در ایران هیچکاری راحتتر از ایجاد شغل نیست
اقتصادسبز آنلاین: «اقتصادی نبودن بسیاری فعالیتهای کشاورزی و عدم ارتباط با دنیای مدرن و بیارزش شدن پول ملی از دلایل عمده عدم توسعه مکانیزاسیون به معنای واقعی است مگر آنکه تراکتور را مکانیزاسیون بنامیم؟!» آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای مهندس حمیدرضا جهانگیری مدیرعامل شرکت «کشت و صنعت دشت سبز غرب» است که با کولهباری از تجربه پاسخگوی سؤالات خبرنگار ما بود که با هم ماحصل آن را میخوانیم:
مهمترین چالشهای تامین نهادههای کشاورزی را تشریح کنید.
قطعاً مشکلات ناشی از تلاطم نرخ ارز بزرگترین چالش است. البته عدم نظارتها و بهخصوص ارتباط بسیار کم با اتفاقات خوبی که در دنیا در خصوص کودها و سموم زیستی افتاده و بروکراسی بسیار زیاد در خصوص تأیید سموم و کودهای اشاره شده و زمانبر بودن آن از اهم موارد و مشکلات فراروی تأمین نهادهها میباشد. ثبات و تک نرخی شدن ارز و کنترل تورم تنها راه کاستن از مشکلات وضع موجود است.
نقش ترویج و آموزش را در توسعه کشاورزی چگونه ارزیابی میکنید؟
ترویج در واقع قسمتی از تات است (تحقیق، آموزش، ترویج) یقیناً در صورت اجرای صحیح رسالت ترویجی اثرات بسیار مثبتی دارد که ما در کار خود شاهد آن هستیم متأسفانه در حال حاضر چنین نیست و مدیریتهای ترویج استانها فعالیت درخور توجهی ندارند و در بسیاری نقاط شاید نقش یک روابط عمومی را هم بازی نکنند. علم ترویج میبایست توسط عالمان آن راهبری شود که در آن صورت میتواند یک محرک بسیار قوی برای توسعه کشاورزی مدرن باشد. در حال حاضر ترویج نیز در قالب غیر هدفمند کشاورزی بعنوان یک اداره دولتی روزگار میگذراند. یک ترویج پویا با تکیه بر آمار و اطلاعات دقیق تنها اگر بتواند پل ارتباطی بین تحقیقات و آموزش با کشاورز و مزرعه باشد یقیناً نقش بسیار بزرگی را عهدهدار شده است. ترویج تبلیغ نیست گرچه تبلیغات هم در آن جای میگیرد. رسالت ترویج بسیار بزرگ و بسیط است چنانچه از عالمان آن استفاده شده و برنامهریزی هدفمند، مستمر و ضمانت اجرائی و قانونی پشتوانه آن باشد.
بخش کشاورزی برای ارتقای بهره وری چه پیش نیازهایی را میخواهد؟
بهرهوری یعنی استفاده بهینه از عوامل تولید با تعظیم تمام قد در قبال محیطزیست اول اینکه در کشاورزی حق سیاسی کاری و سیاسی بازی نداریم، کار تخصصی باید به اهلش سپرده شود و افراد متخصص کار بلد امتحان پس داده شریف در مصدر امور قرار گیرند دوم در کشاورزی کارهای ناکرده بسیار زیادی داریم که برای آن برنامه ریزی لازم است این برنامه ریزی با تکیه بر آمارهای صحیح و نه آمارهای کاغذی قابل انجام است. واقعبینی و پرهیز از خیالبافی و رویا پردازی و اجرای برنامهها در هر شرایطی با احترام به محیطزیست و نقش آب بعنوان یک واقعیت محدود کننده میبایست باشد. بنابراین این بخش احتیاج به انسانهای متخصص کار بلد، آمارهای صحیح، اعتقاد به کم آبی و جلوگیری از نابودی محیط زیست دارد که بتواند وارد عرصه اقدام و عمل گردد. متأسفانه در حال حاضر ابداً اینگونه نمیباشد.
توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در هر مرحله کاشت،داشت وبرداشت حائز اهمیت است، دلیل توسعه نیافتگی این بخش در کشاورزی ایرانی چیست؟
اقتصادی نبودن بسیاری فعالیتهای کشاورزی و عدم ارتباط با دنیای مدرن و بی ارزش شدن پول ملی از دلایل عمده عدم توسعه مکانیزاسیون به معنای واقعی است مگر آنکه تراکتور را مکانیزاسیون بنامیم؟!! یک کمباین برداشت گوجه فرنگی 380 هزار یورو قیمت دارد برای بکار گیری آن دولت باید ابتدا تسهیلات تک رقمی بدهد و بخشی از قیمت آن را هم بپردازد تا این دستگاه یا دستگاههای دیگر مورد نیاز وارد شده و کم کم روی ساخت آن در داخل کار شود. وقتی دولت هیچ برنامهای برای این مورد ندارد کشاورز چگونه میتواند نسبت به تأمین ابزار جدید و دستگاههای روز دنیا اقدام نماید. مکانیزاسیون فعلا محدود شده به تراکتور و کمباین گندم و تعدادی ادوات سنواتی و سالیانه هم حجم قابل توجهی تسهیلات برای ادوات تکراری اختصاص مییابد که توصیه میکنیم راستی آزمایی شود.
بذر بهعنوان پایه تولید یکی از مهمترین مؤلفهها در ارتقای بهرهوری به شمار میرود، جهت توسعه تولید بذرهای هیبریدی چه پیشنهاداتی دارید؟
تولید بذور هیبریدی دانش بسیار بزرگی است متأسفانه در کشور ما عموم بذور هیبریدی از خارج وارد شده و آنهایی هم که در داخل تولید میشوند پایه خارجی دارد. دولت وظیفه دارد از شرکتها و اشخاصی که قابلیت و توانایی آنها برای تولید بذور هیبرید به اثبات میرسد حمایت کند سالیانه چندین هزار میلیارد تومان ارز مملکت هزینه واردات انواع بذور هیبرید میشود و هیچ انگیزه مثبتی و یا ردپایی از برنامهریزی در دولت برای این مهم مشاهده نمیشود. در اینجا لازم میدانم اعلام نمایم کسانی که مدعی تولید بذور هیبرید با کیفیت دارای خصوصیات مورد نظر در زمینه گوجهفرنگی هستند مطلع باشند که من یک مشتری 5000 هکتاری هستم اگر تولیدی که بتواند نیاز ما را پوشش دهد دارند درخدمتیم. این مطلب را برای این موضوع بیان نمودم که بعضاً در خبرها میشنوم که اشخاصی ادعای تولید بذور هیبرید گوجه فرنگی قابل رقابت را دارند. لازم میدانم که پیشنهاد دهم این شرکت با رزومه کاملاً مشخص و سابقه قابل ارائه چنانچه دولت سیاستهای واقعی و عملی حمایتی خود را اعلام نماید دستاوردهای خود را برای رسیدن به تحقق آرزوی کشاورزی ایران (تولید بذور هیبرید) در طبق اخلاص قرار میدهد. بدیهی است هزینههای بسیار سنگین تولید بذور هیبرید را دولت میبایست با سیاستهای حمایتی خود تأمین نماید.
در همینجا اعلام مینمایم در صورت حمایتهای اصولی و عملی (نه برروی کاغذ) این شرکت آمادگی و توان لازم برای تحقق این آرزوی دیرینه را دارد که بازدید مسئولین از فعالیتهای شرکت بهترین دلیل برای راستی آزمایی ادعای فوق است. حمایتهای اعتباری و تسهیلاتی دولت برای رسیدن به این مهم میبایست شفاف و روشن ابلاغ گردد. یقیناً بخش خصوصی کارآمد با دادن ضمانتنامههای معتبر توان تحقق این آرزو و نیاز روز افزون را خواهد داشت.
الگوی کشت و کشاورزی قراردادی و تناوب زراعی از مفاهیم مدرن کشاورزی امروز دنیا بهشمار میرود، جهت فراگیر شدن این مفاهیم در سیستم کشاورزی کشور چه پیشنهاداتی دارید؟
ما مدعی اجرای کشاورزی قراردادی به مفهوم واقعی و عملی آن هستیم، کشاورزی قراردادی تنها راه نجات کشاورزی ایران از وضعیت نامناسب فعلی است. خرید گندم را که کشاورزی قراردادی نامیدهاند هیچ سنخیتی با کشاورزی قراردادی با شیوهای که اجرا میشود ندارند. کشاورزی قراردادی سه ضلع دارد 1. شرکت پشتیبان (100 درصد خصوصی) و نه دولتی یا خصولتی 2. کشاورز و آب و زمین 3. دولت (صرفاً بهعنوان حمایت و ناظر بدون دخالت). برای این موضوع شیوهنامهای از طریق این شرکت و شرکت «روژین تاک» تهیه شده است که در این مختصر نمیگنجد. در کشاورزی قراردادی مغزهای کشاورزان و یکپارچهسازی مغزها به جای یکپارچهسازی اراضی عملی میشود. کشاورزی قراردادی هنر کار کردن با مردم است که استفاده بهینه از عوامل تولید با حفظ محیط زیست و ایجاد ارزش افزوده و تنظیم بازار و ارز آوری از اهداف مهم آن است. در کشاورزی قراردادی دلال حذف میشود و کالا یا کالاهای تولیدی با قیمت عادلانه و واقعی مبادله میشود. استمرار در تولید مولد و پایدار دستاورد بزرگ کشاورزی قراردادی است. در همینجا پیشنهاد میکنم مسئولین تصمیمساز، تصمیمگیر و علاقهمند برای حصول اطمینان از این شیوه مترقی از مدیریت از تجربیات سالهای سال ما استفاده نمایند گرچه بسیاری از مسئولین محترم هم آشنایی داشته و به عنوان الگوی موفق انتخاب شدهایم. اعتقاد داریم کشاورزی ایران بهسامان نمیشود مگر از طریق اجرای درست کشاورزی قراردادی، متأسفانه بسیاری از مسئولین ما تخصصی دارند که بهترین طرحهای دنیا را با بدترین شیوه عملی میکنند که حاصل آن میشود شکست و بعد میگویند نشد. خواهشی که دارم این است که یا کشاورزی قراردادی را با اعتماد به بخش خصوصی کارآمد امتحان پس داده اجرائی کنید یا آن را کلاً کنار بگذارید.
چه ارزیابی از بخش کشاورزی ایران دارید و چه آیندهای برای این بخش متصور هستید؟
آینده شومی را برای کشاورزی ایران متصورم چنانچه بخواهد به همین شیوه رها شده به حیات خود ادامه دهد. چالش آب، فرسایش شدید خاک، تخریب غیر قابل تصور جنگلها و مراتع، فرونشست زمین، گرمای هوا، کاهش نزولات و تغییر وقوع بارشها در کنار مصرف بدرویه سموم و کودهای شیمیایی و عدم نظارتهای صحیح و … جز شوم بودن چه چیزی را میتواند متصور سازد. البته معتقدم درصورت استفاده از متخصصین کار بلد (منظورم از متخصص داشتن کاغذهای دانشگاهی به عنوان مدرک نیست منظورم کاربلدها هستند) و برنامهریزی هدفمند در چهارچوب اجرای کشاورزی قراردادی به مفهوم واقعی آن میتوان این آینده شوم را ابتدا به تأخیر انداخت و سپس آنرا به آیندهای خوشایند تغییر داد.
بهنظر جنابعالی مهمترین راهکارهای مهار تورم و رشد تولید در بخش کشاورزی چیست؟
اول احصاء آمار واقعی از داشتههایمان است متأسفانه آمار غلط و دروغ توان برنامهریزی را سلب نموده است. دوم عدم دخالت دولت در موضوع قیمتهای دستوری است دولت حق دستور دادن در خصوص قیمتها را بواسطه مسائل عدیده ندارد برای همین است که نمیتواند قیمت یک کالا را شش ماه حتی بعضاً یک ماه تثبیت نمایند. سوم حمایتهای هدفمند از کشاورزی از طریق اجرای کامل کشاورزی قراردادی است در حال حاضر هیچ استراتژی توسعهای برای کشاورزی تدوین نشدهاست و برنامههای!!؟ ابلاغ شده هم همواره برای تبلیغات و خیالپردازی ارائه داده و میشود. ما تا واقعیات موجود را نفهمیم نمیتوانیم برنامهریزی کنیم. مسئولینی که تمام عمرشان در جلسات سپری میشود و واقعاً نمیدانند در کشاورزی ایران چه میگذرد اگر میدانستند این همه جلسه بینتیجه را برگزار نمیکردند کشاورزی بهعنوان تأمین کننده امنیت غذایی ارجحتر از امنیت نظامی است پس درخور ارج و منزلت آن باید رسیدگی شود که البته هیچگاه چنین نیست. اعتقاد دارم میشود از کشاورزی ایران علیرغم مشکلات پیش گفته بعناون یک مزیت نسبی نام برد به شرط توجه جدی به مسائلی که عنوان نمودم.
