حفظ کیفیت تولید و وفاداری مشتریان کلید عبور از بحران کرونا
حفظ کیفیت تولید و وفاداری مشتریان کلید عبور از بحران کرونا
اقتصادسبز آنلاین: شرکت‌های هلدینگ نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهان امروزایفا می‌کنند؛ در واقع این شرکت‌ها مالک دارایی‌‌های سهام سایر شرکت‌ها بوده و در آن عملیات، فعالیت و کسب وکار فعال دیگری هم انجام می‌شود.

اقتصادسبز آنلاین: شرکت‌های هلدینگ نقش بسیار مهمی در اقتصاد جهان امروزایفا می‌کنند؛ در واقع این شرکت‌ها مالک دارایی‌‌های سهام سایر شرکت‌ها بوده و در آن عملیات، فعالیت و کسب وکار فعال دیگری هم انجام می‌شود.

هلدینگ، شرکتی سهامی است که دارای شرکت‌های زیرمجموعه دیگر بوده و کنترل شرکت‌های زیرمجموعه مستقیماً زیر نظر مدیران و هیأت مدیره‌ شرکت اصلی است. این شرکت‌ها با خرید بخش عمده‌ای از سهام شرکتی دیگر می‌تواند در آن شرکت حق رای داشته باشد، که در این صورت به شرکت دوم، شرکت فرعی (یا وابسته) هم گفته می‌شود.
شرکت تولیدی پاک نام که در گذشته با نام « اسنو » فعالیت داشته نیز یک هلدینگ است. این شرکت در سال 1341 توسط عده ای صنعتگر با تجربه در صنعت شوینده در منطقه سعادت آباد تهران بنیان گذاشته شد و به عنوان یکی از نخستین کارخانه‌های تولید پودر لباسشویی خاورمیانه به بهره برداری رسید. لازم به ذکر است که پاک‌ نام از زیر مجموعه‌های صاحب نام دیگری نیز برخوردار می‌باشد که برند خوشنام و قدیمی گرجی یکی از آنهاست. گرجی که در سال 1340 توسط علی گرجی بنیان نهاده شد هم اکنون با در نظر گرفتن ذائقه و رضایت مشتریان همچون گذشته توانسته است از میان هزاران محصول و برند معروف، جایگاه خود را حفظ نموده و ارتقا بخشد. مهندس فرهاد تاجیک مدیرعامل هلدینگ پاک نام در نشستی با رعایت کلیه پروتکل‌های بهداشتی پاسخگوی سؤوالات ما بود که با هم ماحصل آن را می‌خوانیم:

با وجود بحران کرونا، اقتصاد کشور را در سال جدید چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بحران کرونا بر اقتصاد کل جهان تاثیر گذاشته است؛ به طوری که بانک جهانی کاهش رشد اقتصادی ایران را پنج و سه دهم احتمال می‌دهد که با توجه به میزان درآمد مردم و نقدینگی موجود در جامعه، بروز رکود پیش‌بینی می‌شود. شرایط پیش‌رو، وضعیت اقتصادی را از پیش سخت تر و رقابت را بسیار تنگاتنگ خواهد ساخت به گونه‌ای که تنها شرکت‌های برند آن هم با حفظ کیفیت و وفاداری مشتریان می‌توانند پایدار بمانند؛ در غیر این صورت با توجه به کاهش قدرت خرید قاعدتاً رکود ایجاد می‌شود.

به نظر شما با کاهش قدرت اقتصادی جامعه، دولت با اتخاذ چه راهکاری می‌تواند مانع گسترش شکاف طبقاتی و حذف تعداد زیادی از اقشارضعیف جامعه از گردونه اقتصاد شود؟

دولت در این رابطه باید دو راهکار را مد نظر قرار دهد؛ یکی در زمینه تخصیص ارز که باید راهی بیندیشد تا ارز لازم به امور تولیدی تخصیص پیدا نموده و دست کم کالا موجود باشد. زیرا نبود یا کمبود مواد اولیه، بار روانی ایجاد کرده و باعث افزایش قیمت می‌گردد. بنابراین مهمترین کار، در دسترس قرار دادن مواد اولیه تولید است. برای جلوگیری از افزایش قیمت باید نرخ دلار را کنترل کرد؛ در غیر این صورت برای افزایش قدرت خرید مردم و رونق بازار باید مشوق‌هایی نظیر مشوق‌های صادراتی در نظر گرفت یا این که برای گروه‌هایی که به امر واردات می‌پردازند یارانه لحاظ شود زیرا با وضعیت موجود، انتقال ارز به سختی ممکن خواهد بود. برای مثال در حال حاضر معضل مهم در صنعت غذا، بحث روغن است که به دلیل مشکلات انتقال ارز واردات آن به سختی امکان‌پذیر است، اما در بحث شکر این مسأله معکوس است و هم اکنون شکر به قیمت 6هزار و 700 تومان در بازار یافت می‌شود. نبود روغن، ما را با مشکل مواجه ساخته؛ به طوری که حتی حاضرند آن را به قیمت گرانتر نیزخریداری نمایند. بنابراین کمبود یا نبود مواد اولیه باعث ایجاد رکود و در نتیجه تعطیلی خط تولید خواهد شد؛ این امر واحدهای تولیدی و حتی کارخانه‌های بزرگ و صاحب نام مثل گرجی را وادار به تعدیل نیرو در قسمت‌های گوناگون مانند حمل، بارگیری، توزیع و….. خواهد ساخت.
هم اکنون بزرگترین اقتصاددانان جهان نیز در مورد اقتصاد ایران، قادر به ارایه راهکاری نیستند زیرا اقتصاد در ایران، خاص است و از هیچ قانونی تبعیت نمی‌کند بنابراین اقتصاد ایران را باید با قوانین خاص خود سنجید. در حال حاضر با توجه به بحران کرونا به ویژه در خردادماه، شاهد بروز رکودی ملموس بوده‌ایم به طوری که میزان فروش تمامی فروشگاه‌ها از جمله فروشگاه‌های تحت پوشش ما نیز 30 تا 40 درصد کاهش داده است. البته معمولا هر بار یک ماه از سال شاهد چنین اتفاقی بوده‌ایم اما هم اکنون این مشکل فقط در خرداد بروز پیدا کرده است و چنانچه در ماه‌های بعدی رفع نگردد با معضل بزرگی مواجه خواهیم شد.

