزه زنان وجود دارد این است که اقتصاد وقتی در شرایط مقاومتی قرار می‌گیرد اثرش بر زنان دوگانه است؛ یعنی شدت اثر در اقتصاد، بر زنان بیشتر است و زنان و کودکان بیشتر آسیب می‌بینند؛ لذا باید مواظب باشیم که در لبه تیغ به درستی حرکت کنیم، چون در یک اقتصاد ما برای کسب و راه‌انداختن اقتصاد خانواده و فعال‌کردن حوزه‌ها از فرمول‌های کوتاه‌مدت استفاده می‌کنیم؛ مثل توصیه‌ای که زنان را به بخش سرویس خدمات حرکت می‌دهیم بیان می‌کنیم، چون در اقتصاد رسمی کشور هنوز فرصت‌های شغلی ایجاد نشده است، بنابراین در بخش سرویس و خدمات بروید. ما دوباره می‌گوییم که مدیریت‌ها، تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی و بخش‌های رسمی اقتصاد را به مردان بدهیم، اما زنان فعلاً بخش سرویس و خدمات بروند. باید مواظب باشیم که حرکت در این بخش‌ها را به موازات پیش ببریم؛ یعنی باید از سیاست‌هایی استفاده شود که اولاً برخی از سهم‌های اشتغال را برای زنان در اقتصاد رسمی کشور نهادینه کند؛ یعنی وقتی متخصصی را در حوزه نانوتکنولوژی داریم و رزومه بهتری هم دارد، چرا اولویت را به مرد می‌دهیم؟ ما با این تصور که مرد نان‌آور خانواده است، اقتصاد را مردانه کرده‌ایم، باید قبول کنیم نزدیک به یک دهه است که این ترکیب در کشورمان تغییر کرده است؛ یعنی در اکثر کشور‌های دنیا تغییر کرده و پذیرفته‌اند. نزدیک به یک دهه است که بحث Dual Workerها؛ یعنی زن و مرد شاغل، کاملاً در کشور ما رایج و دیده شده است.به عقیده بسیاری از محققان علم اقتصاد، زنان در فرآیند صنعتی شدن جوامع نقش بسزایی ایفا می‌کنند.

وضعیت نقش‌آفرینی زنان در اقتصاد
فاطمه مقیمی رییس کانون زنان بازرگان ایران با بیان این‌که هنوز زنان کشور از سقف شیشه‌ای سهم‌گیری‌ها عبور نکرده‌اند، گفت: همه جا سهم مشارکت ۳۰ درصدی زنان مثبت ارزیابی می‌شود در حالی‌که این یک تفکر اشتباه است و ما می‌خواهیم شرایط جامعه بر اساس شایسته‌سالاری باشد. در حالی‌که توسعه کشورها با توسعه نیروی انسانی رقم می‌خورد و ما وارد بازار کار شده‌ایم که نشان دهیم می‌توانیم حضور پررنگی در توسعه اقتصادی کشور داشته باشیم.
وی با تأکید براینکه تمامی بخش‌های اقتصادی کشور باید از زنان به‌عنوان بزرگ‌ترین سرمایه‌های خود بهره‌مند شوند، اظهار کرد: زنان در بخش خصوصی تقلای خود را کرده‌اند، اگرچه هنوز در اول راه قرار دارند؛ در حالی‌که بعد از ۴ دهه حداقل باید در میانه راه باشیم. وی خواستار تغییر در نظام تفکر افراد و انتخاب‌کنندگان در دیدگاهشان نسبت به زنان و جایگاه آنها شد و گفت: زنان بازرگان ایرانی، هنوز نتوانسته‌اند از سقف شیشه‌ای پیشرفت‌های خود عبور کنند و اگر از یک حد بالاتر رفته و رشد کنند، با مشکلاتی مواجه می‌شوند.

جایگاه زنان در توسعه اقتصادی جهان
یکی از مهمترین معیارها برای ارزیابی درجه توسعه‌یافتگی یک کشور، اندازه‌گیری میزان اهمیت و اعتبار زنان در آن کشور است. در سال‌های اخیر دسترسی زنان به سطوح بالاتر تحصیلات افزایش یافته، اما برای بسیاری از آنها این امر منجر به داشتن شغل مناسب در بازار نشده است.امروز نگاه جهان بیش از قبل به سوی زنان معطوف شده است. دلیل این امر هم اهمیت تحقق توسعه اجتماعی، تسریع فرآیند توسعه اقتصادی و محقق شدن عدالت اجتماعی است. چنانچه به زن به‌عنوان نیروی فعال سازنده نگریسته شود، قطعا روند توسعه و افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی جوامع افزایش خواهد یافت.

