یونس ژائله سعدآباد * صنایع غذایی یکی از پیشرانهای اقتصاد ایران است. مطابق با آمارها تعداد زیادی از واحدهای صنعتی کشور خصوصاً در استانهای شمالی به تولید محصولات غذایی مشغول هستند و تعداد آنها نیز روبه رشد است. در این میان فرآیند توسعه هم در واحدهای قدیمی صنعت غذا و هم واحدهای جدید در حال […]
یونس ژائله سعدآباد *
صنایع غذایی یکی از پیشرانهای اقتصاد ایران است. مطابق با آمارها تعداد زیادی از واحدهای صنعتی کشور خصوصاً در استانهای شمالی به تولید محصولات غذایی مشغول هستند و تعداد آنها نیز روبه رشد است. در این میان فرآیند توسعه هم در واحدهای قدیمی صنعت غذا و هم واحدهای جدید در حال احداث قابل رویت است. این در حالی است که تحریمها در حال حاضر برای بخشهای مختلف اقتصاد دردسرهای ایجاد کرده است، اما دادههای آماری نشان میدهد صنایع غذایی جزو معدود صنایعی است که در عصر تحریمها رشد را به ثبت رسانده و کشور را از لحاظ تأمین محصولات غذایی بینیاز به واردات کرده است. صنعت غذا همچنین سهم بالایی در اشتغال کشور دارد و در GDP هم سهم مطلوبی را از آن خود کرده است.
در تمام دنیا موضوعی به عنوان قیمتگذاری روی کالاهای صنعت غذا وجود ندارد. زیرا رقابت در این صنعت آنقدر بالا و فشرده است که نیازی به قیمتگذاری و کنترل قیمتها نیست. این رقابت سالم، باعث کاهش قیمتها در بازارها شده است. اما در ایران برخی محصولات وجود دارند که تابعی از یکسری نهادهها و موادی هستند که دولت روی آنها حساسیت دارد. شیر، برنج، روغن، گوشت و… کالاهای اساسی هستند که در سبد ارزاق عمومی جانمایی شدهاند. بهدلیل نقش استراتژیک این کالاها، دولت همواره در تلاش است تا این کالاها ارزانتر بهدست مصرفکننده برسد. طبیعتاً زمانیکه در مورد چنین کالاهایی حساسیت وجود دارد، سیاستگذاران روی ورود و خروج این محصولات دقت نظر دارند. در چند وقت اخیر بارها ممنوعیتهای صادرات و واردات برخی محصولات اعمال شد. استنباط سیاستگزار از ممنوعیتهای صادراتی این است که کمبود ایجاد خواهد شد و در نتیجه صادرات این نوع محصولات را باید در یک دوره زمانی ممنوع کرد. اما چند ماه بعد که مشکلات تأمین کالا برطرف شد، دوباره مسیر را برای صادرات آن کالا باز میکنند. در صنایع غذایی این موضوع به کرات دیده میشود. در برخی موارد رفتارهای سیاستگزار قابل درک است و میتوان با مدیریت درست مانع آسیب وارد شدن به واحدهای صنعتی شد، زیرا برخی اتفاقات مربوط به اقتصاد کل کشور است.
اما چه شد که دولت چنین سیاستهایی را در دستور کار قرار داد؟ ریشه این موضوع به برخی مشکلات و چالشها که در دو سال گذشته رخ داد باز میگردد. در میان بروز این چالشها، افرادی بهدلیل سیاستگزاریهای ناکارآمد به اقتصاد کشور تحمیل شدند که به آنها در اصطلاح بازرگانان یکبار مصرف میگویند. این فراد که هیچ سابقهای در فعالیت تجاری ندارند، توانستهاند بالغ بر هشت میلیارد دلار از منابع ارزی را از کشور خارج کنند و هیچ کالایی هم به داخل نیاوردهاند. ظهور چنین صادرکنندگای به این موضوع باز میگردد که هیچ نظم نوینی برای اقتصاد ایران تعریف نکردهایم. این در حالی است که این نوع صادرکنندگان با صادرکنندهای که خوشنام است و سالها در تولید و تجارت سابقه دارد در یک ترازو گذاشته میشوند و در مورد سنجش قرار میگیرند. زمانیکه بتوان صادرکنندگان را در یک چارچوب منظم طبقهبندی کرد، بازار صاحب اصلی خود را پیدا میکند چه در تولید و چه در صادرات. این در حالی است که برای برونرفت از این نوع چالشها، بهتر است پای بخش خصوصی را به میان کشید. اتاق بازرگانی ایران بهعنوان مادر تشکلها میتواند راهبردهای کارآمد را با دادهها و نظرسنجیها استخراج و برای عملیاتی شدن به وزارتخانهها ارسال کند. اما این ارتباط دوسویه میان بخش خصوصی و دولت هماکنون برقرار نیست. سیاستگزار باید زمینهای را فراهم کند تا مسیری باز شود که نواقص از سوی صاحبان صنعت نیز مورد آنالیز قرار گیرد. هر بیزینسی در دنیا یکی متولی و مدیر دارد، اما بیزینسهای داخل ایران متولی مشخصی ندارد. هرکسی در اقتصاد باید جای خودش بنشیند و سهم خود را از تجارت بگیرد و در کنار آن دولت مدیریت و نظارت خود را انجام دهد.
از دیدگاه من از تولیدکننده گرفته تا سیاستگزار، همه در اوضاع نابسامان امروز اقتصاد کشور سهم دارند. نباید توپ را فقط به زمین دیگران یا سیاستگزاران انداخت. تا زمانیکه این موضوع را درک نکرده و نپذیرفتهایم، بسیاری از مشکلات پابرجا و راه موفقیت صنعت غذا، صنعتی سودآور است و جای کار بسیار دارد. دولت میتواند بهعنوان پیشران به این صنعت نگاه کند. در اطراف ایران یک جمعیت بسیار بزرگ زندگی میکنند که منجر به خلق شرایط خاصی برای این صنعت شده است. ما فقط باید به و بحث کیفیت و بهرهوری توجه کنیم. زیرا بهرهوری و کیفیت شاه بیت موفقیت ما خواهند بود. یکی از مشکلات موجود در این صنعت این است که در حال حاضر ما واردکننده برنج، ذرت، جو و گندم هستیم. اگر نفت ما را نخرند، تکلیف چیست؟ این تکلیف را باید در تولید روشن کرد. اگر گندم خودمان را با قیمت جهانی از کشاورز خریداری کنیم، مطمئن باشید کشاورز به حرف آقای کارشناسی که میگوید از این کود استفاده کن، گوش میدهد. زیرا اگر یک تن در هکتار هم بیشتر محصول تولید کند، پول تمام مخارج را درآورده و دو برابر هم سود کرده است. موفقیت کشور در این است که به بهرهوری و کیفیت اهمیت بدهیم و دوم اینکه صنعت غذا هم محکمتر و متحدتر یکدیگر را شارژ کنند و از سودهای آنی و نوسانی خودداری شود تا یک رشد طبیعی و آرام را بدون اینکه تنشی در هیچیک از ارکان بهوجود آید تجربه کنیم. در نهایت کارها را جلو ببریم و کارنامهای را در دست خود بگیریم که بگوییم در طول یکسال گذشته به یک رشد ۱۲ درصدی در کل صنعت غذا دست یافتهایم.
* بنیانگذار گروه صنایع غذایی« شیرین عسل»
- نویسنده : یونس ژائله سعدآباد