اقتصادسبز آنلاین: با توجه به اینکه دولتها مکلف به تأمین حداقل معیشت با درآمدهای پایین هستند بر این اساس دولتها باید شفاف و نظاممند برحسب قوانین نسبت به تأمین امنیت غذایی پایدار اقدام کنند، اما با وجود شکاف 60 درصدی اقتصاد و کم شدن قدرت خرید مردم مصرف سرانه شیر و لبنیات هر سال کمتر میشود. از همینرو دولت باید برای هدفمندکردن یارانهها اقدام اساسی نماید در همین رابطه گفتوگویی با رضا باکری، دبیر انجمن صنایع لبنی داشتیم که با هم ماحصل آن را میخوانیم.
در یکسال گذشته شاهد مشکلاتی در صنایع لبنی از جمله چند نرخی بودن ارز تصمیمات خلقالساعه، مشکلات تأمین شیر مدارس و… بودهایم لطفاً کمی در این زمینه توضیح دهید و شرح کلی نیز از فعالیتهای انجمن در یکسال گذشته ارائه بفرمایید.
در رابطه با مسائل مرتبط با صنعت لبنیات و همینطور چالشهای این صنعت ما تقریباً از سال 97 موضوع را به یک شرکت مشاور ارجاع دادیم، تحلیلهای بهروزی صورت گرفت و خط مشیهایی نیز برای انجمن طراحی شد همچنین سال گذشته سند راهبردی انجمن برای سالهای پیشرو نیز پس از هفتهها جلسه در هیأت مدیره انجمن تدوین و در اختیار وزارت صمت گذاشته شد و هماکنون بیش از یکماه است که جلساتی در آنجا برگزار میشود که وزارتخانه هم سند راهبردی خودش را میخواهد پس از تبادل افکار با صنعت تدوین کند تا نهایتاً سندهای همسویی تدوین شود.
بر همین اساس چالشهای صنعت گروهبندی شد چرا که پس از قانون انتزاع و شاخه شاخه شدن صنعت و سیاستهایی که بخشی از آن به وزارت صمت و بخش دیگر آن به وزارت جهادکشاورزی مربوط بود سبب شد تا ساختار صنعت دچار گرایشهای متضادی شود و تعارض منافع شکل بگیرد. برای مثال صنعت شیرخشک ایران در گذشته براساس حداکثر هزار و 800 تن جذب شیرخام فعالیت میکرد و شیرخشک مصرفی صنعت شیرینی و شکلات، صنف قنادی، صنعت سوسیس و کالباس و خود صنعت لبنیات را تأمین میکرد. در حال حاضر با سیاستهایی که وزارت جهاد از سال 93 به بعد اعمال کرد حدود 58 واحد تولید شیرخشک تأسیس شده و قدرت جذب 15 هزار تن شیر در روز را ظرفیتسازی کردند بهگونهای که ما در سال 1401، 130 هزار تن شیرخشک صادر کردیم، علاوه بر این حدود 70 هزار تن مصرف داخلی داشتیم یعنی جمعاً نزدیک به 2 میلیون تن شیر به سمت صنایع شیرخشکسازی روانه شد و این در سال 1402 با رشد مجدد همراه بوده است بعضی از کارخانهها که در سال گذشته به مرحله تولید نرسیده بودند امسال شروع به تولید کرده یا خطوط تولیدی را توسعه دادند در بخش دیگری صنعت لبنیات با صادرات کَره مواجه هستیم ما در تمام سالهای گذشته کَره مصرفی کشور را از خارج وارد میکردیم سال گذشته حدود 15 هزار تن کَره صادر کردیم که امسال احتمالاً رشد بیشتری هم خواهد داشت و این چنین تعارف منافع در صنعت لبنی اینجوری شکل گرفت، واحدهای تولیدکننده شیرخشک عملاً تحت قیمتگذاری دستوری قرار ندارند برای اینکه کالای تولیدی آنها بر سر سفره مردم قرار نمیگیرد لذا واحدهای دیگری که برای سفره مردم شیر و ماست و پنیر تولید میکنند عملاً در تعارض منافع واحدهای تولید شیر خشک هستند، چون یک بخش از صنعت از نظر قیمتگذاری تحت کنترل است چرا بخش دیگر از صنعت تحت هیچ کنترلی نیست وقتی شیرخشک تولید میشود از شیر پرچرب خامه فراوانی هم حاصل میشود صورت خامه فریز شده به خارج کشور صادر میشود. تمامی این موارد واحدهای تولیدی را در تناقض قرار میدهد چرا که واحدهای کَرهسازی نیاز مبرم به خامه دارند.
پس یک تعارض منافع بین کَره سازها و شیرخشکسازها هم شکل میگیرد و همچنین تعارض منافع در خود زنجیره نیز تجربه میشود برای مثال فرض کنید صنعت لبنیات از هرگونه تخصیص ارز ترجیحی خارج شده همه اقلام خودش را باید با ارز آزاد تهیه کند و حلقه ما قبل تولید که دامداریها هستند باید با ارز دولتی با هر عددی که در هر مقطعی زمانی تعیین میشود نهاده وارد کند این یک تعارض بارز است چرا که دریافت کردن ارز نهاده برای بخش دامداری پاشنه آشیل است. صنعت نیز باید محصولات را قیمتگذاری کند و نهایتاً تعارض منافع بین دامدار و صنعت بهوجود میآید در این میان به آییننامهها بخشنامهها و قوانینی که تصویب میشود و تعارض منافع را تشدید میکند نیز باید اشاره کرد چرا که متأسفانه یک بخش معاف از مالیات و یک بخش دیگر مشمول مالیات میشود، یک بخش از نرخهای پایین بانکی در تسهیلات استفاده میکند، بخش دیگر حداکثر سود بانکی را باید پرداخت کند همچنین تعرفههای مختلف با عوارض گمرکی مختلف را نیز شاهد هستیم. بهطور کلی تصمیمات جزیرهای که وزارتخانهها برای حل مشکل یک صنف یا یک بخش از زنجیره میگیرند سبب ایجاد تعارض منافع با بقیه حلقههای زنجیره میشود بهگونهای که امروز کمتر مسألهای را در زنجیره تأمین یا ارزش شیر میتوان پیدا کرد که برای حل مشکل آن بدون اینکه آسیبی به حلقه ما قبل یا ما بعد بزند، بتوان راهکاری ارائه کرد.
متأسفانه با اجرای قانون هدفمندی یارانهها دولت نتوانست متناسب با رشد هزینههای تورمی تولید، درآمد سرانه خانوار را هم رشد بدهد و همه ساله این شکاف تشدید شده و با کاهش ارزش پولی همراه شده است بهگونهای که امروزه 60 درصد بین رشد درآمد سرانه خانوار با رشد هزینههای تورمی تولید شکاف ایجاد شده است به طبع وقتی این دو نمیتوانند متناسب با هم حرکت کنند ما با کاهش سرانه مصرف مواجه میشویم. مردم قادر به تأمین میزان مصرف نیستند و این مجدداً به عنوان کاهش تقاضا وارد صنعت میشود و رشد صنعت را تهدید میکند، بنابراین اتوماتیکوار به حلقه اول زنجیره یعنی دامداریهایی که شیر خام تولید میکنند ضربه وارد میشود. وقتی صنعت با مازاد جذب شیرخام مواجه میشود راهی جز توسعه صادرات ندارد. متأسفانه در طی 5 سال گذشته علیرغم رشد وزنی صادرات رشد ارزشی متناسب با آن حرکت نکرده بهگونهای که دلار بر کیلو صادرات کاهش پیدا کرده و از حدود مثلاً 2 دلار به یک و دو دهم دلار کاهش پیدا کرده چرا که صادرات کالاهای ترانزیتی مثل شیرخشک و خامه فریز شده، کالاهای فلهای محسوب میشوند و تا زمانیکه دولت برای کل حلقههای زنجیره از کشتکنندگان علوفه، تأمینکنندگان و واردکنندگان علوفه تا دامداران و صنایع لبنی و شبکه پخش و توزیع و نهایتاً مصرفکننده نتواند این تعارض منافع را از بین ببرد و قوانین و مقررات و دستورالعملهای واحد همگن را طراحی نکند تقریباً صنعت با چالشهای مداوم مواجه خواهد بود. اگر بخواهیم به مشکل غلبه کنیم باید تمام صاحبنظران حاضر در این حلقه ارزش را در یک مجموعه مثل خانه شیر که شامل مصرفکننده، دولت، مؤسسات توزیع و پخش، فروشگاهها و کارخانجات، دامداریها، تأمینکنندگان، کشتکنندگان و… هستند را در کنار هم جمع کنیم و تعارض منافع را بین همه آنها از بین برده تا به دستور العملهای واحد و یکسان دسترسی پیدا کنیم.
اخیراً طرح شیر مدارس دوباره مطرح شد و در مدارسی نیز توزیع صورت گرفت اما در این زمینه هم چالشهایی وجود دارد ممکن است در این رابطه توضیح دهید.