بررسی اشتغال زنان در کشورهای توسعه‌یافته
در کشورهای توسعه‌یافته نیز هنوز وضعیت زنان ایده‌آل نیست. به‌عنوان مثال در حال حاضر زنان سوئیسی به اندازه مردها ادامه تحصیل می‌دهند. علی‌رغم این‌که نرخ مشارکت زنان در این کشور افزایش چشمگیری داشته، اما قیمت نیروی کار زنان در بازار کار هنوز کمتر از مردان است. محدودیت برای برخی مشاغل و دستمزد پایین‌تر موجب شده زنان تمایل بیشتری برای انجام مشاغل نیمه‌وقت داشته باشند. بر اساس مطالعه انجام ‌شده در حال حاضر شکاف حقوق میان زنان و مردان حدود 7 درصد به نفع مردان است.در دهه اخیر زنان بسیاری در این کشور موفق شده‌اند نقش بیشتری در مناصب مدیریتی داشته باشند. بهبود مقررات مربوط به مراقبت از کودکان، انعطاف‌پذیری و تسهیل زمان کاری برای زنان، تقسیم کارهای منزل، جذب استعدادها بدون در نظر گرفتن جنسیت و افزایش رقابت در بازار کمک شایانی به این امر کرده است.زنان کانادایی در میان کشورهای عضو گروه 7 -آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، کانادا، انگلیس و آمریکا- بالاترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی را در سال‌های اخیر داشته‌اند.

وضعیت مشارکت اقتصادی زنان ایرانی
نرخ مشارکت زنان ایرانی در سال 1375، 1.9 درصد بوده که جمعیت دو میلیون نفری زنان در اشتغال را نشان می‌دهد. این در حالی است که نرخ مشارکت مردان در همان زمان 60.8 درصد اعلام شده که شامل جمعیت 14 میلیونی مردان در اشتغال است. این آمار نشان می‌دهد که تنها 2 میلیون از 16 میلیون نفر از کل جمعیت فعال و شاغل در ایران را زنان تشکیل داده‌اند که حاکی از سهم بسیار ناچیز زنان در اشتغال است.نرخ مشارکت زنان ایرانی در سال 95 به شکل محسوسی افزایش یافته و از 13.3 درصد در سال 1394 به 14.9 درصد در سال 1395 رسیده است.جمعیت شاغل زنان در سال 1395، 3 میلیون و 880 هزار و 804 نفر بوده که نسبت به سال قبل 419 هزار و 984 نفر افزایش یافته است.در دهه‌های اخیر نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران افزایش داشته است. گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد مشارکت اقتصادی زنان از 9.2 درصد در سال ۱۳۳۵ به بیش از ۱۶ درصد در سال ۱۳۹۸ رسیده است. با این وجود، این پیشرفت مناسب با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نیست.

زنان و کارآفرینی
زنان به عنوان نیمی از جمعیت سهم کمی در اقتصاد ایران دارند. به‌صورت میانگین زنان باید مشارکتی حدود ۴۷ درصد در اقتصاد داشته باشند. طبق گزارش بانک جهانی‌، در سال ۲۰۱۷ نرخ مشارکت اقتصادی زنان در قطر در میان کشورهای OECD بالاترین عدد را ثبت کرده و ۵۸ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ مشارکت اقتصادی زنان در عراق نیز ۱۹ درصد عنوان شده است. کویت، بحرین و امارات به ترتیب با نرخ مشارکت ۴۷، ۴۴ و ۴۱ درصد بیشترین مشارکت را بعد از قطر در منطقه داشته‌اند. این در حالی است که مشارکت اقتصادی زنان ایرانی هنوز به ۲۰ درصد نرسیده است.

سراشیبی ایران در رتبه کارآفرینی زنان
تازه‌ترین آمار از نرخ کارآفرینی زنان در ایران، بیانگر سقوطی یک پله‌ای است. سهم زنان از بازار کار کشور در تابستان کمتر از ۲۰ درصد و سهم بیکاری آنها در همین فصل بیش از ۱۸درصد بود. زنان قطر پیشتاز مشارکت اقتصادی‌اند.