آیا این رکود نتیجه ادامه تعطیلی مدارس از سال قبل نیست؟

البته در صنعت شیرینی و شکلات همیشه شش ماه اول سال با شش ماه دوم متفاوت بوده است و رکود در شش ماه اول، ارتباط زیادی با تعطیلی مدارس به علت شیوع کرونا ندارد چون در سال‌های قبل هم مدارس از خرداد تعطیل شده یا گرما باعث می‌شد تا افراد از بیسکوئیت و شکلات همراه با چای استفاده نکنند و اکثراً دنبال آبمیوه باشند که این امر، خود باعث افت مصرف در نیمه اول سال نسبت به نیمه دوم می‌گردید. هم اکنون ترس از ابتلا به کرونا بر حساسیت‌های مردمی در انتخاب نوع بسته‌بندی و تغذیه آنان تاثیر گذاشته است و بحث تعطیلی مدارس چندان مطرح نیست.

آیا با وجود کرونا، اکثر مصرف کنندگان ترجیح می‌دهند تا از محصولات بسته‌بندی استفاده کنند؟

بله و این امر بر مصرف محصولات بسته‌بندی تاثیر گذاشته و بالانس را به هم زده است مثلا اگر کسی در واحد تولیدی خود، صد تن محصول جعبه‌ای و صد تن بسته‌بندی تولید می‌کرد، به ناچار باید این رقم را تغییر داده و مثلاً آن را به 60 تن جعبه‌ای و به 140 تن بسته‌بندی برساند؛ در ضمن کل تولید محصول در ابتدا افت نموده و بالانس یا تعادل آن به هم خورده و سپس این میزان تولید می‌شود؛ در گذشته و قبل از بروز کرونا اگر فردی مایل به خرید محصولی بود بلافاصله آن را خریداری می‌کرد اما هم اکنون با ملاحظه این مسأله، تنها از محصولات بسته‌بندی استفاده می‌کند.

هم‌اکنون این رکود، دامنگیر اقتصاد کل ایران شده و بسیاری از شرکت‌ها را تحت تاثیر قرار داده، آیا صادرات نیز تحت شعاع این امر قرار گرفته است؟

این امر در صادرات نیز تاثیر زیادی داشته است که نیاز به حمایت جدی دولت دارد زیرا در غیر این صورت، بسیاری از واحدهای تولیدی از چرخه تولید حذف خواهند شد. در این برهه، بیشتر از این که شعار بدهیم باید وارد عمل شویم. در حال حاضرصادرات با دو مشکل مواجه است؛ یکی مسأله برگشت ارز که اگر در گذشته به سختی انجام می‌شد هم اکنون و با وجود این بحران، عملاً بسیار سخت شده است چون همه کشورها به نوعی با این بیماری درگیرهستند و به صورت نیمه وقت کار می‌کنند و بعضی‌ از صنوف نیز به کلی تعطیل شده‌ و در نتیجه اوضاع بسیارسخت شده است. نکته مهم این که با توجه به بسته شدن مرزها و از آنجا که کشورهای همسایه ما صنعتی نبوده و بازار مصرفشان خالی از محصول شده است، اگرچه مصرف نیز کاهش یافته اما این امر می‌تواند فرصت مناسبی را برای صادرات در اختیار ما قرار دهد. در واقع با صادرات می‌توانیم کمبود بازار داخلی را جبران نماییم. معمولاً صادرات در زمانی که بازار داخلی با رکود مواجه است کارگشا خواهد بود، با این تفاوت که هم اکنون همه کشورها دچار بحران کرونا هستند و برگشت ارز مشکل ساز شده است. در این میان چنانچه دولت، راهکاری علمی یا شاخص اتخاذ نماید راه به مقصد خواهیم برد.

در یک مقطع، دغدغه تولیدکنندگان صنعت غذا متغیر بودن قیمت ارز بود؛ به طوری که وقتی دلار به 12-10 تومان رسید همه به داد و فغان افتادند اما در حال حاضر ظاهراً هیچ کس با دلار 17 هزار تومانی مشکلی ندارد و همه ذهنیت‌ها به طرف بورس متمرکز شده است. این مسأله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همیشه ثبات، مهمترین فاکتور بازار بوده و ضربه‌ای که نوسان وارد می‌سازد بسیار بیشتر است. هم اکنون با وجود این که دلار به مرز 18 تا 19 هزار تومان رسیده، اما توقف آن در این محدوده باعث شده است تا تکلیف مشخص باشد؛ به طوری که می‌توان بر طبق آن تصمیم گرفت که آیا با این قیمت، توان رقابت را داشته و قادر به صادرات هستیم یا خیر؟ در نتیجه با این شرایط،، تکلیف هرکس یا خودش مشخص است، اما با نوسان دلار، اوضاع روشن نیست و نمی‌دانیم چه زمان باید اقدام به صادرات نمود یا چه وقت می‌توان مواد اولیه را تهیه و خریداری کرد. این مسأله هم رسالت صادر کننده وهم بازرگان را روشن می‌سازد؛ یعنی بازرگان نیز می‌داند که مواد اولیه را باید با دلار 16 هزار تومانی بفروشد؛ اما زمانی که دلار نوسان دارد مردد است و همواره نگرانی توانایی خرید دوباره مواد اولیه را دارد. در نتیجه، ثبات بهتر از نوسان است. البته در حال حاضر ما دارای سه نوع بازار سرمایه هستیم؛ یکی بورس که از رونق زیادی برخوردار است؛ یکی دلار و ارز و دیگری طلا. از این رو مردم به صورت گروهی به سمت بورس هجمه می‌آورند و سپس همین جماعت، همزمان برای خرید دلار یا طلا اقدام می‌کنند و چنانچه این سه بازار دچار مشکل شود به خرید خودرو روی می‌آورند! این موضوع باعث می‌گردد تا گروهی از افراد که توان به هم ریختن بازار را دارند وارد این دسته شوند و در این شرایط تنها تجار واقعی هستند که روی کار خود متمرکز می‌شوند؛ یعنی با رونق یا عدم رونق بورس، تولیدکننده واقعی همواره به تولید پرداخته و با سرمایه شرکت، اقدام به خرید سهام در بورس نخواهد کرد، یا توزیع کننده حرفه‌ای -که موظف است وجه شرکتی که از آن کالا دریافت کرده است را برگرداند- سرمایه خود را صرف خرید دلار و طلا نمی‌نماید و به طور کلی تجار اصیل، دچار هیجانات بازار نمی‌شوند.

ارزیابی شما از فعالیت کنونی بورس چیست؟ فکر می‌کنید دارای حباب است یا هدف آن تنها، جمع کردن نقدینگی مردم است؟

به نظر من قطعاً بحث تجمیع نقدینگی مد نظر است زیرا با ارزیابی اولیه مشاهده می‌گردد که دولت و شرکت‌های دولتی وارد بورس می‌شوند اما به اعتقاد من بورس در بین این سه بازار شاخص است و دلار و طلا باید خود را به آن برسانند. از این رو به زعم من، بورس تا پایان سال 99 روند صعودی خود را حفظ خواهد کرد، البته در بعضی مقاطع ممکن است مقاومت روی یک مبلغ صورت بگیرد اما در نهایت آنقدر فشار نقدینگی زیاد است که سرانجام روی یک مبلغ ثابت نمی‌ماند و در بدبینانه ترین حالت، شاخص بورس امسال روی یک میلیون و 500 می‌ایستد و ارز و طلا باید خود را به آن برسانند.

در حال حاضر افراد از هر قشر و سن وارد بورس شده‌اند. این حجم از بی‌تجربگی و عدم آگاهی از بورس باعث شده است تا قیمت بسته‌ زرماکارون به دلیل توقف عرضه اولیه و معضل در قیمت‌گذاری اولیه به 9 هزار و 500 تومان افزایش یابد. این موضوع چه آسیبی به قشر ضعیف جامعه وارد می‌سازد؟

تاثیری که تورم برقیمت محصولات می‌گذارد، بسیار بیشتر از شاخص بورس است. منظور از تورم نیز در اینجا، نزدیک شدن دلار به شاخص بورس می‌باشد. مسلماً تا زمانی که بیشتر سرمایه و پول در دست مردم بوده و چرخه اقتصاد کشور نیز به این ترتیب می‌چرخد باید انتظار هر پیامدی را داشت. حال این که نقدینگی، چه زمان به بازار تزریق شده است جای تحلیل دارد ولی مشاهده صف چند صد میلیونی مردم برای خرید سهام و هجمه آنان برای خرید سکه 7 میلیون و 200 تومانی و دلار 17-16 هزار تومانی و همچنین خودرو، نشان دهنده این است که پول زیادی در دست مردم می‌باشد و هجوم افراد به سمت این بازارها باعث ایجاد تورم خواهد شد. به نظر من، عدم کنترل حجم زیاد نقدینگی باعث بروز تورم شده و مردم برای حفظ ارزش پول خود به سمت بورس، دلار و… روی می‌آورند. کارخانه‌ها هم در واکنش به بالا رفتن سهام بورس و افزایش نرخ دلار، قیمت محصولات خود را افزایش می‌دهند.

این حجم از بی اعتمادی مردم به اقتصاد کشور از کجا شروع شد؟ چرا مردم راضی به نگهداری طلا و سکه بوده اما تمایلی به سرمایه گذاری در زمینه زیرساخت‌ها ندارند؟ در این رابطه دولت باید چه راهکاری اتخاذ نماید؟

در ایران در طول یک شبانه روز شاهد افت ارزش سرمایه‌ خود هستیم و متاسفانه دولت هم در این زمینه کار زیادی نمی‌تواند انجام دهد، اقتصاد ما یک اقتصاد مریض است و باید در رأس کارها از اقتصاددان استفاده کرد؛ مثلاً همین تغییر نرخ دلار از 4 هزار 200 تومان به 16 الی 17 هزار تومان، یعنی عدم ثبات و تعادل اقتصادی در کشور.

در حال حاضر بحث تک نرخی شدن ارز، نقل تمامی محافل است. در کشور ما انواع ارز از قبیل دلار 4هزار و 200 تومانی، ارز نیمایی و همچنین دلار بازار آزاد- که همه صنعتگران با آن خرید و فروش می‌کنند- موجود است؛ این مسأله چه مشکلی را برای صنعت و اقتصاد به همراه دارد؟

در هیچ کجای دنیا ارز، چند نرخی نیست و سه الی چهار نرخی بودن ارز در کشور، نشان دهنده ضعف اقتصادی است. به نظر من تک نرخی شدن ارز به نفع صنعت و اقتصاد است و با این کار بسیاری از سوداگران ارز خود به خود از بازار حذف می‌شوند؛ در حال حاضر چند نرخی شدن ارز باعث ایجاد تورم شده است.

آیا هم اکنون تورم در کشور، بالای 40 درصد است؟

دقیقاً نمی‌دانم، اما فکر می‌کنم چندی پیش آقای نوبخت آن را 21 درصد اعلام کرد. با این وجود زمانی که افزایش حقوق 25 درصدی برای کارگر- که همیشه 15 الی 20 درصد زیر تورم بود- در نظر گرفته می‌شود، رقم 21 درصد نمی‌تواند صحت داشته باشد. در طول 25 تا 30 سال اخیرهمواره کارگر 10 تا 15 درصد کمتر از تورم، افزایش حقوق داشته که این امر نشان دهنده تورم 35 تا 40 درصدی است.

در واقع قصد دولت از افزایش حقوق کارگران، حمایت از این قشر است اما این کار حقیقتا ً صنعتگر را زمین‌گیر می‌کند چون اگر صنعتگر و مدیر یک واحد تولیدی نتواند حقوق کارکنان خود را پرداخت کند مجبور به تعدیل نیرو خواهد شد. این تناقض را چگونه بررسی می‌کنید و در این رابطه چه صحبتی با مسؤولین دارید؟

البته حقوق کارگر باید افزایش پیدا کند، زیرا در غیر این صورت با شرایط موجود، قادر به اداره زندگی خود نخواهد بود؛ از طرفی ما نیز توان پرداخت اضافه دستمزد را نداریم زیرا افزایش تورم، قدرت خرید را کاهش داده و ما را وادار ساخته است که نقطه اپتیمم را در نظر بگیریم یعنی اگر با 6 خط تولید می‌کردیم آن را به 4 خط کاهش داده‌ایم تا بدین وسیله هم محصول خود را به فروش رسانده و و هم نیروی کار خود را حفظ کنیم. در واقع کوچکترین تغییر در شرایط اقتصادی باعث تعدیل نیرو در واحدهای تولیدی می‌شود که این کار، عدم اشتغال را به دنبال دارد. بنابراین افزایش 26-25 درصدی حقوق، مشکلی را حل نکرده و تنها باعث تعدیل نیرو در واحدهای تولیدی خواهد شد که این هم درمان درد ما نیست زیرا تولیدکننده تمام سرمایه‌ خود را در این راه وقف نموده و قصد او تولید می‌باشد.

در واقع هیچ نسخه شفا بخشی برای اقتصاد ایران وجود ندارد؟

واقعا نمی توان در این زمینه کاری کرد و به نتیجه‌ای رسید. در حال حاضر فقط تولید محصولات باکیفیت و وفاداری مشتریان به برند می‌تواند باعث ادامه کار شود. بنابراین همواره در زمینه تولید محصولات با کیفیت تلاش می‌کنیم؛ اما چنانچه در این شرایط کالای قاچاق نیز وارد کشور شود وضعیت از این که هست بدتر خواهد شد.

قاچاق مواد غذایی در صنعت غذا، چه میزان در ذائقه مردم تاثیر می‌گذارد؟ در حال حاضر یکسری آبمیوه‌های قاچاق در بازار موجود است که مردم به وفور آن را خریداری می‌کنند آیا در مورد آدامس و شیرینی و شکلات هم این امر صادق است؟

توجه به این امر حائز اهمیت است که محصولات ما به دلیل نرخ ارز و وابستگی به واردات مواد اولیه، قدرت رقابت با کالاهای خارجی را ندارند. برای مثال ما اسانس مرغوب را به مبلغ بالایی تهیه می‌کنیم اما تهیه همین اسانس برای تولیدکننده در ترکیه و یا کشورهای دیگر با قیمت بسیار پایین‌تری تمام می‌شود؛ بنابراین تولید کننده ایرانی برای پایین آوردن بهای تمام شده‌ محصول و درنهایت افزایش قدرت خرید مصرف کننده داخلی به ناچار باید از اسانس با کیفیت پایین‌تر استفاده کند که این امر باعث می‌شود تا همواره کیفیت محصولات ایرانی حتی بهترین برندها نیز دچار نوسان شود، اما محصولات خارجی‌ با رعایت و استمرار کیفیت و بسته‌بندی مرغوب تر موفق شده‌اند ذائقه مشتری ایرانی را شناسایی کرده و قاعدتا وفاداری به محصولات خارجی را افزایش دهند.

در بحث صنعت غذا در رابطه با اقتصاد توضیح دیگری ندارید؟

در این راستا توضیح دیگری وجود ندارد زیرا اقتصاد در ایران به قدری متغیر است که نرخ‌ها در مدت یک شبانه روز تغییر می‌کنند. شرایط اقتصادی امسال قابل پیش‌بینی نبوده و حتی خود دولت هم توان این کار را ندارد. تنها استراتژی که می‌توان امسال در پیش گرفت، کنش و واکنش است؛ در حقیقت باید ببینیم که چه کنش اقتصادی به صنعت و تولید وارد می‌شود تا در مقابل آن واکنش مناسب نشان دهیم.

یکی از مشکلاتی که گریبانگیر صنعت غذا بوده بحث نبود مواد اولیه‌ از قبیل شکر، روغن یا آردهای تخصصی و مشکلات تأمین آنها است؛ در این راستا چه نظری دارید؟

به صورت تخصصی در بخش صنعت غذا، مواد اولیه دارای دو چالش اساسی هستند؛ چالش اصلی شامل مواد اولیه‌ گران قیمت می‌شود و بخش دیگر مربوط به مواد اولیه‌ای است که تهیه آن‌ها به هیچ صورت ممکن نیست که هر دو دسته جزو بیس و پایه‌های صنعت غذا محسوب می‌شوند؛ در این رابطه و به صورت اختصاصی در صنعت شیرینی و شکلات، شکر را می‌توان مثال زد که در بازار داخلی پیدا می‌شود اما نرخ آن بالا است؛ در صورتی که روغن، به خصوص روغن باکیفیت، به هیچ عنوان در بازار موجود نیست و در این رابطه حتی حاضریم آن را با قیمت بالا نیز خریداری نماییم. در حال حاضر مشکل اصلی، نبود مواد اولیه‌ است. به عنوان مثال حتی اگر ما با هزار مصیبت روغن gtc را تهیه کرده و در اختیار شرکت‌های مربوطه قرار دهیم، از ما طلب ضمانت‌نامه می‌کنند و ضوابط و مقررات حاکم بسیار سخت و دست و پاگیر هستند. در واقع قوانینی که وضع می‌شوند نیز بحث تهیه مواد اولیه را از پیش دشوارتر ساخته و این چالش‌ها در تهیه مواد اولیه وجود دارد.‌

در بحث وفاداری برند قطعا باید ثبات قیمت هم وجود داشته باشد که هم‌اکنون با توجه به مشکلات حاکم، این امر برای تولیدکننده ممکن نیست، آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به طور کلی ما برای ثبات قیمت‌ها، افزایش نرخ مصرف کننده را تنها یک بار در سال انجام می‌دهیم که این موضوع باعث می‌شود فشار اصلی روی دوش خودمان باشد، البته شاید اجباراً این امر دو بار در سال اتفاق بیفتد چون در هر صورت، شرکت‌ها نهایتاً چند ماه می‌توانند چنین زیانی را متحمل شوند و پس از آن یا ورشکست خواهند شد و یا باید بر قیمت‌های خود بیفزایند. با این حال ما سعی می‌کنیم با کنترل هزینه‌ها، افزایش قیمت‌ها را تا حد امکان مهار کنیم اما اگر وضعیت از حد معمول خارج شود به ناچار قیمت‌ها را افزایش می‌دهیم که این باعث می‌شود کالای ما در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، دو نرخی بوده و تکلیف ما و مصرف‌کنندگان مشخص نباشد.

آیا با تشکیل وزارت بازرگانی موافق هستید، به نظر شما این حجم از مسئولیت بر دوش وزارت صمت، اصولی و درست است؟

به اعتقاد من با تشکیل وزارت بازرگانی، تمرکز روی یک سری از کارها بیشتر می‌شود و این امر بسیار مناسب است. در واقع با چنین اقدامی، افراد متخصص به حوزه وارد می‌شوند، از این رو با این امر موافق هستم و ترجیح می‌دهم که وزارت بازرگانی از صنعت و معدن جدا شود.

بسیاری از افراد به علت ایجاد رانت و فسادی که در وزارت جهادکشاورزی شاهد آن بوده‌ایم معتقد هستند که قانون انتزاع، ضربه‌های مهلکی را به اقتصاد ایران وارد کرده است؟

در این راستا باید چنین گفت که وزارتخانه‌ها با هم متفاوت هستند. در حال حاضر از آنجا که عمده فعالیت تولیدکنندگان در حوزه صنعت است، چالش اصلی هم در صنعت رخ می‌دهد و قوانین و مقررات در حوزه اختیارات وزارت صمت است. در برهه کنونی می‌توان دو وزارتخانه که از اهمیت کمتری برخوردار بوده و امورشان تا حدودی به هم مرتبط است را با هم ادغام نمود اما امور بازرگانی و وزارت صمت، تخصصی بوده و جدایی این دو وزاتخانه منطقی به نظر می‌رسد. در واقع، ابتلاء یک وزارتخانه به فساد به علت عدم مدیریت صحیح و کارآمد است و عجالتاً جدایی یا ادغام آن تاثیر چندانی در رفع این معضل ندارد.

به طور کلی صنعت غذای ایران از مشکل چند صدایی و عدم یکپارچگی در تصمیم‌گیری‌ها رنج می‌برد. هم‌اکنون در صنعت چندین کانون، انجمن و اتحادیه تصمیم گیرنده وجود دارد. در نهایت نیز سازمان غذا و دارو تشکیل شده که مدیر آن دارای دکترای داروسازی است؛ این مشکل را چگونه بررسی می‌کنید؟

در این رابطه هرچقدر تخصصی تر و متمرکزترعمل شود به نفع‌ صنعت است. هم‌اکنون انجمن شیرینی و شکلات دارای اختیاراتی بوده و از قدرت خوبی برخوردار است و به طور معمول امورصنعت بین رئیس هیأت مدیره و بقیه اعضای انجمن تقسیم می‌شود. به عنوان مثال برای تهیه روغن به چندین انجمن، اتحادیه و… مراجعه کردیم در صورتی که اگر یک نهاد تصمیم گیر در این رابطه وجود داشت به پیشرفت کار کمک زیادی می‌شد.سازمان غذا و دارو نیز زیرکمیته‌هایی خوبی دارد که با صنعت همکاری می‌کنند و به گمان من، مشکلی با سازمان غذا و دارو وجود ندارد اما یکسری قوانین و مقررات دست و پا گیر به عنوان مثال در زمینه اخذ پروانه، تمامی توان صنعتگر را از او سلب کرده و یا در زمینه تولید یک محصول برای استاندارد و یا اخذ پروانه بهداشتی، زمان زیادی باید صرف ‌شود؛ در نتیجه این قوانین و مقررات باید اصلاح گردد. در صنعت، وجود یک سازمان با ده قانون متفاوت، کار را بسیار سخت می‌سازد، در عین این‌که می‌توان با ده سازمان و یک قانون یکپارچه، کار را به خوبی پیش برد. به زعم من سازمان غذا و دارو، مشکل ساز نیست و این قوانین حاکم بر صنعت غذا هستند که مشکل اصلی را ایجاد می‌کنند.

بنابراین در رابطه با وجود چندین سازمان دخیل در صنعت از قبیل استاندارد، گمرک و… چه کاری باید انجام داد؟

در جهت رفع این معضل، تلاش زیادی نموده‌ایم، کل امورمربوط به صنایع غذایی را باید به سازمان غذا و دارو یا سازمان استاندارد منتقل کرد و با استفاده از کمیته‌های موجود و یکپارچه‌سازی قوانین، بسیاری از مشکلات را برطرف ساخت.

صنف بیسکوئیت و شیرینی و شکلات در صنعت غذا فعال‌ترین صنف بوده و درآمد ارزی حاصل از این بخش بسیار زیاد است؛ چطور می‌توان این امر را تداوم بخشید؟

در شرایط کنونی مهم‌ترین کار، حمایت دولت از فعالان بخش است. هم اکنون در بخش صادرات، صحبت از آن است که دولت به کمک صادرکننده بیاید زیرا با شرایط موجود، برگشت ارز به سختی امکان پذیر است. بنابراین با تعیین مشوق‌های صادراتی و عمل به وعده‌ها می‌توان این امر را تداوم بخشید. مشوق‌های صادراتی باید تعیین شده و به وعده‌های صادراتی عمل شود؛ در واقع حمایت‌های عملی صورت گیرد، به عنوان مثال برای برگشت ارز می‌توان یکسری صرافی‌هایی را در خارج از ایران به صادرکنندگان معرفی کرد.

آیا برون سپاری ارزی برای صادر کنندگان، مشکل زیادی ایجاد می‌کند؟

بله؛ این موضوع هزینه زیادی برای ما دارد. در این زمینه از آقای همتی رئیس بانک مرکزی تقاضا کردیم تا راهکار مناسبی را اتخاذ نمایند. هم‌اکنون نه دارای صرافی، نه بانک و نه حتی یک اتاق کار برای تصمیم‌گیری در این رابطه هستیم. در واقع با شرایط موجود چنانچه بخواهیم صادراتی داشته باشیم که به وسیله آن از این رکود اقتصادی نجات یابیم نیازمند اتخاذ راهکاری مناسب هستیم. صادرات می‌تواند به ارزآوری کمک کند اما همه این‌ها تنها با حمایت همه جانبه از صادرکننده محقق خواهد شد.

بنابراین پیشنهاد شما تشکیل یک کمیته از فعالان صنعت است؟

البته در این رابطه کمیته‌های زیادی تشکیل شده و شاهد اتفاقات بسیاری بوده‌ایم اما راهکار اساسی این است که دولت و صنعت خود را از یکدیگر جدا ندانند. دائماً شعار حمایت از تولیدکننده و صنعتگرو…را سر می‌دهیم اما تنها شعار جوابگو نیست و باید همه با هم باشیم.

آیا این مشکل از آنجا نشات نمی‌گیرد که دولت بخش خصوصی را از بدنه اقتصاد جدا دانسته و 90 درصد اقتصاد ما دولتی است؟

سالیان درازی است که این اتفاق در حال رخ دادن است. خصوصی سازی به این معنا نیست که دولت هیچ گونه حمایتی از بخش خصوصی نکرده و با وضع یکسری قوانین و مقررات، تنها فرد را از سرمایه‌گذاری در تولید پشیمان سازد. دولت و صنعت باید در کنار یکدیگر باشند. در غیر این صورت با تشکیل کارگروه و حرف‌های شعارگونه و زیبا، مشکلی حل نخواهد شد و باید به شعارها جامه عمل پوشانده شود.در حال حاضر در سیستم ما یک نفر شعار می‌دهد و بقیه مدام آن را تکرار می‌کنند و کسی به فکر عملی کردن آن نیست. باید به وعده‌های خود عمل کنیم و در این صورت، نیمی از مشکلات حل خواهد شد.

در رابطه با هلدینگ پاک نام توضیح می‌دهید؟

پاک نام، یک شرکت بسیار قدیمی در صنعت تولید مواد شوینده است که در سال 1341 در سعادت آباد تهران با نام اسنو به فعالیت پرداخت. پودر طوفان و مایع ظرفشویی بامداد از تولیدات اولیه این کارخانه است. در واقع این کارخانه در طول فعالیت خود از رشد خوبی برخوردار شد و در سال 1375 بزرگ‌ترین کارخانه خاورمیانه را در شهرستان بوئین زهرای استان قزوین افتتاح کرد که در حال حاضر بزرگ ترین تولیدکننده مواد شوینده در ایران است و بین سال‌های 91-92 دو شرکت دیگر تحت عنوان شرکت سیمان ماهان کرمان و بیسکوئیت گرجی را زیر مجموعه خود ساخته و وارد عرصه صنعت غذا و سیمان نیز گردید. هم اکنون این دو شرکت نیز چندین شرکت زیرمجموعه دارند؛ در حال حاضر پاک نام علاوه بر شرکت پخش دارای یک شرکت در زمینه امور بازرگانی نیز است.

در بحث صنعت غذا، بیسکوئیت گرجی، بیسکوئیت صفر درصد نسترن را تولید نمود که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد، در این رابطه توضیح می‌دهید؟

شرکت گرجی با خود پیمان بسته است که به صورت تخصصی در صنعت بیسکوئیت فعالیت نماید؛ به عنوان مثال بیسکوئیت بیسکو پلاس را تولید و وارد بازار کرده‌ایم که دارای 12 ویتامین و پنج مینرال است و با اطمینان اعلام می‌کنیم که کودکان با مصرف آن، نیازی به مولتی ویتامین پیدا نمی‌کنند. این محصول همچنین تأییدیه وزارت غذا و دارو و انجمن تغذیه کودکان ایران را دارا است. بعد از این آزمایش موفق، تصمیم به ایجاد لاین سلامت گرفته که هم‌اکنون جوین را در این لاین عرضه می‌کنیم و به این نتیجه رسیده‌ایم که برای تضمین سلامت مردم کشور باید به صورت تخصصی کار کرد و حداقل کاری که می‌توان انجام داد این است که روی سلامت مردم حساس باشیم. در این راستا همچنین بیسکوئیت نسترن صفر درصد را وارد بازار کردیم. در لاین سلامت، کالاهای دیگری نیز داریم که آن را در شرایط مناسب به بازار عرضه خواهیم کرد. همچنین در مجموعه گرجی، یک کمیته تخصصی وجود دارد و بیسکوئیت را به صورت علمی تولید می‌کنیم. در واقع محصولات لاین سلامت گرجی علاوه بر مزه خوب و مشتری پسندی، یک سری مزیت‌های رقابتی هم دارد که باعث استقبال بیشتر مردم می‌شود که بیسکوئیت نسترن هم یکی از این محصولات است.

خیلی از کارشناسان، تبلیغ بیسکوئیت‌های رژیمی را در تلویزیون از ترفندهای تبلیغاتی دانسته و معتقدند شیرینی بیسکوئیت بدون استفاده از قند ممکن نیست، در این رابطه نظرتان را بفرمایید.

در مورد این افراد نباید واژه کارشناس را به کار برد. در واقع، زمانی که قصد تبلیغ محصولی را در صدا و سیما داشته باشید باید مصوبه علمی آن را ارایه دهید؛ درغیر این صورت آن را تبلیغ نخواهد کرد. صدا و سیما، جایی برای تقلب تبلیغاتی نیست چون باید پاسخگوی سازمان غذا و دارو و رقبای خود باشد و امکان این ریسک وجود ندارد. این سازمان جزو معدود نهادهایی است که هنوز وارد فرآیند رانت بازی نشده است. هنگامی که حتی یک خودکار را برای جایزه محصول خود در نظر می‌گیرید باید آن را تهیه کرده و در اختیار اداره بازرگانی صدا و سیما قرار دهید و تنها در آن صورت اعلام می‌کنند که این محصول، یک خودکار جایزه دارد و مجوز آن را می‌دهند. در واقع برای هر ادعا باید حتما تأییده وزارت‌های مربوطه اخذ شود تا قابل انجام باشد. به طور کلی صدا و سیما بدون مدرک علمی، هیچ محصولی را تبلیغ نمی کند. بنابراین کسی که ادعا می‌کند این‌ها ترفندهای تبلیغاتی است یا چیزی از صنعت نمی داند و یا از قوانین و مقررات صدا و سیما بی خبر است. هم اکنون بسیاری از کمپانی‌های معروف دنیا‌ بدون استفاده از شکر در محصول، طعم شیرینی را با فرمالاسیون القا می‌کنند؛ این اولین‌بار نیست که در ایران چنین اتفاقی می‌افتد. ما در کلوچه‌های رژیمی خود هم بدون استفاده از شیرین‌کننده، شیرینی را با فرمول القا می‌کنیم.

معمولاً این اظهارنظرهای گاه و بیگاه که هجمه‎هایی را به صنعت غذا وارد می‌کند چقدر به آن ضربه می‌زند؟

ضربه زیادی وارد می‌سازد و به هیچ عنوان نباید اجازه اظهار نظر به کسی داد که دانش کافی در یک زمینه ندارد. برای مثال هم اکنون درعلم تغذیه با وجود کارشناسان متبحر و فرمولاتور و هزاران تکنولوژی برتر، کسب هر موفقیتی دور از باور نبوده و نباید ادعاهای بی‌اساس در این رابطه را پذیرفت. ادعا نمی‌کنیم که در تولید بیسکوئیت نسترن از شیرین کننده‌ استفاده نمی‌شود اما کوکی رژیمی ما دارای هیچگونه شیرین کننده ‌ای نیست. از آنجا که بافت اصلی و قوام بیسکوئیت را شکر ایجاد می‌کند پروسه تولید بیسکوئیت رژیمی بسیار سخت و زمان بر است و چنانچه در درصد مواد، اندکی بی‌دقتی شود فرآیند تولید را با مشکل مواجه می‌سازد؛ از این رو در تولید بیسکوئیت نسترن صفر درصد، پس از تلاش‌های فراوان موفق شدیم تا بخش عمده‌ای از شیرینی را با فرمول القا کنیم.

آیا محصول دیگری که پایه رژیمی داشته باشد وارد بازار خواهید کرد؟

بله، اکثرمحصولات لاین سلامت ما رژیمی هستند اما مصرف محصول رژیمی برخلاف تصور بسیاری از افراد باعث لاغری نمی‌شود و هدف ما از تولید محصولات رژیمی برای افراد دیابتی است تا بدین وسیله قند آنان کنترل شود و صرفاً محصولی که باعث لاغری شده و اضافه وزن را کنترل کند نداریم؛ زیرا اصولا پایه بیسکوئیت بر کربوهیدرات بوده و ادعای عدم وجود کالری درآن بی اساس است و گندم دارای کالری و پروتیین گلوتن می‌باشد اما برای مثال اگر بیسکوئیت معمولی A کالری داشته باشد بیسکوئیت‌های رژیمی به مراتب دارای کالری بسیار کمتری هستند.

یکی از مشکلات صنعت غذا، اظهار نظ‌رهای گاه و بیگاه است که بر نگرش مردم و خرید آن‌ها تأثیر می‌گذارد. برای مثال بسته بندی بیسکوئیت‌های گرجی را فاقد نوآوری دانسته‌اند، آیا این ادعا را می‌پذیرید؟

بله این ادعا درست است؛ ما نیز با وقوف به این امر و برای اصلاح آن، محصولات جدید را با اشکال جدید عرضه کرده‌ایم مثلاً برند لاکچری را با بسته‌بندی جدید توزیع می‌کنیم. همچنین در حال کار کردن روی بسته بندی محصولات خود نیز هستیم اما نوستالژی بودن محصولات گرجی، تا حدودی دست ما را بسته و تمام تلاش ما براین است که محصولات جدید آن را با حفظ نوستالژی عرضه کنیم. نوآوری در صنعت بسیار خوب است و به کارگیری آن در محصولات جدید مثل نسترن، جوین و… ضروری به نظر می‌رسد اما در محصولاتی که دارای پیشینه و نوستالژی هستند این امر به سختی مورد قبول جامعه مصرف قرار می‌گیرد برای مثال حتی در شرکت مشهوری همچون پپسی، وقتی لوگو را تغییر می‌دهند زمان زیادی طول می‌کشد تا جامعه مصرف آن را بپذیرد. معمولاً بازاریابی دارای اصول و قوانین خاص خود می‌باشد. با تمام این تفاسیر شاید در این زمینه بسیار محتاطانه عمل نموده‌ایم تا محصولات ما حس نوستالژی خود را از دست ندهد وگرنه تغییر دادن بسته‌بندی، امر دشواری نیست. با این وجود محصولات جدید خود را با طراحی و اشکال جدید به بازار عرضه می‌کنیم. علاوه بر این در حال نصب خطوط محصولات جدیدی از قبیل اسنیکرز و سریال صبحانه هستیم که طراحی آن در ایران انجام نمی‌شود. همچنین کینگ کیک گرجی با ظاهری جدید به بازار عرضه شده که طراحی آن در ایران انجام نگرفته است.

در حال حاضر اکثر مردم، بیسکوئیت گرجی را با بیسکوئیت‌های باغ وحش گرجی می‌شناسند و به علت تبلیغات گسترده، جوین گرجی هم در میان مردم به خوبی شناخته شده است. به طور کلی یک سری محصولات از قبیل پفک نمکی، ساقه طلایی(دایجستیو) و یا رنگارنگ مینو بسیار شناخته شده هستند؛ نظرتان در رابطه با این برند‌سازی چیست؟

برندسازی امر بسیار مهمی است. برندسازی شرکت گرجی در رابطه با بیسکوئیت‌های باغ وحش و یا شرکت مینو در زمینه بیسکوئیت‌های ساقه طلایی و مادر که محصول شرکت ویتانا است، هزینه‌هایی هنگفتی را برای آن‌ها در برداشته است؛ برای این کار باید بتوان مشتریان وفادار را جذب نمود. به‌همین دلیل نیز همواره کیفیت محصولاتی که برند می‌شوند مورد توجه تولیدکنندگان است.

برندسازی محصول چقدر برای شما هزینه دارد؟

در این راستا باید سرمایه‌گذاری هنگفتی انجام شود به‌عنوان مثال، تبلیغات بیسکوئیت‌های باغ وحش برای ما هزینه چند ده میلیاردی داشته و در رابطه با جوین، این هزینه ازمرزمیلیاردها تومان گذشته است اما برای برندسازی موفق باید این هزینه‌ها را متحمل شویم. در این شرایط که تنوع تولیدات و کالاها بسیار بالا است، برندسازی از پیش سخت‌تر شده است. مثلاً ما در شرکت خود برای برندسازی جوین هزینه‌های زیادی می‌کنیم و رقبای ما همین محصول را با همین اسانس و شکل و شمایل در کارخانه خود تولید می‌کنند که به نظر من با این کار، نوآوری در این شرکت‌ها زیر سوال می‌رود.

در حال حاضر بیسکوئیت گرجی چند محصول تولید می‌کند و چه تعدادی از محصولات این شرکت صادر می‌شوند؟

در این شرکت بالای 70 محصول، تولید و 20 قلم از کالاهایمان نیز صادر می‌شود.

درباره محصولات جدید توضیح دهید؟

معمولاً رونمایی از محصولات جدید در نمایشگاه انجام می‌شود. البته با توجه به ادغام نمایشگاه شیرینی و شکلات با نمایشگاه نان و بی برنامگی‌های سال گذشته، امکان این که ما و برخی دیگر از شرکت‌ها در آن حضور نداشته باشیم وجود دارد، ولی به طور کلی برگزاری نمایشگاه جهت رونمایی از محصول، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. علاوه برآن رونمایی تلویزیونی وATL و بیلبورد و… را نیز داریم. همچنین لازم به یادآوری است که یک سری از محصولات ما در اواخر تیرماه تولید می‌شود که صنعت شکلات ایران را تغییر خواهد داد.

مشتریان، گرجی را با بیسکوئیت‌های آن می‌شناسند اما در حال حاضر کیک، شکلات و… نیز تولید می‌کنید؟

در حال حاضرکیک‌های تولیدی گرجی نیز وارد بازار شده و ما نام بیسکوئیت را از محصولات خود حذف کرده‌ایم و فقط لوگوی آن روی بیسکوئیت‌ها کار می‌شود. در بحث شکلات هم تصمیم داریم بسیار پر‌قدرت ورود نماییم. سریال‌ها یا غلات صبحانه -که با استفاده از پایه غلات تولید شده و فاقد گلوکز می‌باشد- نیز با استفاده از عسل شیرین شده است و از نظر تغذیه ای اهمیت فراوانی دارد و مورد پسند آموزش و پرورش قرار گرفته است. در واقع با رونمایی محصولات جدید گرجی، یک تغییر در فرهنگ مصرف به وجود خواهد آمد. یکسری از محصولات جدید ما نیز در تیرماه و سری بعدی احتمالاً در آبان‌ماه به دلیل مشکل در انتقال یکسری از دستگاه‌ها از اوکراین – وارد بازار می‌شود.

آیا کلیه خطوط تولید شما خارجی است و خط تولید ایرانی ندارید؟

شرکت گرجی، خطوط تولید داخلی هم دارد اما خطوط تولید خارجی با دستورات مصرف خاص خود همراه هستند این موضوع در رابطه با محصولات داخلی صادق نیست.در ایران خط تولیدی هم ساخته شود -که به ندرت اتفاق می‌افتد- کیفیت آن مانند نمونه‌های خارجی نیست و قابلیت خطوط خارجی بهتر است. به عنوان مثال یکی از خطوط تولید ما در یک دقیقه 600 محصول را بسته‌بندی می‌کند اما نمونه ایرانی آن، قادر به این حجم از بسته‌بندی نیست.

نمایشگاه شیرینی و شکلات را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظر شما آیا برگزاری آن به فاصله یک ماه با نمایشگاه اگری فود به نفع صنعت است؟

به زعم من امسال نمایشگاه شیرینی و شکلات از رونق بهتری نسبت به اگروفود برخوردار خواهد شد چون اولاً با صنعت نان ادغام شده و دوماً برگزاری نمایشگاه اگری فود، نزدیک به پیک بعدی کرونا است. به طورکلی سازمان نمایشگاه‌ها باید در قطب‌بندی و جای‌گذاری به شکل بهتری عمل نمایند. تاکید من به عنوان عضو هیأت مدیریه انجمن به مردم این است که در بازدید از نمایشگاه‌های داخلی، اهتمام بیشتری ورزیده و حتماً شرکت کنند.