حسین شیرزاد * تاب آوری در نظامهای تجاری محصولات کشاورزی، به عنوان توانایی مقابله با عدم قطیتها، مخاطرات قیمتی، مقاومت در برابر شوکها و سازگاری مداوم و تسریع واکنشها در هنگام بروز اختلالات و بحرانها در طول زمان در نظر گرفته میشود. از آغاز هزاره، جوامع و اقتصادها در معرض اختلالات فراوان و شدید بازرگانی […]
حسین شیرزاد *
تاب آوری در نظامهای تجاری محصولات کشاورزی، به عنوان توانایی مقابله با عدم قطیتها، مخاطرات قیمتی، مقاومت در برابر شوکها و سازگاری مداوم و تسریع واکنشها در هنگام بروز اختلالات و بحرانها در طول زمان در نظر گرفته میشود. از آغاز هزاره، جوامع و اقتصادها در معرض اختلالات فراوان و شدید بازرگانی مواد غذایی بوده اند که هر کدام متفاوت از بقیه تکامل یافته اند، اما بسیاری از اختلالات، پیامدهای همپوشان دارند که میتوانند عمر طولانی داشته باشند حتی در زمان تأثیر کاملاً درک نشوند. اختلالات در فراگرد دسترسی به غذا پدیده جدیدی نیست، و جوامع روشهای پیچیده ای را برای مدیریت آنها ایجاد کرده اند و از نهادها برای ایجاد ثبات در برابر بروز حوادث شدید استفاده می کنند. در نشست سالانه داووس، سوئیس، در سال 2022، مجمع جهانی اقتصاد، ” کنسرسیوم تاب آوری” را راه اندازی کرد تا رهبران متعهد از بخشهای دولتی و خصوصی را برای ایجاد تاب آوری در سراسر جهان – در سراسر مناطق، اقتصادها و صنایع جمع کند. زمینه و اهداف کنسرسیوم تاب آوری موضعی است که توسط “بورگه برانده”، رئیس مجمع جهانی اقتصاد، و “باب استرنفلز”، از مدیریت جهانی” McKinsey & Company “اتخاذ شده و در این یادداشت با تاکید بر ابعاد حوزه امنیت غذایی بدان خواهیم پرداخت.
وابستگیهای متقابل اقتصاد جهانی برای چندین دهه عمیقتر شده و منجر به شیب شدید حجم تجارت جهانی شده است تولید و عرضه جهانی غذا، به کمک بسیاری از قراردادهای تجارت آزاد که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم منعقد شد، به اقتصادها و کسب و کارها اجازه داد تا روابط بین المللی قوی ایجاد کنند. در حالی که محدودیتهای این روابط جدید به دلیل اصطکاک ژئوپلیتیکی ایجاد شده بود، همهگیری COVID-19 آسیبپذیریهای دیگری را آشکار کرد. با بسته شدن مرزها و محدود شدن تحرک در تلاشها برای کنترل شیوع ویروس، اغلب زنجیرههای تامین به طور اساسی مختل شدند. تقاضای مشتریان نوساناتی را تجربه کرد، اما با تغییراتی (مانند استفاده سریع از کانالهای دیجیتال)، به زودی بهبود یافت. با این حال، زنجیرههای تامین غذا همچنان به مبارزه ادامه میدهند.
امروزه جهان درگیر چندین بحران با اهمیت جهانی در حوزه غذا است. نبرد روسیه واوکراین یک تراژدی غذایی با پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده و تنگنای لجستیکی غلات را رقم زده است. بحران پناهندگان ناشی از این جنگ توجه را به یک بحران گسترده تر پناهندگان آفریقایی، سوری و افغانی که دهها میلیون نفر را در سراسر جهان درگیر می کند، افزایش می دهد.بنابراین پیامدهای اقتصادی و بشردوستانه افزایش هزینههای انرژی و غذا نیز در حال تشدید است. جنگ در اوکراین همچنین جهان خسته و آسیب دیده از همه گیری COVID-19 را شوکه کرده است. تاکنون این ویروس جان بیش از شش میلیون نفر را گرفته و همچنان هر روز باعث مرگ هزاران نفر می شود. علاوه بر این، زمینه ای که در آن این اختلالات رخ می دهد، همواره با یک بحران آب و هوایی و تغییرات اقلیمی همراه است که کاهش موثر آن نیازمند سازگاری جهان به همزیستی با “اقتصاد کم کربن ” است. تغییرات آب و هوایی باعث خشکسالیهای مکرر و شدید، سیل و آتش سوزی جنگلی، آسیب رساندن به محصولات کشاورزی و چراگاهها و در نهایت افزایش سطح جهانی گرسنگی و ناامنی غذایی می شودعصر کنونی به طور فزاینده ای با تأثیر متقابل اختلالات پیچیده، با منشأ متفاوت و پیامدهای بلندمدت آنها تعریف می شود. اما دولتها و موسسات به طور کامل برای پذیرش واقعیت جدید آماده نیستند، و اغلب به طور جداگانه به هر اختلال واکنش نشان می دهند. تاب آوری به سازمانهای بخش دولتی و خصوصی و همچنین کل اقتصادها و جوامع مربوط می شود. بنابراین اتخاذ موضع انعطاف پذیر برای سازمانهای “دولتی -خصوصی” ، بجای واکنشی باید آینده نگر باشد و اختلال را پیش بینی کند، مداوما بر اساس تجربه یاد بگیرد و شیوههای گذشته را اصلاح نماید. تدوین استانداردهای واردات غذا و شیوههای مدیریت ریسک زنجیره تامین غذا باید متناسب با این محیط جدید تکامل یابد و آماده مقاومت در برابر شوکها و سرعت بخشیدن به واقعیت بعدی باشند. مثلا، تغییرات ایجاد شده در طول همهگیری کووید-19 توانسته انگیزه جدیدی برای رشد سریع ایجاد کند. تغییر به سمت دیجیتالی شدن، مدلهای کاری ترکیبی جدید، توجه به احداث زیرساختهای لجستیک غذا، تجدید نظر در زنجیرههای تامین، و تسریع سرمایهگذاریهای عمومی به سمت تغییرات آب و هوایی؛ اینها انواع تغییرات ساختاری هستند که بحرانها اغلب بر نهادهای تنبل دولتی تحمیل نموده اند. بنابراین انعطاف پذیری چیزی فراتر از اقدامات “حفاظتی یا همان پدافند غیر عامل” است. در واقع نوعی توانایی اختراع مجدد و نوآوری در پاسخ به اختلالات است. بحرانهای مهم مانند بحرانهای غذایی رویدادهای تک موضوعی محدود به مقولههای سفت و سخت نیستند. آنها از حوزههای از پیش تعریفشده “تخصص و مسئولیتها” عبور میکنند و با افزایش دامنه و در مناطق مختلف، شتاب بیشتری به دست میآورند.مثلا همهگیری کووید-19 به عنوان یک بحران بهداشت عمومی در سرتاسر جهان گسترش یافت، اما به سرعت به یک بحران اقتصادی، اجتماعی و در جاهایی سازمانی تبدیل شد. مسائلی که باعث ایجاد بحران می شوند و واکنش بخش دولتی و خصوصی به این مسائل اولیه، اثرات اولیه دارند اما اثرات ثانویه و ثالثی ایجاد می کنند و می توانند منجر به یک مسئله اولیه جدید شوند. برای هدایت این تعاملات سریع، سازمانهای دولتی خصوصی و تعاونی باید با مجموعهای از راهحلهای مرتبط پاسخ دهند که میتوانند با تکامل شرایط تنظیم شوند. در واقع گستره پیوند همپوش شبکهها در اقتصاد، جوامع و صنایع غذایی در جهان تنها تا حد کمی قابل مشاهده است. در یک اختلال، وابستگیهای متقابل پنهان می توانند ظاهر شوند و به طور غیرمنتظره ای تأثیر را تسریع کنند. اختلالات زنجیره تامین سریع تر بر تولید، حجم تحارت بین المللی، در دسترس بودن و قیمت مواد غذایی تأثیر می گذارد. جنگ در اوکراین امنیت غذایی کشورهای کم درآمد خاورمیانه و شمال آفریقا را تهدید نمود. اتصالات جدید و پنهان سیستمها را آسیب پذیرتر و از سوی دیگر، شبکههایی که انعطافپذیری بیشتری را ارائه میکنند و وابستگیهای متقابل را کاهش میدهند، امکان ظهور و به اشتراک گذاشتن سریع راهحلهای گستردهتری را فراهم میکنند. درک بهتر شبکهها و اتصالات تجاری و برگزیدن شرکای تجاری مطمئن در محیط امروزی یکی از جنبههای کلیدی انعطاف پذیری در تجارت غذا است. یک واکنش ضعیف به راحتی می تواند آسیب مستقیم ناشی از یک بحران را بزرگتر کند. از سوی دیگر، یک پاسخ موثر می تواند آسیب را به میزان قابل توجهی محدود کند. تصمیمگیریها بسیار مهم هستند. چرا که تحت فشار افکار عمومی در مقابل بحران افزایش قیمت غذا، مدیران ارشد معمولا اقداماتی را که می تواند سریع اجرا شود را ترجیح می دهند، و از اتخاذ مسیری کندتر و متفکرانه اجتناب می کنند اما تصمیماتی که تحت فشار و با سرعت گرفته می شود می تواند عواقب ناخواسته ای را به دنبال داشته باشد. اینجا اهمیت “طراحی و تدوین یک چارچوب تاب آوری ملی برای تجارت محصولات کشاورزی” الزامی است چون اتخاذ چارچوب تاب آوری لزوماً فضایی را برای تصمیم گیری متفکرانه در تعامل بازرگانی داخلی و خارجی کشاورزی فراهم می کند. بحرانها و نابسامانیها ی مواد غذایی در کشورهای فقیرتر، در میان بخشهای به حاشیه راندهتر و آسیبپذیرتر جمعیت و بهویژه در کشورهای شکننده و متاثر از درگیری عمیقتر میشوند.نابرابری درآمدی، نابرابری غذایی، تحرک اجتماعی، سلامت، دسترسی به خدمات و فرصتهای یادگیری منجر به یک پایه عمیق نابرابر برای تابآوری میشود.امروزه در اقتصادهای توسعهیافته، بهبودی پس از همهگیری به مخارج محرک دولت بستگی دارد. کشورهای کمدرآمد به کمکهای توسعه و وامهای اضطراری از موسسات مالی بینالمللی تکیه میکنند که خطر آسیبپذیری بدهیهای دولتی را افزایش میدهد.اما اقدامات محرک در کشورهای ثروتمندتر تقاضا را افزایش داده و فشار بیشتری را بر زنجیرههای عرضه مختل شده در اثر بیماری همهگیر وارد میکند. این پویایی منجر به افزایش قیمت کالاهای غذایی و تورم مصرف کننده شده که به نوبه خود بیشترین ضربه را به کشورهای کم درآمد وارد کرده است. بحرانهای غذایی گوشت و لبنیات و نان به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد جامعه تأثیر می گذارد. اما جهت آمادگی در برابر بحرانهای غذایی و نکسی در جریانات تجاری غذا چه باید کرد؟ یک رویکرد سیاستی کارآمد و مؤثر برای مدیریت ریسک در کشاورزی باید تعاملات و مبادلات بین ریسکهای مختلف، استراتژیهای درون مزرعه و سیاستهای بازرگانی دولت را در نظر بگیرد.
بی تردید، آمادگی بهینه در برابر بحران شامل اقدامات دفاعی مانند افزایش ظرفیت بافرها ( ذخایر استراتژیک) و تزریق منابع مالی به فعالان بخش خصوصی است، اما قابلیتهای واکنش فعال نیز به همان اندازه مهم هستند. اینها به دولتها اجازه می دهد تا به سرعت سازگار شوند، با شرایط جدید رشد کنند و به سرعت در فرصتهای جدید حرکت کنند. در حوزههای عمومی و دولتی، بسیاری از سیستمهای ملی تامین کالاهای اساسی و برنامههای واکنش به افزایش قیمت مواد غذایی تحت فشار بیش از حد قرار دارند.تا کنون موفقیت در به کارگیری طرحهای اضطراری موجود از کشوری به کشور دیگر و در داخل استانها و ادارات متفاوت بوده است. این مشکلات بر اهمیت ترکیب بافرهای دفاعی (ذخایر اساسی و منابع مالی) با انعطاف پذیری و رویکردهای کمتر متمرکز تأکید می کند. مطمئناً بحرانهای ژئوپلیتیکی میتوانند پیامدهای جدی برای زنجیرههای تامین غذا و تامین انرژی داشته باشند. بافرها تنها راه حلهای مسکن و موقتی را ارائه می دهند حتی مشکلاتی در تامین ارز برای بانکهای مرکزی ایجاد میکنند. بنابراین تواناییهای پاسخگویی و سازگاری به اندازه عنصر آمادگی اهمیت دارد. در بحرانها، نیمی از تأثیر از خود بحران ناشی میشود، در حالی که نیمی دیگر، خوب یا بد، توسط واکنشهای مسئولین ارزیابی و تعیین میشود. تجربه نشان داده بحرانها و اختلالات مستلزم واکنش هماهنگ بخش دولتی، تعاونی و خصوصی است. در واقع، مبرمترین بحرانهای جهان در حال شکستن تقسیمات سنتی در نحوه و زمان واکنش سازمانهای دولتی و خصوصی است. به طور فزاینده ای، تاب آوری غذا، کسب و کار، اقتصادی و اجتماعی به هم مرتبط هستند. اخیراً بین رهبران هر دو بخش اجماع ایجاد شده است که هیچکدام نمیتوانند به تنهایی پیش بروند – جهان و سازمانهای آن بیش از حد به هم مرتبط هستند. در نتیجه، پیش نیاز یک رویکرد هماهنگ و سیستماتیک به تاب آوری، یک چارچوب تاب آوری مشترک است. چنین چارچوبی، مشابه محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG)، زبان، ساختار و اهداف تاب آوری مشترک را در اختیار سازمانها قرار می دهد. همچنین راهنماییهایی در مورد چگونگی حفاظت و افزایش پایداری و فراگیر بودن در محیطی با بحرانها و اختلالات مکرر ارائه می دهد. با استفاده از این چارچوب، سازمانها میتوانند شیوههای مدیریت ریسک عمدتا واکنشی خود را تقویت کنند، تفکر استراتژیک را بازبینی کرده و دیدگاه آیندهنگرتری داشته باشند. در نهایت، چارچوب تابآوری، با طراحی موثر و دقیق، همکاری سازمانهای بخش دولتی و خصوصی را در حمایت از پایداری و فراگیری در سراسر جوامع تقویت میکند. برای شرکتها، پارامتر انعطافپذیری به رشد پایدار کسبوکار تبدیل میشود. برای جوامع، تابآوری هم رشد اقتصادی معنادار را قادر و بر بهبود کیفیت زندگی، برابری و دسترسی به غذا تأکید دارد.خلق ثروت زمانی معنادار می شود که جایگاه آسیب پذیرترین و فقیرترین جمعیت را در اقتصاد و در همه مراحل توسعه ارتقا دهد. بدون پیشرفت اجتماعی پایدار، جوامع کمتر انعطاف پذیر و امن هستند. به همین ترتیب، هدف از رشد پایدار و فراگیر شامل حفاظت و ترمیم محیطهای طبیعی، فراتر از کاهش اثرات بحران آب و هوایی است. تقویت شبکههای هم پیوند دولتی -خصوصی نوع دیگری از آماده سازی است که به سازمانها اجازه می دهد راه حلهای بهتری در شوکهای تجاری ناشی از اختلالات ژئوپلتیکی یا لجستیکی ایجاد کنند. یکی دیگر از معیارهای بالقوه مفید، شناسایی مجموعه ای از اختلالات «قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی» یا طراحی پرتفوی ریسک بازار تجارت کشاورزی است – که احتمالاً در طول یکسال آینده- رخ می دهد. راه دیگر ادراک اختلال و کشف سرعت وسعت و پیامدهای آن بکمک طراحی یک نظام آماری تجاری کشاورزی و شناسایی “نقاط پیک ” مصرف است که پاسخ مناسب را تعریف می کند. سیاستگزاران دولت باید یک تیم برنامه ریزی موثر ایجادنمایند سازمانها علاوه بر توانایی تشخیص زودهنگام اختلالات، به یک تیم برنامهریزی مؤثر نیاز دارند که بتواند از سناریوها برای توضیح عدم قطعیت استفاده کند و آن را از فهرست بزرگی از مسائل به تحولات ریسک پاکسازی کند که قابل طبقهبندی و اقدام باشد. بهترین سناریوها طیف وسیعی از اختلالات لجستیک و زنجیره تامین، اجتماعی، ژئوپلیتیکی، اقلیمی و فناوری را در نظر می گیرند. راه سوم، در بخش کشاورزی، استفاده از ابزارهای دیجیتال که بر زیرساختهای ارتباطی و انرژی متکی هستند، رو به افزایش است بنابراین شاخصهای هشدار اولیه را برای مواد حیاتی در زنجیره تامین تخصصی کالاهای اساسی تنظیم نمایید. برنامه ریزی را در زنجیره تامین برای “تعدیل آنتروپی” اعمال و تیمهایی متشکل از افراد تجاری، مالی، مهندسی، عملیات، فروش و حقوقی تشکیل دهید. اثرات تغییرات آب و هوایی بر تولید جهانی غذا می تواند به طور خطرناکی با اختلالات ظاهراً گسسته بزرگ شود. تأثیر متقابل رویدادها در محیط فیزیکی، جوامع و اقتصاد، کاهش مواجهه جمعیتها با تأثیرات تغییرات آب و هوایی را ضروری تر می کند. این شامل جابجایی داراییها و جوامع از مناطقی است که حفاظت از آنها بسیار دشوار است و در عین حال خطرات آب و هوایی را در تصمیمگیریها در مورد مکانهای آینده فاکتور میکند. تقویت باراندازهای مدرن مرزی و پایانههای لجستیک مرزی به موازات افزایش ایستگاههای قرنطینه مرزی در بحرانها الزام دارد. سیاستهای محدودیت صادراتی را در کوتاه مدت امتحان کنید اما از کاربرد تعرفههای مقداری بهره ببرید. مبادی واردات مواد غذایی را متنوع سازید. بجای اعطای تسهیلات از منابع خطوط اعتباری و یوزانس جهت جلب مشارکت اتحادیههای تعاونی کشاورزی و بسته امهال تسهیلات گذشته استفاده کنید. معافیتهای مالیاتی را برای واردات کالاهای اساسی و جهت افزایش دسترسی طبقات محروم به غذا مد نظر قرار دهید. در نظر داشته باشید امنیت غذایی به معنای افزایش دسترسی آحاد مردم به غذاست نه فراوانی غذا!! شرکتهای حمل و نقل داخلی کالاهای اساسی اعم از خطوط زمینی، ریلی و دریایی و هوایی را متمرکز و ناوگان آن را بازسازی و تجهیز نمایید. حداقل یک کریدور ملی سبز برای کشور طراحی و فعال نمایید. سیستمهای تولید کشاورزی به ناهنجاریهای آبوهوایی و اقلیمی و همچنین به سایر رویدادهای نامطلوب محیطی و اجتماعی-اقتصادی حساس هستند. ارزیابی کافی از انعطافپذیری چنین سیستمهایی به ارزیابی امنیت غذایی و ظرفیت جامعه برای مقابله با اثرات گرمایش جهانی و افزایش شدید تغییرات آب و هوایی مرتبط کمک میکند بنابراین هرساله نقشه الگوی کشت ملی و برآورد “بیش بودها و کمبودها” را بصورت تخمینی آماده کنید. ابزارهای کشاورزی هوشمند می توانند در به دست آوردن اطلاعات دقیق در مورد شرایط محصول برای برنامه ریزی شیوههای کشاورزی با توجه به مراحل خاص فنولوژیکی و در نتیجه بهبود، به عنوان مثال، زمان برداشت، کنترل آفات، و حفاظت از عملکرد مفید باشند. در نظام انبارش به این ظرایف توجه نمایید.
تغییرات اقلیمی، همراه با پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی، از نظر اقتصادی و تعادل اجتماعی بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تأثیر زیادی گذاشته است. تغییرات آب و هوایی اثرات نافذی بر بخش کشاورزی این مناطق و در نتیجه اقتصاد آن دارد که عمدتاً از طریق تغییرات منابع آب و شرایط شدید آب و هوایی مانند موج گرما و کاهش شدید بارندگی آشکار می شود. مسائل دیگری مانند از دست دادن تنوع زیستی، تخریب زمین و خشک شدن زمینهای باتلاقی و افزایش آشفتگیهای هیدرولوژیکی حیاتی هستند. برای درک بهتر ماهیت تغییرات آب و هوایی در این مناطق، مجموعه دادههای آب و هوایی شبکه بندی شده مختلف با دقت برای تحلیل روندهای مکانی-زمانی در سطوح ملی ضروری است. با افزایش ریسک و عدم قطعیت در کشاورزی، نیاز است که بخش کشاورزی در برابر ریسکهای تولید و بازار مقاومتر شود. پیش بینی می شود که تغییرات آب و هوایی شدت و فراوانی شوکهای مرتبط با آب و هوا و همچنین سطح عدم اطمینان در مورد این خطرات را افزایش دهد و فشارهای ناشی از سایر خطرات را تشدید کند. کمبود منابع به افزایش عدم اطمینان در کشاورزی، از جمله در استفاده از آب کمک خواهد کرد . اصلاحات سیاست کشاورزی و شوک نرخ ارز و کاهش ارزش پولهای ملی ممکن است قرار گرفتن کشاورزان در بازارهای جهانی را افزایش دهد – به عنوان مثال، با کاهش موانع در مرزها – که برخی از خطرات را برای مدیریت در سطح مزرعه به همراه خواهد داشت، اگرچه اصلاحات احتمالاً به طور کلی نوسانات قیمت بین المللی را کاهش می دهد. اما به قاچاق و خروج محصولات از مرزها تداوم میبخشد. استراتژیها و ابزارهای مدیریت ریسک می توانند به کشاورزان کمک کنند تا با تغییرات آب و هوایی سازگار شوند و خطرات آینده را مدیریت کنند. سیاست گذاران و صنعت کشاورزی و مواد غذایی نیز به دنبال راههایی برای تقویت انعطاف پذیری این بخش در برابر خطرات ناشی از آب و هوا، بازارها یا سایر شوکها و تسهیل سازگاری آن با تغییرات آب و هوایی هستند. با ایجاد انعطافپذیری – توانایی برنامهریزی و آمادگی برای، جذب، بهبودی و سازگاری با رویدادهای نامطلوب – کشاورزان و مصرف کنندگان شهری را در موقعیت بهتری برای مقابله با تنوع ریسکها و عدم قطعیتها قرار میگیرند و حتی میتوانند از فرصتهای جدیدی که ممکن است ارائه دهند بهره ببرند.
* تحلیلگر و دکترای توسعه کشاورزی
- نویسنده : حسین شیرزاد