شیر مدرسه بهعنوان یکی از خواستهها برای تأمین سلامتی بخش مهمی از نسل جوان مطرح بوده و هست و بهدلایل عدیده در 5 سال گذشته به تعطیلی کشیده شد. کمپینی از 8 ماه پیش در انجمن برای بالا بردن سرانه مصرف تشکیل شد که گام اول آن شیر مدارس بود. در همایشی هم که در تیرماه توسط انجمن برگزار شد این موضوع در اولویت قرار گرفت و در نتیجه با پیگیری در مجلس تصویب شد و مقرر شد در برنامه هفتم توسعه نیز گنجانده شود.
همچنین با پیگیریهای انجمن در شورای عالی سلامت که خود رئیسجمهور ریاست این شورا را برعهده دارند به تصویب بودجه معادل 3 هزار و 800 میلیارد تومان فقط برای مقطع دانشآموزان ابتدایی تصویب شد و نهایتاً ابلاغ به اجرا شد. منتها یک چالشی قیمتی در این میان شکل گرفت، علیرغم اینکه انجمن است قیمت منطقی برای هر پاکت شیر 7 هزار تومان است ولی در ستاد تنظیم بازار قیمت 6 هزار تومان تصویب شده که بسیاری از شرکتها بهدلیل اینکه با این قیمت به حاشیه زیان رانده میشوند عملاً رقبتی به حضور در این طرح ندارند. مطلب دیگر بر سر نقدینگی است از سال گذشته که ارز چهار هزار و دویست تومانی ابتدا به ارز 24، 28 و در حال حاضر 37 تومانی تبدیل شد عملاً بانکها قادر نیستند نقدینگی کارخانهها را با توجه به ضریب رشد معادل ریالی ارز فراهم کنند. همه شرکتها در کمبود نقدینگی در تأمین مواد اولیه مواجه هستند بنابراین یک چالش هم این بود که در واقع آموزش و پرورش پیشپرداخت لازم برای اجرای این قرارداد را فراهم کند که هنوز به عنوان یک مذاکره در رفت و برگشت بوده و بهطور کامل حل و فصل نشده است و در نتیجه شرکتها به موقع نمیتوانند اقدام به عقد قرارداد برای تأمین پاکت یا شیر بکنند. یک چالش دیگر هم که در واقع به زمان مربوط میشود اصولاً توزیع شیر مدرسه باید حوالی خرداد و تیرماه تصمیمگیری بشود که صنعت نسبت به تأمین تدارکات اقدام لازم را انجام دهد و تا مهرماه که زمان بازگشایی مدارس است بتوانند شیر را تحویل بدهند، عملاً مهرماه سال گذشته بود که آموزش و پرورش ابلاغ به اجرا کرد و در حال حاضر کارخانهها با محدودیت پاکت مواجه هستند. شرکتهای پاکتساز داخلی براساس استعلام انجمن بیشتر از 300 میلیون پاکت برای کل سال نمیتوانند تأمین کنند. در حالیکه آموزش و پرورش برای مقطع دبستان 500 میلیون پاکت نیاز دارد و به اجبار باید الباقی از خارج از کشور وارد شود که بحث تأمین ارز گشایش اعتبار آن زمانبر است و به موقع نخواهد رسید.
این موارد مجموعه چالشهایی است که در این صنعت وجود دارد، ولی انجمن براساس رسالت و خط مشی که دارد چه به لحاظ تأمین سلامت دانشآموزان و چه به لحاظ رشد سرانه مصرف کشور توصیهاش به تمام واحدهای لبنی این است که صرفاً عامل سود و زیان را در این تصمیم مداخله نکنند چرا که کل شیری که قرار است به این طرح اختصاص یابد به یک و نیم درصد کل شیر خام کشور هم نمیرسد بنابراین در مورد تأمین شیر مدارس با حساب کتابهای معمولی که در اقتصاد و در تولید کالاها متداول است سود و زیان را محاسبه کنند تقاضای بنده از اعضای انجمن این است که با احساس مسئولیت اجتماعی کامل، این مسئولیت را بپذیرند و به تمام عواقب و نتایج آن آگاه باشند چرا که سودی که از سلامتی مردم و دانشآموزان نصیب جامعه و بنگاههای تولیدی خواهد شد بسیار بیشتر از آن چیزی هست که احیاناً در ضرر و زیان موردی این مسأله ممکن است پیش بیاید.
اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا