دکتر حسین شیرزاد * در اواسط دهه 1980، اکثر پروژههای کشاورزی جمهوری خلق چین به عنوان بخشی از «استراتژی بینالمللی شدن» به سرمایه گذاری مشترک و ادغام و تملک با شرکتهای معتبر بین المللی تشویق شدند. دولت چین با اجازه دادن به شرکتها (به ویژه شرکتهای دولتی) برای مشارکت در پروژههای خارجی، این پیشرفت را […]
دکتر حسین شیرزاد *
در اواسط دهه 1980، اکثر پروژههای کشاورزی جمهوری خلق چین به عنوان بخشی از «استراتژی بینالمللی شدن» به سرمایه گذاری مشترک و ادغام و تملک با شرکتهای معتبر بین المللی تشویق شدند. دولت چین با اجازه دادن به شرکتها (به ویژه شرکتهای دولتی) برای مشارکت در پروژههای خارجی، این پیشرفت را تشویق کرد. ادغام و تملک ( A&M) به عنوان یکی از عوامل مؤثر در ایجاد ارزش در اقتصادکشاورزی چین و به عنوان ابزاری استراتژیک در سطح حاکمیت شرکتی جهت توسعه و گسترش کسب و کارها به کار گرفته شد. این نقطه عطفی در فعالیتهای سرمایه گذاری خارجی کشاورزی چین محسوب میشود. شرکت دولتی چینی «چم چینا و کافکو» بسیاری از شرکتهایهای اروپایی-آمریکایی دیگر را با اقتدار مالی خویش خریدند. انقلاب دیجیتالی و بیوتکنولوژی هم به این به این ادغام و تملکها کمک کرده است. دور اول سرمایه گذاریهای چینیها در 20 سال پیش عمدتاً بر تولید غلات برای بازار چین به دلیل هشدارهایی که در خصوص افزایش قیمتهای جهانی غلات در سال ٢٠٠٧-٢٠٠٨ حاکم بود، متمرکز گردیده بود و از آنجایی که سویا مهم ترین غله وارداتی چین می باشد، تعدادی از سرمایه گذاریهای چین بر روی سویای آمریکای جنوبی متمرکز شده بودند. اما اکنون استراتژیهای سرمایه گذاری خارجی چین از خرید زمین به سمت ادغام و خرید زنجیره ای از شرکتها درحال تغییر می باشد و در حال حاضر توجه شرکتهای چینی به سمت خرید داراییهای مرتبط با زنجیره تامین مانند انبارها، کارخانههای فرآوری، امکانات بندری و مشارکت در تجارت محصولات تولیدی به منظور نفوذ بیشتر چین بر قیمتها، بویژه انواع بذور و نهادهها تغییر کرده است. وزارت کشاورزی و امور روستایی چین بر این باور است که عقب ماندگی این کشور در فناوریهای پرورش بذر و تجاریسازی، حلقه ضعیف در توانایی این کشور برای متعادل کردن عرضه و تقاضای غلات برای امنیت غذایی است. اما دولت نمی خواهد برای از بین بردن این شکاف فقط به فناوریهای خارجی تکیه کند. این تلاش برای تسریع پرورش بیولوژیکی، ویرایش ژن، و زیست شناسی مصنوعی توسط شرکتهای چینی از طریق تحقیق و توسعه، اکتساب و احتمالاً سرقت مالکیت معنوی (IP) برای تولید دانههای چینی برای کشاورزی چین خواهد بود. امروزه بذرهای داخلی 95 درصد از کل بذرهای کاشته شده در کشور را تشکیل می دهند و دولت می خواهد آن را به همین شکل حفظ کند.
دولت چین به عنوان پایه و اساس صنایع فناوری پیشرفته ، در ابتدا اهداف و موتور پیشران صنعتی را تعیین می کند سپس بودجه دولتی را به سمت خودکفایی با نظارتهای مستمر هدایت می کند. مقامات چینی که امنیت غذایی را به عنوان یک اولویت سیاست مطرح کردهاند، بذرها را «نیمههادیهای جدید» ( Seeds as the New Semiconductors) مینامند. سرمایه گذاری چین در کشاورزی در دو دهه گذشته به سرعت در حال رشد است، چنانکه اکنون از مخارج عمومی در ایالات متحده فراتر رفته است و هر ماهه مؤسسات عمومی و دانشگاهی کشور تعداد فزاینده ای درخواست برای ثبت اختراعات کشاورزی و حقوق مالکیت جدید برای گونههای گیاهی ارائه می کنند. با این حال، بخش خصوصی چین بازیگر نسبتاً ناچیزی در تجاری سازی نوآوریهای بذر بوده است. در حالی که شرکتهای خصوصی در ایالات متحده سه چهارم تحقیقاتی را انجام می دهند که منجر به کاربردهای تجاری در حوزه کشاورزی می شود، شرکتهای چینی تنها مسئول 10 تا 20 درصد تحقیق و توسعه در بخش کشاورزی هستند. این تا حدی به این دلیل است که این اجزای صنعت ارتباط سینرژیک نداشته و متفرق شده و شامل حدود 6400 شرکت تولید بذر ثبت شده است که عمدتاً شرکتهای کوچک مقیاس هستند. با درک این نقطه ضعف، مشابه رویکرد پکن در سایر بخشهای صنعتی، به وزارت کشاورزی و امور روستایی دستور داده شده است تا با هدایت حمایتهای دولتی به شرکتهای پیشرو که میتوانند رشد صنعت بذر تجاری کشور را تسریع بخشند، ادغام با بخش خصوصی را تحت فشار قرار دهد. به عبارت دیگر، از سال 2023 باید موفق ترین شرکتهای بذر را در میان بزرگترین شرکتهای بذر چین که در پروسه “اکتساب و ادغام ” وارد شده اند، انتخاب کند. رویکرد «خرید، ادغام و تملیک»، در سالهای اخیر بهعنوان سریعترین راه برای دسترسی چین به فناوریهای بذری که در کشورهای دیگر کشف شدهاند دنبال شده است، اگرچه برخی از چنین معاملات بزرگ، آنطور که انتظار میرفت به نتیجه نرسیدهاند. بزرگترین و پرمخاطب ترین خرید طی ده سال اخیر، خرید شرکت کشاورزی سوئیسی ( Syngenta ) توسط شرکت( ChemChina ) بود، خرید یکی از چهار شرکتی که بر بازار جهانی دانهها و مواد شیمیایی گیاهی در جهان تسلط دارد یک پیروزی بزرگ برای کشاورزی چین محسوب می شود. با این حال، مانند بسیاری از شرکتهای دولتی چین، هولدینگ معتبر( ChemChina) با زیان کار می کند. با تملک و در دست گرفتن مدیریت هولدینگ ( ChemChina) ، هزینههای تحقیق و توسعه به طور قابل توجهی کاهش یافت و این شرکت نتوانست به دلیل موانع نظارتی چین در فروش دانههای اصلاح شده ژنتیکی در بازار چین رشد کند. علاوه بر این، این شرکت ادعا می کند که اکثریت مالکیت معنوی جهانی آن هنوز در اختیار شرکتهای وابسته سوئیسی منتسب به گروه ( Syngenta ) است. اکنون تحلیلگران صنعت پیش بینی می کنند که شاید منابع سرمایه ای و نفوذ بازار ( ChemChina) سینجنتا را به بازار بین المللی بازگرداند. با این حال، یکی دیگر از قراردادهای بحث برانگیز چینیها؛ خرید شرکت معتبر تجارت بذر ذرت “داو کمیکال” در برزیل به مبلغ 1.1 میلیارد دلار توسط صندوق کشاورزی( CITIC)، که با شرکت بذر( Yuan Longping High-Tech