اقتصادسبز آنلاین: زیرساختهای تولید در کشور با مشکل مواجه است و برای تأمین پروتئین، به واردات وابسته شدهایم. وقتی قیمت دستوری شود این مشکلات نیز بروز میکند. هر وقت دولت توانست خدماتی که در سایر کشورهای پیشرفته به گندمکار و دامدار داده میشود را به دامداران ایرانی ارائه دهد، میتواند از گندمکار و دامدار خود انتظار ثابت نگه داشتن قیمت را داشته باشد، ولی وقتی سایت مرکز آمار ایران، آمار رسمی تورم را 44.3 درصد اعلام میکند، نباید انتظار داشت که قیمت گوشت به قیمت سال قبل باقی بماند. این سخنانِ دادرس، مدیرعامل اتحادیه مرکزی تعاونیهای دام سبک کشور در گفتوگو با خبرنگار «اقتصادسبز» است. در ادامه متن کامل این پرسش و پاسخ میآید:
ابتدا در رابطه با تاریخچه تشکیل اتحادیه مرکزی تعاونیهای دام سبک توضیح داده و به میزان سرمایه اولیه اشاره نمایید؟
اتحادیه مرکزی تعاونی دام سبک کشور در 1397.4.23 در اداره ثبت شرکتهای تهران به ثبت رسید. البته رایزنیها برای تشکیل این اتحادیه در حدود یک سال و نیم به طول انجامید. 16 شرکت تعاونی گوسفندداران در استانهای قزوین، سمنان و اصفهان پایهگذاران این اتحادیه هستند و هدف از تشکیل آن این بود که با توجه به پیشرفت علوم و تکنولوژی، خدماترسانی به حوزه دام سبک به صورت تخصصی و با توجه به نیازهای دامداران سبک انجام شود؛ زیرا اگرچه دام سنگین و سبک هر دو دام هستند، اما دام سبک، نیازهای خاص خودش را دارد و از لحاظ تغذیه، اصلاح نژاد و بهداشت متفاوت است. دام سبک عمدتاً در حوزه گوشت فعال است اما عمده فعالیت دام سنگین در حوزه شیر متمرکز است. از طرف دیگر بنیانگذاران اتحادیه دام سبک با توجه به عقب ماندگی شدید این صنعت نسبت به سایر بخشهای کشاورزی و خلاء تشکلی که خدمات فنی مورد نیاز این صنعت و دفاع صنفی از تولیدکنندگان آن را دنبال نماید به این نتیجه رسیدند که اتحادیه مرکزی مستقلی را برای تعاونیها و تولیدکنندگان این صنعت تاسیس نمایند، چراکه در طول 26 سالی که از عمر اتحادیه مرکزی دامداران گذشته، هیچ خدمتی نه به لحاظ فنی و نه به لحاظ مطالبهگری و خواستههای صنفی در حوزه دام سبک به توایدکنندگان این صنعت ارائه نشده است. در نتیجه این 16 شرکت تعاونی، خواستار تشکیل یک تشکل مستقل از دام سنگین شدند تا بتوانند نیازها و خواستههای خود را به طور مستقل پیگیری کنند.
در رابطه با میزان سرمایه اولیه باید اضافه کنم که سرمایه اولیه اتحادیه در سال 1397 حدود 16 میلیون تومان بود و 16 شرکت تعاونی در 3 استان مؤسس آن بودند، اما امروز بیش از 50 شرکت تعاونی در حدود 20 استان داریم و سرمایه ثبتی نیز 460 میلیون تومان است که با محاسبه سود برگشتی و سرمایه ثبت نشده اعضاء نزد اتحادیه به حدود یک میلیارد تومان بالغ می گردد.
در زمینه میزان تولید گوشت و شیر و نژادهای پرورشی و برنامههای در دست اقدام توضیح دهید؟
همانطور که اشاره شد بانیان این اتحادیه، شرکتهای تعاونی گوسفندداران کشور بودند. یکی از اقداماتی که طی 5 سال انجام دادیم، تلاش برای دور هم جمع کردن و متمرکز کردن گوسفندداران کشور بود؛ از این رو شرکتهای تعاونی دام سبک در شهرستانهای مختلف تشکیل شدند. اولین اقدام صورت گرفته این بود که جلسهای را با حضور رئیس ستاد وقت معاونت امور دام و معاون تشکلهای سازمان تعاون روستایی برگزار کردیم که در آن جلسه در سال 98 چارچوب تشکیل شرکتهای تعاونی دام سبک مشخص شده و صورت جلسه و دستورالعمل از طریق سازمان تعاون روستایی برای واحدهای استانی و همچنین توسط معاونت امور دام برای معاونت امور دام استانها ارسال شد تا الگویی برای تشکیل تعاونی گوسفندداران یا دام سبک در سطح کشور باشد. متأسفانه در طی 5 سال گذشته شاهد مقاومتهایی برای تشکیل این تعاونیها از سوی دستگاههای دولتی در استانها بودهایم و با این که در بخش خصوصی برای این امر متقاضی وجود داشته، ولی بخش دولتی در استانها و شهرستانها نسبت به این کار مقاومت کرده و اجازه ندادند تعاونیهای دام سبک تشکیل شوند. این در حالی است که براساس قانون، تشکیل شرکتهای تعاونی آزاد است و قانوناً وقتی متقاضی برای تشکیل شرکت تعاونی وجود دارد دولت نمی تواند دخالت کند و مانع تشکیل شرکت گردد که امیدواریم با انتقال مجوز تشکیل شرکتهای تعاونی به درگاه ملی مجوزها این مانع برطرف گردد.
البته این فقط یکی از موانع بر سر راه تشکیل و فعالیت تعاونیهای جدیدالتاسیس است، یکی دیگر از مهمترین موانع موجود عدم تخصیص نهاده به شرکتهای مذکور به بهانه های مختلف در برخی از استانهاست که فعلاً تالاش داریم از طریق مذاکره و رایزنی موانع را برطرف نماییم، لیکن در صورت عدم حصول نتیجه حتماً از راهکارهای قانونی استفاده خوایم کرد.امیدواریم
در حال حاضر شما موفق به کسب چه امکاناتی برای تأمین نهادهها به اعضا شدهاید؟
تا دی ماه 1401 اتحادیههای مرکزی در سامانه بازارگاه، امکان تأمین و توزیع نهادهها را برای اعضاء خود نداشتند و انحصار توزیع نهاده فقط در اختیار یکی از تشکلها بود. از دی ماه 1401 که این انحصار در سامان بازارگاه شکسته شد، تمام شرکتهای تعاونی در سطح کشور، این امکان را به دست آوردند که بتوانند نهاده خود را از هر جایی که میخواهند تأمین کنند که در همین جا به خاطر این اقدام خوب متولیان امر که سامانه بازارگاه را به صورت رقابتی درآوردند، تشکر میکنم. از آن زمان به بعد یکی از اقدامات ما برای اعضا این بود که توانستیم نهاده را با حداقل قیمت تأمین کرده و یا خودمان از منابع داخلی و یا منابعی که شرکتهای واردکننده در اختیار ما قرار میدادند به صورت مدتدار در اختیار تعاونیهای تحت پوشش خود قرار دهیم؛ البته یک نکته را باید اضافه کنم که متاسفانه در چند استان این انحصار هنوز حفظ شده که امیدواریم هر چه سریعتر روال قانونی در آن استانها هم پیاده شود.
نکته دیگیری که باید اضافه کنم این است که متأسفانه طی 4 تا 5 سال گذشته، همان کسانی که مانع تشکیل شرکتهای تعاونی دام سبک در استانها می شوند، از عضویت اتحادیه مرکزی دام سبک کشور در صندوق دامپروری جلوگیری می کنند، گرچه تا این جای کار ما توانسته ایم به لطف خدا و اعتماد و همکاری اعضاء روی پای خود بایستیم و با استفاد از منابع اندک خودمان و بدون یک ریال کمک نقدی یا معنوی وزارت جهاد کشاورزی، کار را تداوم بخشیم. در واقع در این مسیر حتی سر سوزنی مورد حمایت نهادهای دولتی یا غیردولتی و یا تعاون روستایی، وزارت جهاد کشاورزی و شرکت مادر تخصصی حمایت از بخش کشاورزی قرار نگرفتهایم و تنها با همت و تلاش هیأت مدیره، کارکنان و اعتمادی که اعضا به ما کردند، روی پای خود ایستاده ایم ، اما در صورت امکان جذب منابع از آن استقبال خواهیم کرد، زیرا برنامههای خوبی در زمینه های مختلف صنعت اعم از زنجیره تولید گوشت، زنجیره ارزش پشم، فرآوری کود گوسفندی، فرآوری پشم و … را تهیه و آماده کرده ایم که برخی از آنها را به وزارت جهاد ارائه داده ایم که متاسفانه برای تامین تسهیلات مورد نیاز تاکنون معطل ماندهایم.
نکته بسیار مهمی که ما تلاش داریم به آن متعهد بمانیم حفظ منافع اعضاء و تولیدکنندگان صنعت است، ما در اتحادیه مرکزی دام سبک تحت هیچ عنوان منافع دامداران سبک و تعاونیهای عضو را فدای موقعیتهای مادی و معنوی که تاکنون به ما پیشنهاد شده و در تضاد با اهداف تشکیل اتحادیه بوده نفروخته ایم و بر تعهد خود به اعضا بر اساس قانون شرکتهای تعاونی و اساسنامه پایبند بوده ایم.
با توجه به ویژگیهای پرورش دام سبک آیا اعضا نیاز به آموزش نیز دارند و در این رابطه چه اقداماتی انجام دادهاید؟
قدر مسلم آموزش و آشنا شدن با یافته های جدید صنعت در هر حوزهای امری ضروری است و برای این کار یکسری اقدامات نیز انجام دادهایم . ابتدا این اتحادیه دارای سایت برای ارتباط با عموم مردم و دامداران می باشد. همچنین گروههای فضای مجازی را داریم که ارتباط ما به صورت اختصاصی با دامداران برقرار می گردد. علاوه بر این روی سایت خود با توجه به ظرفیت بالاتری که دارد، یکسری جزوات آموزشی، پوسترها، کتابچههای آموزشی که سازمان ترویج و موسسه تحقیقات علوم دامی منتشر کرده اند را بارگذاری کرده و در دسترس علاقمندان قرارداده ایم. در ضمن به صورت جزیی و در حدی که بتوان در فضای مجازی بارگذاری کرد، پیامهای آموزشی را منتشر میکنیم.
به نظر شما فعالیتهای دنیا در این رابطه به چه سمت و سویی میرود و هماکنون مهمترین هدف شما چیست؟
قبل از این که به این سؤال شما جواب دهم، لازم است بگویم که ما دو طرح را در سالهای 98 و 99 به معاونت امور دام تقدیم کردیم؛ طرح اول، زنجیره تولید گوشت در دام سبک کشور بود که این طرح 5 پروژه دارد و هدف از اجرای آن، افزایش بهرهوری در تولید دام سبک است که این طرح را از قبل از تولید تا سفره مدنظرقرار دادهایم و در این رابطه، امکانات و تهسیلاتی را تقاضا کردیم تا در اختیار دامدار قرار گیرد؛ به این صورت که تسهیلات در اختیار مجریان طرح قرار گرفته و خدمات را ما به دامداران ارائه دهیم. طرح دوم، طرح زنجیره ارزش پشم بود که قصد ما از اجرای این طرح، خریداری پشم خام از شرکتهای تعاونی تحت پوشش است. در این طرح پیشبینی شده بود که دستگاههای پشم چین مکانیزه را در اختیار تعاونیها قرار دهیم و با استفاده از ظرفیت شرکتهای تعاونی زنان روستایی، نسبت به فرآوری آن اقدام شود. البته متأسفانه در حال حاضر هر دو پروژه به علت عدم تأمین تسهیلات مورد نیاز تحقق نیافته است. هماکنون نیز بیشتر تلاش ما روی این امر متمرکز است که به دلیل شرایط خاص و بحرانی تولید بتوانیم نهاده را با کمترین هزینه به دست تولیدکننده برسانیم و تولید را تا جای ممکن برای تولیدکننده مقرون به صرفه سازیم. گفتنی است که در این مسیر از منابع اندک خودمان استفاده کرده و موفق شدهایم نهاده را به صورت مدتدار به دست تعاونیها و تولیدکنندگان خود برسانیم.
