حمل و نقل مواد غذایی تخصصی است و تجربی ناشی‌ها تولید روز را دورریز می‌کنند
حمل و نقل مواد غذایی تخصصی است و تجربی ناشی‌ها تولید روز را دورریز می‌کنند
اقتصادسبز آنلاین: دکتر فرشاد قوشچی استاد علوم کشاورزی دانشگاه ورامین می‌گوید: یکی دو سال پیش که رانندگان کامیون به بهانه گرانی لاستیک دست از کار کشیدند هیچ صنعتی به اندازه صنایع غذایی و کشاورزی ایران تهدید به ورشکستگی نشده بود...

گروه گزارش «اقتصاد سبز»: یحیی امیری

اقتصادسبز آنلاین: دکتر فرشاد قوشچی استاد علوم کشاورزی دانشگاه ورامین می‌گوید: یکی دو سال پیش که رانندگان کامیون به بهانه گرانی لاستیک دست از کار کشیدند هیچ صنعتی به اندازه صنایع غذایی و کشاورزی ایران تهدید به ورشکستگی نشده بود، اگر این وضعیت چند روز دیگر ادامه می‌یافت. ده ها هزار کارگر بیکار می‌شدند و کشاورزها صف اول زیان‌دیدگان این واقعه قرار می‌گرفتند.

احمد مسجد جامعی پژوهشگر شب یلدا در مقاله‌ای پیرامون هندوانه که شاه بیت خوردنی‌های این شب است می‌گوید: هندوانه جنوب را صنعت حمل و نقل به سلامت به تهران می‌رساند و اگر این صنعت نبود پایتخت‌نشینان حتی اسم پرتقال و نارنگی شمال را در فهرست خوردنی‌های هر روزه زمستانی خود نداشتند.
مسافران اوایل دهه ۳۰ شابدوالعظیم اگر بامداد راهی می‌شدند. بو و عطر سبزی فضای شامه‌شان را پُر می‌کرد، ارابه‌هایی با بار سبزی و صیفی‌جات به‌صورت پیوسته در جاده در حال تردد بودند. بارفروشی‌های میدان شوش در انتظار این ارابه‌های ۴ چرخ بودند تا ساعتی دیگر میدان در جوش و خروش فروش محصولات کشاورزی قرار گیرد. قاطرداران و مشتریان از باغ‌های طرشت و شمیرانات، ورامین و دماوند، انواع میوه‌ها و سردرختی‌ها را به تهران می‌آورند، آذوقه عمومی مردم وابسته به همین وسایل ابتدایی حمل و نقل بود. صادرات همه محصولات کشاورزی با پیشرفت تکنولوژی حمل و نقل، هوایی، دریایی، ریلی و مخصوصاً زمینی با گسترده‌تر شدن صنعت حمل و نقل به رشد چشمگیر امروز رسید. کشاورزان گلکار ایران بدون بهره‌مندی تنگاتنگ از حمل و نقل به سوددهی نمی‌رسید و نمی‌رسد، کشور هلند با استفاده از تکنولوژی به‌روز هوایی، گل‌های خود را هر روز وارد بازار اروپا می‌کند.
قدیمی‌ترین وسیله حمل و نقل محصولات کشاورزی انسان بود، در روزگاری که جمعیت ناچیزی داشتیم و از ماشین خبری نبود، روستاییان ما به وسیله زنبیل و گونی کالای خود را به شهر می‌آوردند، از این روزگار خیلی سخت کشاورزان ایرانی خیلی فاصله نداریم، تا همین چند دهه پیش کشاورزها، حتی در منطقه شمال ایران، گیلان و مازندران، زنبیلی‌ از صیفی‌جات را بالای سر می‌گذاشتند و پیاده به شهر می‌آمدند و در بازار روزها، آنچه که داشتند می‌فروختند و با خرید آذوقه و باز هم زنبیل پُر، از قند و شکر و چای و… به ده خود باز می‌گشتند، ضایعات کشاورزی گاه تا ۹۰ درصد تولید را نفله می‌کرد، زمان در حمل و نقل نقش اساسی داشت.
و انسان منطقه‌ای از محصولات کشاورزی منطقه دیگر بی‌خبر بود. اگر امروزه مردم تهران حتی در فصل زمستان، فصل باد و بوران و برف، تازه خوری سبزی‌جات و صیفی‌جات و سردرختی‌های مناطق مختلف کشور را دارند، مدیون صنعت حمل و نقل هستند. خیار و گوجه‌فرنگی جیرفت را قطار و کامیون‌های کانتینردار به شهرهای بزرگ و پُر جمعیتی مثل تهران می‌فرستادند. تولید انبوه بدون صنعت حمل و نقل امکان‌پذیر نبود و سردرختی‌های دماوند و حتی صیفی‌هایی مثل خیار که برند دماوندش‌، تهران‌نشین‌ها را خیلی خوش می‌آید با ابزار مدرن حمل و نقل امکان‌پذیر شده است.
این‌که کشاورزان ما تا قبل از توسعه صنعت حمل و نقل زندگی مادی دلخراشی داشتند به خاطر عدم فروش محصولاتشان بود و حتی صنایع غذایی ما که تولید انبوه دارند و کار تبدیل و فرآوری انجام می‌دهند چنان وابسته به حمل و نقل قرار دارند که کوچک‌ترین خللی در این صنعت، داروندارشان را بر باد می‌دهد.
به گفته دکتر فرشاد قوشچی، ما از صنعت روز وسایل حمل و نقلی که تکنولوژی دما را به حد عالی در اختیار دارند، فاصله داریم، اما از روزگار حمل و نقل زمینی هم بسیار فاصله گرفته‌ایم.

گزارش این شماره ما که به حمل تولیدات کشاورزی اختصاص یافته را با دقت و لذت بخوانید.

حمل و نقل زنبیلی
در تاریخ تمدن آمده است که اولین وسیله حمل و نقل کالاهای کشاورزی خود انسان بوده است و اولین وسیله‌ای که ظرفیت تا ۱۰ کیلو و گاه بیشتر بار را دارد زنبیل بافته شده به دست کشاورزان بوده است. در واقع این کشاورزان بودند که می‌دانستند مشکلات خود را باید به‌دست خود رفع کنند. امروز کامیون‌های کانتینرداری را در جاده‌ها می‌بینیم که تا ۱۰۰ تُن بار را با حفظ دما و سلامت کالا از نقطه‌ای به نقطه دیگر از شهر، کشور و حتی جهان‌ می‌برند. اما اولین وسیله زنبیل بود و قرار دادن آن روی سر، برای این نوع حمل و نقل کالا، سربرها باید مهارت می‌داشتند، سر بری که یک تغار ماست ۱۰ کیلویی و یا کوزه‌ای شیر دارد بدون مهارت، قادر به حرکت نیست. در میان کشاورزان ضرب‌المثل و داستان‌های زیادی درباره این مهارت‌ها نوشته شد است، مثل داستان آن زنی که می‌گفت کوزه شیر را می‌برم شهر، به فلان مغازه‌دار و فلان خانه‌دار به فلان قیمت می‌فروشم و یا پول آن پارچه و آن گوشواره و این کفش و آن کلاه را می‌خرم و برای این و آن آدم خانواده و فامیل می‌آورم، فلان رابطه را برقرار و فلان مشکل را حل می‌کنم. در مقابل تمام نقشه‌هایی که برای فروش این کوزه و تغار داشت، بین راه بر اثر لغزش، تغار شکست و بارش نفله شد.

جاده مناسب ارابه رو
در یکی دو دهه اخیر، درباره کولبرهای کردستان، خبرها، عکس‌ها و فیلم‌های زیادی پخش شده و کم و بیش، همه‌مان با لغت کولبر آشنایی داریم، امروزه مردم جهان با ابزار رسانه‌های عمومی با کار سخت و مشقت بار این افراد آشنا شده‌اند و برای مشقتی که متحمل می‌شوند دل می‌سوزانند، اما تا کمی کمتر از ۱۰۰ سال پیش، کشاورزای ما سردرختی‌های خود را کولبری می‌کردند. جعبه‌ای مخروطی شکل را از سیب گلاب و زردآلو و گیلاس پُر می‌کردند و به بازار شهری می‌آوردند. تمامی محصول تولید کشاورز در گروی حمل بار به بازار خلاصه می‌شد. حتی مرغ و جوجه و تخم مرغ را هم سربرها باید حمل می‌کردند. برای مسافت‌های دورتر و از الاغ و اسب و قاطر و مخصوصاً شتر که تحمل راه سنگین را داشته و پس از آن، ارابه، مشکل ارابه این بود که جاده‌های مناسب برای عبور ارابه پُربار وجود نداشت، ارابه می‌توانست محصول یک زمین چند جریبی یا یک باغ چند هکتاری را در چند روز به بازار فروش برساند. اما عدم وجود نامناسب جاده، به سلامت به مقصد رسیدن راگاه شانسی کرده بود، لغزیدن پای اسب در جاده‌های سنگلاخ و چپ شدن ارابه می‌توانست، حاصل تمام زحمات کشاورز را بر باد دهد، حوادث حمل و نقل محصولات کشاورزی در حمل و نقل ارابه‌ای زیاد بود و به شانس! ارتباط داشت.

بهمن، میرزا را نابود کرد
اگر این روزها، گذرتان به بازار ماهی سرچشمه و یا استانبول که از قدیمی‌ترین بازارهای ماهی تازه شمال است سری زده باشید با این پُز ماهی‌فروش که با غرور می‌گوید صید همین امروز است، یعنی اولین طور ماهی که در طلوع آفتاب به ساحل رسیده کیسه شد و در صندوق عقب پیکان یا پژوی امروزی قرار گرفته و به فاصله ۳ تا ۵ ساعت از ساحل دریای مازندران به تهران آورده شده است. برای بازارگرمی و اطمینان خاطر مشتری تازه خور، این سرعت عمل لازم بود مگر راننده دچار مصیبت حوادث جاده‌ای شده باشد.
در روزنامه اطلاعات، فروردین سال ۱۳۲۷ خبری چاپ شده است از ورشکست شدن میرزا عبداله با این تیتر «بهمن سیاه بیشه آمد و کاهوی میرزا عبداله یخ زد» داستان از این قرار بود که از تهران خبر رسید کاهو بازارش داغ است، میرزا عبداله که چند باغ کاهو را دربست خریده بود ۳ کامیون کاهو را بار زد و راهی تهران کرد، کامیون‌های کاهو در سیاه بیشه با خبر بسته شدن راه به خاطر سقوط بهمن ناچار به توقف شدند. تا باز شدن جاده و برف روبی، چند روزی طول کشیده کاهوها در کامیون دچار یخ‌زدگی شدند، بار یخ زد، از انتفاع افتاد و تمام محصول دور ریز شد. دکتر فرشاد قوشچی تأکید داشت: به تکنولوژی حمل و نقل امروزی در اروپا، کانتینرهای باربر، مجهز به سیستم تنظیم دما هستند. کامیون‌های میرزا عبداله در فروردین سال ۱۳۲۷، چنین تجهیزاتی نداشت.