Co Ltd ) مرتبط است، بود. بر اساس اطلاعات درز شده از مفاد قرارداد عمومی شرکت( Dow) در آن زمان، این قرارداد شامل مجموعه ای غیر متمرکز از مراکز تحقیقات بذر و دسترسی به بانک ژرم پلاسم ذرت برزیلی( Dow AgroSciences ) بود. سیاست دولت چین بر این اساس استوار شده که شرکتهای بذر دولتی نیز به خرید داراییهایی و برندهای معتبر فنآوریهای روز کشاورزی از طریق ادغام بینالمللی ادامه دهند . چنانکه تصاحب مونسانتو توسط بایر و ادغام( Dow DuPont ) در راستای پیگیری این سیاستهاست. اصولا، شرکتهای چینی غالبا بهمنظور بهدست آوردن مهارتها و تکنولوژیهای شرکت هدف، دست به تملک آن یا ادغام با آن میزنند. برخی از شرکتها، فناوریهای اختصاصیای را تحت کنترل دارند که بهدست آوردن این فناوری از ابتدا و شروع کردن آن از صفر برای شرکتهای دیگر بسیار زمانبر و پرهزینه است. بنابراین روش سادهتر برای دسترسی به این فناوریها این است که شرکت موردنظر را تحت اختیار بگیرند. ادغام یا تملک، برای هر دو شرکت فرصتی را فراهم میکند که پیشرفت فناوری خود را با هم ادغام کنند و با اشتراکگذاری دانش و امکانات خود به ارزش بیشتری دست پیدا کنند. این نوع از ادغامها معمولا به نوآوری و تولید محصولات و خدمات جدید منجر میشود. از این رو نهتنها برای شرکتها بلکه برای کل صنعت کشاورزی، سودمند است. از سویی علاوه بر فناوری و امکانات، این مورد را میتوان به مهارتها هم تعمیم داد. برخی مهارتها اختصاصی هستند و دسترسی به آنها در شرایطی ممکن است که دو شرکت با هم ادغام شوند یا یکی تحت کنترل دیگری دربیاید. مثلا شرکت Bright Foods، یکی دیگر از شرکتهای دولتی چینی، رویکرد کنگلومرا (اختلاط) را برای جمع آوری شرکتها و برندهای تجاری مختلف زیر یک چتر را دارد. شرکت WH Group، یک شرکت خصوصی در بخش صنعت گوشت خوک در چین، شرکت Smithfield Foods، که بزرگترین شرکت فرآوری و پردازشگر گوشت خوک در جهان می باشد و بخاطر قابلیتهای پرورش خوک و پردازش گوشت خوک در جهان مشهور می باشد، را از آن خود کرده است. و شرکت New Hope Group، بزرگترین شرکت خوراک دام چین، روشهای سرمایه گذاری متنوعی را بکار می برد تا با شرکتهای همکار خود در کشورهای نیوزلند و استرالیا سرمایه گذاری مشترک انجام دهد که هدف از این سرمایه گذاری برآورده کردن نیاز روزافزون به پروتئینهای حیوانی در چین، می باشد. شرکت کشاورزی دولتی COFCO در چند سال گذشته شرکتهای تجاری غلات Noble Agri و Nidera را خریده است و اکنون جزو یکی از بزرگترین بازیگران غله و انواع بذور در جهان می باشد. البته با توجه به اهمیت صنعت بذر برای امنیت ملی چین، این ادغامها و تملکها به شدت توسط تنظیم کنندههای دولتی در کشورهای میزبان مورد بررسی قرار گرفته است. آمریکا و دولتهای اروپایی به طور فزاینده ای از طریق بررسیهای سرمایه گذاری خارجی چین به طور خاص برای جلوگیری از انتقال فناوریهای کلیدی و ( IP) این شرکتها را تحت نظر قرار داده اند. در این رابطه چندین پیگرد قانونی در ایالات متحده در مورد سرقت یا “جاسوسی اقتصادی” توسط اتباع چینی در زمینه فناوری بذر، برخی آگاهیها را در این موارد افزایش داده است و نشان داده که درغفلت غربیها، جمع آوری اطلاعات در صنعت کشاورزی در مقیاسی بسیار بزرگتر از آنچه قبلاً تصور می شد با موفقیت توسط چینیها انجام می شود. به گفته “کریستوفر رای” ، مدیر وقت اف بی آی ، (حزب کمونیست چین) تحقیق در مورد همه چیز از تجهیزات نظامی گرفته تا توربینهای بادی گرفته تا دانههای برنج و ذرت را هدف قرار داده است. او هشدار داد که کشاورزی آمریکا ؛ چه از طریق دسترسی به تحقیقات شرکتهای ممتاز، انتقال اطلاعات به خارج از دانشگاهها یا مراکز تحقیقاتی دولتی، یا از طریق کندن بذر در یک مزرعه یکی از “نرمترین اهداف” برای سرقت IP است و دولت چین میتواند از طریق ارسالهای قانونی توسط شرکتهای خارجی به دادههای اختصاصی دسترسی داشته باشد. بهرحال، رویکرد سیاست اصلی در استراتژی جدید امنیت غذایی ملی چین ، تسریع پروژههای نوآوری بذر و اجرای حقوق داخلی قویتر IP برای «کاربرد صنعتی پرورش بیولوژیکی» است. محققان در سازمانهای دولتی و خصوصی چین تشویق خواهند شد تا با استفاده از پیشرفتهترین ابزارهای ویرایش ژن، توسعه انواع غلات و دانههای هیبریدی را تسریع بخشند. حتی گمانه زنیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه پکن در حال آماده شدن برای تصویب مجوزهای بیشتر بذرهای اصلاح شده ژنتیکی (تراریخته) است، که بسیاری از کشاورزان چینی در حال حاضر برای خرید آن از بازار سیاه تلاشهایی کرده و احتمالاً آنها را خریداری کرده اند. چین اجازه واردات حدود 50 نوع محصول تراریخته از جمله سویا را می دهد. با این حال، کاشت تجاری محصولات تراریخته در کشور به جز برخی از گونههای پنبه، پاپایا، گوجهفرنگی و تنباکو تقریباً غیرقانونی است،. در سالهای 2020 و 2021، وزارت کشاورزی پنج گواهی ایمنی زیستی برای محصولات GMO توسعهیافته داخلی صادر کرد اما هنوز مجوزی برای کاشت دریافت نکرده اند. دولت چین باید تصمیم بگیرد که آیا اجازه فروش داخلی انواع بیشتری از دانههای تراریخته، به ویژه برای غلات را می دهد یا خیر. بدون توانایی فروش دانههای تراریخته، شرکتهای کشور انگیزه کمی برای توسعه آنها دارند و اگر بذرهای تراریخته داخلی را تایید کند، دلیل آن برای عدم تایید بذرهای تراریخته خارجی برای استفاده کشاورزان چینی چیست؟ اخیرا ( BASF ) نیز از نزدیک با هولدینگ ( Crop Protection Greater China ) و کشاورزان چینی برای ایجاد “شیمی برای آینده پایدار کشاورزی” همکاری می کند. بنا به گزارش بخش حفاظت از محصولات BASF راه حلهای نوآورانه ای را در زمینه حفاظت از محصولات، چمن و گیاهان زینتی، کنترل آفات و بهداشت عمومی ارائه می دهد. مجموعه آن همچنین شامل فن آوریهایی برای تصفیه بذر و کنترل بیولوژیکی و همچنین راه حلهایی برای مدیریت آب، مواد مغذی و تنش گیاه است. (BASF AgCelence ) اولین محصول ثبت شده در چین تحت رده بهداشت گیاهی است. طبق نتایج آزمایشات وزارت کشاورزی چین، AgCelence عملکرد ذرت را حدود 10 درصد افزایش و در نتیجه درآمد کشاورزان را افزایش داد. در همین حال، محصولات حفاظت از محصولات نیز استفاده از عوامل شیمیایی بسیار آلاینده و باقیمانده را کاهش دادند که منجر به غذاهای ایمن تر و حمایت از توسعه پایدار کشاورزی می شود. از سال 2012، BASF، Becker Underwood، شرکت پیشرو در بیولوژیکی بذر در جهان را به مبلغ 1.02 میلیارد دلار خریداری کرد و با چین همکاریهای بالایی برقرار نمود. امروزه (BASF ) به شدت با شرایط محلی چین سازگار شده است و در عین حال سرمایه گذاریهای خود را در نوآوری کشاورزی تقویت می کند. پایگاههای تولید سبزیجات در “شوگوانگ، استان شاندونگ”، با تعداد زیادی گلخانه شیشهای که باید در زمستان از آنها مراقبت شود، کار بسیار پیچیده ای است که با توجه به بلایای طبیعی مکرر، تولید محصولات کشاورزی ممکن است خطرات بسیار بالایی در مناطق تولید برنج دلتای یانگ تسه داشته باشد طرفه اینکه یک اشتباه می تواند منجر به یک سال کمبود شود( BASF) در حال ایجاد مزارع( Agro-solution) در این منطقه برای توسعه فرمولاسیون حفاظت از محصول، متناسب با شرایط آب و هوایی محلی و تاسیس یک کارخانه فرمولاسیون و بسته بندی جدید در پارک شیمیایی Yangkou، شهرستان رودونگ، استان جیانگ سو است. برای ترویج توسعه پایدار کشاورزی چین، (BASF ) و شرکت ملی غلات، روغن و مواد غذایی چین، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و پردازشگرهای گوجه فرنگی در جهان، تحقیقات پایداری AgBalance™ را در Tunhe، “سین کیانگ” آغاز کردند. هدف این مشارکت “جوینت ونچر” مشخص کردن استراتژیهای بهبود بالقوه بر اساس مطالعه عملکرد پایداری در یک مزرعه گوجهفرنگی با تمرکز بر استفاده از مواد مغذی و محصولات محافظت از گیاه بود. مقیاس سرمایهگذاریهای کشاورزی خارجی چین با تغییر به سمت “ادغام و تملک” به سرعت در حال رشد است. گزارشها روند جدیدی را در سرمایهگذاریهای کشاورزی خارجی چین شناسایی میکند و نشان می دهد که چین با دور شدن از خرید زمین به سمت ادغام و تملک شرکتهای معتبر کشاورزی در مقیاس جهانی به پیش می رود.برای مثال، شرکت ملی غلات، روغن و مواد غذایی چین که متعلق به دولت است ، کنترل بیشتری بر تجارت، پردازش و تدارکات کالا در زنجیره ارزش جهانی به دست آورده و یک نهاد دولتی دیگر، Bright Foods ، در حال کار برای جمع آوری انواع شرکتها و برندها در ذیل حاکمیت شرکتی خود است، در این میان گروه خصوصی New Hope ، یک شرکت خوراک دام، سرمایه گذاریهای مشترکی را با استرالیا و نیوزیلند ایجاد کرده است تا تقاضا برای محصولات پروتئین حیوانی در چین را برآورده کند. در سال 1995، “لستر براون”؛ درکتاب “چه کسی چین را تغذیه خواهد کرد؟ فراخوان بیداری برای یک سیاره کوچک” ، به این نتیجه رسید که چین باید از بازارهای بین المللی استفاده کند تا به خواستههای جمعیت ثروتمندتر پاسخ دهد. از آن زمان، نه تنها کشاورزی چین تقاضای ملی را برآورده کرده است، بلکه به عنوان صادرکننده غلات و فنآوریهای کشاورزی ترکتازی میکند. نسبت خودکفایی چین می تواند بکمک فراگرد ادغام و تملک شرکتهای بزرگ و چند ملیتی کشاورزی در سال 2030 به 95 درصد برسد و چین به سادگی بین 30 تا 35 میلیون تن غلات و حدود 9 میلیون تن انواع نهاده مرغوب،سموم، بذور و اسپرم وارد کند.
* تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی
- نویسنده : حسین شیرزاد