مالی شدن زمین‌های کشاورزی (‌Agricultural Financialization)
مالی شدن زمین‌های کشاورزی (‌Agricultural Financialization)

حسین شیرزاد * سیر تند و شتابناک «مالی شدن» زمین های کشاورزی و «مالی‌سازی» فضای روستایی بسیاری را غافلگیر کرده است. طرفداران آگرواکولوژی و «کمیته برنامه ریزی بین المللی جنبش حاکمیت غذایی» این تلاش برای تبدیل زمین به دارایی های مالی را به عنوان «سرمایه داری سرکش» می‌نامد. «سرمایه‌داری سرکش» با «مالی‌سازی» و افزایش نفوذ […]

حسین شیرزاد *

سیر تند و شتابناک «مالی شدن» زمین های کشاورزی و «مالی‌سازی» فضای روستایی بسیاری را غافلگیر کرده است. طرفداران آگرواکولوژی و «کمیته برنامه ریزی بین المللی جنبش حاکمیت غذایی» این تلاش برای تبدیل زمین به دارایی های مالی را به عنوان «سرمایه داری سرکش» می‌نامد. «سرمایه‌داری سرکش» با «مالی‌سازی» و افزایش نفوذ سرمایه مالی در بازار جهانی زمین، شبکه‌ای از سیاست‌گذاری های دولتی، پولشویی، بانکداری فراساحلی و معاملات پنهانی را که شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ برای خرید زمین به کار می‌گیرند، توصیف می‌کند. برخی با هشدار و نگرانی به این اتفاق واکنش نشان می دهند. در حالی که به نظر می رسد دیگران آن را تشویق می کنند. با توجه به پیوند مسائل زمین و چالش‌ها در مالی‌سازی زمین‌های کشاورزی، به مسئله امنیت غذایی؛ مزایا و معایب این روند چیست و چرا اهمیت دارد؟ در این یادداشت سعی خواهم کرد تا به گوشه ای از زوایای عمیق این پدیده بپردازم. اصولا، مالی‌سازی زمین‌های کشاورزی به ادغام دارایی‌های منبعث از “زمین کشاورزی” در محیط مالی گسترده‌تر اشاره دارد. طی پنج دهه گذشته در جهان بویژه اروپا وآمریکا، حجم فزاینده ای از زمین های کشاورزی توسط صندوق های سهامی خصوصی، صندوق های بازنشستگی دولتی و خصوصی، بنیادها، صندوق های موقوفه، صندوق های دانشگاه ها، شرکت های بیمه صندوق های پر مخاطره، و افراد ثروتمند خریداری شده است. اخیراً بیل گیتس و ثروتمندان بزرگ در آمریکا و اروپا در حال خرید اراضی وسیع کشاورزی هستند. بیل گیتس بی سر و صدا خود را به بزرگترین مالک زمین های کشاورزی در ایالات متحده تبدیل کرده است. برای مردی که در کنترل انحصار وسواس دارد، فرصت تسلط بر تولید غذا باید غیرقابل مقاومت به نظر برسد. در حالیکه ثروت 133 میلیارد دلاری او را به چهارمین مرد ثروتمند جهان تبدیل کرده است.گیتس از این پول نقد جدید برای گسترش قدرت خود بر جمعیت جهانی با خرید دارایی‌های کاهش‌یافته به قیمت‌های پایین برای کنترل انحصاری بر غذا و سلامت عمومی و ارتباطات جهانی و در عین حال ترویج ارزهای دیجیتال، نظارت بر فناوری پیشرفته، سیستم های برداشت و هوش مصنوعی در کشاورزی استفاده کرده است. مجموعه گیتس در حال حاضر شامل حدود 242000 هکتار زمین کشاورزی آمریکا و نزدیک به 27000 هکتار زمین دیگر در سراسر لوئیزیانا، آرکانزاس، نبراسکا، آریزونا، فلوریدا، واشنگتن و 18 ایالت دیگر است. بنابراین، در بهترین حالت، کمپین گیتس برای خرید املاک کشاورزی در آفریقا و آمریکا، سیگنالی است که ممکن است در بین فعالان بازار سرمایه و نخبگان اقتصادی به احیای مجدد “فئودالیسمی نو” مد و مطرح شود. در بدترین حالت، خرید او منادی چیزی به مراتب نگران‌کننده‌تر است و آن کنترل منابع غذایی جهانی توسط یک مجتمع ناپلئونی غول‌آسای تشنه قدرت می باشد. این خریدها در خلاء اتفاق نمی افتد بلکه آنها بخشی از یک روند گسترده تر در نظام سرمایه داری جهانی هستند. زمینه خریدهای گیتس را به عنوان بخشی از استراتژی بلندمدت تسلط او بر کشاورزی و تولید غذا در سطح جهان را باید از سال 1994، بررسی نمود. زمانی که گیتس یک کمپین بین المللی را برای دستیابی به سلطه یکپارچه عمودی بر تولیدات کشاورزی جهانی راه اندازی کرد. امپراتوری او اکنون شامل زمین های کشاورزی وسیع و سرمایه گذاری های هنگفت در محصولات تراریخته، ثبت اختراع بذر، غذاهای مصنوعی، هوش مصنوعی از جمله کارگران مزرعه رباتیک و موقعیت های فرماندهی در هیات مدیره غول های غذایی از جمله کوکاکولا، یونیلور،فیلیپ موریس کرافت، جنرال فودز، کلوگ، پروکتر اند گمبل و آمازون کل فودز، و در شرکت‌های چندملیتی مانند مونسانتو و بایر که آفت‌کش‌های شیمیایی و کودهای پتروشیمی را به بازار عرضه می‌کنند. طبق معمول، گیتس این سرمایه‌گذاری‌های شخصی را با کمک‌های مالی یارانه‌ای از سوی بنیاد بیل و ملیندا گیتس، قدرتمندترین سازمان کمک‌های بین‌المللی، مشارکت‌های مالی خود با Big Ag، Big Chemical، و Big Food و کنترل خود هماهنگ می‌کند.آژانس های بین المللی – از جمله برخی از ساخته های خود او – با قدرت فوق العاده ای برای ایجاد بازار برای محصولاتش در تلاش هستد.. در سال 2006، بنیاد بیل و ملیندا گیتس و راکفلر اتحاد 424 میلیون دلاری برای یک انقلاب سبز در آفریقا (AGRA) را راه اندازی کردند که وعده دوبرابر کردن بهره وری محصولات کشاورزی و افزایش درآمد 30 میلیون کشاورز کوچک و تقلیل ناامنی غذایی را تا سال 2020 وعده می داد به طور مشخص، رویکرد گیتس به مشکلات جهانی، فناوری و شرکای صنایع شیمیایی، دارویی و نفتی او را در مرکز هر راه حل قرار می دهد. همانطور که مشخص شد، «استراتژی نوآورانه» گیتس برای تولید مواد غذایی این بود که سیستم آمریکا در کشاورزی مبتنی بر GMO، مواد شیمیایی و سوخت‌های فسیلی را بر کشاورزان فقیر آفریقایی تحمیل کند. در حالی که تسلط جهانی “سرمایه داری مالی” ریشه در سیاست‌های نئولیبرالی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی دارد، تبدیل زمین‌های کشاورزی به یک «طبقه دارایی» مالی یک پدیده نسبتاً جدید است. بطور تاریخی، وقتی در سال 2008، بازار معاملات وام‌های مسکن غیربهینه منجر به سقوط شدید قیمت‌های املاک و مستغلات شد. سرمایه‌دارانی که از کمک مالی 700 میلیارد دلاری دولت غرق شده بودند و به دنبال جایگزین‌های باثباتی برای بازار املاک بودند، به طور فزاینده‌ای به «دارایی‌های واقعی» مانند طلا یا زمین علاقه مند شدند. از آن تاریخ، زمین کشاورزی به یک سرمایه گذاری محبوب تبدیل شد، در درجه اول به این علت که ارزش آن از نوسانات در بازار سهام جدا شده و دیگر آنکه ارزش ماهوی آن به طور قابل اعتماد در طول زمان افزایش می یافت آنچه که در پی داشت، یک جنون سرمایه گذاری برای خرید زمین های کشاورزی هم در ایالات متحده و هم در بازارهای بین المللی و هم در کشورهایی بود که سرمایه گذاران با موانع نظارتی کمتری برای ورود مواجه بودند.

بیشتر بخوانید:‌ استراتژی‌هایی برای کاهش انتشار متان در گاوهای شیری

از نظر بسیاری؛ زمین های کشاورزی با کیفیت به عنوان یک سرمایه گذاری کاملاً خوب از منظر مالی تلقی می شود زیرا از نظر تاریخی نسبت به سهام و اوراق قرضه پایداربوده و به تنوع پرتفوی سرمایه گذاری کمک می کند. کسانی که زمین را می خرند ممکن است آن را به کشاورزان مستقل اجاره دهند، در نتیجه جریان ثابت درآمد و سود سرمایه بلندمدت را متوجه خود میکنند. در موارد دیگر، زمین کشاورزی پس از مدتی فروخته می شود تا اگر ارزش آن به میزان قابل توجهی افزایش یافته باشد، به سود سرمایه فوری بیشتری دست یابند. در هر صورت، این ترکیبی منحصر به فرد از پرتفوی درآمدی است. با این حال، درصد کلی زمین‌های کشاورزی ایالات متحده که توسط مالک شخصی اداره می‌شوند، در طول 50 سال گذشته واقعاً تغییر چندانی نکرده است. طبق سرشماری کشاورزی سال 2017(USDA )، در حال حاضر کمی بیش از 60٪ است. داده های مربوط به این موضوع همگی گویای این واقعیت و واضح است که مردم می‌خواهند به زمین‌های کشاورزی به‌عنوان یک طبقه مهم از دارایی های عینی دسترسی داشته باشند بدون اینکه مجبور باشند خودشان آن را اداره کنند. به عنوان مثال، میانگین سنی بهره برداران اصلی مزارع در هر سرشماری کشاورزی از اوایل دهه 1980 افزایش یافته است و طبق سرشماری USDA در سال 2017 بیش از 57 سال و در حال حاضر 57.5 سال است. به عبارت دیگر، هنوز به اندازه کافی کشاورزان زیادی هستند که ممکن است به زودی به دنبال فروش زمین خود بوده و سرمایه گذاران نهادی متقاضی برای خرید صف باشند. با توجه به روند افزایش سنی در میان کشاورزان، همراه با جذابیت گسترده سرمایه گذاری در زمین های کشاورزی، منطقی است که فرض کنیم مالی شدن زمین های کشاورزی در سال های آینده افزایش خواهد یافت. اما آیا در درازمدت مهم است که چه کسی صاحب زمین کشاورزی است؟ البته روند فعلی در نظر گرفتن زمین های کشاورزی به عنوان یک طبقه دارایی جدید و جذاب، حتی تا پس از بحران مالی 2008 که منجر به رکود بزرگ شد، محسوس نبود، بنابراین هنوز خیلی زود است که بدانیم اثرات منفی بلندمدت آن ممکن است چه باشد، و هنوز هم ایده هایی مثبت در مورد مزایای مالی شدن زمین های کشاورزی وجود دارد. هجوم برای تصاحب و خرید اراضی زراعی، برای اولین بار در نوامبر 2008 در کانون توجه جهانی قرار گرفت، زمانی که گزارش شد که دولت ماداگاسکار 1.3 میلیون هکتار زمین کشاورزی – بیش از نیمی از زمین های زراعی کشور- را برای فروش به شرکت کره جنوبی” دوو لجستیک” وعده داده است. برآوردهای سال 2021 نشان می دهد که شرکت‌های سرمایه‌گذاری بخش‌های عظیمی از زمین های زراعی را در 29 کشور جهان خریداری کردند که تنها می‌توان آن را بزرگترین تصرف زمین در قرن بیست و یکم توصیف کرد. اولین نهاد بزرگی که سرمایه گذاری در زمین های کشاورزی را به عنوان دارایی آغاز کرد، انجمن بیمه و مستمری معلمان آمریکا (TIAA) بود – یکی از بزرگترین شرکت های بازنشستگی در ایالات متحده، با 1375 میلیارد دلار دارایی است. از سال 2007، این شرکت شروع به خرید زمین های کشاورزی عظیم کرد، چنانکه تا سال 2017، شرکت مذکور بیش از 1.9 میلیون هکتار زمین کشاورزی در 4 قاره جهان را در اختیار داشت که شامل بیش از 490000 هکتار فقط در برزیل بود. خریدهای این شرکت در برزیل منجر به تثبیت قدرت در دست تعداد کمی از متخصصین در کشت تخصصی سویا شد و تعداد زیادی از کشاورزان را به شکل بی سابقه ای از زمین های سنتی خود، مجبور به مهاجرت کرد و منجر به جنگل زدایی گسترده، آتش سوزی های جنگلی و از دست دادن تنوع زیستی منطقه شد. در این رابطه سایر شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ از نمونه TIAA الهام گرفتند به طوری که تا سال 2018، شرکت های سرمایه گذاری حدود 9 میلیارد دلار در زمین های کشاورزی ایالات متحده مالکیت داشتند. در ایالات متحده، استارت‌آپ‌های سرمایه‌گذاری مانند( AcreTrader و FarmTogether ) پلتفرم ها و مدل‌های سرمایه‌گذاری جدیدی ایجاد کردند که به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد به راحتی، مستقیماً در زمین‌های کشاورزی سرمایه‌گذاری و ریسک شخصی را به حداقل برسانند. استارتاپ (AcreTrader ) به سرمایه گذاران قول می داد که ارزش دارایی های خریداری شده با نرخ 11 درصد در سال افزایش یابد. اخیراً (AcreTrader )، معادل 6.69 میلیون دلار – با حداقل سرمایه گذاری 23555 دلار – برای خرید مزرعه دریاچه فرمونت(Fremont )، یک مزرعه سبزیجات 995 هکتاری در شهرستان های Newaygo و Wexford، میشیگان جمع آوری کرد. مدیر عامل این شرکت، هیچ توهمی در مورد اینکه چرا قیمت زمین در 30 سال گذشته بسیار افزایش یافته است، ندارد. او در مصاحبه اخیر با مجله (Business Insider ) اظهار داشت :” هر روز دهان ما بیشتر و بیشتر برای تغذیه، و تقاضای فزاینده برای محصولاتی که از مزارع تولید می شوند باز می شود، و هر روز کمتر و کمتر زمین کشاورزی داریم. به عنوان مثال در ایالات متحده، ما در هر دقیقه حدود 3 هکتار زمین کشاورزی را از دست می دهیم. بدیهی است که زمین یک دارایی بسیار محدود است. شما نمی توانید زمین بیشتری بسازید در نتیجه، پویایی عرضه و تقاضا برای سرمایه گذاران بسیار جذاب میوشد. ما در هر دقیقه حدود 3 هکتار زمین کشاورزی را از دست می دهیم. از آنجایی که زمین های کشاورزی به میزان 2000 هکتار در روز از بازار کشاورزی حذف می شود، کشاورزان مجبور می شوند برای دسترسی به زمین با یکدیگر و پیمانکاران ساخت مسکن رقابت کنند و شاهد افزایش قیمت ها به سطوح نجومی باشند”. با این حال، در حالی که به نظر می رسد سرمایه گذاران، پویایی های موجود در بازار زمین های کشاورزی را به خوبی درک می کنند، تفاوت بین یک سرمایه گذار و یک کشاورز این است که دومی این توسعه را به عنوان از دست دادن فرهنگ، معیشت و معنا تجربه می کند، در حالی که تنها چیزی را که یک سرمایه دار می تواند ببینید، فرصتی برای سود بیشتر میباشد. شرکت های مستقر در ایالات متحده مانند AcreTrader تنها آژانس های سرمایه گذاری نیستند که به زمین های کشاورزی ایالات متحده علاقه دارند. به نوشته مرکز گزارش‌های تحقیقی(Midwest )، آژانس‌های سرمایه‌گذاری خارجی، مانند شرکت چینی ( Shanghui) یا شرکت (Syngenta ) متعلق به سوئیس، از مقررات تجاری آسان‌تر برای خرید زمین‌های کشاورزی بزرگ ایالات متحده استفاده می‌کنند. مقیاس مطلق مالکیت خارجی بر زمین‌های کشاورزی ایالات متحده گیج‌کننده است. چنانکه بین سال‌های 2004 تا 2014، میزان زمین‌های کشاورزی در اختیار سرمایه‌گذاران خارجی دو برابر شد و از 13.7 میلیون هکتار به 27.3 میلیون هکتار رسید تا سال 2014، ارزش زمین های تحت مالکیت خارجی ها در ایالات متحده 42.7 میلیارد دلار بود. امروزه شرکت‌های سرمایه‌گذاری این استدلال را مطرح می‌کنندکه خرید زمین‌های کشاورزی با اهداف « کاهش کربن » به موازات افزایش بهره‌وری و درآمد کشاورزی برای سبد سرمایه‌گذاری پایدار مربوط است. به عنوان مثال، در اسکاتلند، “آندرس هولش پوولسن”، میلیاردر هلندی، بیش از 200000 هکتار زمین را با قصد نقدینگی در بازار نوظهور برای اعتبارات کربن خریداری کرده است. در حالی که خنثی کردن انتشار کربن یک هدف “محیط زیستی” به نظر می رسد، خرید در این مقیاس تنها در خدمت تثبیت قدرت در بخش کوچکی از جمعیت جهان است. چون زمانی که زمین های کشاورزی توسط سرمایه گذاران خارجی و داخلی خریداری می شود، از کنترل کشاورزان و جوامع محلی خارج می شود و به کالایی تبدیل می شود که ارزش آن از مبادلات بازار به دست می آید. این دگرگونی ماهوی، هزاره‌ها ارزش‌های انسانی و غیرانسانی را که به موازات زمین‌های کشاورزی رشد کرده‌اند، مانند اخلاقیات، رفاه جامعه، اعتماد به نفس و معیشت پایدار، را با دلار جایگزین می‌کند. مالی‌سازی زمین‌های کشاورزی نه انتزاعی و نه یک‌طرفه است، بلکه فرآیندی چند بعدی است که نه تنها شامل بازیگران مالی، بلکه جمعیت روستایی تحت‌تاثیر را نیز به طرق مختلف در بر می‌گیرد. کشاورزی جهانی برای خدمت به منافع سرمایه مالی دوباره پیکربندی می شود. تکامل ناگزیرصنعتی شدن، جهانی شدن، شرکتی شدن و مالی شدن سیستم غذایی، باعث افزایش بیشتر فاصله بین مزرعه تا بشقاب و همچنین انتزاع کالاهای فیزیکی به مشتقات بازار می شود. غذا، به مثابه یک نیاز مادی اولیه، تبدیل به یک کالا، یک دارایی مالی جدا از شکل فیزیکی آن می شود. به نظر می رسد امروزه ایجاد یک سیستم غذایی جهانی عادلانه، انعطاف پذیر و شکوفا دور از ذهن به نظر می‌رسد.

* تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی

  • نویسنده : حسین شیرزاد