منظومه تکنولوژیک غذایی جهان در برابر تغییرات آب و هوایی
منظومه تکنولوژیک غذایی جهان در برابر تغییرات آب و هوایی

دکتر حسین شیرزاد * کشاورزی نه تنها منبع تولید کالاهای اساسی غذایی است، بلکه به همان اندازه مهم تر، منبع درآمد و معیشت مردم نیز هست. در دنیای انسان خاورمیانه ای، مسئله مهم برای امنیت غذایی این نیست که آیا غذا «در دسترس» است یا خیر، بلکه این است که آیا منابع پولی و غیر […]

دکتر حسین شیرزاد *

کشاورزی نه تنها منبع تولید کالاهای اساسی غذایی است، بلکه به همان اندازه مهم تر، منبع درآمد و معیشت مردم نیز هست. در دنیای انسان خاورمیانه ای، مسئله مهم برای امنیت غذایی این نیست که آیا غذا «در دسترس» است یا خیر، بلکه این است که آیا منابع پولی و غیر پولی در اختیار مردم برای دسترسی همه به مقادیر متنوعی از غذا کافی است یا خیر؟ نتیجه مهم این امر آن است که خودکفایی ملی برای تضمین امنیت غذایی در سطح فردی، لازم اما کافی نیست. طی حداقل سه دهه اخیر غذا به عنوان یک کالای باثبات بین المللی به شدت «مالی -‌ پولی» شده است. محرک اصلی این دور از افزایش گسترده قیمت های مواد غذایی، اتخاذ سیاست‌های پولی خارق‌العاده در سال‌های اخیر توسط کشورهای تولید کننده غله و شرکتهای چند ملیتی در طراحی سیاست‌های پولی خود و اثرات سرریز سیاست‌های شان به کشورهای در حال توسعه و نحوه مواجه با این سیاست‌هاست که به سفته بازی گسترده، تحریف مصنوعی و نوسانات غیرعادی قیمت مواد غذایی منجر شده است .توجه داشته باشید که هنگ کنگ و سنگاپور در حوزه غذایی خودکفا نیستند (اصلا کشاورزی چندانی در این دو کشور وجود ندارد) اما جمعیت آنها از نظر غذایی ایمن است، در حالی که هند خودکفا است اما بخش بزرگی از جمعیت آن از امنیت غذایی برخوردار نیستند. حال اگر از منظر تشدید تغییرات اقلیمی به امنیت غذایی فکر کنیم باید بگوییم که تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی و تولید مواد غذایی به روش های پیچیده ای تأثیر می گذارد. این امر به طور مستقیم از طریق تغییرات در شرایط زراعی-اکولوژیکی و به طور غیرمستقیم با تأثیر بر تورم کالایی، رشد تجارت کالایی و توزیع درآمد و در نتیجه تقاضا برای محصولات کشاورزی بر تولید مواد غذایی تأثیر می گذارد. بدلیل ظهور تاملات آنتروپوسن تغییرات دما و بارندگی مرتبط با انتشار گازهای گلخانه ای به شکلی مستمر، تغییراتی را در تناسب زمین و عملکرد محصول ایجاد کرده است.
اینک پس از بیش از 10000 سال ثبات نسبی، آب و هوای زمین در حال تغییر است. با افزایش میانگین دما، فراوانی و شدت خطرات حادی مانند امواج گرما و سیل افزایش یافته و خطرات مزمن تری مانند خشکسالی و بالا آمدن سطح آب دریاها تشدید می‌شوند. در حال حاضر تغییرات آب و هوایی تأثیر فیزیکی قابل توجهی در سطح محلی در مناطق مختلف در سراسر جهان داشته است و همچنان مناطق آسیب دیده بیشتری از نظر تعداد و اندازه را در بر خواهد گرفت. حدود 14 درصد از زمین‌های زراعی در سراسر جهان در سال 2022 از سطوح متوسط تا شدید خشکسالی رنج برده‌اند. این امر تأثیر قابل‌توجهی بر زنجیره‌های تأمین کشاورزی جهانی، از جمله کاهش عملکرد محصول و تأخیر در برنامه‌های کاشت داشته است. تأثیرات فزاینده تغییرات آب و هوایی مستلزم مدیریت سیستماتیک ریسک بهتر، سازگاری بیشتر و کربن زدایی سریع است. ما در حال گذر از یک تغییر آب و هوایی در پروسه جهانی شدن هستیم در نهایت، ما در حال گذر از یک تغییر آب و هوایی در اکوسیستم تجاری هم هستیم. در عرض‌های جغرافیایی معتدل، انتظار می‌رود که دماهای بالاتر فوایدی را برای کشاورزی به ارمغان بیاورد شاید مناطق بالقوه مناسب برای کشت گسترش ‌یابند،حتی ممکن است در طول دوره رشد عملکرد محصول افزایش یابد. تاثیر گرم شدن تدریجی در برخی از مراتع مرطوب و معتدل ممکن است بهره وری مرتع را افزایش دهد و نیاز به خوراک دام را کاهش دهد. این دستاوردها باید در برابر افزایش فراوانی رویدادهای شدید، به عنوان مثال، امواج گرما و خشکسالی در منطقه مدیترانه یا افزایش رویدادهای بارندگی شدید و سیل در مناطق معتدل، از جمله احتمال افزایش طوفان های ساحلی تعدیل شوند. از طرفی مراتع نیمه خشک و خشک احتمالاً شاهد کاهش بهره وری دام و افزایش تلفات دام خواهند بود. مدل‌های اقلیمی در مناطق خشک‌تر، افزایش تبخیر و تعرق و سطوح پایین‌تر رطوبت خاک را پیش‌بینی می‌کنند. در نتیجه، برخی از مناطق زیر کشت ممکن است برای کشت نامناسب شوند و برخی از علفزارهای استوایی ممکن است به طور فزاینده ای خشک تر شوند.
افزایش دما همچنین دامنه بسیاری از آفات کشاورزی را گسترش می دهد و توانایی جمعیت آفات را برای زنده ماندن در زمستان و حمله به محصولات بهاره افزایش می دهد. پیش‌بینی‌های اقلیمی نشان می‌دهد که تعداد روزهای با حداکثر دمای بالای 37 درجه در همه جای منطقه مدیترانه افزایش می‌یابد و در شمال آفریقا، جنوب اسپانیا و ترکیه از 30 به 60 تا سال 2050 رسیده و تقریبا دو برابر می‌شود. نزدیک به نیمی از ارزش تولید کشاورزی منطقه مدیترانه از چهار محصول حاصل می شود: انگور (14 درصد)، گندم، گوجه فرنگی و زیتون (هر کدام 9 درصد) از سه مورد آخر، کشورهای مدیترانه ای حدود 90 درصد از کل عرضه جهانی را تولید می کنند. اما تغییرات آب و هوایی احتمالاً تولید انگور را تا سال 2050 به شدت تغییر می دهد. زیرا انگور به نوسانات دما و بارندگی بسیار حساس است و همچنین می‌تواند تحت تأثیر استرس آب و خسارت تگرگ قرار گیرد. در حالی که همه کشورها تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار دارند، متوجه می‌شویم که فقیرترین کشورها می‌توانند بیشتر در معرض خطر قرار گیرند، زیرا بیشتر این کشورها آب و هوای نزدیک‌تر به آستانه‌های فیزیکی خطرناک دارند. آنها همچنین بیشتر به کشاورزی در فضای باز و سرمایه طبیعی متکی هستند و امکانات مالی کمتری برای سازگاری سریع دارند. خطر مرتبط با تأثیر افزایش گرما و رطوبت بر تنزل کارایی، نمونه ای از آسیب پذیری کشورهای فقیرتر در برابر خطرات آب و هوایی است.

آیا فنآوری های تجارت غلات نجات بخش است؟
بنظر می رسد که جهانی شدن در میانه تحول است و زنجیره های ارزش جهانی دستخوش چهارتغییر ساختاری هستند. یکی از نیروهای تغییر شکل دهنده زنجیره های ارزش جهانی، تغییر در جغرافیای تقاضای جهانی است. دومی، افزایش زنجیره تامین داخلی در چین و تاثیر آن بر تجارت جهانی کالاهای اساسی کشاورزی در کنار سایر اقتصادهای نوظهور میباشد. رشد سریع چین، آن را به بخش عمده ای از زنجیره ارزش جهانی تولیدکننده کالا تبدیل کرده است. در مجموع، اکنون 20 درصد از تولید ناخالص جهانی را به خود اختصاص داده است که در مقایسه با 4 درصد در سال 1995، جهش قابل توجهی است. سوم اینکه رشد انفجاری جریان های داده های فرامرزی، و فناوری‌های جدید، هزینه‌ها را در زنجیره‌های ارزش جهانی تغییر می‌دهند و در نهایت با توجه به تغییر در زنجیره های ارزش، شرکت های کشاورزی را مجبور میکند تا استراتژی های خود را برای فعالیت در سطح جهانی مورد ارزیابی مجدد قرار دهند. تا کنون ارتباطات دیجیتالی فوری و کم‌هزینه یک اثر واضح داشته است، کاهش هزینه‌های تراکنش و امکان جریان‌های تجاری بیشتر؛ پلتفرم‌های دیجیتال، فناوری‌های لجستیک و پیشرفت‌ها در پردازش داده به کاهش هزینه‌های تراکنش‌های فرامرزی ادامه می‌دهند و همه انواع جریان‌ها مالی-کالایی را فعال می‌کنند. بطور متعارف در زنجیره های ارزش تولید کالاهای اساسی، هزینه های لجستیک همواره قابل توجه است. شرکت ها اغلب وقت و پول خود را به دلیل پردازش گمرکی یا تاخیر در پرداخت های بین المللی از دست می دهند اما سه مجموعه از فناوری به کاهش این اصطکاک ها در سال های آینده ادامه خواهند داد. پلتفرم‌های دیجیتال می‌توانند شرکت‌کنندگان دوردست را گرد هم بیاورند و جستجو و هماهنگی بین‌مرزی را کارآمدتر کنند. بازارهای تجارت الکترونیک در حال حاضر با گزینش انتخاب‌های عظیم و شفاف‌تر کردن قیمت‌گذاری و امکان مقایسه، جریان‌های فرامرزی قابل توجهی را امکان‌پذیر کرده‌اند. کالاها و خدمات جدید که توسط فناوری فعال می شوند بر جریان های تجاری تأثیر می گذارند و فناوری می تواند برخی از محصولات و خدمات را متحول کند و محتوا و حجم جریان های تجاری را در این فرآیند تغییر دهد. البته به مرور زمان فن آوری های لجستیک نیز به پیشرفت خود ادامه می دهند. اینترنت اشیا می تواند خدمات تحویل را با ردیابی محموله ها در زمان واقعی کارآمدتر کند و هوش مصنوعی می تواند کامیون ها را بر اساس شرایط فعلی جاده هدایت کند. پردازش خودکار اسناد می تواند ترخیص کالاها را در گمرک سرعت بخشد. در بنادر، وسایل نقلیه خودران می‌توانند کانتینرها را سریع‌تر و با خطاهای کمتری تخلیه، روی هم چیده و دوباره بارگیری کنند. راه حل های حمل و نقل و کنترل بلاک چین می تواند زمان حمل و نقل و سرعت پرداخت را کاهش دهد. فناوری‌های جدید لجستیک می‌توانند زمان پردازش حمل و نقل و گمرک را 16 تا 28 درصد کاهش دهند. هوش مصنوعی (AI)، بواسطه مجموعه ای از فناوری‌ها که عملکردهای شناختی”انسان‌مانندی” مانند استدلال و یادگیری را انجام می‌دهند، این پتانسیل را دارد که به تغییر شکل سیستم غذایی جهان کمک کند. موسسه مکنزی معتقد است که هوش مصنوعی می تواند با کاهش ضایعات غذا، فرصت ۱۲۷ میلیارد دلاری را بوجود آورد. ارتقاء فناوری یادگیری عمیق هوش مصنوعی با چشم انداز اقتصاد دایره ای می تواند روش رشد، طراحی، خرید و لذت بردن از غذا را متحول کند و داده‌های پهپادی، حسگرهای راه دور، ماهواره‌ها و تجهیزات مزارع هوشمند اطلاعات ارزشمندی را در زمان واقعی در مورد خاک، سلامت محصول و شرایط آب و هوایی در اختیار کشاورزان قرار دهد. این هوشمندی به کشاورزان کمک می کند تا تصمیمات هوشمندانه تری در مورد مکان کشت محصولات، نحوه بهینه سازی تناوب زراعی و زمان کاشت، کمپوست و برداشت محصولات بگیرند. هوش مصنوعی می‌تواند در ابتدا با طراحی ضایعات غذایی قابل اجتناب و جلوگیری از دور ریختن مواد غذایی خوراکی به کشاورزان کمک کند. زنجیره های تامین مواد غذایی مبتنی بر مزرعه می توانند با استفاده از فناوری تصاویر بصری در طول بازرسی مواد غذایی کارآمدتر شوند. ردیابی مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تواند به خرده‌فروشان کمک کند تا مواد غذایی را قبل از خراب شدن بفروشند، و الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند فروش را پیش‌بینی کنند تا به رستوران‌ها و خرده‌فروش‌ها اجازه دهند هنگام سفارش غذا، عرضه را به تقاضا به طور مؤثرتری متصل کنند و در نتیجه ضایعات غذایی قابل اجتناب را کاهش دهند. مانند مغز انسان، هوش مصنوعی داده ها را پردازش می کند و از آن یاد می گیرد تا در طول زمان تصمیمات بهتری بگیرد. تولید هوش مصنوعی نیازمند درک روشنی از مشکل واقعی است که قرار است حل شود. تنها در این صورت می‌تواند این چهار مرحله را با موفقیت انجام دهد: جمع‌آوری داده، مهندسی داده، توسعه الگوریتم و اصلاح الگوریتم؛ با استفاده از این تکنیک ها برای طراحی ضایعات مواد غذایی، هوش مصنوعی می تواند در سال 2030 فرصت اقتصادی تخمینی تا 127 میلیارد دلار در سال ایجاد کند که رشد درآمد بالایی محاسبه می شود. اما باتمام این فنآوری های جدید؛ هنوز مجموعه ای از عوامل باعث می شود که سیستم غذایی جهانی در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیرتر شود. این عوامل شامل:
الف) وابستگی به تعداد انگشت شماری غلات: رژیم غذایی انسان به شدت به چهار غلات برنج، گندم، ذرت و سویا وابسته است. آنها تقریباً نیمی از کالری یک رژیم غذایی متوسط جهانی را تشکیل می دهند البته برنج و گندم به ترتیب 19 و 18 درصد کالری را تشکیل می دهند.
ب)تمرکز جغرافیایی تولید: شصت درصد از تولید جهانی غذا فقط در پنج کشور انجام می شود: چین، ایالات متحده، هند، برزیل و آرژانتین ؛ حتی در داخل این کشورها، تولید مواد غذایی به شدت در چند منطقه متمرکز است. به عنوان مثال، 88 درصد از تولید گندم هند از پنج ایالت در بخش شمالی کشور و در ایالات متحده، پنج ایالت غرب میانه، 61 درصد از تولید ذرت را تشکیل می دهند . این بدان معناست که رویدادهای شدید آب و هوایی در آن مناطق می تواند بر بخش بزرگی از تولید جهانی تأثیر بگذارد.
ج)وابستگی فزاینده به واردات غلات: طی سه دهه اخیر میزان جمعیتی که به این غلات وارداتی متکی هستند در حال افزایش است. به ویژه، کشورهای در حال توسعه تمایل دارند واردکننده غلات باشند، بیشتر به این دلیل که معایب و کژکارکردی های رقابتی در کشت غلات، خرید از بازارهای جهانی را ارزان تر از تولید داخلی می کند. به عنوان مثال، الجزایر، مصر، مکزیک و عربستان سعودی واردکنندگان غلات هستند و چین به شدت به واردات سویا وابسته است .
د)ذخیره‌سازی محدود غلات: مقدار غلات ذخیره ‌شده بر میزان تجهیز سیستم غذایی برای پاسخگویی به هرگونه کمبود تولید غذا تأثیر می‌گذارد، زیرا ذخایر استراتژیکی (بافری ) را فراهم می‌کند که می‌تواند طی سال‌ها با قیمت‌های پایین تولید و در سال‌های بعدی با قیمت‌های بالاتر آزاد شود. علیرغم سطوح بالای ذخایر راهبردی امروزه، سطوح ذخیره غلات برای مقاومت در برابر شوک بزرگ در تولید ناکافی به نظر نمی رسد.
ه) شوک های اقلیمی شدید: تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد که شوک های ال نینو همزمان به تولید غلات از طریق رویدادهای آب و هوایی حاد بر تولید جهانی – در دهه های آینده به طور فزاینده ای محتمل است -که ناشی از افزایش احتمال و شدت رویدادهای آب و هوایی میباشد. احتمال ضربه 15 درصدی به تولید غلات تا سال 2030 با تأثیرات احتمالی بر قیمت ها (تورم کالاهای اساسی) دو برابر می شود. این پدیده، افزایش ریسک ناشی از خطرات تولید ذرت، سویا و برنج است، زیرا تغییرات آب و هوایی اغلب منجر به الگوهای آب و هوایی می شود که بر شرایط رشد این سه محصول تأثیر منفی می گذارد. به عنوان مثال، ذرت آستانه فیزیولوژیکی گیاهی در حدود 20 درجه سانتیگراد دارد که فراتر از آن، عملکرد به طور چشمگیری کاهش می یابد . به طور مشابه، هم خشکسالی و هم بارش شدید (فراتر از تقریباً 0.5 متر بارش فصلی) منجر به عملکرد کمتر از حد مطلوب سویا می شود. در غرب میانه ایالات متحده، یکی از مناطق کلیدی تولید ذرت در سطح جهان، دمای گرمتر تابستان و احتمال بیشتر باران بیش از احتمال شکست برداشت را افزایش می دهد. در این میان گندم تنها محصولی است که به نظر می رسد از دمای بالاتری که تغییرات آب و هوایی در برخی از مناطق اصلی تولید ایجاد می کند سود می برد.
سخن پایانی
تغییرات آب و هوایی بر امنیت غذایی جهانی در درازمدت تأثیر می گذارد. تأثیر عمده تغییرات آب و هوایی بر عرضه مواد غذایی احتمالاً باعث کاهش سرعت رشد و افزایش بی‌ثباتی تولید غلات می‌شود،چون میانگین دمای بالا، فصل رشد را کوتاه می‌کند و عملکرد محصول را کاهش می‌دهد. سرعت تند تغییرات آب و هوایی به دلیل رابطه غیرخطی بین عملکرد و تنش‌های بیوفیزیکی، تأثیر منفی بیشتری بر عملکرد محصول خواهد داشت. هنگامی که دما از یک آستانه بحرانی فراتر رود، محصولات زراعی متحمل آسیب شدید شده و منجر به کاهش سریع تولید می شوند. با کمبود روزافزون منابع آب، کوچک شدن زمین های کشاورزی ناشی از صنعتی شدن، شهرنشینی، آلودگی محیط زیست و تخریب زمین، همراه با شدت بروز بیماری های گیاهی و آفات، و همچنین شدید تر شدن بلایای طبیعی ناشی از تغییرات آب و هوایی، مانند آتش سوزی جنگل ها، طوفان های شن و گرد و غبار، بارش های نامنظم و افزایش نامنظم در برخی مناطق ؛ تلفات تنوع زیستی، آلودگی هوای انسانی و آسیب ریزگردها هم منجر به کاهش عملکرد محصول خواهد شد. در نتیجه، این پتانسیل وجود دارد که رشد عرضه مواد غذایی قادر به پاسخگویی به تقاضا نباشد، که در بلندمدت قیمت‌های جهانی غذا را بیشتر افزایش خواهد داد. در بسیاری از نقاط جهان نیز، علاوه برتاثیر تغییرات اقلیمی برتضعیف سیستم امنیت غذایی در شاخ آفریقا و خاورمیانه که با قحطی و سوءتغذیه مکرر مواجه هستند، عرضه مواد غذایی در پاکستان، هند و آسیای جنوب شرقی -آسیب پذیرترین مناطق تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی- مختل خواهد شد. تأثیر شدید تغییرات آب و هوایی به عملکرد محصولات در کشورهای کم درآمد و ناامن غذایی محدود نمی شود، حتی کشورهای در حال توسعه و کشورهای عمده صادرکننده مواد غذایی، مانند آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، منطقه دریای سیاه و استرالیا ممکن است با کندی رشد بهره وری کشاورزی مواجه شوند. اگرچه مناطق کشت در کشورهای با عرض جغرافیایی بالا ممکن است از تغییرات آب و هوایی بهره مند شوند، اما شرایط کاشت محلی فقط یک عامل خواهد بودهمواره امکان پرورش گونه‌های جدید از طریق اصلاح ژنتیکی وجود دارد که به آن محصولات اجازه می‌دهد تا با شرایط شدید آب و هوایی سازگار شوند، اما همچنان با محدودیت‌های بیوفیزیکی مواجه خواهند بودو تا زمانی که به این مسائل رسیدگی نشود، نباید انتظار داشته باشیم که تعادل عرضه و تقاضا در مواد غذایی اصلی مشاهده شود. اگر به طور مستمر شاهد حوادث و بلایای شدید اقلیمی ناشی از تسریع تغییرات آب و هوایی، مانند خشکسالی، سیل، امواج گرما، و جریانات افراطی ENSO باشیم، به تدریج خطر سیستمیک شوک های تولید افزایش خواهند یافت و منظومه غذا آسیب خواهد دید. در نیمه دوم قرن بیستم، تنها یک رویداد شوک آمیز بر تولید گیاهان رخ داد. تخمین زده می شود که چنین شوک هایی ممکن است تا سال 2050 به صورت یک رویداد متعارف درهر 30 سال یکبار رخ دهد، که خطر افزایش بیش از سه برابری وقوع ریسک را نشان می دهد. بدترین سناریو این است که ممکن است در مناطق عمده ای جهان، تولید غلات از بین برود، که می تواند منجر به یک بحران سیستمیک بی سابقه غذایی شود بنابراین، خطر تغییرات آب و هوایی محیط زندگی و امنیت غذایی را تهدید می کند و همچنین به طور بالقوه منجر به تشکیل خیل عظیم پناهندگان آب و هوایی می شود که جامعه بین المللی در آینده با آن مواجه خواهد شد. از سوی دیگردسترسی به غذا به توانایی افراد، جوامع و کشورها برای خرید مقادیر بسنده و کیفیت کافی غذا اشاره دارد. طی 30 سال گذشته، رشد طبقه متوسط شهری، کاهش قیمت واقعی مواد غذایی و افزایش درآمد بکمک تجدید نظر دستمزدها منجر به بهبود قابل توجهی در دسترسی شهروندان به غذا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه شده است. افزایش قدرت خرید به تعداد فزاینده‌ای از مردم این امکان را می‌دهد که نه تنها مواد غذایی بیشتر، بلکه مواد مغذی بیشتری با پروتئین، ریزمغذی‌ها و ویتامین‌های بیشتر خریداری کنند. تغییرات آب و هوایی بر هر چهار بعد امنیت غذایی، یعنی در دسترس بودن غذا (یعنی تولید و تجارت)، دسترسی به غذا، ثبات منابع غذایی، و استفاده از غذا تأثیر می گذارد. بنابراین درک اهمیت ابعاد مختلف و تأثیر کلی تغییر اقلیم بر امنیت غذایی در مناطق مختلف و در طول زمان متفاوت خواهد بود و مهمتر از همه، به وضعیت کلی اجتماعی-اقتصادی که یک کشور به عنوان تأثیرات تغییرات آب و هوایی به دست آورده است، بستگی دارد. اساساً تمام ارزیابی‌های کمی نشان می‌دهند که تغییرات آب و هوایی بر امنیت غذایی تأثیر منفی می‌گذارد. تغییرات آب و هوایی وابستگی کشورهای در حال توسعه به واردات را افزایش می دهد و تمرکز موجود بر ناامنی غذایی در جنوب صحرای آفریقا و تا حدی در جنوب آسیا را برجسته می کند. در کشورهای در حال توسعه، اثرات نامطلوب تغییرات آب و هوایی به طور نامتناسبی بر فقرا وارد خواهد شد. بسیاری از ارزیابی‌های کمی نیز نشان می‌دهند که محیط سیاسی به موازات سپهر اجتماعی-اقتصادی که در آن تغییرات آب و هوایی احتمالی در حال تحول است، حتی مهم‌تر از تأثیراتی است که می‌توان از تغییرات بیوفیزیکی تغییرات آب و هوایی انتظار داشت. تا کنون کمتر در مورد نقش تغییرات آب و هوایی برای ثبات اجتماعی و استفاده از پتانسیل مواد غذایی برای بازتولید اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی، حداقل از لحاظ کمی، پرداخته شده است. با این حال، این احتمال وجود دارد که تفاوت‌ها در مسیرهای توسعه اجتماعی-اقتصادی و فنآوری های دانش بنیان در جوامع نیز در بلندمدت عامل تعیین‌کننده برای استفاده از مواد غذایی باشد و برای توانایی مقابله با مشکلات بی‌ثباتی غذایی، خواه مستقیما مربوط به آب و هوا باشد یا ناشی از آن، باید نقش تعیین‌کننده این پارامترها را در نظر داشت.

* تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی

 

اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا

 

  • نویسنده : حسین شیرزاد