در حال حاضر شرایط سنی اعضا به چه صورت است و آیا جوانان تمایلی نسبت به ورود به این صنعت دارند؟
متأسفانه طی 5 سال گذشته یعنی از سال 98 تاکنون که بازار تولید به هم ریخته، شرایط بسیار نامناسب شده است. پیش از این یعنی در سالهای 96 و 97 بسیاری از جوانان مخصوصاً جوانان تحصیل کرده وارد این حوزه شدند و برخی از آنها با وارد کردن نژادهای دام خارجی به سمت دامداریهای سبک صنعتی روی آوردند که متأسفانه بسیاری از آنان به دلیل عدم حمایت، از چرخه خارج شدند و سراغ پرورش دام سنتی رفتند، اما مجدداً ضربه خوردند و از آن نیز خارج شدند. تعدادی از دامداریهایی که دام سنتی نگهداری میکردند هم طی سال 96 تا 98 وارد این بخش شده و سرمایههای خود را به این سمت آوردند، اما آنان نیز در طی 5-4 سال به دلیل عدم حمایت از این صنعت خارج شدند. متأسفانه مسئولین با وجود شعارهایی که در جهت حمایت از تولید می دهند، گفتههایشان با عملشان همخوانی ندارد؛ از این رو روز به روز باعث اضمحلال این صنعت میشوند. اکنون فقط دامدارانی در این کار باقی ماندهاند که از توان مالی بالاتری برخوردار بوده اند و توانسته اند این 5 سال را پشت سر بگذارند. متأسفانه هماکنون شرایط در حوزه دام سبک اصلاً خوب نیست و بسیاری از دامدارن ضعیف، متوسط و حتی گاهاً با بنیه و قوی هم طی 5 سال گذشته از چرخه خارج شدند در واقع اگر اوضاع به همین منوال پیش رود صنعت دام سبک در کشور آیندهای نخواهد داشت.
آیا اتحادیه برنامهای برای ورود نژادهای مقاوم از سایر نقاط دنیا را دارد؟
شرایط اقلیمی کشور ما خاص است؛ به طوری که حتی نمیتوان گوسفند بختیاری استان چهارمحال و بختیاری را در شرایط اقلیمی خراسان جنوبی پرورش داد. ما 24 نژاد گوسفند در داخل کشور داریم که هر کدام از آنها با اقلیمی که در آن پرورش یافتهاند، متناسب بوده و خو گرفتهاند. این دامها هزاران سال در این مناطق و اقلیم زندگی کرده و با آن سازگار شدهاند؛ از این رو برای مثال نمیتوان گوسفند زندی که نژاد خاص منطقه تهران است را حذف و از کشور دیگری گوسفند وارد کرد؛ زیرا نژاد گوسفند کشورهای دیگر در اینجا دوام نمیآورد و این کار اشتباه است؛ کما این که در سال 94 میلیاردها تومان منابع ارزی کشور، صرف وارد کردن گوسفند خارجی شد و متأسفانه از بین رفت. هماکنون نیز شاید بندرت دامهای خارجی وارداتی را در دامداریهایی که تولید گوشت دارند مشاهده می کنیم. البته واحدهای گوسفندداری صنعتی شیری خوشبختانه هنوز فعال هستند و باقی ماندهاند. این مسأله در باره نژاد بزها نیز صادق است و بزهایی که پیش از این وارد کشور کرده و به دامداران سنتی عرضه شده بود، امروز متأسفانه چیزی از آن باقی نمانده و آن چه که باقیمانده است نیز تنها توسط افراد متخصص در دامداریهای بسته صنعتی نگهداری میشود؛ زیرا پرورش دهندگان آنها تخصص این کار را داشته و میدانند که باید با این دام به چه شکل رفتار کرد، اما دامهای خارجی که دست دامدار سنتی دادند، از بین رفت؛ زیرا نه امکانات نگهداری آن را داشته و نه با روش نگهداری این دام آشنا بودهاند. در نتیجه این کار با شکست مواجه شد. نکته ای را باید خاطرنشان کنم و آن این است که ما نه تنها مخالف اصلاح نژاد دامهای بومی کشور نیستیم بلکه آن را یک ضرورت می دانیم اما این اصلاح نژاد باید با توجه به شرایط اقلیمی کشور ما و نظامهای بهره برداری موجود و در جهت ارتقاء بهره وری تولید دام ایرانی انجام شود نه اینکه از کشور در اروپا با حدود 2000 میلیمتر بارندگی سالانه دامی را به ایران ایران بیاوریم که متوسط بارندگی سالانه آن کمتر از 350 میلیمتر بوده و طی سالهای اخیر به کمتر از 270 میلیمتر کاهش چیدا کرده است، اتفاقی که طی سالهای گذشته افتاد، علاوه بر آن اصلاح نژاد نیاز به مقدمات و الزاماتی دارد که نخست باید در گله ها پیاده شود، این اصلی است در ژنتیک و علم اصلاح نژاد که بهترین ژنها زمانی صفات خود را بروز می دهند که شرایط محیطی مناسب باشد. متاسفانه طی یکی دو سال اخیر در مصاحبه های برخی مسئولین می شنویم که می گویند اشکال دامداری سبک این است که صنعتی نیست و بدین جهت قیمت تمام شده آن بالا است.
در جواب به این عزیزان باید گفت که با توجه به شرایط امروز کشور، دامداری سنتی گوسفند فقط نیاز به جو دارد، اما اگر آن را در فضای بسته نگهداری کردید هم باید به آن جو و ذرت داده و هم کنجاله سویا و … را برایش تأمین کنید. از طرفی، هزینه کارگری، نیاز به سرمایه گذاری برای ساخت ابنیه و تأسیسات و خرید تجهیزات مورد نیاز در واحدهای صنعتی و … هزینه های تولید در این بخش را چندین برابر افزایش می دهد. در حقیقت افزایش هزینههای تولید دام سنتی به دلیل صنعتی نبودن آن نیست، بلکه حاصل سوء سیاستگذاریها و بی مهری به این صنعت طی حدود 6 سال گذشته است، که در نتیجه آن زیرساخت صنعت یعنی گَله های مولد آسیب دیده اند. متأسفانه هماکنون جمعیت دام مولد به شدت پایین آمده و طبیعی است که قیمت بره پای پروار که تبدیل به گوشت میشود، افزایش یابد. این امر بستگی به عرضه و تقاضا دارد و نتیجه این میشود که قیمت تمام شده افزایش پیدا می کند. راهکار این امر نیز این است که دامدار داشتی را تشویق کنیم که جمعیت گله های داشتی یا گلههای مولد را افزایرش دهد. راهکارهایی که فعلاً برای تامین گوشت اجرا می شود همچون واردات دام زنده سبک و سنگین و گوشت نه تنها کمکی به تامین گوشت مورد نیاز نمی کند بلکه باعث حذف هر چه بیشتر تولید کنندگان از چرخه تولید می شود. لذا ادامه این طرز تفکر، تنها صنعت تولید گوشت قرمز را که زمانی در آستانه خودکفایی بوده نابود میکند. کشور ما تا سال 98 و قبل از این که سامانه بازارگاه راه بیفتد حدود 800 هزار تن تولید گوشت داشت و حدود 100 هزار تن گوشت برای مصارف صنعتی را وارد می کردیم، اما نتیجه اقدامات انجام شده طی 6 سال اخیر موجب شده که برای تامین گوشت وابسته به واردات شده ایم. در این رابطه متأسفانه گوش شنوایی هم برای شنی
دن انتقادات و راهکارهای پیشنهادی وجود ندارد؛ در حالی که برای اصلاح وضعیت نخست باید آسیب شناسی انجام شده و بدانیم که در کجا اشتباه کرده ایم و بعد درصدد رفع مشکل برآییم. متاسفانه در حال حاضر هم مسئولین همان مسیر اشتباهی را طی میکنند که پیش از این و طی سالهای 98 و 99 طی شده است، در رسانه ملی وعده میدهند که به زودی مشکلات را مرتفع میکنیم، اما در نهایت راه به جایی نخواهند برد، چون زیرساختهای تولید با مشکل مواجه است و کشور برای تأمین پروتئین به واردات وابسته شده است. به زودی شاهد همین اتفاق در رابطه با مرغ و گندم نیز خواهیم بود. وقتی قیمت دستوری شود این مشکلات نیز بروز میکند. سال گذشته یکباره قیمت دام 130 هزار تومانی را 90 هزار تومان اعلام کرده و باعث نابودی صنعت شدند. اکنون نیز با این که گندمکاران میگویند هزینه تولید گندم برای ما 19 هزار و 500 تومان تمام میشود، اما در کمال حیرت، قیمت خرید گندم را 17 هزار و 500 تومان اعلام میکنند. این قیمتهای دستوری باعث میشود سال دیگر از تعداد گندمکاران کشور نیز کاسته شود. هر وقت دولت توانست خدماتی که در سایر کشورهای پیشرفته به گندمکار و دامدار ارائه داده میشود را ارائه دهد، میتواند از گندمکار و دامدار خود انتظار ثابت نگه داشتن قیمت را داشته باشد، ولی وقتی سایت مرکز آمار ایران، آمار رسمی تورم را 7/44 درصد اعلام میکند، نباید انتظار داشت که قیمت گوشت به قیمت سال قبل باقی بماند؛ در حالی که این تورم عمومی کشور است، اما وقتی به شاخص قیمت تولیدکننده نگاه کنید، درمییابید که تورم، بالای صددرصد است. در این شرایط نباید انتظار داشت که دامدار قیمت گوشت را ثابت نگه دارد و این امر شدنی نیست.
با این اوضاع انتظار شما از مسئولان مربوطه چیست؟
ما از مسئولین، انتظار کار کارشناسی واقعی را داریم و کار کارشناسی با دستور پیش نمی رود و نتیجه آن همین است که می بینیم. سال گذشته با وجود آن که به وزارت جهاد کشاورزی اعلام کردیم که دامدار به ناچار اقدام به کشتار دام مولد خود میکند، منکر آن شد، اما امسال تمامی مسئولین وزارتخانه از بالاترین مقام تا کارشناس آن مجموعاً اعتراف می کنند که دام مولد کشتار شده است؛ در حالی که اگر همان سال قبل، این هشدار جدی گرفته می شد و در پی حل مشکلات برکی آمدند صنعت به این روز نمی افتاد. متأسفانه امروزهم همان سیاستهای غلط ادامه دارد. در حال حاضر دو ارگان بزرگ در حال واردات گوشت هستند، در حالی که اگر بخشی از این منابع را در اختیار تولید داخلی قرار میدادند، اوضاع سامان میگرفت. نخستین اقدام برای احیاء جمعیت دامی و حل مشکل گوشت احیاء مجدد بازار این محصول است، طبیعی است که وقتی محصول کسب و کاری بازار مناسبی نداشته باشد فعالان آن از کسب و کار خارج می شوند. با حذف ارز ترجیحی بدلیل بالا رفتن هزینه های تولید بسیاری از مردم توان مالی لازم را برای خرید گوشت داخلی ندارند. بای جبران این موضوع قرار بود پس از حذف ارز ترجیحی یارانه مردم از 45 هزار تومان برای برخی دهکها 400 و برای برخی به 300 هزار تومان افزایش یافته و از طریق کالابرگ الکترونیک برای خرید کالاهای اساسی به 61 میلیون نفر از مشمولین در دهکهای ا تا 7 تخصیص یابد، قرار بود این یارانه در جهت تقویت توان خرید مصرف کنندگان از طریق کالابرگ الکترونیک مجدداً به چرخه تولید بازگردد که متأسفانه با توزیع نقدی یارانه ها تاکنون برنگشته است.
این در حالی است که امسال توسط مقام معظم رهبری، سال مهار تورم و رونق تولید نامگذاری شده است و مسئولین به جای آن که از فرمایشات ایشان پیروی کنند متأسفانه در عمل از آن سر باز زده اند. آیا واردات باعث رونق تولید است یا دولت باید سعی در احیای زیرساختهایی نماید که خودش آن را از بین برده است؟! چرا گوشت قرمز را جزو اقلام کالابرگ الکترونیک قرار نمیدهند تا مردم بتوانند برای خرید گوشت قرمز هم از کالابرگ الکترونیک استفاده کنند، اگر این مکانیزم شکل بگیرد آنگاه با احیای بازار 61 میلیونی میتوان به تولیدکننده، کمک و او را به تولید تشویق کرد و این کار هم نه تنها هزینه ای ندارد بلکه با قطع واردات، هزینه های ارزی دولت هم کاهش پیدا می کند. البته ممکن است بگویند زیرساخت کالابرگ الکترونیک آماده نیست، خوب می توان بصورت موقت مانند بسیاری از مؤسسات و دستگاههای دولتی و حتی بخش خصوصی که کمکهای غیر نقدی به پرسنل خود را در قالب بن کارت عرضه می کنند اقدام نمایند و فعلاً بن کارت را جایگزین کالابرگ نمایند.
در واقع با وجود این که راهکار بسیار ساده و بی هزینه است، اما اینکه چرا اجرایی و عملیاتی نمیشود و برای حل مشکل به اقدامات پر هزینه تر متوسل می شوند مشخص نیست. در واقع اگر بازار برای تولیدکننده مجدداً احیا شود نیازی نیست که دولت کار اضافی دیگری برای احیاء جمعیت دامی انجام دهد و اتفاقا این خود تولیدکنندگان هستند که برای کار پیش قدم خواهند شد و سرمایه ها مجدداً به صنعت باز خواهد گشت.
اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا