«دیپلماسی مزرعه»؛ تلفیق تجارت کشاورزی، سرمایه گذاری چینی و دیپلماسی
«دیپلماسی مزرعه»؛ تلفیق تجارت کشاورزی، سرمایه گذاری چینی و دیپلماسی

حسین شیرزاد * «سند شماره یک» حزب کمونیست در سال 2014 در مورد سیاست های روستایی؛ خواستار افزایش «سطح کمی و کیفیت باز بودن همکاری‌های خارجی در کشاورزی» شد. همچنین «شی جین پینگ»، استراتژی امنیت غذایی «جدید» را به عنوان اولویت اصلی در سال 2014 تایید کرد. این استراتژی اجتناب ناپذیر بودن واردات را که […]

حسین شیرزاد *

«سند شماره یک» حزب کمونیست در سال 2014 در مورد سیاست های روستایی؛ خواستار افزایش «سطح کمی و کیفیت باز بودن همکاری‌های خارجی در کشاورزی» شد. همچنین «شی جین پینگ»، استراتژی امنیت غذایی «جدید» را به عنوان اولویت اصلی در سال 2014 تایید کرد. این استراتژی اجتناب ناپذیر بودن واردات را که نقش مهمی در تامین مواد غذایی چین بازی می کند، تصدیق کرده و از ابتکار عمل و به دست آوردن کنترل بیشتر بر جریان واردات حمایت می کند. ممکن است. اهدافی نظیر افزایش تعداد کشورهای تامین کننده واردات (به چین جهت قدرت چانه زنی بیشتر) و برای شرکت های چینی برای کنترل کل زنجیره تامین برای واردات مواد غذایی (اطمینان از جریان سود بیشتر به چین و اینکه شرکت های چینی قیمت ها را دیکته می کنند) نیز در این سند پنهان باشد اما نمی توان از این واقعیت چشم پوشید که چین هم در حال ادغام در نظم جهانی است و هم به تدریج با ابتکارات و اقدامات خود و ایجاد مشارکت های استراتژیک مانند مشارکت راهبردی با پاکستان (2010) اجزا و عناصر آن را اصلاح می کند. از مارس 2020، چین از مشارکت استراتژیک جامع با پنج کشور خاورمیانه و شمال آفریقا و مشارکت استراتژیک با هشت کشور دیگر خبر داد. این پنج کشور عبارتند از الجزایر (2014)، مصر (2014)، ایران (2016)، عربستان سعودی (2016) و امارات متحده عربی (2018) ؛ مشارکت های استراتژیک جامع” در اوج سلسله مراتب مشارکت “بلند مدت و پایدار” چین قرار دارد، به این معنی که این پنج کشور اهمیت برجسته ای در چشم انداز ژئواستراتژیک چین دارند. این واقعیت که سه مورد از پنج مورد در خلیج فارس قرار دارند، نشان‌دهنده تمرکز و علاقه اولیه پکن در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است. از سوی دیگر، کریدور اقتصادی چین و غرب آسیای مرکزی (CCWAEC) عمدتاً بر اتصال چین به خاورمیانه با دو کریدور فعال کالاهای اساسی کشاورزی متمرکز است.
استراتژی چین این است که تجارت کشاورزی، سرمایه گذاری چینی و دیپلماسی را در هم تنیده کند. چین سابقه طولانی در استفاده از پروژه های کشاورزی – عمدتاً مزارع نمایش برنج- به عنوان ابزار دیپلماتیک در آفریقا و آسیای جنوب شرقی دارد. اکنون چین وعده‌های تجارت و سرمایه‌گذاری کشاورزی را برای دستیابی به اهداف امنیت غذایی خود و به دست آوردن دوستان جدید به واقعیت عینی تبدیل نموده است. چین از طریق «دیپلماسی مشارکت» و عضویت در تعدادی از نهادهای چند جانبه منطقه ای به دنبال نزدیک شدن به کشورهای” منا”( MENA) است. مجمع همکاری چین و کشورهای عربی(CASCF ) که در سال 2004 تأسیس شد، یا مجمع همکاری چین و آفریقا (FOCAC ) که در سال 2006 تأسیس شد، انجمن‌های مهم منطقه‌ای هستند که در آن مذاکرات بین چین و کشورهای عربی در فواصل زمانی منظم و در یک دوره زمانی انجام می‌شود و کمیته های تغییر اقلیم و کشاورزی و غذای آن از فعال ترین کمیته های مشترک محسوب میشوند. این استراتژی در ارتباط با اروپای شرقی نیز مشهود بوده است، جایی که ( Premier Li ) کشاورزی را در کنار زیرساخت‌های عمرانی و انرژی به عنوان اهداف سرمایه‌گذاری چین در نظر گرفته است. در دسامبر 2013،” لی” توافق نامه ای برای واردات گاو و خوک از رومانی منعقد کرد و توافق نامه ای برای همکاری کشاورزی دوجانبه امضا کرد. توافق مشابهی با صربستان نیز انجام شد. چین در حال برگزاری مجمع تجارت کشاورزی سالانه با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی است. دیپلماسی پنهان هیبریدها یا ترکیبی از اهداف تجاری و دیپلماتیک، تشخیص اینکه چین دقیقاً به دنبال چه چیزی است را دشوار می کند. به نظر می رسد بسیاری از این معاملات تأثیر بالقوه چندانی بر تجارت کشاورزی ندارند. برای مثال، رومانی واردکننده خالص گوشت خوک است، با این حال انتظار می‌رود 3 میلیون خوک به چین عرضه کند. شاید یکی از اهداف چین افزایش تعداد عرضه کنندگان ذرت و سایر کالاها باشد. چنانچه پرو نیز اخیرا به فهرست کوتاه کشورهای واجد شرایط برای صادرات ذرت به چین اضافه شد، اما صادرات آن بی‌ اهمیت است. طبق آمار گمرک، چین در سال جاری آنقدر ذرت از اوکراین و بلغارستان دریافت نکرده است. اوکراین ممکن است در سال جاری 20 درصد از محموله های ذرت وعده داده شده خود به چین را نپذیرد. بنابراین، به نظر می‌رسد که اهداف دیپلماتیک در پشت بسیاری از این معاملات وجود دارد.
بازی “دیپلماسی مزرعه” ممکن است متحدان بالقوه چین را تحت عناوینی نظیر امنیت غذایی، حمایت از کشاورزی یا سیاست های حفاظتی چین به چالش با دیگر قدرتهای جهانی بکشد. اسباب بازی های تجاری کشاورزی ممکن است بر توافقات تجارت آزاد تأثیر بگذارد یا ائتلاف هایی را تشکیل دهندکه ممکن است چین را در سازمان تجارت جهانی، تضعیف کند. نقش برجسته سرمایه گذاری های کشاورزی ممکن است فرصت های تجاری را به تمایل یک کشور برای استقبال از سرمایه گذاران کشاورزی چینی گره بزند. ورود به اتحادیه اروپا از طریق درب پشتی بلغارستان ممکن است فرصت های دیگری هم برای چین را ایجاد کند. برخلاف اکثر کشورهای اتحادیه اروپا یا آمریکای شمالی، به نظر می رسد افکار عمومی در مورد چین و نقش ژئوپلیتیکی و اقتصادی در حال گسترش آن در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مثبت باشد. به نظر می رسد که این امر هم برای نخبگان حاکم و هم برای شهروندان صادق است. چین و کشورهای عربی به طور مداوم همکاری های خود را در چارچوب ابتکار کمربند و جاده (BRI) و نمایشگاه های آگرو تکنیکال چین در کشورهای عربی تعمیق داده اند و مجموعه ای از پروژه های حفاظت از آب و خاک را در کشاورزی اجرا می کنند. دولت مصر اخیراً با همکاری یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه “چونگ کینگ جیائوتنگ چین” یک سیستم آبیاری دقیق دیجیتال را در میان صدها کشاورز راه اندازی کرده است. این سیستم با حسگرهای مدفون خود در خاک داده ها را نمونه برداری می کند و به کشاورزان می گوید که چه زمانی باید به محصولات آبیاری کنند و چه مقدار آب مورد نیاز است. کشاورزان از طریق یک اپلیکیشن موبایل می توانند اطلاعاتی در مورد محصولات خود از جمله میزان رطوبت خاک به دست آورند. زارعین می توانند آبیاری را از راه دور و تنها با چند کلیک بر روی صفحه نمایش تلفن همراه خود شروع کنند. این سیستم ، مصرف آب کشاورزان در آبیاری را حدود 20 درصد کاهش می دهد. به غیر از مصر، عربستان سعودی در تلاش است تا با آب دریا محصولات کشاورزی را در گلخانه های مدرن تولید کند و امارات متحده عربی در حال ساخت پهبادها، گلخانه ها و مزارع حفظ آب در بیابان است. چین راه حل های جدید بسیاری را از طریق اینترنت اشیاء، بلاک چین، هوش مصنوعی برای کشورهای عربی برای بیابان زدایی و کاهش کمبود آب ارائه کرده است. اقتصاد چین و عربستان سعودی بسیار مکمل یکدیگر هستند و دو کشور ارتباط بین طرح کمربند و جاده و استراتژی چشم انداز 2030 عربستان سعودی را تقویت کرده اند که همکاری آنها را بیشتر تعمیق داده است. همکاری چین و اعراب، جهان عرب و به ویژه منطقه خلیج فارس را به متحد و دوست قوی چین تبدیل کرده و وابستگی منطقه به ایالات متحده را کاهش داده است. روابط اقتصادی قوی و شراکت استراتژیک بین عربستان سعودی و چین از زمان برقراری روابط دیپلماتیک دو کشور در سال 1990 شکل گرفته است. اگرچه روابط دیپلماتیک دو کشور نسبتاً دیر برقرار شد، اما روابط دوجانبه در سال های اخیر به سرعت توسعه یافته است و اکنون در مسیر سریع قرار دارد. چین عمدتاً فنآوری کشاورزی را به عربستان سعودی صادر می کند، در حالی که عربستان سعودی عمدتاً محصولات نفتی و فناوری های اکتشاف و پالایش آن را به چین صادر می کند. به نوبه خود، در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، چین به عنوان یک خریدار و سرمایه‌گذار مهم انرژی توسط دولت‌هایی تلقی می‌شود که تلاش می‌کنند اقتصاد خود را تحت برنامه‌های «چشم‌انداز» مربوطه متنوع کنند (ابوظبی 2030، چشم‌انداز اقتصادی بحرین 2030، چشم‌انداز عربستان 2030، کویت جدید 2035، چشم انداز ملی قطر 2030 و چشم انداز عمان 2040). در واقع، عربستان، ابتکار کمربند و جاده را به عنوان “یکی از ستون های اصلی چشم انداز عربستان سعودی 2030″ در برنامه های حفاظت از آب و خاک، توسعه فین تک های کشاورزی،کریدور غذا و انرژی معرفی نموده و در امتداد خطوط مشابه، یک صندوق ثروت دولتی ابوظبی، صندوق سرمایه گذاری مشترک با موسسات چینی ایجاد کرد تا به طور مشترک از دستیابی به اهداف BRI و برنامه توسعه ابوظبی 2030 در تولید غذا و لجستیک کالاهای اساسی حمایت کند. به معنای وسیع کلمه امروزه، ” شی جین پینگ” ، غذا و کشاورزی را به بخش مهمی از روابط خارجی چین تبدیل کرده است. مثلا، با هدایت ابتکار کمربند و جاده (BRI)، چین و پاکستان به عنوان شرکای استراتژیک، حرکت بزرگی را برای ساخت کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) در سال 2015 اعلام کردند که هدف آن اتصال بندر گوادر پاکستان به منطقه خودمختار سین کیانگ چین بود. این کریدور دو کشور را به سمت همکاری اقتصادی در زمینه های حیاتی از جمله تولید محصولات کشاورزی، انرژی، لجستیک و حمل و نقل هدایت می کند. پروژه «کمربند و جاده (BRI) می‌تواند راه‌های اقتصادی را برای پاکستان به ارمغان بیاورد و رشد اقتصادی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و همچنین یکپارچگی تجاری بین آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، آسیای غربی و آسیای شرقی را تقویت کند. پروژه های کشاورزی در( CPEC) بر توسعه زیرساخت هایی مانند راه، انبار و تاسیسات پردازش تکیه می کنند که می تواند مناطق مختلف کشاورزی را از بندر “گوادر تا گیلگیت” در نزدیکی مرز چین به هم متصل کند. این کریدور پیوند بین این مناطق و چین را هم تقویت می کند، چینی که متعهد شده است بازارهای خود را به روی محصولات کشاورزی پاکستان مانند برنج و ماهی، محصولات غذایی حلال و ارائه فناوری کشاورزی مدرن باز کند. با یک برنامه بلندمدت برای ایجاد کشاورزی با فناوری پیشرفته، سیستم های بازاریابی و یک مجتمع کشاورزی صنعتی در مقیاس بزرگ، 9 منطقه ویژه اقتصادی (SEZ) برای میزبانی سرمایه گذاران در پاکستان برنامه ریزی شده است. از این 9 منطقه اقتصادی، دو منطقه ویژه “راشاکای و فیصل آباد” راه اندازی شده است. راشاکای SEZ مساحتی بالغ بر 404 هکتار را پوشش می دهد و سرمایه گذاری در صنایع میوه و فرآوری مواد غذایی را تسریع می کند دولت پاکستان متعهد شد که از عوارض گمرکی و مالیات برای همه کالاهای سرمایه ای وارداتی برای توسعه، عملیات و نگهداری صنعت در منطقه SEZ معاف شود. اصولا خارجیانی که در صنایع فرآوری مواد غذایی و آشامیدنی در این مناطق SEZ کار می کنند به مدت ده سال از کلیه مالیات بر درآمد معاف هستند. در شمال آفریقا نیز دانشگاه “نینگشیا چین و دانشگاه عین شمس مصر” به طور مشترک یک آزمایشگاه آبیاری هوشمند صرفه جویی در آب در قاهره، پایتخت مصر، و همچنین دو پایگاه برای آزمایش های آبیاری که مساحتی بالغ بر 21.3 هکتار را پوشش می دهند، ایجاد کرده اند. با فناوری های بهبود خاک ارائه شده توسط یک شرکت بیوتکنولوژی چینی، نخل های خرما در مزرعه نمایشی کشاورزی آب شور چین-آفریقا در صحرای صحرا در جنوب شرقی مراکش به شدت رشد می کنند. مصرف آب هر نخل در هر سال از 600 لیتر به 200 لیتر کاهش یافته است. در امارات متحده عربی، یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه چونگ کینگ جیائوتنگ چین همکاری با شرکت های محلی را برای انجام آزمایش هایی برای “تبدیل شن و ماسه به خاک” در قطعه ای از زمین بایر به وسعت 10 کیلومتر مربع در ابوظبی آغاز کرد. اردن هم در زمینه پژوهش های مناطق بیابانی و پیشگیری و کنترل بیابان زایی همکاری تنگاتنگی با چین دارد. مرکز منطقه ای سنجش از دور کشورهای شمال آفریقا (CRTEAN)، در تونس، با همکاری چین دستاوردهای شگفت انگیزی در کشاورزی و مدیریت منابع آب داشته است که برای کشورهای خاورمیانه و منطقه شمال آفریقا برای مقابله با خشکسالی، کمبود آب کشاورزی و سایر چالش‌ها، توسعه و معرفی فناوری‌های دیجیتال و هوش مصنوعی برای توسعه شدید کشاورزی صرفه‌جویی در مصرف آب، ارزش الگو برداری و یادگیری دارد. از آنجایی که حضور اقتصادی چین در در بسیاری از مناطق جهان در حال رشد است، برای پکن به طور فزاینده ای دشوار است تا منافع ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی خود را از هم جدا کند و موقعیت خود را به عنوان یک بازیگر بی طرف اقتصادی حفظ کند. از جمله مهمترین جنبه های همکاری چین و کشورهای خاورمیانه و منا، سرمایه گذاری در زمینه اقتصادی و تجارت کشاورزی است که در مدت کوتاهی تقویت شده است. علاوه بر پتروشیمی ها، شرکت های فنآورچینی و موسسات مالی چینی همکاری های خود را با کشورهای عربی در زمینه های تولید انواع محصولات کشاورزی، مقابله با اثرات ناگوار تغییرات آب و هوایی، جاده های عمومی، بنادر، هوانوردی، برق، ارتباطات و سیستم ناوبری ماهواره ای Beidou و سایر زیرساخت ها گسترش داده اند. همکاری در پروژه های بزرگ حمل و نقل در کشورهای مورد نظر مطابق با نیازهای اولویت دار آنها برای توسعه مانند طرح های عظیم کشاورزی، مترو، راه آهن، فرودگاه، جاده و تونل است. تجارت چین با کشورهای عربی در سال 2021 بالغ بر 330 میلیارد دلار تخمین زده میشد که 26 درصد آن به عربستان سعودی، حدود 87.3 میلیارد دلار بود. عربستان سعودی اکنون بزرگترین شریک تجاری چین در خاورمیانه است. امروزه چین به عنوان کشوری تلقی می شود که کشورهای منطقه می توانند با آن به بازگرداندن امنیت و صلح در خاورمیانه کمک کنند و برای دستیابی به توسعه مشترک همکاری نمایند.

* تحلیل‌گر و دکترای توسعه کشاورزی

 

  • نویسنده : حسین شیرزاد