پرداخت ۷۰۰ میلیارد دلار یارانه به صنعت کشاورزی دنیا
پرداخت ۷۰۰ میلیارد دلار یارانه به صنعت کشاورزی دنیا
اقتصادسبز آنلاین: موفقیت صنعت کشاورزی را می‌توان مهمترین و اصلی‌ترین مسأله برای دنیای امروز دانست زیرا این صنعت است که می‌تواند نقش مهمی در بقای انسانها و تامین نیازهای آنها داشته باشد.

سرویس بین‌الملل اقتصادسبز- مونا مشهدی رجبی:

اقتصادسبز آنلاین: موفقیت صنعت کشاورزی را می‌توان مهمترین و اصلی‌ترین مسأله برای دنیای امروز دانست زیرا این صنعت است که می‌تواند نقش مهمی در بقای انسانها و تامین نیازهای آنها داشته باشد. در سال‌های اخیر نگرانی‌های زیادی در مورد ناتوانی صنعت کشاورزی در تولید غذای دنیا مطرح شد. بررسی‌های اخیر نشان داده است بدون اجرای طرح‌های اصلاحاتی در این صنعت و تمرکز روی افزایش توان تولید آن، نمی توان امیدی به آینده داشت.به همین دلیل اصلاح این صنعت به عنوان یک ضرورت در کارگروه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی در دستور کار قرار گرفته است‌. بررسی‌های انجام شده توسط سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی نشان می‌دهد یارانه‌ها نقش مهمی در افت عملکرد این صنعت دارند. سایت agriculture در این زمینه نوشت: « بررسی‌های انجام شده در ۵۴ کشور دنیا نشان می‌دهد که سالانه بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار یارانه به صنعت کشاورزی تعلق می‌گیرد که رقمی برابر با ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی دنیا است. از طرف دیگر میزان یارانه تعلق گرفته به بخش کشاورزی در کشورهای صنعتی دو برابر کشورهای در حال توسعه است و این مساله نشان می‌دهد بحران صنعت کشاورزی در کشورهای صنعتی بزرگتر است.»جاناتان بروک، رییس بخش کشاورزی در سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی در این مورد گفت: «فرصت‌های زیادی برای اصلاح این روند وجود دارد و باید از این فرصتها استفاده کرد. مطالعات نشان داده است ‌دولت‌ها در دنیا در هر روز ۲ میلیارد دلار به عنوان یارانه به صنعت کشاورزی می‌دهند و ۴۰ درصد از ‌این منابع مالی در اختیار کشاورزان خرد قرار می‌گیرد. وضع سیاست‌هایی از قبیل سیاست‌های حمایت از قیمت، پرداخت یارانه در صورت استفاده از کودهای خاص یا پرداخت یارانه در صورت کشت محصول خاص یا پرورش دام مشخص، همه از سیاستهایی است که می‌تواند حمایت‌های نادرستی از صنعت کشاورزی کند.»
وی ادامه داد: «‌مطالعات تاریخی نشان داده است در تمامی صنایع ارایه یارانه به معنای بی‌توجهی فعالان صنعت در ارتقای راندمان و استفاده از روش‌های اصولی تولید است که می‌تواند در میان مدت و بلند‌مدت اثرات مخربی روی اقتصاد داشته باشد.»بررسی‌های انجام شده توسط سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی نشان می‌دهد تنها یک هشتم از کل حمایت‌های مالی ‌انجام شده از صنعت کشاورزی، در جهت ایجاد سیستم‌های کشاورزی خلاق یا نوآوری در بخش‌های مختلف کشاورزی است و این ضعف بزرگی است. اگر در یک صنعت ‌روی فعالیت‌های مطالعاتی و خلاقیت سرمایه‌گذاری شود فرصت رشد در آینده فراهم می‌شود ولی اگر این سرمایه‌ها در بخش حمایت از تولید باشد و انگیزه تلاش برای افزایش راندمان تولید یا کاهش هزینه تولید را فراهم نکند، سیاست غیر ثمر بخشی خواهد بود.

چه میزان یارانه در کشورهای صنعتی پرداخت می‌شود؟

بررسی‌ها نشان داده است در فاصله سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ میلادی میزان یارانه پرداختی به کشاورزان در دنیا برابر با 17.6 درصد درآمد ناخالص مزارع در کشورهای صنعتی و اقتصادهای توسعه یافته بود در حالی‌که در کشورهای در حال توسعه و بازارهای در حال گذار میزان یارانه‌های پرداختی سهمی برابر با 8.5 درصد درآمد کشاورزان این منطقه را به خود اختصاص داده بود. این در حالیست که در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ میلادی سهم یارانه پرداختی به درآمد کشاورزان در کشورهای صنعتی برابر با 28.9 درصد و در کشورهای در حال توسعه برابر با 4.2 درصد بوده است.
جاناتان بروک در این زمینه به نشریه agriculture گفت:کشورهای صنعتی به مضرات اجرای این سیاست آگاه شده اند و به همین دلیل برای تنزل سهم یارانه‌ها تلاش کرده اند.
طی بیست سال مورد بررسی سهم یارانه‌های پرداختی به درآمد مزارع در کشورهای در حال توسعه دو برابر شده است ولی در کشورهای صنعتی کاهش ۱۰ درصدی این سهم مشاهده شده است که نشانه مثبتی است. شاید به‌همین دلیل باشد که مزارع در کشورهای صنعتی و توسعه یافته در زمره مزارع کارآمد و پر تولید در دنیا هستند. وی ادامه داد: « این حرکت از زمانی شروع شد که سازمان‌های بین‌المللی در مورد معایب ارایه یارانه به بخش‌های مختلف از جمله انرژی هشدار دادند. یارانه‌هایی که زمینه‌ساز کاهش کارایی در مصرف و تولید است. صنعت کشاورزی از همان زمان در جهت اصلاح نظام یارانه‌ها گام برداشت و تا‌کنون هم موفقیت‌های زیادی در این زمینه به دست آورده است. البته بیشترین کاهش میزان یارانه‌ها از سال ۲۰۰۸ تا کنون اتفاق افتاده است. ولی این سیاست در کشورهای در حال توسعه اجرا نشده است.»

بیشتر بخوانید: کشاورزی دیجیتال فرصتی تازه برای صنعت غذای دنیا

در طرف دیگر ماجرا کشورهای در حال توسعه و بازارهای در حال گذار قرار دارند که یارانه‌های کشاورزی در آنها مسیر افزایشی داشته است. آمارها نشان می‌دهد در کشورهای اندونزی، چین، روسیه سهم یارانه‌ها به درآمد صنعت کشاورزی طی بیست سال اخیر رشد کرده است ولی در کشورهای ژاپن و امریکا و اتحادیه اروپا این سهم روند کاهشی داشته است. باید در نظر داشت هم اکنون سهم یارانه‌ها به درآمد صنعت کشاورزی در کشور کره جنوبی و ژاپن برابر با ۴۰ درصد است در حالی‌که این نرخ در کشورهای چین و اندونزی و کشورهای در حال توسعه اروپا بین ۱۲ تا ۳۰ درصد است. سهم یارانه‌های کشاورزی به درآمد صنعت کشاورزی در کشورهای مکزیک، کانادا و روسیه کمتر از ۵ درصد است که کمتر از متوسط جهانی است.
سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی وضعیت کشور امریکا را نگران کننده می‌داند به‌خصوص که سیاست‌های اقتصادی دولت ترامپ تنها حامی رشد در سال‌های ریاست جمهوری خودش است و در مورد تاثیرات این سیاست‌ها در سال‌های آتی دغدغه‌ای ندارد. پیش‌بینی می‌شود امریکا در سال‌جاری ۳۳ میلیارد دلار یارانه به بخش کشاورزی بدهی که رقمی برابر با ۳۶ درصد درآمد کشاورزان است. این بالاترین رقم یارانه بخش کشاورزی از سال ۲۰۰۱ میلادی تا کنون است و می‌تواند اوج بحران در صنعت کشاورزی این کشور را نشان بدهد.

چه باید کرد؟

سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی در بخشی از این گزارش به این سؤوال پرداخت که برای حل این مشکل چه باید کرد؟ دو راه حل برای این معضل وجود دارد: اول اینکه باید روند پرداخت یارانه‌ها به بخش کشاورزی به‌صورت تدریجی متوقف شود. توقف تدریجی اهمیت زیادی دارد زیرا به کشاورزان فرصت می‌دهد تا با شرایط تازه خود را تطبیق دهند و سیاست‌های تولیدی مناسبی را در پیش بگیرند. باید این مسأله را در نظر گرفت که پرداخت یارانه‌ها باعث شده تا در بازارهای محصولات کشاورزی اختلال ایجاد شود و قدرت رقابت برخی از محصولات نسبت به محصولات دیگر بیشتر شود که یک سیاست غیر بازاری و غیر اصولی است و از طرف دیگر توجه کشاورزان به مسأله تغییرات جوی و تغییر ویژگی‌های خاکی که در آن کسب انجام می‌دهند را کاهش داده است و این مساله هم تبعات زیست‌محیطی بزرگی به همراه دارد.
دومین سیاست ارایه بخشی از این منابع مالی در غالب یارانه تحت شرایط خاص است. باید بخشی از این منابع مالی در اختیار مزارعی قرار بگیرد که توجه به مسایل زیست محیطی را در دستور کار خود قرار داده‌اند و سیاست‌های تولیدی آنها هم تایید کننده همین مساله است. دوم باید بخشی از منابع مالی برای بخش‌های مطالعاتی و فعالیت‌های خلاقانه صرف شود زیرا خلاقیت و نوآوری زمینه را برای رشد در صنعت کشاورزی فراهم می‌کند و می‌تواند بستر ساز توسعه سریع اقتصادی این صنعت باشد.
به‌عنوان مثال کشاورزانی که با روش نوآورانه‌ای توانسته‌اند راندمان تولید محصولات کشاورزی را افزایش دهند می‌توانند دریافت کننده این منابع مالی باشند.
به نظر می‌رسد بهتر باشد بخش دیگری از این منابع مالی در بخش تحقیق و توسعه و کارهای مطالعاتی و دانشگاهی صرف شود و این سرمایه‌گذاری هم در میان مدت اثر خود را روی صنعت کشاورزی نشان خواهد داد.