مهمترین چالشهای کشت گلخانه ای در ایران چیست؟
پراکندگی گلخانهها و اینکه فکر کنیم در هر کجای این مملکت باید گلخانه زد؟!! گلخانهها را باید در سه یا چهار کانون عمده در کشور احداث نمود و از پراکنده کاری به شدت اجتناب کرد برای حضور مستمر و تأثیرگذار در بازارهای داخلی و خارجی بایستی تولید مستمر کیفی را داشته باشیم و این موضوع با پراکندهکاری نمیشود. دوم نقش بسیار کمرنگ آموزش است گرچه برای هیچ مورد دیگری هم برنامه آموزش موفق نداریم اما در گلخانهها دادن مجوز به هرکس با هر مدرک تحصیلی و هر حرفهای خطاست.
بنابرین وقتی که کانونهای گلخانهای وسیع چند هزار هکتاری نداشته باشیم و آموزش واقعی عملی را هم نداشته باشیم با این شیوه پراکنده کنونی به جز اتلاف منابع راه به جایی نمیبریم.
تأثیر نوسانات نرخ ارز و رکود فعلی اقتصاد در بخش کشاورزی را چگونه ارزیابی میکنید.
تأثیر نوسانات نرخ ارز در کنار بیتفاوتی مسئولین اثر چند برابری دارد. متأسفانه دولت بدون توجه به نظریات کارشناسی و افزایش بسیار زیاد هزینههای تولید با اعمال قیمت دستوری راه را برای ورشکستگی کشاورزان و صنایع هموار ساخته است که نمونه بارز آن گوجهفرنگی و رب گوجهفرنگی است.
لطفاً کمی در رابطه با شرکت و فعالیتهای آن توضیح دهید.
شرکت «کشت و صنعت دشت سبز غرب» در سال 1384 در استان کرمانشاه تأسیس شده است و در واقع بخش کشاورزی شرکت روژین تاک است. حاصل فعالیت این شرکت تربیت 3600 کشاورز حرفهای آموزش دیده در قالب کشاورزی قراردادی است و 5000 هکتار کشت گوجهفرنگی با کیفیت بسیار کم نظیر و ایجاد پتانسیل تولید 450 هزار تن گوجهفرنگی در استانی که در این تولید قبل از فعالیت این شرکت هیچگاه مطرح نبود در کنار مدیریت آب، خاک، کودها و سموم و … دستاوردهای بسیار کمنظیری را برای کشاورزی ایران به ارمغان آورده است.
میانگین برداشت مزارع شرکت 80 تن در هکتار و در مزارع هیبرید بیش از 101 تن در هکتار است که البته رکوردهای حیرتانگیز 254 تن در هکتار در شرایط زراعی حاصل تفکر و اجرای کشاورزی قراردادی است در حالیکه میانگین برداشت گوجهفرنگی کشور 48 تن در هکتار است. 100% اراضی کشاورزان تحت پوشش آبیاری قطرهای است و در سال جاری 27 میلیون نشاء گوجه-فرنگی هیبرید ریشهتوپی را تولید و در اختیار کشاورزان طرف قرارداد کشاورزی قراردادی، قرارداده است.
این شرکت تأمین کننده گوجهفرنگی بزرگترین فرآوری گوجه فرنگی خاورمیانه و بیست و هشتمین کارخانه بزرگ جهان یعنی روژین تاک است.
و در آخر اینکه باور کارشناسی ما این است
1- در جمهوری اسلامی ایران هیچ کاری راحتتر از ایجاد شغل نیست.
2- کشاورزان، متخصصین کشاورزی و هرکسی که با کار کشاورزی در ارتباط است میبایست جزء افراد ثروتمند جامعه باشند.
این دو باور شعار نیست و برای بررسی صحت این ادعا دعوت مینمایم از اجرای کشاورزی قراردادی توسط این شرکت بازدید فرمائید…
اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا