اقتصادسبز آنلاین: «مریم نصیری خلیلی»، کارآفرین برتر صنعت غذا، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی «مهندسی صنایع غذایی» به پایان رساند و پس از آن در مقطع ارشد «مدیریت ام بی ای» خواند؛ فعالیت رسمی او از سال 88 با ثبت شرکت شخصیاش «افق نوید پرشیا» شروع شد، او مفتخر به کسب مقام «کارآفرین برتر ملی کشور» در دو دوره متوالی است و در سال 2012 منتخب عنوان «کارآفرین جوان برتر آسیا، اقیانوسیه» شد؛ کسب عنوان صادرکننده برتر ملی از افتخارات دیگری است که در کارنامه کاری او به ثبت رسیده است. به مناسبت 15 بهمن «ولادت حضرت فاطمه سلامالله علیه» و «روز زن» با این کارآفرین برتر و موفق در صنعت غذا گفتوگوی صمیمانهای داشتهایم که در ادامه میخوانید.
اعظم صفایی
در شروع بافعالیت در چه زمینهای وارد بازار کار شدید؟
از سال 88 وارد بازار کار و فعالیت در زمینه بازرگانی محصولات فلزی بهویژه فلزات رنگی نظیر مس شدم و بهدنبال این فعالیت تصمیم به تولید این محصولات گرفتم، اما بعد از مدتی یعنی از سال 94 در صنعت کشاورزی که فرآیند متفاوتی با حرفه اولیهام داشت وارد شدم، فعالیت من در این عرصه در ابتدا بهدلیل علاقهمندی به این حوزه بود، شروع کار با کشاورزی محصولات ارگانیک در مازندران بود و پیرو همین فعالیت بود که همانند سایر کشاورزان با مشکل ضایعات زیاد و محصولات خارج از سورت مواجه شدیم لذا تصمیم گرفتیم که «…» کشت را در دستور کار قرار بدهیم و پس از آن فرآیندی که بتواند ایجاد ارزش افزوده برای محصولات ضایعاتی خارج از سورت انجام بدهد؛ در اینجا بود که به صنایع غذایی «امی» رسیدیم که در حال حاضر فعالیت دارد.
صنایع غذایی «امی» شامل چه محصولاتی است؟
شرکت «امی» مفتخر به کسب عنوان شرکت دانشبنیان برتر و کارآفرین برتر ملی است؛ 88 محصول در سبد کالای ما وجود دارد که از صفر تا صد صادراتی است و شامل سبزیجات خشک، میوهجات خشک، صیفیجات، پودرها و طعم دهندههای گیاهی است؛ البته ما صرفاً روی خشک کردن متمرکز نشدهایم و محصولات ما کاملا هدفمند بوده و از قبل نسبت به نیازهای بازارو تغییر سبک زندگی، بازارسنجی شده است.
به چه دلیل تصمیم به فعالیت در این زمینه گرفتید؟
رشته تحصیلی من صنایع غذایی است و کشاورزی همیشه جزئی از علایق من بوده است؛ ولی مهمترین اتفاقی که باعث شد به سمت این فعالیت بروم این بود که موفقیت من در صنعت مس بسیار سریع و چشمگیر بود و نسبت به سن و سالی که داشتم این تفکر وجود داشت که فعالیت در این حجم وسیع قطعاً با حمایت فرد دیگری از من همراه بوده است و همیشه این مسأله برای من که به تنهایی به موفقیت رسیده بودم و مشقت زیادی کشیده بودم، دغدغه بود. بنابراین چالشی برای شخص من بهوجود آورد که اگر زن تنهایی باشم و حامی نداشته باشم و بخواهم فعالیتی را شروع کنم بیآنکه حمایت اطرافیانم را بخواهم باید دست به چه فعالیتی بزنم؛ این موضوع بهعنوان یک چالش شخصی ذهن من را درگیر کرده بود و ساعتها به این موضوع فکر میکردم که آیا با شروع فعالیتی جدید باز هم همین مدیر موفق هستم! یا شخصیت دیگری پیدا میکنم. این موضوع باعث شد که در یک لحظه به این فکر کردم که از کمترین چیزهایی که در اختیار دارم استفاده کنم و در آن شرایط فکر میکردم کشاورزی کار راحتی است درحالیکه عملاً کار بسیار سختی است؛ با خود فکر کردم زمینی را اجاره میکنم و سیبزمینی کشت میکنم و این بار هم کشاورز نمونه میشوم. با این تفکر شروع بهکار کردم؛ در ابتدا درخصوص بازار محصولات کشاورزی تحقیق کردم و در آخر به محصولات کشاورزی ارگانیک رسیدم و متوجه شدم دنیا بهدنبال محصول ارگانیک و سالم است درنتیجه تصمیم گرفتم این کار را عملی کنم و شروع به کشاورزی محصولات ارگانیک کردم؛ برای اینکار از مشاوره یک شرکت آلمانی که استانداردهای محصولات ارگانیک را صادر میکرد استفاده کردم و با دانشکده کشاورزی و جهاد کشاورزی وارد صحبت شدم.
در شروع با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
در ابتدا فکر میکردم کار سادهای است اما بسیار سخت، همراه با مخالفتهای زیاد بود و هزینههای بالایی داشت؛ از طرفی من تجربه کاردر شهرستان را نداشتم و با فرهنگ آنجا آشنا نبودم بههمین دلیل خیلی اذیت شدم و درگیریهای متعددی داشتم اما با تمام این سختیها چون هدف ارزشمندی داشتم و به اینکار علاقهمند بودم ادامه دادم و فعالیتم را گسترش دادم به نحوی که الان حدود 1000 کشاورز زیرمجموعه ما هستند که محصولات را با فرمول ما کشت میکنند و تعداد زیادی کارگاههای زنان سرپرست خانوار د رمجموعه ما و همچنین کارخانه ما فعالیت میکنند و تمام این فعالیتها با دست خالی و همت و تلاش و پشتکاری که داشتم اتفاق افتاد و لطف خدا در تمام این مسیر همراه من بود.
آیا پشتوانه مالی شما برای شروع این فعالیت قوی بود؟
به هیچ عنوان با پشتوانه مالی قوی جلو نرفتم و برخلاف تصور میتوانستم از جانب همسرم وهم از طرف پدرم این پشتوانه را داشته باشم اما این اتفاق نیفتاد و دوست داشتم کاری را که شروع میکنم از صفر برعهده خودم باشد، تنها پشتوانهای که داشتم تجاربی بود که در محیط کاری قبلی خودم کسب کرده بودم، همیشه خیلی سخت کار میکردم اما تنها به فکر پول نبودم بلکه به این فکر میکردم که کارم را درست انجام بدهم، از سال 82 تا سال 88 که شرکت خودم را تأسیس کردم در شرکت همسرم فعالیت میکردم واقعاً یک ریال حقوق برداشت نمیکردم اما سخت کار میکردم و به این فکر میکردم که کارم را درست انجام بدهم در واقع آنجا برای من یک دانشگاه واقعی بود و تجربه خوبی به من منتقل کرد. زمانیکه شرکت خودم را تأسیس کردم واقعا سرمایه اندکی داشتم. به یاد دارم محموله اولی که صادر کردم یک محموله امانی بود و من از سودی که بهدست آوردم توانستم محصولات خودم را صادر کنم، در حقیقت از فرصتها استفاده کردم و توانستم به نقطه مورد نظرم برسم.در بحث کشاورزی هم به همین صورت درآمدی که از مس داشتم را به دلایلی وارد این کار نکردم و این کار را از پایه شروع کردم با وجودیکه در این صنعت جدید با مشکلات بسیار فراوانی روبهرو شدم؛ خصوصاً از جانب رقبا و حسادتهای فراوانی که حتی از طرف همنوعان خودمان وارد میشد، اما تمام اینها درسهای بزرگی بود و خدا را بابت این سختیها شکر میکنم به این دلیل که ارزش کارم را بیشتر کردند و توانم را بالاتر بردند.
بیشتر بخوانید: نخستین رویداد شتابدهی و استارتاپی صنعت زعفران برگزار میشود
آیا شرایط حضور خانمها در عرصه اقتصادی کشور با آقایان برابر است؟
خیر به هیچوجه شرایط برای فعالیت زنان فعال در عرصه اقتصادی با آقایان یکسان نیست، البته قوانین یکسان است وعرصه تجارت وکسب و کار جنسیت نمیشناسد و رقابتها، یکسان است ولی امکانات یکسان نیست و قطعا مشکلات برای خانمها چند برابر است. برای خانمها قوانین نانوشته، آزاردهنده و خط قرمزهایی وجود دارد که باعث میشود چندین برابر یک مرد تلاش کنند تا بتوانند به حق و خواسته واقعی خود برسند.
حضور زنان را در عرصه اقتصادی کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
زنان ایرانی در شرایط سخت بحران اقتصادی تلاش خود را میکنند و مشکلات عدیدهای که برای فعالیت خانمها بهخصوص در شهرستانها وجود دارد مانع فعالیت آنها نشده است، ممکن است تعداد خانمها در این عرصه کم و انگشت شمار باشد ولی تلاش خود را میکنند و به خوبی فعالیت دارند شما کمتر شاهد گزارش تخلف از شرکتهای زنان هستید به این دلیل که همیشه اصرار بر درست کار کردن و رفع مشکلات دارند.
در شرایط حال حاضر که در بحران اقتصادی قرار داریم چگونه بیزینس خود را سرپا نگه داشتهاید و چه ترسیمی از آینده دارید؟
هنر یک کارآفرین کار در شرایط سخت است، باید از شرایط موجود فرصت سازی کرد و ما هم از این قضیه فارغ نبودهایم و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه، حتی بحران کرونا، برای همه یکسان است اما ما سعی کردیم در تمامی این شرایط از تهدیدها فرصت بسازیم و موفق هم بودهایم و کرونا هم نتوانسته ما را متوقف کند، پیش از این هم باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردیم و الان هم وضع به همین صورت است.
در بحث بازار هم با وجودیکه برای صادرات مشکلات زیادی ایجاد شد و حتی در کشور ما خود تحریمی اتفاق افتاد و قوانینی برای صادرکنندهها گذاشتند که مشکلات عدیدهای بوجود آورد، مسیر ما متوقف نشد.
قطعاً شما علاوه بر فعالیت حرفهای نقشهای دیگری در زندگی دارید، نقش یک همسر، مادر و اموری که بواسطه این نقشها بر عهده دارید، چطور بین این وظایف هماهنگی ایجاد میکنید؟
من دارای دو فرزند هستم و به لطف خدا هر دو موفق هستند، معتقدم کار کردن خانمها مغایرتی با تربیت فرزندان و وظایف مادری ندارد، به این دلیل که مادرانی که شاغل و کارآفرین هستند قدر لحظهها و زمان را میدانند و وقت خود را تلف نمیکنند و برای تمامی کارها برنامهریزی دارند، وقتی در زندگی نظم، برنامهریزی و هدف باشد قطعاً اتفاقی نمیافتد و فرزندانی که در این شرایط تربیت میشوند از کودکی یاد میگیرند در این چارچوب رشد کنند چرا که تلاش مادر را میبینند و یاد میگیرند برای خواستههای خود تلاش کنند و شاهد نظم و انضباط هستند و متوجه میشوند وقت ارزشمند است و باید قدر زمان را بدانند.
توصیه شما به خانمهایی که قصد فعالیت در عرصه اقتصادی را دارند چیست؟
با وجود مشکلاتی که وجود دارد، فضا برای فعالیت خانمها به نسبت قبل بازتر است؛ شاید پیشتر اگر خانمی قصد انجام فعالیت اقتصادی داشت باور آن برای جامعه بسیار سخت و ناشناخته تر بود؛ اما الان تشکلهای زیادی مختص زنان به راه افتاده که از خانمها حمایت میکند و این فضا را معرفی میکند و زنان موفق و کارآفرین را مطرح میکنند که همین موضوع برای زنان دیگر ایجاد انگیزه میکند، اولین توصیه من این است که پیش از انجام هر فعالیت شروع به مطالعه کنند و بعد با تحقیقات کامل و آموزشهای لحظه به لحظه قدم در مسیری که برای خود ترسیم کردهاند بگذارند. استفاده از مشورت افراد با تجربه کمک بزرگی به آنها میکند و این را بدانند که دیکته نانوشته غلط ندارد، پس باید جلو بروند تا متوجه اشتباهات و کاستیها بشوند. تلاش باید مستمر باشد اگر در میانه راه بترسند، شکست، نهایی است اما اگر قدمهای کوچکهای ادامه پیدا کند تبدیل به موفقیتی بزگ خواهد شد.