در جستجوی بدیلی برای سویا در جیره غذایی دام و طیور
در جستجوی بدیلی برای سویا در جیره غذایی دام و طیور

دکتر حسین شیرزاد * تاریخ حمل و نقل جهانی سویا به ملوانان قرن نوزدهم آمریکای شمالی که از سفرهای تجاری چین به خانه بازمی‌گشتند، به عنوان منبع غذایی ارزان قیمت برای کشتی‌ رانی اشاره دارد. بعدها، استفاده از سویا برای غذا و کشاورزی در آمریکای شمالی در طول جنگ جهانی دوم به عنوان منبعی غذایی، […]

دکتر حسین شیرزاد *

تاریخ حمل و نقل جهانی سویا به ملوانان قرن نوزدهم آمریکای شمالی که از سفرهای تجاری چین به خانه بازمی‌گشتند، به عنوان منبع غذایی ارزان قیمت برای کشتی‌ رانی اشاره دارد. بعدها، استفاده از سویا برای غذا و کشاورزی در آمریکای شمالی در طول جنگ جهانی دوم به عنوان منبعی غذایی، خوراک دام و روغن نباتی حیاتی‌تر شد. امروزه کشورهایی مانند آمریکای شمالی و برزیل نه تنها خودکفای کامل در سویا هستند، بلکه برای سایرین که به واردات وابسته هستند، به عنوان تامین کنندگان جهانی زنجیره تامین تشنه پروتئین ظاهر شده اند اما نگرانی در مورد عرضه سویا مدت ها قبل از اینکه فشار فعلی زنجیره تامین ناشی از کووید 19 ، تغییرات شدید اقلیمی، درگیرهای ژئوپلتیکی و شکنندگی در”عرضه خوراک مدرن” برجسته شود موضوعی بحث برانگیز بود. سویا دو سوم منبع پروتئینی جهان برای خوراک دام را تشکیل می دهد.کنجاله سویا، حاوی 44 درصد پروتئین خام، رایج ترین منبع پروتئین برای تمام جیره های غذایی ترکیبی خوک، طیور و گاوهای شیری در سراسر جهان است و منبعی استاندارد و مرجع برای سایر منابع پروتئینی به شمار می رود. سویا نه تنها به راحتی در سطح جهانی در دسترس است، بلکه قیمت آن به گونه ای است که هر منبع پروتئین دیگری نمی تواند به راحتی با کنجاله سویا رقابت کند. دستیابی به این رتبه توسط سویا به راحتی و بدون هزینه قابل توجه به دست نیامده است. شاید هرمنبع پروتئین دیگری در صورتی که به میزان سویا و با هزینه های ژنومیکس بالا کشت می‌شد، به راحتی می‌توانست جایگاه سویا را به خود اختصاص دهد و حتی نیروهای بازاری قوی آن را در سطح جهانی تبلیغ می‌کردند. با درک این واقعیت ها، کنجاله سویا یکی از مهمترین منابع پروتئینی موجود در جیره دام و طیور است و جایگزین‌های فراوانی دارد. منابع پروتئینی جایگزین می تواند ابزار ارزشمندی در کاهش هزینه خوراک برای تغذیه دام باشد. اگرچه افزودن یک منبع پروتئین جدید غیرممکن نیست، اما کنار هم قرار دادن یک رژیم غذایی که حیوانات را قادر ‌سازد تا عملکرد فارم را به حداکثر برسانند، به دانش تخصصی نیاز دارد تا عوامل زیادی را با دقت متعادل کند و اگر به درستی انجام شود، می تواند پیشنهاد جذابی برای یک جیره متوازن باشد. اما اگر این کار به طور تصادفی انجام شود، نتیجه کاهش عملکرد و یا به مخاطره افکندن سلامت حیوان خواهد بود. سویا دارای دو ژن اصلاح شده است که سطح اسید اولئیک چربی سالم را در گیاه افزایش می دهد. در سال 2023 اولین سویای اصلاح شده توسط چین تایید شد و چین ایمنی سویای اصلاح شده ژنتیکی را تایید کرده است که اولین تایید این فناوری درباب یک محصول مهم در چین است، زیرا این کشور به طور فزاینده ای به دنبال دانش مکفی برای تقویت تولید خوراک دام است. سویایی که توسط شرکت خصوصی “شاندونگ شون فنگ” بواسطه فراگردهای علمی بیوتکنولوژی تولید شده است، دارای دو ژن اصلاح شده است که به طور قابل توجهی با ویرایش ژنی سطح اسید اولئیک چربی سالم را در گیاه افزایش می دهد و با اصلاح ژنتیکی، ژن های خارجی را به گیاه وارد می کند. این فناوری نسبت به GMOها خطر کمتری دارد و در برخی کشورها از جمله چین که سال گذشته قوانینی را در مورد ویرایش ژن منتشر کرده، به مقررات کمتری نیازدارد. در سال 2019 نیز شرکت (Calyxt ) مستقر در ایالات متحده سویای “اولئیک بالا” را که در ایالات متحده تأیید شده بود، تولید کرد. در سال 2020، این شرکت قراردادی را برای فروش تمام تولید سویای اولئیک بالا با هولدینگ ( ADM) منعقد نموده است. به طور معمول، کنجاله سویا به عنوان منبع اصلی پروتئین در تولید طیور استفاده می شود. با این حال، نگرانی های زیست محیطی و امنیت غذایی مرتبط با تولید دانه سویا در آمریکای جنوبی، تحقیقات و سیاست های اروپایی را به تمرکز بر منابع پروتئین جایگزین سوق داده است. از سال2015 دو منبع پروتئین امیدوارکننده ای که می توانند در اروپا تولید شوند، عبارتند از( illucens Hermetia ) موسوم به لارو (HI) که با نام مگس سرباز سیاه نیز شناخته می شود و ریزجلبک اسپیرولینا (SP) ( Arthrospira platensis ) که اخیرا پرورش آن در اروپا و آسیای جنوبشرقی فراگیر شده است.
با توسعه کلان شهرها، دام نقش مهمی در سیستم غذایی جهانی ایفا کرده است، اما تولید خوراک برای 80 میلیارد حیوانی که هر ساله برای مصرف انسان پرورش می یابند، فشار زیادی را بر منابع سیاره ما وارد می کند. از آنجایی که طبیعت در حال سقوط آزاد است و آب و هوای ما در بحران، بسیار مهم است که غذایی می خوریم باعث جنگل زدایی حتی در خارج ازمرزهای ملی مان نشود. خوراک دام حدود 75 درصد از تولید سویا را تشکیل می‌دهد، میلیون ها هکتار از زیستگاه های حیاتی جنگلی “سرادو”، در مجاورت اقیانوس اطلس، “گرن چاکو و چیکیتانیا” در آمریکای جنوبی و دشت های بزرگ آمریکای شمالی، برای کشتزارهای سویا شخم زده شده است. بر اساس گزارش 2020 جبهه مبارزه با جنگل زدایی صندوق جهانی طبیعت (WWF ) ، منطقه سرادو و گران چاکو؛ بالاترین میانگین سالانه جنگل زدایی را در دوره 2004-2019 داشتند که عمدتاً توسط کشاورزان بزرگ همراه با گسترش امکانات لجستیکی و ذخیره سازی و کارتل های چند ملیتی خردایش هدایت می شوند. سرادو در برزیل یکی از متنوع ترین مکان های زیستی در جهان است – و به اندازه مجموع اراضی بریتانیا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا وسعت دارد. این مکان خانه بیش از 10000 گونه گیاهی است که تقریبا نیمی از آنها در هیچ کجای دنیا یافت نمی شوند. همچنین میزبان حیات وحش بی نظیری مانند جگوار، گرگ یال دار، مورچه خوار غول پیکر، آرمادیلو و گوزن مردابی است. سالانه بیش از 100000 هکتار زیستگاه از بین می رود تا راه برای تولید سویا در “سرادو” باز شود. بنابراین، کشاورزی سویا در مناطق مختلف جهان با تخریب جنگل ها و تخریب علفزارهای طبیعی همبستگی بالایی دارد. بهرحال کنجاله سویا منبع عالی پروتئین برای مرغداری، پرورش خوک و گاوداری های شیری است. از آنجایی که قیمت کنجاله سویا متفاوت است و ممکن است بسیار پرهزینه باشد، کشاورزان به دنبال محصولاتی هستند تا بتوانند آن را به طور کامل یا جزئی جایگزین کنند. با این حال، جایگزینی خوراک سویا مستلزم در نظر گرفتن دقیق فاصله حمل و نقل، کیفیت و ارزش پروتئین های جایگزین ، الزامات پردازش و سایر ملاحظات است تا کنون منابع پروتئین جایگزین سویا در رژیم غذایی دام و طیورمحدود میباشند اما شرکتهای بزرگی در تلاش اند تا بر روی این بدیل های ممکن سرمایه گذاری نمایند. این جایگزین ها عبارتند از:
کنجاله هسته خرما: رشد سریع تولید روغن پالم در آسیا، استرالیا، آمریکای جنوبی و آفریقا باعث شده است که مقادیر زیادی پودر هسته خرما برای تغذیه انواع دام در دسترس باشد. کنجاله هسته خرما اگرچه یک ماده غنی از پروتئین نیست (کمتر از 18 درصد پروتئین خام) اما می تواند به صرفه جویی قابل توجهی در هزینه کمک کند. این کنجاله از نظر لیزین و متیونین ضعیف و دارای قابلیت هضم متوسط است، اما حاوی انرژی کافی برای تشکیل جیره خوبی در کل پروتئین رژیم غذایی است. همچنین درصد فیبر خام نسبتاً بالایی دارد (تا 20٪)و از بسیاری جهات، کنجاله هسته خرما را می توان با خوراک گلوتن ذرت مقایسه کرد.
کنجاله پنبه دانه: این منبع پروتئینی، محصول جانبی استخراج روغن از دانه‌های پنبه، به دلیل رقابت با خوراک نشخوارکنندگان دیگر – به ویژه خوراک گاوهای شیری-، اغلب برای خوراک طیور و خوک در دسترس نیست و همین قابلیت خوراکی و تقاضای زیاد، قیمت آن را در بازارها افزایش می دهد. کنجاله پنبه دانه حاوی حدود 40 درصد پروتئین خام با قابلیت هضم متوسط است، اما نقطه ضعف آن در نظام تغذیه، میزان قابل توجهی از گوسیپول است. اگرچه جوجه های گوشتی می توانند سطوح بسیار بالاتری از گوسیپول را نیز تحمل کنند، اما غلظت فیبر معمولاً بالا (15٪) در کنجاله پنبه دانه محدودیت بالایی در فرمولاسیون ایجاد می کند. همین امر در مورد خوک های جوان و بالغ نیز امکان پذیر است. البته در مورد گوسیپول، می توان با خنثی کردن آن از طریق افزودن برخی نمک های آهن، اثرات منفی را کاهش داد. امروزه حتی کنجاله هایی با درصد ارقام کم یا بدون گوسیپول نیز در دسترس هستند و تولید میشوند و به خوبی در جیره غذایی جوجه های گوشتی تحمل می شود.
کنجاله آفتابگردان: کنجاله آفتابگردان ماده باقیمانده پس از استخراج روغن است که معمولاً با استفاده از حلال ها (مانند دانه سویا) و همچنین با فشار هیدرولیک (روش قدیمی) انجام می شود. درروش دوم، کنجاله آفتابگردان غنی از روغن باقیمانده است، و این باید در طول فرمولاسیون خوراک مورد توجه قرار گیرد. همه حیوانات به راحتی از رژیم غذایی مبتنی بر کنجاله آفتابگردان استفاده می کنند. این به این دلیل است که کنجاله آفتابگردان حاوی مقدار کمی قند است که طعم شیرینی به خوراک می دهد. بر خلاف سایر منابع پروتئینی مانند کنجاله سویا که حاوی انبوهی از این ترکیبات است، آفتابگردان هیچ فاکتور ضد تغذیه ای قابل توجهی ندارد.
کنجاله کلزا: کلزا یکی از محصولات عمده صنایع روغن‌ کشی است که پس از سویا و نخل سومین محصول در این صنعت به شمار می آید. در مناطقی با آب و هوای سردتر که معمولاً برای سویا نامناسب است، کشت می شود. انواع معمولی کلزا حاوی سطوح بالایی از عوامل ضد تغذیه ای است که باعث ایجاد مشکلاتی در همه حیوانات می شود. این عوامل عبارتند از گلوکوزینولات ها (گواتروژنیک)، اسید اروسیک (سمی)، تانن ها، سیناپین، اسید فیتیک و موسیلاژ. در میان این عناصرمهم ترین شان گلوکوزینولات ها هستند که که به دلیل طعم تندشان (همانند خردل و ترب) طعم خوراک را کاهش می دهند. از آنجایی که این عوامل ضد تغذیه ای تحت تأثیر عملیات حرارتی قرار نمی گیرند، تنها از طریق اصلاح نباتات است که حضور آنها به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. انواع مدرن کلزای کم گلوکوزینولات یا اسید اروسیک اغلب به عنوان کلزا صفر نامیده می شود. آنهایی که هم گلوکوزینولات و هم اسید اروسیک کم دارند، کلزا 00 نامیده می شوند. نوع دوم رایج ترین گونه ای است که امروزه در سراسر جهان برای تولید روغن برای مصرف انسان استفاده می شود.
لوپین (باقلای مصری): لوپین ها عمدتاً در استرالیا رشد می کنند و در بخش های خاصی از آسیا نیز در دسترس هستند. لوپین ها حاوی 32 تا 42 درصد پروتئین خام (بسته به رقم) هستند که ارزش آن با دانه های سویا قابل مقایسه است. محدودیت اصلی آنها سطح آلکالوئیدها است که در انواع لوپین شیرین به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در غیر این صورت، سطح گنجاندن لوپین در خوراک ها با سطح قابل توجه بالای فیبر خام (25٪) کاهش می یابد، که بخش خوبی از آن پکتین ها هستند که باعث افزایش ویسکوزیته روده می شوند.مشکل غلظت بالای الیاف خام را می توان با جدا کردن پوست، آسیاب ریزتر و شاید با افزودن آنزیم های مناسب کاهش داد. لوپین ، بر خلاف سویا، قبل از تغذیه حیوانات نیازی به پردازش ندارند.
پروتئین نخود: به گفته متخصصان، پروتئین نخود دارای مزایای زیادی است، از تغذیه گرفته تا نگهداری و پایداری، و جایگزین خوبی برای سایر پروتئین های گیاهی است. به غیر از آبزیان و غذای حیوانات خانگی، پروتئین نخود را می توان به بسیاری از گونه های دام از جمله نشخوارکنندگان، طیور و خوک تغذیه کرد و اغلب در خوراک دام به عنوان جایگزینی برای پروتئین سویا استفاده می شود. مهمتر از همه در اروپا، می توان آن را به صورت محلی تهیه کرد، در حالی که بیشتر سویا از خارج از اتحادیه اروپا تهیه می شود.کارشناسان می گویند پروتئین نخود دارای محتوای پروتئین بسیار خوبی است (80 درصد) به علاوه منبع کاملی از اسیدهای آمینه ضروری است. حتی می‌تواند جایگزین سایر منابع پروتئین با منشأ گیاهی – مانند پودر گلوتن ذرت، پودر گلوتن گندم و پروتئین سیب‌زمینی – و همچنین پروتئین حیوانی مانند پودر مرغ و پودر ماهی شود. فرایند صنعتی تهیه پروتئین نخود در طول پردازش آسان است و چالش‌های کمی دارد.
کنجاله حشرات: حشرات می‌توانند منبع غذایی جایگزین امیدوارکننده‌ای باشند، زیرا محتوای پروتئین بالایی دارند و می‌توانند به طور پایدار بر روی بقایای تولید غذا پرورش یابند. کاترپیلار کرم برگ پنبه آفریقایی Spodoptera littoralis را می توان بر روی بقایای مختلف محصولات و سبزیجات و لارو مگس میوه هلو Bactrocera zonata را می توان بر روی بقایای میوه و سبزیجات پرورش داد. وعده های غذایی حشرات دارای محتوای پروتئین و چربی بالاتر، محتوای کربو هیدرات کمتر و حاوی اسیدهای چرب اشباع بیشتر از کنجاله سویا بود. همچنین این محصولات ، متیونین بیشتر و محتوای لیزین بالاتری داشتند. گونه های حشرات مانند کرم زردآلو Tenebrio molitor (Coleoptera) و مگس سرباز سیاهHermetia illucens (Diptera) به عنوان غذا و خوراک قابل استفاده است. کرم برگ پنبه آفریقایی یا مصری Spodoptera littoralis یک کاترپیلار معمولی (Lepidoptera: Noctuidae) در آفریقا است و از محصولات و سبزیجات مختلف تغذیه می کند، در حالی که مگس میوه هلو Bactrocera zonata (Diptera: Tephritidae) از طیف گسترده ای از میوه ها و سبزیجات تغذیه می کند. در این زمینه، این دو گونه می توانند به طور پایدار با استفاده از بقایای مواد غذایی به مواد مغذی تبدیل شوند. به طور کلی، مراحل پایانی لاروی در حشرات Lepidopteran و Dipteran به ویژه برای استفاده به عنوان خوراک توصیه می شود، زیرا جمع آوری و برداشت آنها آسان است، اندازه شان بزرگ و دارای محتوای مواد مغذی بالایی است مزیت عمده استفاده از حشراتی مانند B. zoneta به عنوان خوراک حشرات این واقعیت است که دانش تخصصی پرورش و امکانات پرورش انبوه، به دلیل تولید حشرات موجود برای کنترل بیولوژیکی آفات با استفاده از تکنیک حشره استریل (SIT) در حال حاضر وجود دارد.
