چالش کاهش منابع پایه، اقتصاد فسیلی و تغییرات اقلیمی ‌
چالش کاهش منابع پایه، اقتصاد فسیلی و تغییرات اقلیمی ‌

حسین شیرزاد * کشاورزی می تواند به کاهش فقر، افزایش درآمد و بهبود امنیت غذایی برای 80 درصد از فقرای جهان که در مناطق روستایی زندگی و عمدتاً در کشاورزی کار می کنند، کمک کند . سیستم های غذایی سالم، پایدار و فراگیر برای دستیابی به اهداف توسعه در جهان حیاتی است. تخمین زده می […]

حسین شیرزاد *

کشاورزی می تواند به کاهش فقر، افزایش درآمد و بهبود امنیت غذایی برای 80 درصد از فقرای جهان که در مناطق روستایی زندگی و عمدتاً در کشاورزی کار می کنند، کمک کند . سیستم های غذایی سالم، پایدار و فراگیر برای دستیابی به اهداف توسعه در جهان حیاتی است. تخمین زده می شود که 570 میلیون کشاورز مسئول تامین غذای جهانی هستند و مزارع کوچک اکثریت تولید مواد غذایی را به ویژه در کشورهای کم درآمد و با درآمد متوسط به عهده دارند و توسعه کشاورزی یکی از قدرتمندترین ابزارها برای پایان دادن به فقر شدید، تقویت رفاه مشترک و تغذیه 9.7 میلیارد نفر تا سال 2050 است . رشد در بخش کشاورزی دو تا چهار برابر بیشتر از سایر بخش ها در افزایش درآمد در میان فقیرترین بخش های جامعه بشری موثر است. همچنین کشاورزی برای رشد اقتصادی بسیار مهم است چون 4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) را تشکیل می‌دهد و در برخی از کشورهایی که کمتر توسعه یافته هستند، میتواند بیش از 25 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل دهد .اما رشد کشاورزی، کاهش فقر و امنیت غذایی در معرض خطر هستند. چون بواسطه رویداد شوک‌های متعدد از اختلالات پاندمی ها گرفته تا آب و هوای شدید، آفات و درگیری‌های ژئوپلتیکی، بر سیستم‌های غذایی تأثیر می‌گذارد و در نتیجه قیمت‌های غذا را بالاتر می‌برد و گرسنگی را افزایش می‌دهد .تولید غذا، کشاورزی و شیلات به میزان مکفی منابع طبیعی پایه در جهان بستگی دارد، بنابراین تولید مواد غذایی در آینده به میزان حفظ و استفاده از این منابع بستگی دارد. کشاورزی تحت تأثیر گسترش زمین شهری و تقاضای آب بیشتر از سایر بخش ها قرار دارد. توسعه در مناطق ساحلی تحت حاکمیت شیلات در مناطق ماهیگیری سنتی را پیچیده می کند. اکوسیستم اقیانوس تحت تأثیر اکتشاف نفت و گاز، کشتیرانی دریایی و صنایع زمینی قرار دارد که آلودگی آنها می تواند منجر به از بین رفتن زیستگاه و کاهش تنوع زیستی شود “نقاط داغ” ریسک کشاورزی در جایی اتفاق می‌افتد که این فشار منابع بیشتر متمرکز است. انتظار می رود این مکان ها بیشترین مشکل را برای حفظ تولید مواد غذایی داشته باشند. امروزه تقاضا برای منابع به دلیل تغییرات شدید آب و هوایی پیچیده تر شده است . تا سال 2050، تغییرات اقلیمی می‌تواند باعث شود، میانگین جهانی بازده برنج، گندم و ذرت بین 6 تا 10 درصد کمتر از آنچه غیر از این تصور میشد، باشد، طرفه اینکه که تنش‌های آبی در مناطق کلیدی در شمال غربی هند، شمال شرق چین و جنوب غربی ایالات متحده می‌تواند به خودی خود باعث افزایش قیمت بین‌المللی برنج،گندم و ذرت به میزان 5 تا 7 درصد تا سال 2050 شود. چون کشاورزان آمریکایی 40 درصد ذرت و 10 درصد گندم جهان را کشت می کنند.
سیستم غذا، کشاورزی و شیلات نه تنها تحت تأثیر محیط زیست قرار می گیرد، بلکه می تواند از تکنیک های تولید نیز که بر زمین، آب، تنوع زیستی و گازهای گلخانه ای تأثیر بگذارد، اثر پذیرد. کشاورزی دومین عامل بزرگ تغییرات اقلیمی کره زمین پس از سوخت های فسیلی است، پس باید کشاورزی صنعتی را در کانون توجه آب و هوا قرار دهیم. ما نمی توانیم به بحران آب و هوا بپردازیم مگر اینکه در مورد نقش کودهای فسیلی در گرم کردن سیاره و هدایت سیستم های غذایی صحبت کنیم. بخش کشاورزی به طور مستقیم مسئول 12 درصد و سیستم های غذایی ما مسئول حدود 30 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای (GHG) جهان هستند که بیشتر به دلیل انتشار متان از دام و برنج و انتشار اکسید نیتروژن از کودها است. در مجموع افزایش انتشارات گلخانه ای کشاورزی در 20 سال گذشته را می توان تا حد زیادی به استفاده فزاینده از تالاب های ذخیره کود مایع که در عملیات تغذیه حیوانات متمرکز (CAFOs) یافت می شود، نسبت داد. تالاب های کود مقادیر قابل توجهی متان ساطع می کنند و ردپای GHG بسیار بیشتری نسبت به انباشته شدن خشک دارند. کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب نیز است و می تواند به تنوع زیستی آسیب برساند و کیفیت آب را به دلیل رواناب کود، کودهای فسفره و آفت کش ها کاهش دهد. مواد شیمیایی کشاورزی مبتنی بر نفت – آفت کش ها و کودها – واقعاً دوقلوهای سمی کشاورزی صنعتی هستند. مواد شیمیایی کشاورزی بدون شک محرک های اصلی بحران آب و هوای امروزی هستند . سهم آنها در انتشار گازهای گلخانه ای جهانی در طول چرخه زندگی آنها از تولید تا توزیع، حمل و نقل، کاربرد و پراکندگی در محیط ادامه دارد، از سوی دیگر، اختلال در میکروبیوم خاک باعث تضعیف بیشتر انعطاف پذیری سیستم های کشاورزی در برابر عوامل استرس زا می شود و در عین حال، این مواد شیمیایی کشاورزی مسئول آسیب های بی امان و ویرانگر به سلامت انسان، تنوع زیستی جهان، یکپارچگی اکوسیستم های سیاره زمین و سیستم های حمایت از حیات هستند که همه ما به آنها متکی هستیم. استفاده بیش از حد از مواد مغذی در کشاورزی یکی از منابع اصلی آلودگی آب بوده است و تخمین زده می شود که امر کشاورزی، تنوع زیستی در رودخانه ها، دریاچه ها و تالاب ها را حدود یک سوم در سطح جهان کاهش داده است. تأثیر کود نیتروژن بر تغییرات آب و هوای جهانی بیشتر از تاثیرهوانوردی تجاری است. صید بیش از حد نیز، از جمله ماهیگیری غیرقانونی، منجر به کاهش ذخایر ماهی شده است ، به طوری که حدود یک سوم از ذخایر دریایی جهان از نظر بیولوژیکی بیش از حد صید می شود، این آمار در اواسط دهه 1970 حدود 10 درصد بود. این امر عملکرد اکوسیستم های دریایی را تهدید می کند و منجر به فرصت های درآمدی کمتری برای ماهیگیران می شود. سیستم های مدیریت شیلات مطلوب تر و زیست محیطی تر می تواند سالانه 80 میلیارد دلار ارزش اضافی ایجاد کند. تقاضای جهانی برای محصولات غذایی و غیرغذایی بدلیل رشد جمعیت و درآمد همچنان در حال افزایش است. بنابراین می توان انتظار داشت که چالش پرداختن به مسئله کاهش منابع پایه و تغییرات شدید آب و هوایی نیز افزایش یابد. پیش بینی می شود که جمعیت جهان تا سال 2050 به 9.5 میلیارد نفر برسد که بیشتر این افزایش در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، هند، خاورمیانه و شمال آفریقا اتفاق می افتد. رشد درآمد در کشورهای در حال توسعه و نوظهور نیز باعث تحریک تقاضا برای محصولات بیشتر و تنوع بیشتر محصولات غذایی و غیرخوراکی می شود. در این میان، صنعت کودهای فسیلی در حال پیشرفت یک مدل تجاری جدید است که “اقتصاد فسیلی” را در بحبوحه شرایط اضطراری آب و هوایی گسترش می‌دهد. در زمان افزایش قیمت سوخت های فسیلی و کود ، اثرات مرتبط با آن بر امنیت غذایی و انرژی کاملا مشهود بود. کودهای فسیلی در تمام طول چرخه زندگی خود تأثیرات آب و هوایی قابل توجهی دارند و محرک اصلی از بین رفتن تنوع زیستی و آلودگی سمی هستند. به جای کاهش وابستگی به این مواد شیمیایی و دور شدن از اقتصاد فسیلی، شرکت‌های کود شیمیایی استفاده از جذب و ذخیره‌سازی کربن (CCS) را برای ساخت هیدروژن و آمونیاک مبتنی بر گازهای فسیلی به‌عنوان ورودی برای کشاورزی صنعتی و به عنوان سوخت‌های قابل احتراق جدید ترویج می‌کنند. این فناوری‌های مخاطره‌آمیز اتکا به سوخت‌های فسیلی را در افسانه‌ای که می‌توان آن‌ را تولید کشاورزی «کم کربن» ساخت، طولانی‌تر می‌کنند، اما در عوض وابستگی به نفت و گاز و صنایعی را که باید به تدریج حذف شوند، را تقویت می‌کنند و آسیب‌ها را برای مردم کره زمین افزایش می‌دهند. کودهای مصنوعی مشتق شده از سوخت های فسیلی – (کودهای فسیلی) – منبع اصلی انتشار گازهای گلخانه ای و زیربنای کشاورزی صنعتی هستند. کودهای فسیلی یک مدل کاملا تحت کنترل شرکت های چند ملیتی را برای کشاورزی صنعتی به ارمغان آورده که الگوی کشت تک محصولی و موتور کشت ارقام پرمحصول را به حرکت در می آورد و در عین حال ، درست مانند کربن موجود در جو ، میکروپلاستیک ها در خاک و آب های آلوده به آفت کش ها بشریت را به سمت قلمروهای خطرناک می کشاند. لذا، جداسازی تولید جهانی غذا از سوخت های فسیلی برای پیشبرد عدالت اقلیمی و حاکمیت غذایی ضروری است. حال اگر واقعاً می‌خواهیم مدل‌های ارتجاعی و احیاکننده تولید مواد غذایی را افزایش دهیم تا اکوسیستم‌ها و جوامع وابسته به آن‌ها بتوانند رشد کنند، باید زبانه نفت و گاز را برای صنایع شیمیایی کشاورزی تعدیل نماییم. تلاش شرکت‌های نفت و گاز برای وابستگی بیشتر سیستم‌های غذایی ما به سوخت‌های فسیلی، هوایی که تنفس می‌کنیم و آبی که می‌نوشیم را تهدید می‌کند. با این تفاسیر، تغییر سیستم غذایی، به دور از کشاورزی صنعتی وابسته به فسیل و مواد شیمیایی کشاورزی به سمت سیستم‌های کشاورزی مقاوم در برابر آب و هوا مانند “آگرواکولوژی”، هرگز بیش از این ضروری نبوده است. سیستم های غذایی فعلی سلامت مردم و کره زمین را تهدید می کند و سطوح ناپایدار آلودگی و زباله را تولید می کند. یک سوم مواد غذایی تولید شده در سطح جهان یا از بین می رود یا هدر می رود لذا پرداختن به اتلاف و هدررفت مواد غذایی برای بهبود امنیت غذایی و تغذیه و همچنین کمک به دستیابی به اهداف آب و هوایی و کاهش استرس بر محیط زیست بسیار مهم است. شکی نیست که کشاورزی در نتیجه نوسانات شدید در دمای متوسط، الگوهای بارندگی و فشار آفات با چالش‌های آینده روبرو خواهد شد لذا دستیابی به یک سیستم کشاورزی که هم با تغییرات اقلیمی سازگار باشد و هم به کاهش پیامدهای آن کمک کند، مستلزم تمرکز بر رویکردهای مبتنی بر سیستم های پاک و شیوه‌های مبتنی بر بوم‌شناسی کشاورزی در شیوه های کشاورزی است. در ایران نیز اگر امیدوارانه بتوانیم به طور موثر به بحران آب و هوا رسیدگی کنیم، بازنگری اساسی در ساختار کشاورزی کشور و سیاست‌هایی که سیستم فعلی ما را ایجاد و حفظ کرده است، لازم است. کشاورزی ایران عمدتاً برای کودهای گران قیمت، کار با سوخت‌های فسیلی تجدیدناپذیر، مصرف بی انتهای ذخایر آب شیرین، بهره وری نازل منابع و عوامل تولید و دوره‌ای از ثبات نسبی در آب و هوا طراحی شده است، که اکنون همه آنها زیر سؤال هستند. نسل بعدی کشاورزان و دامداران باید به سیستم‌های کشاورزی هوشمندتر روی بیاورند.

* تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی

 

 

اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا

 

  • نویسنده : حسین شیرزاد