معضل باقیمانده سموم
چند سالی است که اتحادیه اروپا روی باقیمانده سموم در پسته، سختگیریهایی را اعمال میکند. بدلیل اینکه معتقد است از نظر علمی، امکان کاهش باقیمانده سموم در پسته وجود ندارد و تصمیم دارد در صورت وجود باقیمانده سموم در محمولههای پسته، برای حفظ سلامت مردم، بار را در اروپا معدوم کرده و به کشور مبدأ، برنگرداند که منجر به وارد آمدن خسارتهای زیادی به صادرکنندگان میشود. وجود باقیمانده سموم بالاتر از حد مجاز استانداردها در محصولات غذایی، علاوه بر خدشه دار کردن نام کشور در بحث صادرات، باعث ایجاد مشکلات جدی روی سلامت انسان از جمله سرطان، آلزایمر، بیماریهای قلبی- عروقی، اوتیسم و عقبماندگی ذهنی در کودکان میشود.
تاریخچه استفاده از آفتکشها و نسلهای آن
اولین کاربرد حشره کشها، حدود 4500 سال پیش توسط سومریها ثبت شد که از ترکیبات گوگردی برای کنترل حشرات و کنهها استفاده میکردند. چینیها حدود 3200 سال پیش، با استفاده از ترکیبات جیوه و آرسنیک، با شپشها مبارزه میکردند. ایرانیها حدود 2400 سال پیش، پیرتروم را از گلهای داوودی استخراج کرده و برای حفاظت از غلات انباری به کار میبردند. اولین نسل از حشره کشها ترکیباتی بسیار سمی بودند مانند آرسنیک که باعث کشته شدن مردم در دهه 1920 و 1930 شد. نسل دوم حشره کشها، تحت عنوان حشره کشهای سنتزی و ساخته شده توسط انسان بودند که با ظهور آفتکش د.د.ت، گسترش یافتند. آفتکشهای کلره، فسفره، کارباماتها و پیرتروئیدها از نسل دوم هستند. تا دهه 1950، مصرف کنندگان و بیشتر سیاستگذاران، نگران خطرات بالقوه استفاده از آفتکشها روی سلامت نبودند. در سال 1963، کمیسیون مقررات مواد غذایی یا کدکس با هدف تدوین استانداردهای غذایی به منظور اجرای استانداردهای مشترک سازمان خواروبار کشاورزی آمریکا (FAO) و سازمان جهانی بهداشت (WHO)، تشکیل شد که یکی از فعالیتهای آن، تعیین حداکثر غلظت مجاز باقیمانده سموم شیمیایی در محصولات غذایی(MRL) بود به گونه ای که سلامت انسان را به خطر نیندازد. با توجه به کاربرد وسیع آفتکشهای نسل دوم و بروز مقاومت در آفات و از بین رفتن حشرات مفید در کنترل طبیعی (شکارگرها و پارازیتوئیدها)، از اواسط دهه 1960، بشر به فکر ساختن ترکیباتی افتاد که برای محیط زیست، انسان و سایر موجودات زنده خطرات کمتری داشته باشند. راشل کارسون با انتشار کتاب بهار خاموش در سال 1962، به خطرات جدی کاربرد بیش از اندازه آفتکشها برای تولید غذا، روی سلامت بشر پرداخت. همین مسئله باعث شد که صنایع شیمیایی و وزارت کشاورزی آمریکا، مبلغ زیادی را برای بی اعتبار کردن تحقیقات او در این کتاب و خراب کردن شخصیت او هزینه کنند. اما این کتاب جنجالهای زیادی در مورد سموم ایجاد شد و تأثیر زیادی روی ممنوعیت آفتکش کلره (د.د.ت) در دهه 1970داشت. متعاقب آن بعضی از شرکتهای ساخت سموم به فکر ساختن نسل سوم آفتکشها (بیورشنال) و دارای منشأ زیستی و بیولوژیکی مانند باکتری باسیلوس تورنجینسیس و … افتادند. نسل چهارم آفتکشها موسوم به آفتکشهای بیولوژیک بر پایه دانش زیست فناوری هستند که بطور مثال با انتقال ژن تولید کننده سم باکتری باسیلوس تورنجینسیس به گیاه، باعث مقاومت آن به حمله آفات میشوند.
اهمیت استفاده از آفتکشها و باقیمانده سموم
سازمان جهانی بهداشت(WHO) ، تخمین زده که تا سال 2050، جمعیت جهان به 7/9 میلیارد خواهد رسید که این افزایش جمعیت، بیشتر در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد. بنابراین، با توجه به افزایش جمعیت و مشکل کمبود غذا، حفاظت از مزارع و محصولات کشاورزی در برابر آفات، علفهای هرز و بیماریهای گیاهی و عرضه سریعتر محصولات کشاورزی به بازار مصرف از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. اما استفاده از سموم شیمیایی، بیشتر از میزان توصیه شده آنها، سپری نشدن دوره کارنس، کالیبره نبودن سمپاش از جمله عواملی هستند که باعث باقیماندن سموم شیمیایی در محصولات کشاورزی میشوند. متأسفانه بعضی از سموم قدیمی، تقلبی، ارزان قیمت، بی کیفیت و ممنوعه توسط اتحادیه اروپا، همچنان در کشورهای در حال توسعه استفاده میشود بطور مثال با وجود ممنوعیت سم دیازینون توسط اتحادیه اروپا و سازمان حفظ نباتات ایران، همچنان در کشور استفاده میشود. کاربرد سموم نامناسب، مشکل دیگر باقیمانده سموم است بطور مثال بعضی از کشاورزان برای مبارزه با پسیل پسته از سم کلرپیریفوس استفاده میکنند در حالی که این سم برای پسته ثبت نشده و قابل توصیه نمی باشد و باعث محدودیتهای صادراتی به دلیل باقیمانده این آفتکش میشود. البته تدارک و مصرف کلرپیریفوس در اتحادیه اروپا ممنوع شده است و در ایران، ترخیص سفارشهای این آفتکش از گمرک، تا پایان شهریور 1401 بلامانع بود و تا سال 1403، مصرف آن ممنوع خواهد شد.
بیشتر بخوانید: ماجرای آفلاتوکسین از باغ تا بازار
دوره کارنس چیست و اهمیت رعایت آن
دوره کارنس یا وقفه قبل از برداشتPHI (preharvest interval) مدت زمانی است که بعد از سمپاشی تا قبل از برداشت محصول در مزرعه یا باغ، باید سپری شود تا سموم شیمیایی در میوه و سبزیجات تجزیه شده و به حد قابل قبول یا حد قابل استفاده برسد که کمترین آسیب را برای سلامت انسان داشته باشد. معمولاً مدت زمان کارنس روی برچسب سموم کشاورزی نوشته میشود بطور مثال اگر دوره کارنس یک سم شیمیایی 15 روز باشد، بعد از سمپاشی تا 15 روز نباید محصول برداشت شود.
در بسیاری از موارد، کشاورزان برای ارسال سریعتر محصولات به بازار و موارد دیگر، قبل از تمام شدن دوره ماندگاری سم، آن را برداشت میکنند. علاوه براین، استفاده از سم، بیشتر از میزان توصیه شده آن و به کار بردن سمومی که استانداردهای لازم در ساخت آنها رعایت نمی شود و روش سمپاشی نامناسب، باعث خطرِ باقی ماندن سموم شیمیایی بالاتر از حد مجاز استانداردها در محصولات کشاورزی میشود.
این محصولات کشاورزی با کمترین نظارتی، وارد بازارهای داخلی شده و مصرف کنندگان غافل از این ماجرا، محصولات را استفاده میکنند. سموم شیمیایی بر اساس نفوذ در گیاه به چند دسته تقسیم میشوند، سموم سیستمیک که وارد آوندهای گیاه شده و در تمام قسمتهای گیاه پخش میشوند مانند تیاکلوپرید و تیامتوکسام. دسته دیگر، سموم غیرسیستمیک هستند که وارد آوندهای گیاه نشده و در سرتاسر گیاه حرکت نمی کنند. البته تمام سموم غیرسیستمیک روی سطح گیاه باقی نمی مانند و میتوانند به داخل بافتهای گیاه نفوذ کنند مانند دیازینون یا کلرپیریفوس. لازم به ذکر است، به دلیل اینکه سموم سیستمیک وارد آوندها شده و کمتر تحت تأثیر عوامل محیطی مانند تجزیه توسط نور خورشید، شسته شدن توسط آبیاری و باران، قرار میگیرند، نسبت به سموم غیرسیستمیک، ماندگارترند. علاوه براین، سمومی که کلره هستند، نسبت به سموم فسفره ماندگارتری بیشتری دارند.
چنانچه به هر دلیلی باقی مانده سموم در محصولات کشاورزی، بالاتر از حد مجاز استانداردها (MRL) باشد، صادرات این محصولات به کشورهای دیگر با مشکل مواجه خواهد شد. اما چه نظارتی روی پستههایی که در داخل کشور مصرف میشوند، وجود دارد؟! شاید مبتلا شدن و گسترش روز افزون سرطان در کشور، آنقدر مهم نیست که برای آن اقدامی صورت بگیرد. کشوری که در آن، آمار مرگ و میر با سرطان (حدود 41 هزار نفر طبق آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت)، بیشتر از تصادفات رانندگی (حدود 17 هزار نفر طبق آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت) است.
آزمایشگاه مرجعان خاتم
شرکت خصوصی دانش بنیانی است که بیش از ۲۰ سال از شروع فعالیت آن در حوزه سلامت مواد غذایی میگذرد. در حال حاضر خدمات آزمایشگاهی مرجعان خاتم در سه شعبه آزمایشگاه تهران، آزمایشگاه خرمشهر و آزمایشگاه بندر امام خمینی ارائه میشود.
لازم به ذکر است که این آزمایشگاهها، تأییدیه سازمان ملی استاندارد، سازمان دامپزشکی کل کشور و سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت را نیز در اختیار دارند. آزمایشگاه مرجعان خاتم جزء معدود آزمایشگاههای مواد غذایی کشور است که با کمک دستگاههای با تکنولوژی بالا مانند دستگاه (GC-MS) و (LC-MS-MS) با حد تشخیص(LOQ) بسیار پایین و نزدیک به آزمایشگاههای اتحادیه اروپا مانند یوروفینز، قادر به اندازه گیری باقی مانده سموم در محصولات غذایی بر پایه گیاهی از جمله پسته میباشد.
صادر کنندگان باید قبل از ارسال محموله صادراتی، قوانین و الزامات کشور مقصد را در نظر گرفته و میزان باقیمانده سموم پسته را مطابق با استانداردهای اروپا بررسی کرده تا در صادرات آن با مشکل مواجه نشوند که آزمایشگاه مرجعان خاتم این امکان را برای صادرکنندگان فراهم میکند. لازم به ذکر است، توضیح در مورد سموم و دسته بندی آنها (مانند کلره، فسفره و…)، لیست سموم ممنوعه و حد مجاز آفتکشها (MRL) در محصولات کشاورزی مورد تأیید مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور و اتحادیه اروپا در وبسایت مرجعان خاتم (marjaangroup.com) در دسترس است.
و در آخر، آزمایشگاه مرجعان خاتم، علاوه بر باقیمانده سموم قادر است سموم قارچی از جمله آفلاتوکسین و اکراتوکسین در پسته را مطابق با استانداردهای اروپا اندازه گیری کند.