مریم حق بیان
اقتصادسبز آنلاین: برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، در اصل یک گروه غیررسمی از اقتصادهای نوظهور پیشرو در اوایل دهه 2000 بودند. این کشورها از آن زمان مسیرهای رشد بسیار متفاوتی را تجربه کردند. اهمیت آنها در اقتصاد جهانی همچنان یک سؤال باز است.
در طول دو دهه گذشته، تجدید ساختار شگفتانگیزی در قدرت اقتصادی جهانی صورت گرفته است. این امر عمدتاً ناشی از ظهور چین و تا حدی کمتر، درخشش کشورهای بریکس بوده است که علاوه بر غول آسیای شرقی، برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی را نیز در بر میگیرد
۱۷ سال پیش وقتی وزرای خارجه قدرتهای نوظهور اقتصاد جهان گرد هم آمدند تا بازیگر نقش جدید جهان باشند کسی تصور نمیکرد که این کشورها به سرعت به یک وزنه موثر در اقتصاد جهانی تبدیل شوند.
برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی که هر کدام حرفی برای گفتن در اقتصاد جهانی دارند، پایهگذار نهادی بهنام بریکس شدهاند که با گذشت ۱۴ سال از تشکیل رسمی آن به ۱۹ کشور متقاضی عضویت در آن هستند.
گروه بریکس اکنون یکچهارم تولید ناخالص ملی و حدود یکسوم خاک جهان را در اختیار دارد. ماجرای بریکس به همین داشتهها و نقش آفرینی آنها در اقتصاد جهانی محدود نمیشود.
آنها رویاهای بلند دیگری هم در سر دارند کما اینکه با تاسیس بانک بریکس با سرمایه اولیه ۱۰۰ میلیارد دلار میخواهند در دنیای تغییر نظم جهانی، قطبی موثر در نظام پولی و مالی جهان باشند و مانع از یکه تازی دلار در اقتصاد جهانی شوند؛ کما اینکه تجارت با ارزهای محلی و کشورهای عضو را در دستور کار قرار دادهاند.
همین مؤلفهها سبب شده تا کشورهای در حال توسعه همچون ایران نیز متقاضی عضویت در بریکس باشند تا در نهادی که بر پایه گفتگو و شراکت بنا نهاده شده است سهم بیشتری از تجارت جهانی ببرند.
وجود فهرست بلند کشورهای متقاضی عضویت در بریکس موید همین مطلب است؛ در این فهرست اسامی کشورهایی چون عربستان، مصر و امارات که سیاست خود را بر پایه توسعه رابطه با غرب تعریف کرده بودند، نیز دیده میشود که نشان میدهد در سپهر سیاست، نظام تک قطبی در حال خداحافظی از جهان است، اما اینکه چرا با وجود تقاضای این کشورها برای عضویت در بریکس هنوز اعضای اصلی با این تقاضاها موافقت نکردهاند به ساختار بریکس باز میگردد.
بریکس همچون دیگر مجامع بینالمللی برای پذیرش عضو جدید باید موافقت همه اعضا را جلب کند، اما هنوز پنج عضو اصلی در این زمینه تصمیم نگرفتهاند که درهای ورود خود را باز کنند.
همین موضوع محور اجلاس وزرای خارجه بریکس در آفریقای جنوبی بود که یکم ژوئن – ۱۱ خرداد- برگزار شد و نتایج این نشست از پیش درآمد نشست سران در اواسط تابستان امسال خواهد بود.
دستور کار این اجلاس تدوین دستورالعمل عضویت در بریکس بود تا معیارهای عضویت مشخص شود و سران بریکس در آینده درباره آن تصمیم بگیرند.
بههمین دلیل آن آفریقای جنوبی امسال علاوه بر ۵ عضو اصلی، از ۱۰ کشور متقاضی عضویت نیز برای اجلاس وزرای خارجه دعوت کرد تا در اجلاس دیگری تحت عنوان دوستان بریکس نظرات و دیدگاههای خود را برای عضویت و الحاق به این نهاده اقتصادی و بیان کنند؛ وزیر امور خارجه ایران یکی از این کشورهای دعوت شده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز همچون دیگر کشورهای متقاضی در انتظار است روند تعیین معیارهای عضویت مشخص شود و به گفته مهدی صفری، معاون وزیر امور خارجه ایران زودتر از دیگر کشورها تقاضای عضویت خود را ارائه داده است و به نظر میرسد که پس از تعیین معیارها در عضویت نیز در اولویت باشد.
البته این را هم باید گفت که اعضای کنونی بریکس هر کدام نگاه مثبتی به عضویت ایران در این نهاد دارند، چنانچه سال گذشته رئیس جمهور چین از سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور دعوت کرد تا به صورت آنلاین در اجلاس ایکس پلاس سخنرانی کند.
اما نکتهای که باید درباره عضویت ایران در بریکس به آن توجه کرد، همسویی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با اهداف و چشماندازی است که بریکس برای خود تعریف کرده است.
شاهد مثال این موضوع تلاش و رویکرد بریکس در کم رنگ کردن یکجانبه گرایی در معادلات جهان است؛ سیاستی که جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دولت سیزدهم در سرلوحه اقدامات و برنامههای وزارت امور خارجه خود قرار داده است.
تلاش برای دلارزدایی از مبادلات اعضا، رویکرد دومی است که همسو با سیاستهای ایران تعبیر میشود؛ مسیری که جمهوری اسلامی ایران سالها به دلیل تشدید تحریمهای غرب آن را دنبال میکند و سهم دلار را در تجارت خارجی خود به حداقل رسانده است.
اما سؤال اساسی اینجاست که عضویت در بریکس چه منافعی برای ایران دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید به نقش این سازمانهای بینالمللی در بزنگاههای رویدادهای جهانی اشاره کرد.
بهطور کلی عضویت در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای علاوه بر منافع جالبی که برای ایران در حوزه اقتصاد و سیاست دارد یک فرصت سازی و ایجاد حاشیه برای اعضا در مناسبات منطقهای و بینالمللی تعبیر میشود که منافع آن بیش از منافع مستقیم ناشی از عضویت است.
وجود چند کشور در یک مجموعه تعهد نانوشته بین اعضا ایجاد میکند که در موضوعات جهانی بهخصوص مسائل چالش برانگیز از اعضای یکدیگر دفاع کنند و اجازه ندهند هژمونی غرب استیلا یابد.
بههمین دلیل حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در دیدار خود با وزیر خارجه آفریقای جنوبی بهعنوان میزبان نشست کیپ تاون ابراز امیدواری کرد که معیارهای عضویت در بریکس هر چه سریعتر از سوی این سازمان نهایی و روند عضویت کشورها تسهیل شود. از آنجاییکه این گروه به طور فزایندهای رسمی و نهادینه شده است و میزبانی اجلاس سران و ایجاد هیأتهای جمعی در آنصورت میگیرد، بسیاری از ناظران نگران این هستند که نفوذ فزاینده آن ممکن است با عادیسازی اشکال اقتدارگرایانه «سرمایهداری دولتی» و حتی فروپاشی نظم لیبرال همراه باشد.
امسال ریاست این اجلاس بهعهده چین بود. در نشست امسال، اعضای بریکس متعهد شدند که بانک توسعه جدید مستقر در شانگهای (NDB) را گسترش دهند و در این ارتباط اعلام کردند: «ما مشتاقانه منتظر گسترش بیشتر عضویت به شیوهای تدریجی و متعادل از نظر نمایندگی جغرافیایی و متشکل از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هستیم تا نفوذ بینالمللی بانک توسعه جدید و همچنین نمایندگی و صدای بازارهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه را افزایش دهیم.»
اعضای بریکس این بیاینه مشترک ۷۵ مادهای را پس از اجلاس هفته پیش اعلام کردند.
کشورهای عضو بریکس همچنین تاکید کردهاند که رویکردی مشابه با حاکمیت اقتصاد جهانی دارند و همکاری متقابل آنها میتواند کمک ارزشمندی به بهبود اقتصاد پس از همه گیری کووید -۱۹ باشد.
رهبران بریکس همچنین در مورد بحران جاری در اروپای شرقی گفتگو و اعلام کردند که ما از مذاکرات روسیه و اوکراین حمایت میکنیم. در این بیانیه مشترک آمده است: «ما نگرانیهای خود در مورد وضعیت انسانی در اوکراین را اعلام میکنیم.»
کشورهای بریکس، همچنین بار دیگر بر لزوم حل و فصل موضوع هستهای ایران از راههای صلح آمیز و دیپلماتیک طبق قوانین بینالمللی تأکید کردند. آنها همچنین با مهم توصیف کردن توافق ۲۰۱۵ هستهای ایران، خواستارر حفظ توافق هستهای با ایران شدند.
کشورهای بریکس ۲۴ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی و ۱۶ درصد تجارت جهانی را تشکیل میدهند و نقش قابل توجهی در اتخاذ رویکردهای مستقل ضدغربی دارند.
حالا ایران به «بریکس» دعوت شد و تیر حاشیهسازان به سنگ خورد. اجلاس سران بریکس که شامل اقتصادهای نوظهور از جمله چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقایجنوبی است در چندهفته اخیر سروصدای زیادی در داخل کشور بهپا کرده بود و برخی رسانهها مدعی شده بودند که ایران از گروه بریکس حذف شده و قرار است چهاردهمین اجلاس وزرای خارجه چند کشور موسوم به گروه بریکس به میزبانی چین، بدون دعوت از ایران برگزار شود تا اینکه با دعوت رسمی چین از ایران برای حضور حجتالاسلام رئیسی در اجلاس بریکس، ورق برگشت.
سید ابراهیم رئیسی به دعوت رسمی شیجینپینگ، رئیسجمهوری خلق چین بهعنوان رئیس دورهای بریکس، در اجلاس سران بریکس و تعدادی از کشورها موسوم به «بریکس پلاس» حاضر شد و سخنرانی کرد. رئیسجمهور در این اجلاس که بهصورت ویدئو کنفرانس برگزار شد، دیدگاههای جمهوری اسلامی درخصوص مسائل بینالمللی و توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی با سایر کشورها را تشریح کرد.
پیوستن به بریکس برای ایران بهمراتب اتفاقی مهمتر از احیای برجام و رفع موقتی تعداد اندکی از تحریمهاست کمااینکه نگاه غیرمحدود به تعاملات تجارت بینالملل در دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم و معطوف نکردن ارتباطات جهانی با غرب جایگاه ویژهای دارد.
برخی رسانهها چند روز پیش مدعی شده بودند که چهاردهمین اجلاس وزرای خارجه چند کشور موسوم به گروه بریکس به میزبانی چین، بدون دعوت از ایران قرار است برگزار شود، هرچند ایران اصلا عضو رسمی این گروه نیست و دعوت کشورمان در این نشست الزامی ندارد، اما این چنین شایعات برای تضعیف روابط ایران و چین و منزوی نشان دادن کشورمان منتشر شده بود چراکه هدف مشخص گروه بریکس، برقراری روابط بیشتر و بهتر بین کشورهای درحال توسعه و به چالش کشیدن قدرت محوری غرب و نهادهای مربوط به آن در معادلات جهانی است.
دیگران دیدگاه منطقیتری دارند و استدلال میکنند که اشکال شرقی توسعه دولتی از بسیاری جهات برتر از ساختارهای اقتصادی و سیاسی انگلیسی-آمریکایی بهنظر میرسد و این با یک اقتصاد جهانی باز سازگار است و در واقع به آن بستگی دارد.
در هر صورت، نگرانیهای بسیاری از لیبرالهای غربی پس از حمله روسیه به اوکراین دوباره ظاهر شده است. اخبار اخیر مبنی بر اینکه سایر کشورها مانند مصر، ایران، عربستان سعودی، ترکیه (و آرژانتین) که درخواست پیوستن به بریکس را دادهاند، یا در حال بررسی این موضوع هستند، نیز باعث نگرانی دولتهای غربی شده است.
نقش کشورهای بریکس چیست و چرا اهمیت دارد؟
بریکس مخفف برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. جیم اونیل، اقتصاددان گلدمن ساکس، اصطلاح BRIC (بدون آفریقای جنوبی) را در سال 2001 ابداع کرد و ادعا کرد که تا سال 2050، چهار اقتصاد BRIC بر اقتصاد جهانی تسلط خواهند داشت. آفریقای جنوبی در سال 2010 به این فهرست اضافه شد.
اما همانطور که در بالا اشاره کردیم، همیشه افراد به این نام بدبین بودند، از جمله برخی که ادعا میکردند این عبارت فقط تبلیغاتی از سوی گلدمن است. اما گلدمن در سال 2015 صندوق سرمایهگذاری متمرکز بر BRICS خود را تعطیل کرد و آن را با یک صندوق بازارهای نوظهور گستردهتر ادغام کرد.
برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به دلیل هزینههای پایین نیروی کار، جمعیت مطلوب و منابع طبیعی فراوان در زمان رونق جهانی کالاها، سالهاست که در میان سریعترین اقتصادهای بازار در حال رشد جهان قرار گرفتند.
توجه به این نکته مهم است که تز گلدمن ساکس این نبود که این کشورها به یک اتحاد سیاسی (مانند اتحادیه اروپا) یا حتی یک انجمن تجاری رسمی تبدیل شوند. در عوض، گلدمن گفت که آنها پتانسیل تشکیل یک بلوک اقتصادی قدرتمند را دارند، حتی با اذعان به اینکه پیشبینیهای آن خوشبینانه و وابسته به مفروضات سیاسی مهم است.
با اینحال، مفهوم این بود که قدرت اقتصادی قدرت سیاسی را به ارمغان می آورد و در واقع رهبران کشورهای بریکس بهطور مرتب در اجلاس سران شرکت میکردند و اغلب در هماهنگی با منافع یکدیگر عمل میکردند.
کشورهای بریکس چطور گرد هم آمدند؟
در سال 2001، اونیل گلدمن خاطرنشان کرد که در حالیکه قرار بود تولید ناخالص داخلی جهانی در سال 2002 به میزان 1.7 درصد افزایش یابد، پیشبینی میشد که کشورهای BRIC سریعتر از گروه هفت؛ یعنی هفت کشور پیشرفته اقتصاد جهانی؛ کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده رشد کنند.
در سال 2003، دومینیک ویلسون (Dominic Wilson) و روپا پروشوتمن (Roopa Purushothaman)، گزارش خود را با عنوان «رویاپردازی با BRICs: The Path to 2050» دنبال کردند. ویلسون و پوروشوتامان ادعا کردند که تا سال 2050، کشورهای BRIC میتواند بیشتر رشد کند و بنابراین بزرگترین اقتصادهای جهان در چهار دهه آینده به شدت متفاوت به نظر میرسند.
در سال 2007 گلدمن گزارش دیگری با عنوان «BRICs and Beyond» منتشر کرد که بر پتانسیل رشد BRIC، تأثیر زیست محیطی این اقتصادهای در حال رشد و پایداری رشد آنها تمرکز داشت. در این گزارش همچنین یک اصطلاح برای 11 اقتصاد نوظهور، در رابطه با کشورهای BRIC و همچنین برتری بازارهای جهانی جدید، مشخص شده است.
بستهشدن صندوق بریکس گلدمن ساکس
رشد اقتصادهای بریکس پس از بحران مالی جهانی و سقوط قیمت نفت که در سال 2014 آغاز شد، کاهش یافت. در سال 2015، بریکس دیگر یک مکان سرمایهگذاری جذاب به نظر نمیرسید و صندوقهایی که هدفشان این اقتصادها بود یا تعطیل شدند یا با سرمایهگذاریهای دیگر ادغام شدند.
ارز بریکس چیست؟
فناوری بلاک چین، فناوری زیربنایی پشت ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین و اتریوم میتواند نقشی محوری در توسعه و اجرای ارز جهانی جدید بریکس ایفا کند. این فناوری غیرمتمرکز و ایمن، راهکار شفاف، کارآمدتر و مقرون به صرفهتری را برای پردازش تراکنشها، مدیریت عرضه ارز و تضمین یکپارچگی سیستم مالی ارائه میدهد.
با استفاده از فناوری بلاک چین، کشورهای بریکس میتوانند ارز دیجیتالی ایجاد کنند که نه تنها در دسترستر است، بلکه کمتر مستعد دستکاری و کلاهبرداری است. این ارز جدید میتواند از مزایای عدم تمرکز، مانند کاهش هزینههای تراکنش، افزایش امنیت و افزایش شفافیت بهرهمند شود.
پرداختهای برون مرزی و شمول مالی
یکی از چالشهای مهم در سیستم مالی کنونی جهانی، ناکارآمدی پرداختهای برون مرزی است. روشهای سنتی انتقال پول بین کشورها اغلب کند، گران و پیچیده است. ارز جهانی به رهبری BRICS که با فناوری بلاک چین قدرت میگیرد، میتواند راه حلی سریعتر، ارزانتر و سادهتر برای تراکنشهای فرامرزی ارائه دهد.
ارز بریکس میتواند تجارت و یکپارچگی اقتصادی را در میان کشورهای بریکس و فراتر از آن با تسهیل پرداختهای بینمرزی یکپارچه تقویت کند. علاوه بر این، ماهیت دیجیتالی این ارز میتواند با ایجاد فرصتی برای مشارکت در اقتصاد جهانی برای افراد و کسبوکارها با دسترسی محدود به خدمات بانکداری سنتی، مشارکت مالی را تقویت کند.
قراردادهای هوشمند ارز بریکس
یکی دیگر از نوآوریهای فناوری که میتواند در توسعه ارز جهانی جدید BRICS مؤثر باشد، استفاده از قراردادهای هوشمند است. این قراردادهای خوداجرا با شرایطی که مستقیماً در کد نوشته شدهاند، میتوانند جنبههای مختلف تراکنشهای مالی مانند پرداختها، تسویهها و انتقال داراییها را خودکار کنند.
ادغام قراردادهای هوشمند در سیستم ارزی BRICS میتواند پول قابل برنامهریزی را فعال کند، جایی که باید شرایط خاصی قبل از اجرای تراکنش رعایت شود. این ویژگی میتواند منجر به عملیات مالی کارآمدتر و کاهش خطرات مرتبط با تقلب شود.
چالشها و ملاحظات ارز بریکس
در حالیکه مزایای بالقوه استفاده از فناوری پیشرفته برای ارز جدید جهانی BRICS قابل توجه است، اما چالشها و نگرانیها نیز باید مورد توجه قرار گیرند. اطمینان از امنیت و ثبات ارز دیجیتال بسیار مهم است، زیرا حملات سایبری و اشکالات فنی میتواند اعتبار و ارزش آن را تضعیف کند.
علاوه بر این، کشورهای بریکس باید از چشمانداز پیچیده نظارتی مرتبط با ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین عبور کنند. آنها باید یک چارچوب نظارتی منسجمی ایجاد کنند که ضمن حمایت از مصرفکنندگان و حفظ ثبات مالی، نوآوری را تقویت کند.
جنبه فناوری ارز بریکس (BRICS) برای موفقیت آن مهم است، زیرا میتواند با استفاده از قدرت فناوری بلاک چین، ارزهای دیجیتال و قراردادهای هوشمند، سیستم مالی جهانی را متحول کند. مزایای بالقوه بسیار زیاد است، از تراکنشهای بین مرزی کارآمدتر گرفته تا افزایش شمول مالی. اما پرداختن به چالشها و نگرانیهای پیرامون امنیت، ثبات و مقررات برای اطمینان از تأثیر پایدار ارز جدید بر صحنه جهانی بسیار مهم خواهد بود.
اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا