مصایب هیدرو دیپلماسی با طالبان
مصایب هیدرو دیپلماسی با طالبان

دکتر حسین شیرزاد * اگرچه افغانستان با حدود 73 میلیارد متر مکعب آورد آب سالانه، به ظاهر یک کشور آبی خودکفا است. اما «یکی از پایین‌ترین سطوح ظرفیت ذخیره آب را در جهان دارد». بیشتر آب حوضه آبریز رودخانه‌های اصلی آن مانند «آمو، هیرمند، هریرود-مرغاب و کابل» به کشورهای همسایه نظیر ایران، پاکستان، ازبکستان و […]

دکتر حسین شیرزاد *

اگرچه افغانستان با حدود 73 میلیارد متر مکعب آورد آب سالانه، به ظاهر یک کشور آبی خودکفا است. اما «یکی از پایین‌ترین سطوح ظرفیت ذخیره آب را در جهان دارد». بیشتر آب حوضه آبریز رودخانه‌های اصلی آن مانند «آمو، هیرمند، هریرود-مرغاب و کابل» به کشورهای همسایه نظیر ایران، پاکستان، ازبکستان و ترکمنستان سرازیر می شود. بی ثباتی سیاسی به همراه فقدان زیرساخت‌های آبی و همچنین تأثیرات تغییرات آب و هوایی بر تولیدات کشاورزی نقش مهمی در واداشتن بسیاری از کشاورزان به مهاجرت به مراکز شهری برای تأمین معیشت داشته است. افغانستان مدعی است که در نتیجه جنگ داخلی و زیرساخت‌های آبی درهم ریخته آن، دولت‌های متوالی قادر به اعمال حقوق آن به عنوان یک «کشور ساحلی بالادست» نبودند و برای چندین دهه به تمام رودخانه‌هایش اجازه داده است که بدون مانع به کشورهای حاشیه ساحلی سرازیر شوند. تنها در دوران ریاست جمهوری «اشرف غنی» بود که افغانستان شروع به ساخت سدهایی مانند «بند سلما» بر روی رودخانه هریرود و «بند کمال خان» بر روی هیرمند برای ذخیره آب و افزایش تولید برق آبی کرد. رود هیرمند به‌طول 1150 کیلومتر طولانی‌ترین رود افغانستان است که از شمال غربی کابل و رشته کوه‌های غربی هندوکش سرچشمه می‌گیرد و از آنجا به ایران می رود. بیش از 7 میلیون نفر در این حوضه زندگی می‌کنند. کشاورزان افغان و ایرانی برای کشاورزی آبی به شدت به آب‌های هیرمند وابسته هستند. در افغانستان تقریباً 97 درصد از آب برداشت شده از این رودخانه در بخش کشاورزی استفاده می‌شود. به‌طور مشابه، در ایران، حدود 80 درصد از جریان پایین دستی به اهداف آبیاری اختصاص دارد‌. در عین‌حال، این رودخانه همچنین برای حفظ حیات وحش و تنوع زیستی در تالاب‌های‌هامون که بخش‌هایی از افغانستان و ایران را در بر می‌گیرد و اهمیت بین‌المللی آن بر اساس کنوانسیون رامسر به رسمیت شناخته شده است، حیاتی است. دریاچه‌هامون خروجی ندارد، بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران است و برای محیط‌زیست و اقتصاد محلی اهمیت زیادی دارد. نزدیک به سه دهه قبل؛ دولت افغانستان سرمایه‌گذاری در ساخت سدهای جدید را روی برخی از رودخانه‌های اصلی خود از جمله رودخانه هیرمند که به ایران می‌ریزد، آغاز کرده است. پروژه هیرمند، به طرح «راه نجات آب» در افغانستان شناخته می‌شود و حوضه آن تقریباً 40 درصد از مساحت این کشور را در بر می‌گیرد. افغانستان در طول خشکسالی سال‌های 1998 تا 2002 به‌طور کامل توافقنامه مشترک با ایران را نقض کرد، و مشکلات آغاز شد. از آن تاریخ مسأله رودخانه هیرمند در مرکز اختلافات فزاینده بین افغانستان و ایران بر سر حق آبه و ساخت بند کمال خان قرار گرفته است. دولت ایران استدلال می‌کند که ساخت سد بر روی هیرمند، واجد پیامدهای مخرب و آسیب‌های زیست‌محیطی، عمدتاً در منطقه جنوب شرقی سد که دارای تنش آبی و هم مرز با افغانستان است، خواهد بود. از سوی دیگر، دولت افغانستان استدلال می‌کند که با توجه به معاهده آب سال 1973 با ایران، ساخت سدها برای تأمین امنیت آب است. ساخت بند کمال خان در سال 1996 آغاز شد اما به دلیل جنگ در افغانستان به حالت تعلیق درآمد. کار روی این پروژه زمانی از سر گرفته شد که اشرف غنی در سال 2014 رئیس جمهور افغانستان شد و در مارس 2021 افتتاح آبگیری آغاز گردید. این سد به میزان قابل توجهی جریان رودخانه هیرمند را کاهش داد. بند کمال خان برای تأمین آب پایدار کشاورزان استان نیمروز بویژه در فصل خشک و همچنین تأمین برق این استان که قبلاً از ایران وارد می شد، ساخته شده است.اما از زمان امضای آن معاهده؛ افغانستان درگیر چندین دهه درگیری بوده و قادر به نظارت بر اجرای موفقیت‌آمیز آن نبوده است. علاوه بر این، علیرغم این معاهده، ارتباطات بین دو کشور، به‌ویژه در سال‌های اخیر، بر سر حقوق آب به شدت دو قطبی شده است. ایران اصرار دارد که محدود کردن جریان آب در رودخانه هیرمند باعث خشک شدن بیشتر تالاب‌های بین‌المللی‌ هامون می‌شود. اما مقامات افغان ادعای ایران مبنی بر ایجاد موانع در جریان رودخانه در بالادست را رد می‌کنند و بخشی از آن به‌دلیل کاهش ظرفیت ذخیره آب به دلیل تجمع گل و لای در مخازن در دهه‌های گذشته در افغانستان می‌دانند. یک ارزیابی هیدرولوژیکی روی رودخانه هیرمند، بر اساس داده‌های بین سال‌های 1943 و 2012، نشان می‌دهد که علیرغم دوره خشکسالی 1983-2012 در منطقه، تغییر قابل‌توجهی در میانگین جریان سالانه رودخانه هیرمند علیا مشاهده نشده است. در همین حال، طبق معاهده آب، «افغانستان موافقت کرده که هیچ اقدامی برای سلب کامل یا جزئی حق آبه‌اش از آب رودخانه هیرمند به‌عنوان ثابت و تعیین شده انجام ندهد».
به اعتقاد طرف افغانی، ایران از زمان امضای این معاهده در هر سال 40 درصد بیشتر از کل حقوق توافق شده خود (26 متر مکعب در ثانیه) آب دریافت کرده است که به نظر غیر منطقی می آید. بنا بر گزارش‌ها، پیامدهای ساخت بند کمال خان، بر تامین آب و حیات طبیعی تالاب‌های ایران تأثیر گذارده است، اما مقامات افغانستان نگرانی‌های ایران در مورد ساخت این سد را بی‌اساس خوانده‌اند. علاوه بر این، در دهه 1970، ایران بودجه ساخت سد را «در ازای حق خرید تضمینی آب» پیشنهاد کرد، زیرا در جریان مذاکرات پیمان آب، ایران نتوانسته بود بند معاهده «حق خرید آب» را برای جریان اضافی وارد کند. در سال 1973، ایران و افغانستان توافقنامه ای را برای تقسیم آب در رودخانه هیرمند امضا کردند که بر اساس آن، افغانستان متعهد شده است که به‌‌طور متوسط ‌سالانه 820 میلیون متر مکعب آب به ایران تحویل دهد در واقع افغانستان 22 متر مکعب در ثانیه آب را با اختیار خرید 4 مترمکعب در ثانیه دیگر برای «حسن نیت و روابط برادرانه» در اختیار ایران قرار می‌داد. جریان و توزیع آب در رودخانه در معاهده 1973 به صورت ماهانه مشخص شده است اما معمولاً رودخانه در پاییز دارای دبی کم است. این بدان معناست که تامین آب تالاب‌های ایران در معاهده در زمان دبی کم به طور کامل تضمین نشده است. در ماده 5 معاهده اعلام شده که ایران نباید ادعای مقدار آب اضافی کند، حتی اگر آب اضافی در پایین دست رودخانه موجود باشد. علاوه بر این، حقابه اکوسیستمی یا زیست محیطی نیز بخشی از مذاکرات معاهده برای تامین آب برای تالاب‌ها نبود. بعقیده طرف افغانی، از دهه 1980، ایران مخازن چاه نیمه را برای ذخیره آب بیشتر احداث‌کرد و در برخی موارد ظرفیت ذخیره‌سازی کلی را تقریبا به دو برابر حق اش در معاهده افزایش داده است. با این حال، به دلیل مدیریت ضعیف آب و نبود سیستم زیرساخت آبیاری موثر، آب موجود در مخازن چاه نیمه ایران هنوز پاسخگوی تقاضای کشاورزان نیست. این اختلافات ممکن است در سال‌های بسیار خشک، زمانی که تالاب‌ها و مخازن مصنوعی ایران خشک می‌مانند و افغانستان نمی‌تواند آب کافی برای برآورده کردن ادعای برحق ایران تحت این معاهده را آزاد کند، تشدید شود. یکی از دلایل شکایات ایران می تواند افزایش تقاضا از طریق رشد جمعیت و نبود سیستم‌های آبرسانی کارآمد باشد. بنابراین، فعالیت‌های توسعه‌ای افغانستان در حوزه رودخانه هیرمند باید متناسب با دبی رودخانه باشد و به حقوق ایران و اصول پایداری زیست‌محیطی احترام بگذارد. بر اساس قوانین بین‌المللی آب، افغانستان نباید ایرانیان را از دسترسی به آب محروم کند. در مقابل، ایران باید با کمک به صلح پایدار و توسعه اجتماعی-اقتصادی، دست یاری به سوی افغانستان دراز کند. بی تردید ساخت چندین سد در افغانستان – سدهای کجکی، کمال خان و سلما و سدهای دیگر در شمال و جنوب افغانستان – بر استان‌های خراسان و سیستان و بلوچستان ما تأثیر می‌گذارد و ادامه فعالیتها بر روی فاز دوم سد کجکی در هیرمند که توسط بریتانیا ساخته شده است، فوق‌العاده نگران‌کننده است. تنش‌های مشابهی نیز بین افغانستان و ایران بر سر آب‌های هریرود وجود دارد. این رودخانه از کوه‌های مرکز افغانستان به ایران و سپس به ترکمنستان می ریزد. امروزه حدود 5 میلیون نفر در این حوضه زندگی می کنند. از سال 2012، افغانستان شروع به احیای تلاش‌های مهار آب به‌ویژه در قالب ساخت بند در بخش بالادستی هریرود کرد، بحث برانگیزترین پروژه سد سلما است که توسط هند بازسازی شد. این سد برای اولین‌بار در سال 1976 راه اندازی شد، اما ساخت و ساز به زودی به دلیل جنگ متوقف شد. آخرین تلاش برای تکمیل سد در سال 2012 آغاز شد اما بدلیل افزایش هزینه‌های غیرمنتظره بار دیگر به تأخیر افتاد. با وجود این چالش‌ها، افغانستان امید زیادی به این سد دارد و آن را فرصتی بزرگ برای افزایش خودکفایی در تولید مواد غذایی و تولید برق می داند. قطعا این فعالیت‌ها بر میزان آب موجود در شمال شرق ایران تأثیر منفی میگذارد، جایی که 3.4 میلیون ایرانی به هریرود متکی هستند. در عین‌حال، تولید برق آبی در بالادست، وابستگی افغانستان به انرژی ایران را کاهش خواهد داد. ایران درخواست محکمی از افغانستان و هند برای توقف ساخت سد ارسال کرده و درخواست کرده است که بر سر آب‌های مشترک مذاکره کنند. با این حال، این درخواست‌ها برای مذاکرات آب ظاهراً توسط اشرف غنی رد شد. اگرچه ایران همواره آمادگی خود را برای مشارکت در مذاکرات دوجانبه یا سه جانبه با افغانستان و ترکمنستان نشان داده است، هیچ معاهده آبی به طور خاص در مورد هریرود امضا نشده است.
اما مسأله جالب در شرایط امروزین توجه بدین موضوع است که این مناقشه قدیمی بر سر حقوق آب می‌تواند اولین آزمون همکاری عملی برنامه ریزی شده ایران با طالبان باشد. اقتصاد متلاشی شده افغانستان بزرگترین چالش طالبان است و بدون یک آژانس اداری فعال محیط زیستی، مشخص نیست که چه کسی در افغانستان می‌تواند به این درگیری رسیدگی کند. همگان می دانند خشکسالی مداوم و مدیریت ضعیف آب، کشاورزان ناامید را به آغوش گروه‌های شبه‌نظامی و افراطی شورشی و افراط گرایان خشن از جمله داعش سوق می دهد. اختلاف بر سر آب رودخانه هیرمند درگیری است که بیش از یک قرن است بین ایران و افغانستان ادامه دارد. استان سیستان و بلوچستان در مرز افغانستان یکی از محروم ترین استان‌های ایران است. کمبود آب به ویژه در شرق کشور که میانگین بارندگی آن حدود 110 میلی‌متر در سال است، بحرانی است. از این رو، ایران با افزایش مصرف آب در کشور به دسترسی ایمن به رودخانه‌های مرزی به ویژه رودخانه‌های شرق نیاز دارد. در نتیجه خشکسالی‌های مداوم و مدیریت ضعیف آب کشاورزی، آب کمیاب است. بر اساس گزارش مجلس شورای اسلامی، 25 تا 30 درصد از جمعیت طی دو دهه گذشته به‌دلیل کمبود آب منطقه را ترک کرده و به حومه شهرها در سایر مناطق نقل مکان کرده اند یونسکو در سال 2016 دریاچه شرقی‌هامون ایران را به عنوان ذخیره‌گاه زیست کره جهانی با هدف توسعه پایدار از نظر اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی معرفی کرد. اتحادیه اروپا و برنامه توسعه سازمان ملل متحد در آوریل 2020 به ایران بودجه 10 میلیون یورو (12 میلیون دلار) برای بهبود کیفیت زندگی مردم محلی در طول پنج سال پیشنهاد نمودندکه با توجه به تنوع مخاطرات اکوسیستمی، مضحک به‌نظر می‌رسد. همه تالاب‌های‌هامون از رودخانه هیرمند تغذیه می‌شوند. اما خشکسالی و مدیریت ضعیف آب باعث خشک شدن این منطقه و از بین بردن تنوع زیستی غنی آن شده است. هزاران ماهیگیر محلی امرار معاش خود را از دست داده و در حال مهاجرت به خارج از منطقه هستند. آنچه اعتراض‌ها و خشونت‌های اخیر بر سر آب‌های هیرمند نشان می‌دهد این است که آب یک مسئله ناپایدار بین دو کشور است. کاهش بارندگی، خشکسالی‌های طولانی مدت و سوء‌مدیریت منابع آب به شدت بر تولیدات کشاورزی، امنیت غذایی و دسترسی به آب آشامیدنی در هر دو کشور تأثیر گذاشته است. از سوی دیگر، افغانستان از برخی کشورهای همسایه از جمله ایران برق نیز وارد می کند. بنظر می رسد، یک توافقنامه دوستانه با حاکمان جدید در کابل در مورد چگونگی تقسیم آب هیرمند مورد نیاز است. در دوران ریاست جمهوری غنی، افغانستان برای حل و فصل اختلافات آبی با همسایگان ایران و پاکستان تردید داشت. یکی از دلایل عدم تمایل این کشور این بود که افغانستان فاقد داده‌های هیدرولوژیکی و تخصص فنی بود. اما از زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، آب بیشتری به ایران سرازیر شده است. در 19 ژانویه، افغانستان دروازه‌های بند کمال خان را که بر روی رودخانه هلمند در استان نیمروز قرار دارد، باز کرد. از اوت 2021، زمانی که طالبان در افغانستان به قدرت رسیدند، ایران چندین دور گفت وگو با مقامات طالبان داشته است که آخرین آنها در ژانویه با «متقی» بوده است.گزارش‌ها حاکی از آن است که طالبان خروجی‌های بیشتری را در بند کمال خان باز کرده اند، بنابراین امید به همکاری فرامرزی بیشتر شده است. در فوریه 2021، تهران و کابل بر روی نقشه راه برای دستیابی به تفاهم در مورد اشتراک آب رودخانه هیرمند به توافق رسیدند. این طرح مستلزم ایجاد ایستگاه‌های هیدرومتری برای نظارت بر میزان جریان آب رودخانه‌ها به ایران بود.وزیر امور خارجه امیرعبداللهیان در جلسه غیرعلنی روز 20 اردیبهشت مجلس گفت: در چندین دور مذاکرات دیپلماتیک و دیدار با وزیر امور خارجه افغانستان در خصوص اختصاص بخشی از آب رودخانه به ایران از بند کمال خان افغانستان، تلاش‌ها موفقیت آمیز بوده است. افغانستان موافقت کرد تا یک تیم متخصص ایرانی از «ایستگاه سنجش دهراود» در بند کجکی، نقطه مورد توافق در معاهده 1973 برای اندازه گیری جریان سالانه، و بستر رودخانه منتهی به بند کجکی بازدید کند. معضل لایروبی و مشکلات توربین‌ها مسایل مهم ایران بشمار می روند. اقتصاد افغانستان به شدت متکی به زراعت است، در درون کشور نیز قانون آب افغانستان در سال 2009 تصویب شد و سیستم پیچیده‌ای از مجوز‌ها را برای تنظیم استفاده از آب تعیین نمود. این سیستم یک سیستم مدیریت حوضه رودخانه، شامل چندین وزارتخانه، با تمرکز قوی بر مشارکت ذینفعان، ایجاد کرد. اگرچه قانون آب یک طرح نظارتی دقیق ایجاد نمود اما هنوز به طور کامل در سراسر کشور اجرا نشده است. اکثر کشاورزان هنوز هم ترجیح می دهند به قوانین قبیله ای عرفی که از طریق میراب‌ها اجرا می شود، تکیه کنند.
منازعات بر سر آب در افغانستان غالباً از راه‌های رسمی و غیررسمی عرفی و قبیله‌ای بر اساس متون قرن پانزدهمی معروف به «تاکسیموت‌هاکوبه آب»، نوشته «عبدالرحمن جامی»، هنوز هم توسط میراب‌ها در نواحی غربی امروزه استفاده می شود. اما امروزه تقریبا اثرات خشکسالی گریبان ۲۰ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان را گرفته است و مدیریت دقیق ترآب به این کشور کمک می کند تا اشتغال 20 میلیون نفر کشاورز و اقتصاد 20 میلیارد دلاری خود را تقویت کند، کشت خشخاش را کاهش دهد و افغان‌ها را تشویق کند که کشور را ترک نکنند. مدیریت مطمئن آب یک عامل حیاتی برای هرگونه پیشرفت در افغانستان است. 80 درصد مردم برای امرار معاش به کشاورزی وابسته هستند. آب همچنین برای بخش معدن کشور و برای آب آشامیدنی برای جمعیت رو به رشد آن مورد نیاز است و نحوه رسیدگی این کشور به این اختلافات می تواند بر ثبات سیاسی و روابط آن با کشورهای همسایه تأثیر بگذارد. اخیراً افغانستان و ایران یک هیئت مشترک کمیساریای رودخانه هیرمند را تعیین کرده اند که به صورت سه ماهه برای ارتقای همکاری‌های دوجانبه در زمینه آب تشکیل جلسه می دهد. کشورها همچنین برای احیای تالاب‌هامون با یکدیگر همکاری کرده‌اند. علاوه بر این، دولت ایران از افغانستان در تقویت ظرفیت‌های خود در زمینه بهره وری آب و همچنین ایجاد یک مرکز تحقیقاتی و اشتراک گذاری اطلاعات منطقه ای حمایت کرده است. همانطور که در بالا ذکر شد، ایران بارها درخواست مذاکره آب با افغانستان را داده است. با این حال، افغانستان تمایلی به مذاکره با ایران در مورد استفاده از آب‌های هیرمند و هریرود ندارد. این بی میلی تا حدی به شکاف دانشی سی ساله کشور در داده‌های آب و هواشناسی و ضعف توان فنی و همچنین کمبود نیروی انسانی آموزش‌دیده در زمینه حقوق بین‌الملل و مذاکره نسبت داده شده است. بدون چنین منابعی، پیگیری منافع ملی و پیشنهادهای سیاستی چالش برانگیز به‌نظر می‌رسد، و طالبان نگرانند که این ضعف‌ها ممکن است قدرت موضع چانه‌زنی‌شان را در برابر کشورهای همسایه‌اش به خطر بیندازد. اما ناگزیر، دو کشور باید مکانیزمی برای ارتباط باز و فعال در جهت همکاری‌های لازم در زمینه آب ایجاد کنند.

* دکترای توسعه کشاورزی

 

 

  • نویسنده : حسین شیرزاد