راز و رمز خلاقیت در تولید و کارآفرینی
راز و رمز خلاقیت در تولید و کارآفرینی
اقتصاسبز آنلاین: «کار خود را با کارخانه اجاره‌ای قوطی سازی آغاز کردم. در این کارخانه، فقط به تولید قوطی‌های حلواشکری پرداخته و به واسطه این که پدرم مدیر کارخانه عقاب بود، برای قوطی‌های مورد استفاده این کارخانه، قوطی تولید می‌کردم.»

همیشه از زمان خود جلوتر بوده‌ام

اقتصاسبز آنلاین: «کار خود را با کارخانه اجاره‌ای قوطی سازی آغاز کردم. در این کارخانه، فقط به تولید قوطی‌های حلواشکری پرداخته و به واسطه این که پدرم مدیر کارخانه عقاب بود، برای قوطی‌های مورد استفاده این کارخانه، قوطی تولید می‌کردم.» این، بخشی از سخنان دکتر احمد فتح‌الهی، نایب رئیس کمیته کسب و کار یونسکو در ایران، بنیانگذار گروه صنایع غذایی سبزان و نایب رئیس انجمن علوم و صنایع غذایی ایران در گفت‌وگو با اقتصادسبز است. او اخیراً برند آرمنیا (تولیدکننده انواع سوسیس و کالباس) و شرکت آبیژ (تولیدکننده انواع سس و چاشنی‌های غذایی) را خریداری و به مجموعه‌اش اضافه کرده است. در ادامه، متن کامل این گفت‌وگوی خواندنی را می‌خوانید.

از زمان ورود خود به کار تولید با تأسیس مجموعه‌های زنیط و سبزان آغاز کرده و هم‌اکنون به تأسیس هلدینگ ایرانیان پرداخته‌اید؛ در این راه چه فراز و نشیب‌هایی را طی کرده و چه دستاوردهایی داشته‌اید؟

من کار خود را با کارخانه اجاره‌ای قوطی سازی آغاز کردم. در این کارخانه فقط به تولید قوطی‌های حلواشکری می‌پرداختم و به واسطه این که پدرم مدیر کارخانه عقاب و با آقای ناصری همکاری داشت، برای قوطی‌های مورد استفاده این کارخانه، قوطی تولید می‌کردم.مدتی را نیز در کارخانه به عنوان سرپرست کارگاه مشغول به کار شدم، چون مدرک کارشناسی‌ام در زمینه ماشین‌سازی و قالب‌سازی است، برای این که وارد بازار کار شوم و علم، تجربه و صنعت را با یکدیگر تلفیق کنم، کار خود را از کارگری شروع کردم؛ زیرا در دانشگاه فقط به صورت تئوری به این کار پرداخته می‌شود و من می‌خواستم با این کار و قرار گرفتن پشت دستگاه‌ها، قالب‌سازی را به شکل عملی بیاموزم. پس از آن در برج 3 سال 57 که هنوز انقلاب نشده و کشور در بحبوحه شلوغی‌ها بود، کارخانه زنیط را به صورت اجاره‌ای راه‌اندازی کردم و بعد کار خود را توسعه داده در شرکت موادغذایی «آتا» که تولیدکننده رب بود، به عنوان سهامدار وارد شدم. ظرفیت اسمی این کارخانه 80 تن در روز بود اما عملاً با این ظرفیت کار نمی‌کرد. علاوه بر رب، مربای شیشه‌ای نیز تولید می‌کردیم که ظرفیت آن 20 تن در ماه بود. بعد از آن با توسعه کارخانه، خط تولید قوطی را راه‌اندازی کرده و از کشور آلمان اقدام به وارد کردن دستگاه‌های مورد نیاز آن کردم و سپس خط چاپ را ایجاد کردم. در آن زمان علاوه بر کارخانه زنیط و آتا ، کارخانه دیگری به نام اطلس نیز داشتم که در آن اقدام به توسعه قوطی‌های رنگ کردم. به طوری که در زنیط به تولید قوطی‌های چای و حلواشکری پرداخته و در کارخانه اطلس اقدام به تولید قوطی‌های 250گرمی، نیم کیلویی و یک کیلویی رنگ می‌کردم. بعد از چند سال هم قوطی‌های 25کیلوگرمی رنگ را طراحی کرده که عمدتاً مورد مصرف شهرداری برای رنگ کردن جداول قرار می‌گرفت. از این رو در ابتدا خودم طرح تولید قوطی‌های 25 کیلوگرمی را به شهرداری پیشنهاد دادم که این طرح بسیار جواب داد. به طورکلی از نوجوانی ایده‌های بسیار خوبی برای برخی طرح‌ها داشتم. قوطی‌های 25کیلویی رنگ نیز از فروش بسیار خوبی برخوردار شد؛ به طوری که از درآمد حاصل از آن توانستم بخشی از کارخانه آتا را خریداری کنم. در آن زمان به این فکر افتادم که یک کارآفرین نمونه باشم و تعداد کارگران خود را افزایش دهم؛ از این رو برای توسعه کارخانه آتا سعی کردم با دکتر حسینی که مدیرکل صنایع غذایی وزارت صنایع و معادن وقت بود ملاقاتی داشته باشم که متأسفانه این وعده ملاقات 7 ماه به طول انجامید که بعد از آن نیز چون زمان دیدار با ماه رمضان مصادف شد، ایشان ساعاتی را نیز صرف نماز کرده و دیدار ما ساعاتی دیگر طول کشید. من که مدت زمان زیادی را در دفتر ایشان منتظرمانده بودم، وقتی به حضورشان رسیدم از این موضوع گله کرده و گفتم: «شما حقوق‌بگیر دولت هستید اما من باید به 176 کارگر حقوق بدهم؛ در حالی که مدت زمان زیادی را صرف این ملاقات کردم، دلیل این کار را به من می‌گویید؟!» این سخنان باعث رنجیدن آقای حسینی از من شد و گفت که کارخانه مرا تعطیل می‌کند که من هم گفتم:« تعطیل کردن کارخانه کاری ندارد، اگر می‌توانید یک کارخانه راه بیندازید!» ایشان نیز نارحت شده و پروانه‌ام را قلم گرفت و گفت چون توهین کردی، پروانه قوطی‌سازی به تو تعلق نمی‌گیرد. بعد از این ماجرا آنقدر صبر کردم تا پست آقای حسینی عوض شده تا بتوانم مجوز را بگیرم. با روی کار آمدن مدیرکل صنایع غذایی جدید، موفق به دریافت مجوز قوطی‌سازی شدم. جالب است بدانید، زمانی که دکتر حسینی قصد کاندیداتوری نمایندگی مجلس را داشت، آقای ثفقی مدیرعامل تعاونی سندیکای کنسرو از من که در آن زمان عضو هیأت مدیره سندیکا بودم، درخواست کرد که به ایشان کمک کنم، من هم دریغ نکرده و یک میلیون تومان که آن زمان مبلغ زیادی بود به ایشان کمک کردم. پس از مدتی، دکتر حسینی برای حضور در جلسه‌ای از ما دعوت کرد که از قضا من دیر به جلسه رسیدم. فکر می‌کردم ممکن است باتوجه به اختلافی که قبلاً بین ما وجود داشت از من بابت دیر رسیدن دلخور شود، اما وقتی از در وارد شدم دکتر دربین جمعیت زیادی که وجود داشت به احترام من بلند شده و مرا در آغوش کشید. در نهایت این که از آن روز به بعد تبدیل به دوستان صمیمی و خوبی شده‌ایم و امروز هر کاری که می‌خواهند انجام دهند با من مشورت می‌کنند. مثلاً در دانشگاه وحدت تربت جام که ایشان تأسیس کرده‌اند یکی از سهام‌داران هستم. از طرفی، ایشان در قبال کاری که برایشان انجام دادم، کمک کردند تا به عنوان عضو فراکسیون صنایع غذایی مجلس انتخاب شوم.
خلاصه آن که پس از دریافت مجوز قوطی‌سازی و راه‌اندازی چاپ، اقدام به اخذ اولین مهر استاندارد برای آتا کرده و برای اولین بار در ایران خط بسته بندی رب به صورت تتراپک را وارد کردم.
در بحث استاندارد سبزیجات خشک، آتا همواره جزو اولین‌ها بوده و من سعی کرده‌ام در هر کاری اولین باشم. لازم است اضافه کنم که کارخانه سبزی ایران را در اوایل دهه 70 راه انداختم و با توسعه یک برند دیگر که اسم لاتین داشته و متعلق به یک یهودی بود که پس از انقلاب از ایران مهاجرت کرده بود، اسم آن را عوض کرده و سبزی ایران گذاشتم. مثلاً در موضوع پخش، کار متفاوتی که انجام دادم این بود که اولین شرکت پخش آنلاین را راه انداختم و همیشه از زمان خود جلوتر بوده‌ام. هم‌اکنون پخش رستورانی و هتلی را داریم و وقتی رستوران‌ها به ما زنگ زده و سفارش می‌دهند جنس را به صورت بسته‌های یک‌کیلویی و 3 کیلویی به آنها عرضه می‌کنیم. به هر حال در آتا به مدت 16 سال ماندم و با ایجاد یکسری خطوط جدید، ظرفیت تولید را از 80 تن به 350 تن رساندم. از جمله اقدامات مفیدی که در آتا انجام دادم، طراحی خط رب بود که از روی دستگاه تیتو مانزینی الگوبرداری کرده و کلاً در ایران 13 خط ساخته و به کارخانجات مختلف عرضه کردم که بهروز و مهرام از آن جمله‌اند. شیرآلات برقی را از ایتالیا وارد کرده و خط کانتینیوس را در ایران ساختم و مابقی وسایل و استیل و مخازن آن را خودمان طراحی کرده و ساختیم. یکی از اقدامات مهمی که در آتا انجام دادیم، راه‌اندازی خط ماشین‌سازی و توسعه تولیدات و ماشین‏آلات موادغذایی بود که به دنبال آن، خوراک بادمجان، لوبیا و انواع خوراک‌ها و خورشت‌ها را تولید و کنسرو ماهی ساردین را در قوطی‌های درب شیشه‌ای استاندارد تولید و به بازار عرضه کردیم. پیش از آن، قوطی‌ها لیبل‌دار بود و ما برای اولین بار قوطی چاپ شده را از ازمیر ترکیه وارد کردیم و یک ابتکار در واردات آن انجام دادیم و با به کار گرفتن شگردی توانستیم قیمت کرایه‌ها را نیز کاهش دهیم.

بیشتر بخوانید: «جنرال میلز» و بسته‌بندی‌های جدید 2023

چه عاملی باعث شد که کارخانه آتا را فروخته و برای مدتی از فعالیت در رابطه با تولید کناره بگیرید؟

پس از مدتی برخی از مسائل دست به دست هم داد و مرا از تولید رویگردان کرد. در آن زمان من که دارای کارخانه قوطی‌سازی و آتا و سبزی ایران بودم به فکر افتادم که باید به جاهای بزرگتری می‌رسیدم. همین امر و برخی از مسائل باعث شد تا آتا را فروخته و یک سفر دو ماهه به اروپا کنم. در نهایت نیز اقدام به خرید یک کارخانه در قزاقستان کردم. اسم این کارخانه را باتوجه به اسم و فامیل خودم (احمد فتح‌الهی) آفا گذاشتم. از سفر خارج که برگشتم دچار افسردگی شدم، زیرا پیش از آن فردی مطرح در تولید بودم اما فکر می‌کردم نظر آشنایان و دوستان نسبت به من عوض شده و مرا فرد ناتوانی می‌پندارند که از بهره پول خود گذران زندگی می‌کند و دیگر قادر نیست به کاری بپردازد؛ از این رو به کشورقزاقستان رفته و چون دراین کشور در ابتدای فروپاشی شوروی، ملک ارزان شده بود کارخانه‌ای نه چندان مدرن را با دلار 300 تومانی آن زمان به قیمت 200 هزار دلار خریداری کرده و توسعه دادم. حدود 4 سال این کارخانه را داشتم و در آنجا محصولات شیرینی و شکلات تولید می‌کردم. از آنجا که شیرینی تر تولید می‌کردم ناچار شدم از ایران اقدام به خرید 30 یخچال ویترین‌دار کنم و آنها را در شهر آلماتی به 30 سوپرمارکت بزرگ برای نگهداری شیرینی‌ها تحویل دهم. سپس اقدام به خرید ماشین پخش کرده و کار را توسعه دادم. در طول 4 سال که دارای این کارخانه بودم دلار از 300 تومان به 900 تومان رسیده بود و از آنجا که فرزندانم هم بزرگ شده بودند و محیط را برایشان مناسب نمی‌دیدم به مدیر کارخانه اعلام کردم که قصد فروش کارخانه به قیمت یک میلیون دلار را دارم. این کارخانه دارای 6هزارمتر زمین و هزار و 900 متر سالن و دفتر بود و با بالا رفتن ارزش دلار، ارزش کارخانه نیز 4 برابر شده بود. در نهایت این که با پول فروش کارخانه در ایران اقدام به تأسیس کارخانه درب و پنجره‌سازی با برادرانم کردم که هم‌اکنون نیز فعال است.

در رابطه با ورود خود به بازار خرید و فروش ملک و راه‌اندازی دفتر معاملات ملکی توضیح دهید.

درهمان اثنا که در زمینه تولید درب و پنجره فعالیت داشتم، نمایندگی تولید ماهانه هزار تن تین‌پلیت را از کارخانه کاریزهامر گرفتم که ورق‌های تولیدی آن پس از ژاپن و آلمان بسیار معروف است، اما چون دارای تجربه کافی در این زمینه نبودم، نمی‌دانستم که باید سرمایه‌گذاری بیشتری در این رابطه می‌کردم؛ از این رو به دلیل رکود کار، سرمایه‌ام را به تدریج از آن خارج کرده و در سال 82 به سرمایه‌گذاری در زمینه ملک پرداختم و شروع به خرید آپارتمان‌های پیش‌فروش کردم. ظرف یک سال پس از خرید و فروش آپارتمان که بیشتر در منطقه شهرک غرب تهران انجام داده بودم، متوجه شدم که طی این مدت بیش از 20 میلیون کمیسیون به دفاتر مشاورین املاک پرداخت کرده‌ام. پس به این نتیجه رسیدم که در یکی از مراکزی که خودم برای ساخت آن سرمایه‌گذاری کرده بودم -در پاساژ گلستان- اقدام به راه‌اندازی یک دفتر آژانس املاک نمایم تا دیگر مجبوربه پرداخت کمیسیون نشوم. با این کارمی‌توانستم اقدام به خرید املاک اکازیون پیشنهادی نیز بکنم و هم سرمایه‌گذاری کرده و هم از موقعیت آنجا ایجاد درآمد نمایم. از طرفی چون این کار یک کار تخصصی نبود، می‌توانستم با استخدام یک منشی و تنها با پرداخت هزینه‌های شارژ ساختمان، کار را پیش ببرم. در نتیجه این کار را به انجام رسانده و موفق نیز شدم. بدین ترتیب به تدریج در طی چند سال توانستم عمده سرمایه خود را به بخش ملک آورده و اکنون در شهرهای تهران، کرج و رامسر به عنوان سازنده شناخته شده‌ام. در حال حاضر، یک ملک بزرگ 20هزارمتری در کرج دارم که دستورنقشه آن را گرفته و قصد دارم که در آن حدود 300 واحد آپارتمانی به متراژ 150 متر و 700 متر تجاری و 4 هزار متر فرهنگی و ورزشی بسازم که نیاز به سرمایه 2هزار میلیاردی دارد. به لطف خدا، این جسارت و جرأت در من وجود دارد که به تنهایی به این کار ورود کرده و با چندین سال کار کردن روی زمینی که به صورت باغ بود و با صرف هزینه، آن را از بایر به صورت مسکونی و تجاری درآورده و دستور نقشه را اخذ کنم. پس از اخذ دستور نقشه نیز از شورا برای دریافت جواز اقدام کردم و کلنگ یک شهرک بزرگ را خواهم زد.

باتوجه به تجربیات زیاد خود در بخش‌های مختلف ، سال 1400 نیز اقدام به تأسیس هلدینگ ایرانیان کردید، ممکن است در این رابطه توضیح دهید؟

با گردهم آوردن دوستان، اقدام به راه‌اندازی باشگاه فوتبال کارآفرینان کرده و بنده به عنوان رئیس آن انتخاب شدم،اما از ابتدا هدف این بود که با توجه به سرمایه‌ای که در اختیار داریم و از آنجا که سن‌مان اجازه نمی‌دهد فوتبال را به صورت حرفه‌ای بازی کنیم در پی ایجاد موقعیتی برای جوانان باشیم و ضمن این که فوتبال بازی می‌کنیم، حال بچه‌های خودمان و دیگران را خوب کنیم. از طرفی، قبول مسئولیت این باشگاه باعث شد که به سمت سیاست نیز پیش رویم؛ باتوجه به این که خود بنده نیز در امور سیاسی فعال بوده و در زمان آقای رفسنجانی به عنوان دبیر کارگروه صنایع غذایی در مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت داشتم و آقای صولتی، معاون آقای رئیسی که آن زمان قصد رسیدن به مقام ریاست جمهوری را داشتند، برای ما حکمی به عنوان رئیس ستاد کارآفرینان ایران صادر کردند که در این زمینه ورود کردیم.
پیشنهاد من این بود که در این باشگاه برای رسیدن به جایگاهی همچون رئال مادرید و بارسلونا با همفکری و صحبت با دولت، باشگاه‌هایی را که اسمی از آنها نیست از طریق مذاکره با دولت خریداری کنیم که برخی از دوستان با این کار، موافق و بعضی مخالف بودند. این امر منجر به تشکیل دو باشگاه شد و ما از آنها جدا شدیم و با گلچین کردن یکسری از دوستان، گروه اقتصادی ایرانیان را راه‌اندازی کردیم. در واقع دوستان سرمایه‌گذار را از کسانی انتخاب کردیم که در حرفه‌های مختلف فعالیت داشتند. یکی از اقدامات ما در این گروه، سرمایه‌گذاری روی شرکت‌های دیگر است. به طوری که مطلع هستید بسیاری از کارخانجات طی چند سال اخیر با مشکلات مالی مواجه‌اند و ما قصد داریم کاری کنیم که به جای گرفتن وام از بانک‌ها، در این شرکت‌ها سرمایه‌گذاری کرده و بابت برند آنها وجه دراختیارشان قرار دهیم؛ به طوری که بتوانند با سرمایه ما کارخانه خود را توسعه داده و فقط درصد به ما پرداخت کنند. علاوه بر این‌ها از آنجا که ما در رابطه با کار پخش از اعتبار زیادی برخوردارهستیم، اقدام دیگرما در گروه اقتصادی ایرانیان این است که از طریق صحبت با برخی کارخانجات، کار پخش آنان را عهده‌دار می‌شویم. از طرفی، بخش تأمین نقدینگی را برای یکسری از واحدها داریم. در این رابطه نیاز به افرادی داریم که با کار آشنایی داشته و از سرمایه لازم برخوردار هستند. ما در این هلدینگ از افرادی استفاده می‌کنیم که دارای تجربیات کافی هستند. از ابتدای کار تاکنون نیز شعارما این بوده است که در سفره‌ای که پهن می‌شود همه باید ذی‌نفع باشند.