با توجه به رشد بیش از حد جمعیت و صنایع در حال توسعه، تنها تکیه انحصاری بر منابع سنتی مانند کنجاله سویا، یا پودر ماهی، دستیابی به منابع خوراک را در آینده نزدیک کمیاب و گران می کند. بنابراین در نظر گرفتن منابع پروتئینی جایگزین برای جایگزینی کامل یا جزئی منابع معمولی در خوراک طیور ضروری به نظر می‌رسد، به طور کلی، محصولی در رده جایگزین‌های پروتئین جایگزین مناسب در جیره طیور قرار می‌گیرد که در دسترس بوده، عرضه خوب، قیمت پایین و سطح تغذیه مناسبی داشته باشد. با این حال برخی ملاحظات تغذیه ای و فنی وجود دارد که ارزش فنی جیره خوراک دام را تعیین می کند. منابع پروتئینی دومین جزء بزرگ رژیم غذایی طیور است، اما به دلیل توزیع محدود و طبیعت گران قیمت، معمولا طیور از منبع غنی پروتئین محروم می‌شوند. دانه سویا منبع اصلی پروتئین است و پس از آن پودر ماهی در صنعت طیور مورد استفاده قرار میگیرد. البته دانه ها به ندرت مورد استفاده قرار می گیرند، بلکه بقایای آن پس از استخراج روغن، یعنی کنجاله سویا (SBM)معمولاً برای طیور تغذیه می شود. با توجه به تعداد تولیدکنندگان و تقاضا، قیمت بالا است و با تغییرات شرایط آب و هوایی تمایل به نوسان دارد. به طور مشابه، پودر ماهی بر پایه ماهی های پرورش داده شده در آبزی پروری یا ماهی های دریایی است. با توجه به منابع کمیاب پروتئین مرسوم، پروتئین حشرات یکی از منابع پروتئین جایگزین بسیار مناسبی است که می توان آن را در صنعت طیور مورد استفاده قرار داد. افزایش هزینه خوراک و افزایش تقاضای پروتئین چالشی برای صنعت جهانی طیور است. اما استفاده از کنجاله حشرات به عنوان منبع جایگزین مکمل پروتئین در خوراک طیور و دام یک گزینه عملی ارزان تر در سال‌های آینده خواهد بود.
غلات مصرف شده در صنعت تخمیر جو: پسماند غلات آبجو باقیمانده حاصل از دم کردن جو، گندم، ذرت، برنج یا جو است. از دیرباز یکی از مواد اصلی غذای گاو در ترکیه، آلمان، اروپای شرقی و مرکزی بوده و در مناطق مختلف به مزارع پرورش خوک هم داده می شده است. این یک وعده غذایی پروتئینی، خوشمزه و کم هزینه و سرشار از لیپیدها و فیبر است اما کمبود نشاسته (انرژی) دارد. در حالی که دانه‌های ضایعات بروئر سرشار از مواد معدنی و ویتامین‌ها هستند، اگر این جزء خوراک به مقدار زیاد برای گاوها تغذیه شود، مفداری کلسیم مکمل مورد نیاز است. دانه های ناشی از پسماند آبجو ممکن است جایگزین کنجاله سویا یا پودر ماهی در خوراک آبزی پروری شود. این ماده ممکن است 100 درصد جایگزین کنجاله سویا شود بدون اینکه بر رشد ماهی تیلاپیا تأثیر بگذارد. محتوای فیبر بالا استفاده از جوجه های گوشتی را محدود می کند، اما موثر است. قیمت غلات هدر رفته متفاوت است. دانه های ضایعات آبجو بهتر است مدت کوتاهی پس از تحویل به گاو داده شود تا درجه فساد به حداقل برسد. رطوبت بالای آن (تا 80%) ممکن است هزینه های حمل و نقل را در مسافت های طولانی افزایش دهد.در طول تابستان، زمانی که تولید آبجو به بالاترین حد خود می رسد، دانه های باقیمانده ممکن است خشک یا سیلو شوند و در زمستان، زمانی که علف کمیاب است، به دام ها داده شود. این باعث افزایش هزینه ها می شود. با این حال، در مکان های خاصی می توانند با استفاده از گرمای خورشید خشک شوند چون سیلو دانه ضایعات به مدیریت دقیق دما و pH نیاز دارد.

جلبک های تک سلولی: اگرچه قیمت ها در پرورش جلبک ها هنوز یک مسئله مهم است، پروتئین تک سلولی به عنوان تامین کننده پروتئین و چربی برای حیوانات مورد مطالعه قرار گرفته است. تولید انبوه پروتئین تک سلولی از مخمر و باکتری به تازگی برای آبزیان تجاری شد، اگرچه در دهه 1990 برای تغذیه حیوانات در فنلاند تجاری شد. برای حیوانات پرورشی، مرغ ها و گوشت خوک، پروتئین تک سلولی مخمر برای ویژگی های ضد باکتریایی آن بررسی می شود. مخمرها و باکتری ها به سرعت رشد می کنند و آنها را برای سنتز روغن و پروتئین در مقیاس بزرگ زنده می کند، اما آنها برای رشد به زنجیره های کربنی نیاز دارند. به طور مشابه، ریزجلبک های هتروتروف برای پروتئین و روغن برای آبزیان تولید می شوند. ریزجلبک ها به کربن و مواد معدنی کمیاب نیاز دارند و با سرعت کمتری نسبت به مخمرها و باکتری ها رشد می کنند. استفاده از آنزیم‌های فعال کربوهیدرات که فراهمی زیستی مواد مغذی را افزایش می‌دهند، ممکن است به دانشمندان کمک کند تا ریزجلبک‌ها را در خوراک جوجه‌ها ادغام کنند. ریزجلبک ها ممکن است به عنوان منبع پروتئینی برای شیردهی گاوهای شیری در سیستم های تولید شیر فشرده، جایگزین کنجاله سویا یا لوبیا باقلا استفاده شوند. تولید میکروجلبک اتوتروفیک در مقیاس بزرگ (با استفاده از فتوسنتز برای جمع آوری CO2 از هوا به عنوان منبع کربن) ممکن است در آینده قابل تصور باشد. طراحی مخزن یا سیستم های روشنایی خلاقانه ای لازم است تا اطمینان حاصل شود که نور کافی به تمام سلول های جلبک با افزایش تراکم آنها می رسد.
سایر جایگزین ها: محصولات جانبی ذرت مانند غلات تقطیر، خوراک ذرت-گلوتن و گلوتن ذرت نیز ممکن است جایگزین کنجاله سویا در دام شوند .در ایالات متحده و اروپا، کنسانتره پروتئین از جو با درجه خوراک به طور گسترده به عنوان یک عنصر خوراک آبزی پروری به بازار عرضه می شود، جو یک محصول پایدار است زیرا در مکان‌هایی رشد می‌کند که سایر محصولات براحتی رشد نمی‌کنند، به حداقل آب و نهاده‌ها نیاز دارد و از نظر ژنتیکی مهندسی ترا ریخته نشده‌اند.
بهر حال، در مورد ایران عزیز نیز افزایش جمعیت و تغییر درآمد و استانداردهای زندگی، فربهی طبقه متوسط، تغییر توازن روستا-شهر، باعث افزایش تقاضا برای پروتئین های حیوانی شده و منجر به افزایش نیاز به ترکیبات متنوع تر و خوراک دام بیشتر در آینده خواهد شد. در نظر داشته باشیم که تولید تنها دو قلم از کالای وارداتی کشور یعنی ذرت و سویا بر اساس محاسبات دقیق به عمل آمده نیازمند بیش از ۴.۲ میلیون هکتار زمین کشاورزی مرغوب جدید و بیش از ۳۳ میلیارد متر مکعب آب شیرین است که هیچکدام به ویژه دومی وجود خارجی ندارند. بنابراین برای تغذیه دام و طیور، ترکیب چند منبع پروتئینی جدید با کیفیت بالا در خوراک دام و طیور و آبزیان برای اطمینان از تولید کارآمد و بهره وری این صنعت مهم است.
* تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی

 

 

 

 

پایگاه خبری صنعت غذا

 

  • نویسنده : حسین شیرزاد