در باغهای معلق بابل، درختهای انار ایرانی کاشته بودند !
گروه گزارش «اقتصاد سبز »: یحیی امیری
اقتصادسبز آنلاین: ایران، یکی از 5 کشور عمده صادرکننده انار -آیینیترین میوه جهان- به کشورهای همسایه و بیشتر به روسیه و عراق بوده است. بحرین و کویت، انار ایران را با قیمت بالاتری خریداری میکنند. این خبر به ظاهر چندان اهمیتی ندارد، اما اهمیت در نکتهای است که آقای صدرالدین نیاورانی، نایب رئیس محصولات کشاورزی ایران (چندی پیش) درباره وضعیت صادرات انار ایران گفته است: «طی 25 سال اخیر به دنبال بیتدبیری دولتها، ایران بازار گسترده انار خود را از دست داده، چون کیفیت انار ایران نسبت به گذشته، بسیار پایین آمده است و دیگر قادر به رقابت با سایر صادرکنندگان انار نیستیم.» نکته مهم در کنار تمام اخبار مربوط به انار این است که این محصول گرانقیمت را حدود 5 کشور، تولید و صادر میکنند، اما با بیتدبیری وزارت جهادکشاورزی در رابطه با بهبود کیفیت باغات انار، مشتریان خوب این محصول را بهتدریج از دست دادهایم. گزارش این شماره «اقتصادسبز» درباره یکی از محصولات باغی است که از گذشتههای دور در شب یلدا (سیام دیماه)، حضور پررنگ و چشمگیری در یکی از جشنها و دورهمیهای خانوادگی داشته است. وقتی گزارش ما را میخوانید که شب یلدای امسال را پشتسر گذاشتهایم و بازار داغ فروش این محصول را مثل هر سال داشتهایم؛ چرا که پذیرایی در دورهمی شب یلدا به انار وابسته است و توجه به این یاقوت سرخ، نقل محفلها بوده و بدون انار، هیچ شب یلدایی، گرمی خود را ندارد. اما چرا انار در این شب، موضوع بحث ما میشود؟! دکتر ماه منظر الهام میگوید: بخشی از آن به خاطر خواص پرشمار انار در سلامتی انسان بوده است. طب سنتی اگرچه با اغراق ولی پُرشنونده فواید و سلامتیآوری در زندگی انسان ایرانی را بازگو میکند و خوشمزگی و لذت خوردن انار را دوچندان میکند؛ بهطوری که به آن یاقوت سرخ میگویند. رنگ چشمنواز دانههای سرخ و مزه گوارای آن متناسب با هر ذائقهای است. دکتر منوچهر کیا میگوید: انار از محصولات درختی و باغی مهمی است که چیدن و انبارکردن آن به پایان رسیده و اوج فروش خود را در مراسم شب (یلدا) پشت سر میگذارد. باغدار انار، هرچه داشته، فروخته و به پول نقد تبدیل کرده است و بعد از این شب، بازار انار راکد میشود و پول و پَلهای که از این فروش، نصیب باغدار میشود، دیگر ادامه ندارد. پرسش دیگری که پاسخ آن را داریم ولی خود شخص را نداریم، روایتهای سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، پژوهشگر فرهنگ مردم است که در دهه 50 در برنامه رادیویی پررونق فرهنگ مردم درباره انار گفته است:
ایرانیهای خوش ذوق و با سلیقه و رنگشناس و شادیشناس، انار سرخ را دوست دارند و شبی که فردایش، زمستان و برف و باران است و طبیعت به خواب میرود و باغات، بیبرگومیوه و خاموش میشوند، به شب یلدا با دانههای سرخ انار کیفیت میدهند. امکان ندارد خانوادهای ایرانی باشد و شب یلدا را جشن بگیرد، اما انار به فراوانی در سفره یلداییاش نداشته باشد. آنها بر این باورند که انارخوری شب یلدا، شور و شکوهی دارد که ارمغان سلامتی میآورد و مزه و کِیف دارد. آن وقتها که دستگاه آب میوهگیری نبود، خوشذوقها با حوصله و تدبیر، انار را با فشار داخل مُشت آبلمبو میکردند. میزبانی که انارهای خوب و مرغوب برای آبلمبو کردن را از قبل فراهم کرده بود، برای میهمان سنگ تمام گذاشته بود.
کدبانوها، دانکرده انار را در کاسهای عرضه میکردند و در کنارش گلپر میگذاشتند. باور عمومی این بود که گلپر، نفخ دانههای انار را میگیرد. نام 2 شهر ایران به خاطر کیفیت و مزه انارشان شهره است؛ ساوه و یزد. این نه بدان معنی است که انار اصفهان یا بارفروش و شهسوار چیزی کم داشته باشد. این لقببخشی ایرانیها در مورد میوهها و سردرختیها و برخی محصولات دیگر هم لحاظ میشده است؛ مثل «گلابی نطنز» یا «پرتقال شهسوار» یا «سیب دماوند» و یا «پنیر لیقوان» یا «لیموی شیراز» یا «خرمای بم» و…
یه دونه انار، دو دونه انار
«یک دونه انار، دو دونه انار، 300 دونه مروارید …» این، شاهبیت یکی از آهنگهای ایرانی است که در آن به رنگ مروارید که سفید است اشاره شده؛ یعنی انار دانهسفید هم در مقابل دانهسرخ (یاقوت سرخ) چیزی کم ندارد. شاعر میداند که رنگ سرخ، رنگ محبوب انارخورها است.
صنایع غذایی ایران که نزدیک به 5 دهه در حوزه تولید کنسانتره و آب انار ورود کرده است، همواره روی رنگ سرخ آن تمرکز دارد. ندیدیم برندی را که آب انار سفید تولید کند؛ چرا که میداند بازار به رنگ سرخ و به اصطلاح یاقوتی، توجه ویژه دارد؛ اگرچه رنگ سفید، شاهبیت و سرآغاز رنگهاست، اما در مورد انار (یاقوت سرخ) سرخ، رنگ محبوب تقریباً تمام سلائق و ذائقههاست؛ اما کم نیستند آدمهایی که به رنگ مروارید علاقه نشان میدهند. بهطور کلی رنگآمیزی طبیعت، کم و کسری ندارد. شاید انار تنها میوهِ سردرختی باشد که ارقام گوناگون دارد؛ با پوست سفید، سیاه، زرد و قرمز.
تعریف شاعرانه کبلایی حسین، بارفروش سابق میدان امینالسلطان به منطق رنگشناسی و چشمنوازی انار، قابل قبولتر است. او به ما میگوید: شب یلدا، شب برفی است. برف، سفید است و رنگ سرخ انار، تضاد خوشآهنگی با رنگ سفید برف دارد؛ بههمین دلیل انار قرمز و دانههای سرخ آن محبوبتر است. چشمنوازی رنگ سرخ در مقابل رنگ سفید برف، خوش آیندتر است.
اقلام انار به 500 نوع میرسد
در گزارشهای مربوط به صادرات انار آمده است که با 500 رقم مختلف روبهرو هستیم؛ یعنی انار، پررقمترین محصول است. بیشترین ارقام انار در اروپا رشد میکنند و بهترین تولیدکننده انار، کشور اسپانیا است که با کُد KS در بازارهای جهانی معرفی میشود.
تقریباً تمامی مردم دنیا به پرخاصیت بودن انار معتفرند. انار کالری بالایی دارد، خونساز است و در خوشرنگ کردن پوست صورت تأثیر بسزایی دارد. انار، یکی از محبوبترین میوههای بهشتی است. هنوز هم در بعضی از آداب و عادات عروسیها، داماد برای ابراز عشق و علاقه خود به عروس، انار قرمز به دستش داده یا به سمتش پرت میکند. در واقع با این کار میخواهد میوه بهشتی را به طرف یا به دست همسرش برساند و احساسات خود را بیان کند. صادرات انار از گذشتههای دور، پررونق بوده و در گروه میوههای باغی برای مصارف خوراکی و همچنین تهیه فرآوردههای صنعتی مانند آبمیوه بسیار مورد توجه بوده است. «سنایچ» یکی از برندهای صنایع غذایی ایران، آب انار بستهبندی را با تناژ بالا تولید میکند و یکی از مهمترین صادرکنندگان آب انار به اروپا بوده است. تجارت انار در گروه معاملات مهم بینالمللی قرار دارد. میوههای انار صادراتی در بهترین شرایط دارای پوستی قرمزرنگ و درخشان هستند. انارهای مرغوب در بخش وسیعی از جهان از جمله آمریکای لاتین کشت میشوند.
پلوتارک یونانی و انار ایرانی
ریشه تاریخی آشنایی انسان با انار را به مصریان نسبت دادهاند، اما ایران در ردیف اول قرار دارد که بعد از آشنایی با انار وحشی(درخت انارهایی که در جنگلها روییدهاند) انار باغی را ایرانیها تولید کردهاند. «پلوتارک» تاریخ نگار معروف یونان باستان از یک ایرانی یاد میکند که با دادن انار بسیار بزرگ به اردشیر اول، او را از پرورش چنین میوهای، شگفتزده کرده بود. روایت او نشان میدهد که مردم ایران در دوره هخامنشیان در پرورش و کاشت باغهای انار، بسیار مهارت و ورزیدگی داشتهاند و ایرانیها بودهاند که با پرورش انارهای تُرش، شیرین، میخوش، سیاه پوست، بیدانه، ازغند و اردستانی (اردستان یزد) شهره شدهاند.
در ایران انواع مختلفی از انار پرورش داده میشده است؛ مثلاً کاشان در پرورش درختهای انار زاغه سفید دانه و زاغه سرخ دانه، انار سیاهدانه، شیرین شهسوار، شیرین بیدانه و شیرین سرخپوست، انار ترش یزدی و ترش راوندی و ترش ملس معروف بوده است. هنوز هم انار در مناطق بسیاری از کشور بهخصوص مناطق حاشیه کویر کاشت میشود. انارهای ساوه، قم، تفت و عُقدای یزد، بجستان خراسان، انبق کاشان، انار بی دانه سُرخه سمنان … مرغوبیت و شهرت دارند.
آش انار و فسنجان
تا پیش از ورود صنایع غذایی به تولید آب انار، مازاد تولید انار حداکثر به «ناردون» اختصاص داده شده و با روش ابتدایی، دانههای انار، خشک و کیسه میشده و در فصلی مثل زمستان برای تهیه خورشتها بهکار میرفته و کمی بعد در فسنجان، غذای اشرافی، ترکیب غذایی میشده است. یکی از مشکلات کشاورزی ایران از ایام قدیم، بلااستفاده شدن مازاد تولید بعد از تازهخوری میوهها بوده است، کدبانوهای ایرانی را باید نخستین یاوران کشاورزان در نجات مازاد تولید دانست؛ چه کدبانوگری فقیرانه برای تهیه آش انار و چه کدبانوهای اشراف و اعیان که فسنجان را ابداع کردهاند. انار، یکی از مواد لازم برای پختن غذایی مثل فسنجان بوده است. اینکه کدام کدبانو در مطبخخانه کدام اعیان و اشراف به فکرش رسید که با ترکیب مغز گردو و انار و سینه مرغ میتوان غذایی پخت که خوشامد تمام ذائقهها باشد، چیزی نمیدانیم، اما این را میدانیم که مبدع ترکیب انار با بسیاری از غذاهای مأکول مثل آش انار، فسنجان و اردک اناری، ایرانیها بودهاند. هنوز هم در اروپا و یا آمریکا، کمتر کسی با فسنجان آشنایی دارد. آشها را یک کدبانوی مازندرانی پخت و شهرتش همهگیر شد. در مجموع راهکار مازاد تولید در زمینه انار، همان کار ابتدایی خشک کردن دانههای انار بود، که هرکس و مردم هر دیاری با ذوق و سلیقهای که داشتند از ناردون برای ساخت خورشتها بهره گرفتند و خیلی زود، ناردون در مغازهها برای فروش عرضه شد. این حداکثر کاری بود که برای به پول رساندن مازاد تولید انجام میگرفته است.
بیشتر بخوانید: اولینهای اولین نمایشگاه میوه و سبزیجات؛ گوجهفرنگی سیاه؟!
این پدیده اهورا آفریده
انار یزد، یکی از مرغوبترین و محبوبترین میوههای ایران است. بعضی منابع، محبوبیت انار را به حضور زرشتیهای اصیل نسبت میدهند. انار را یکی از آیینیترین میوهها در میان زرتشتیان دانستهاند و آن را چهارمین آفریده اهورا مزدا عنوان کردهاند. اهمیت این پدیده اهورا آفریده در فرهنگ ایرانی باستان تا بدانجا رسیده است که در کتاب پهلوی «بندهش» گیاه در سیمای نیای انسان، جلوهگر میشود و «مشی» و «مشیانه» نخستین زن و مرد را رسته از شاخههای گیاهی ریواس گونه میشمارد. بر پایه برخی یافتههای تاریخی، انار برای ایرانیان در 4 هزار سال پیش از میلاد، کاربری خوراکی و آیینی، پزشکی و حتی رنگرزی داشته است و دستکم از 2500 سال پیش از میلاد، این گیاه را کشت میکردهاند و باغداری در این زمینه، حسن ویژهای داشته است.
نام میوه «انار» یک واژه ایرانی است. این واژه، در تفسیر زند اوستا و پهلوی بهگونهی «Anar » آمده و بههمین گونه در زبان فارسی ماندگار شده است. در فصل 27 کتاب پهلوی «بندهش» انار جزو 30 گونه میوه خوراکی معرفی شده است.
ایرانیان، انار را گنجینهای از نیرو و وسیلهای برای زیبایی میشناختند و آن را میوه غم و شادی میدانستند و همواره در آیینهای دینی، جشنهای ماهانه، آیینهای درگذشتگان و هنگام بردن پیکر آنان، شاخه خشک درخت انار را بر زمین میکوبیدند.
خوردن انار پیش از نبرد؛ شکستناپذیری
در بعضی از مستندات تاریخی آمده است که انار در سدهها و هزارههای گذشته برای نخستینبار از ایران به هند و کمی بعدتر به آفریقای شمالی و چین و بعدها به اروپا و آمریکا رفت. همچنین آمده است که در باغهای معلق بابل، درختهای انار ایرانی را کاشته بودند.
بابلیها بر این گمان بودند که خوردن دانههای انار پیش از هر نبردی، شکستناپذیری میآورده است. مصریهای باستان پس از آشنایی با انار ایرانی، کاربردی آیینی داشته و مردگان خود را با انار به خاک میسپردند. انار در میان چینیها هم جایگاه آیینی پیدا کرد و در عروسیها، هستههای انار را شکر زده و برای خوشبختی عروس وداماد میخوردند. پس از شامگاه ساسانیان و با دستیاری تازیان، انار به اروپا هم رفته و نخست در اسپانیا کاشته شد و در این کشور هم جایگاه آیینی یافته و نماد پاکدامنی و باروری و ازدواج شد. هنوز هم کم و بیش برخی از مردم جهان بر این باورند که خوردن انار در دوران بارداری، نوزارد را زیباتر و سالمتر میکند. انار ایرانی در سده 13 میلادی به انگلستان رفت و این اسپانیاییها بودند که انار را وارد خاک آمریکا کردند. ایرانیان از دوران کهن به ویژگیهای پُرارزش انار پی بردند و جنبه دارویی آن را کشف کردند. انار با دارا بودن آهن و ویتامین C برای خونسازی مفید است.
نار، ناردون، انار فارسی است
از گذشتههای دور در گرمترن محفل دورهمی شب طولانی سال؛ یعنی یلدا، پذیرایی با انار و خوردن فراوان آن حضوری پررنگ داشته است. آقای حبیب بهزادی شهر بابکی با تألیف کتابی بهنام «پراکندگی و تنوع ارقام انار در ایران» یافتههای خود را درباره انار عرضه کرده و اوج شکوفایی کشت و کار انار و توسعه آن را به زمان هخامنشیان و ساسانیان نسبت داده است:
«… در حال حاضر و زمان معاصر، درخت انار تا حدودی تقدس خود را حفظ کرده و نمونه بارز آن تک درختان نظر کرده نزدیک به امامزدهها، دشتها، بالای تپه و دانهها است که مردم بر آنها دخیل میبندند. از سوی دیگر، پردانه بودن میوه انار به اعتقاد ایزدبانو (آناهیتا) و پیروانش، نشانه برکت و باروری به حساب میآید.»
«انار» واژهای فارسی است که در زبان پهلوی، چندبار بهکار رفته و از آن به عنوان درخت «همیشه سبز» نام بردهاند. در زبان و ادب فارسی واژههای نار، ناردان و ناردانه را برای میوه و دانه انار بهکار بردهاند. پردانه بودن میوه آن را هم نماد برکت و باروری بهشمار آوردهاند.
مردم دوران باستان، گیاهان و درختانی را که میپنداشتند اسطورهای یا حماسی است، مقدس میشمردند؛ بنابر اساطیر یونانی، آفرودیته، رب النوع عشق درخت انار را بهدست خود در جزیره قبرس کاشته است و یا تیشه فرهاد، دستهاش از چوب انار بوده است.
رُب انار، آش انار مرغوب
«یک و یک» از پیشگامان صنایع غذایی ایران از همان سالهای آغازین دهه 50 که هنوز مهاجرت ایرانیها به گستردگی امروز نبوده، بر این باور بوده است که میتواند همه نیازهای غذایی ایرانیها را در هر نقطه از جهان فراهم آورد. «رُب انار» که تولید انبوه و پخش سراسری و جهانی آن در حجم بالا بسیار کارآمد بوده، یکی از درخشانترین ابتکارات این برند، تولید رُب انار بوده است. رُب سازی، چه رُب گوجهفرنگی، چه رُب نارنج و چه رُب انار، کاری سخت و زمانبَر و به اصطلاح خانمهای خانهدار «پُر از دنگ و فنگ» است. در روزهای تهیه این گزارش، یکی از همکاران، فایل صوتی خواهرش که در دوسلدرف زندگی میکند را برای من پخش کرد که در آن خواهر برای مدیران «یک و یک» سلامتی و خوشبختی آرزو کرده بود، چون با تولید رُب انار، نیاز او را نسبت به غذای پُرخاصیت و دارویی ایرانی یعنی آش انار و فسنجان برآورده کرده است. خوردن آش انار در طب سنتی برای شفای بیماران توصیه شده است. او با پختن آش انار، دوستان آلمانیاش را به شدت شیفته این غذا کرده است؛ از این رو، این خدمت «یک و یک» را قدر دانسته وارج میگذارد و از هر دوست و آشنایی که با خوردن آش انار، مخصوصاً پس از سرماخوردگی زمستانی بهبود مییابد، میخواهد که برای ایرانیهایی که انار را یافته و ارزشهای دارویی آن را به دیگران آموختند، آرزوی بهترینها را نماید.
آش انار و فسنجان از غذای باب میل ایرانیها با رُب انار پخته میشود.
درمانگری ممد اناری با آب انار
«ممد اناری» که چند سال پیش فوت کرده، شهرتش را از فروش انار بهدست آورده است؛ مغازه او در نیاوران مرکز تردد دوستداران انار بود و باورش بر این بود که هیچ آبی به اندازه آب انار درمانگر نیست. او به اغراق میگفت هرکس روزی حداقل یک لیوان آب انار بخورد، هرگز مریض نمیشود و نیازی به پزشک و داروهای شیمیایی پیدا نمیکند.
پزشکی مدرن هم کم و بیش این فواید را باور دارد. درخت انار و اجزای آن به سبب دارا بودن «تانن» و «آلکالوئید»های فراوان در طب سنتی و پزشکی نوین هنوز هم کاربرد درمانی دارد؛ به عنوان مثال، جوشانده و دمکرده گل انار را برای بند آمدن اسهال، خونروی ساده و ترشحات مهبلی و غرغره آن را برای فرونشاندن ورم لوزه و شستوشوی حلق و دهان تجویز کردهاند. پوست تازه یا خشک ریشه انار را برای دفع کرم کدو و گرد دانه انار را برای بهبود زخمها و رفع ترشحات مهبلی و برگ تازه یا خشک درخت انار را برای درمان ضعف اعمال معده، کماشتهایی، حالت تهوع، ضعف عمومی، کمخونی، اسهال و صَداع شقی «میگرن» و چکاندن چند بار قطرههایی از آمیزه آب انار با اندکی عسل در بینی را برای پیشگیری از رشد پولیپ، سودمند و اثربخش دانستهاند. در روزگاری که گردو قیمتی نداشت، هرکس میتوانست فسنجان بخورد. فسنجان، دو ماده اولیه گران قیمت دارد؛ رب انار و گردوی پودر شده. کدبانوهای ایرانی برای حرمت گذاشتن به میهمان عزیز، این غذای پُرخاصیت و پُرزحمت را هدیه میکردند!
خواص چندمنظوره از گاو و انار
معروف است که گاو بهرغم شهرتی که در نفهمی دارد، از جمله معدود حیواناتی است که تمام اجزای بدنش مفید و سودآور است. علاوه بر گوشت گاو، پوست آن برای دباغی و ساخت کیف و کفش، شیر آن برای انواع محصولات فرآوریشده مثل پنیر، ماست و… و در نهایت، تخلیه معده آن برای کود و رنگآمیزی دیوار و سوخت گرمابههای قدیم و پخت و پز خانگی استفاده میشود. در میان میوههای درختی، انار، آبش، پوستش، دانههایش و گل انار برای درمان و چوبش برای نجاری و… کاربرد دارد. در بسیاری از منابع و آگاهیهای در دسترس مردم اکثر کشورهای جهان، از دیرباز به خاصیت و ارزش صنعتی پوست، شاخه، ریشه، گُل و برگ درخت انار و همچنین میوه آن پی برده بودند و از آنها در صنایع دباغی و چرمسازی و رنگرزی نخ، پشم و پارچه استفاده میکردند. «پلینی» رنگشناس ایتالیایی به استفاده از پوست انار نارس در دباغی و گل انار در رنگرزی اشاره دارد. او یادآور میشود که قوم یهود از پوست انار، رنگ قهوهای تیره یا سوخته بهدست میآوردند و با مهارت خاص خود، از آن در رنگرزی و ساختن مرکب نامریی استفاده میکردند. قدیمیترین و رایجترین استفادهای که از جوشانده پوست انار برای رنگآمیزی پارچه و پشم میشد، کار ایرانیها بوده است. رنگ اناری هنوز هم در صنایع پارچهبافی مورد استفاده قرار میگیرد. در پاریس، نقاشهایی هستند که از رنگ طبیعی انار در خلق آثار گرانقیمت و پُرمشتری بهره گرفته و به نقاشهای آب اناری شهرت دارند.
صورتش مثل انار سرخ شده
ایرانیها در روزگاری که از تلویزیون و اینترنت و برق و ماشین خبری نبود، شبهای بلند خود را در برنامه «شبچره» زیبا میکردند. «شبچره» دورهمی شبانه فامیل، همسایه، دوست و آشنا بود که در آن با انواع میوههای زمستانی -که سرآمد آن انار بود-سپری میشد، اما انار غیر از خوراکی مطلوب و محبوب محفلی، در هنر و ادبیات هم جایگاه ویژهای دارد. درخت انار، شکوفه و گل آن و سرخی و زیبایی میوهاش چنان خیالانگیز بود که در «غزل غزلهای سلیمان» چند بار به آن اشاره شده است؛ چنان که معشوق به نهال و این نهالها به بناگوش و میان طرههای معشوق به «پاره انار» تشبیه شده است. شاعران پارسیگوی، لب زیبارویان را به ناردان، رُخ یا دوگونه را به نار شکفته، دهان تنگ را به «دانگکی»، ؟؟دانه «نار دونیم کرده» دل آکنده از درد و اندوه را به «نار پاره» مانند و تشبیه کردهاند.
در ادبیات شفاهی مردم در حوزههای مختلف جغرافیایی و فرهنگی ایران، انار طوری حضور یافته و بیان شده است که نقل آن، حس و حال غریبی به شنونده میدهد؛ مثلاً رخسار گلگون اناری، چهره شرمسار و برافروخته و گلانداخته را به انار و گل انار تشبیه کرده و میگویند؛ «صورتش مثل انار سرخ شده یا قرمز شده است» یا کسی که با شنیدن خبر یا واقعهای ناگهان به گریه میافتد، میگویند؛ «مثل انار ترکید و به گریه افتاد» با بیماری و کمبود دارو، یک انار و صد تا و هزار تا بیمار ….
دالانی دربسته، صد عروس رو بسته
درباره ابعاد مختلف انار میتوان؛ نه یک گزارش، بلکه یک کتاب نوشت؛ چنانکه نوشتهاند، چندین کتاب هم نوشتهاند. درباره انار، چیستانها هم پُر است از معلومات. مردم نقاط گوناگون ایران تا هرچقدر دلتان بخواهد، چیستان دارند. انار را به دالانی در بسته که درونش «صد عروس روبسته» نشسته یا «100 دانه بلور در یک قوطی» و دیگر اینکه «مرواریدهای پیچیده در لایههای طلاکاری شده در صندوقچه حضرت معصومه» تشبیه کردهاند. مردم مناطق گوناگون با توجه به سلیقه و ذوقی که دارند هر یک، چیزی ساختهاند؛ مثلاً خراسانیها انار را به «40 مرغ در یک خانه» یا «100 بلور در یک قوطی» وصف کردهاند. بد نیست در بخش پایانی گزارش خود ، اشارهای به باور و جمیل اناری هم داشته باشیم. البته همه این مطالب، مربوط به گذشتههای دور است. (البته شاید هنوز هم این مسأله صحت داشته باشد) مردم درخت و میوه انار را دارای نیرویی جادویی و رمزگونه دانسته و از شاخه و میوه آن در بعضی از آیینها و مراسم دینی و مذهبی خود استفاده میکردهاند؛ مثلاً از این درخت و میوهاش همچون رماننده ارواح خبیث، دوری گزندگان بیماریها و دردها از تن، خانه و محیطزیست چاره میبینند. ایرانیان باستان با سوزاندن شاخههای درخت انار (که سنگینسوز هم است) دیوهای پنهان شده در خانه را میرماندند و به قول «ابراهیم پورداود، استاد دانشگاه تهران» فضای محیطزیست را پاک میکردند. ناخوشیها را دور و بیماری را از تن جدا میکردند… #