آفات حمل و نقل
از اوایل قرن بیستم، آلمان و به‌طور کلی اروپایی‌ها و کمی بعد آمریکایی‌ها به کمک تکنولوژی حمل و نقل تولیدات کشاورزی را سروسامان دادند و از این بابت کمترین ضایعات را دارند.
آلمان ضایعات حمل و نقل را تقریباً به صفر رسانده است. به کمک کانتینرهایی که مجهز به درجه تنظیم دما هستند. تقریباً همه محوصلات کشاورزی آفت‌پذیر هستند. قطارها و کامیون‌های کانتینربر در مورد هر محصول کشاورزی تنظیمات لازم را دارند.
تنظیم دما در حمل کالا نقش اساسی دارد، این‌که بدانیم سرمایش ماهی و محصولات دریایی، با محصولات درختی و صیفی‌جات تفاوت‌های ریزفاکتوری دارند. ضایعات کشاورزی فقط در بهره‌برداری به موقع خلاصه می‌شود، در حمل و نقل اگر دقت لازم نشود این ضایعات به نهایت می‌رسد. دکتر قوشچی معتقد است حمل محصولات کشاورزی با قطار کم آسیب‌پذیرند. امروزه اکثر محصولات کشاورزی جنوب به‌وسیله راه‌آهن به بازار مصرف می‌رسد، ایرانی‌ها به نسبت مقایسه با ملل دیگر، خیلی کم از این وسیله استفاده می‌کنند، بیشتر راغبند با کامیون و از طریق جاده‌ها باری را به بازار فروش برسانند.
اولین تجربه حمل محصولات کشاورزی با قطار راه‌ها با ماشین دودی شهرری تهران داشته‌ایم، اگرچه این قطارها تجهیزات مناسبی نداشتند اما به خاطر فاصله کم مسافت شابدوالعظیم تهران، سبزی‌جات و صیفی‌جاتی که با قطار ماشین دودی به میدان میوه و تره‌بار میدان شوش می‌آوردند کم هزینه‌تر و سالم‌تر از ارابه‌ها بودند.

تانکر ۱۰ هزار لیتری و کوزه
تماشای تانکری که ۱۰ هزار لیتر شیر از ورامین بار زده و در جاده هراز راهی کارخانه کاله شده است تعجبی ندارد، همانطور که ۱۰۰ سال پیش وقتی زنی روستایی چادرش را به کمر گره زده و کوزه‌ای ۱۰ کیلویی شیر را روی سرش گذاشته تا مثلاً از «شنگل ده» به بازار شهر برود، یا از قرچک راهی شهر ری بشود. حاجیه خانم گوهر که ۷۰ سال پیش، روزگاری که هنوز وسایل حمل و نقل موتوری به فراوانی و گستردیگی امروز نبود و به «گوهر شیری» شهرت داشت، می‌گوید:
وقتی کوزه شیر را روی سرمان جاسازی می‌کردیم و مجبور می‌شدیم هرجا، راه ناهموار می‌شد با دو دست دوطرف کوزه را بگیریم که پرت نشود دچار دلهره می‌شدیم، در واقع تمام راه از ده به شهر و در حالت حمل شیر، این دلهره را داشتیم که مبادا کوزه بیفتد.
مهندس سعید ششتمد می‌گوید:
این دلهره و استرس در حمل و نقل شیر و در تانکرهای حمل کم و بیش وجود دارد، ولی تانکرهای امروز دارای تجهیزات خنک کننده هستند. گاه تا ۲۴ ساعت می‌توانند تحمل حوادث را بکنند بدون این‌که کالای فاسدشدنی آسیبی ببیند، اما استرس رانندگان حمل شیر اندک است و زنان سربر، افزون و قابل مقایسه نیست.

کاربلدی و راه بلدی ساربان
صنعت حمل و نقل در بخش کشاورزی و صنایع غذایی امروزه کاملاً تخصصی عمل می‌کند. اتحادیه‌هایی وجود دارد و بیمه‌هایی که می‌توانند استرس را به حداقل و چیزی در حد صفر برساند، برای هواپیمای حمل گل هلند همه نوع تسهیلات از قبل فراهم شده، فرودگاه‌هایی که مقصد باشد و امکان فرود و پخش‌کننده‌هایی که با کانتینرهای مجهز به تولید هوای سرد و مناسب، بار را در زنجیره توزیع به سلامت برسانند.
اهمیت حمل و نقل بار برای کشاورز و تولیدکننده صنایع غذایی در تمام دوران تاریخ جهت افزایش تولید حالت ویژه داشته است، هیچ تولیدکننده‌ای بدون درک دشواری‌های حمل کالا قادر به رشد اقتصادی نمی‌شده است. بومی‌ها تخصص خاص خودشان را داشتند. مثلاً ساربانی که بار خرما می‌زد و مشتری‌هایش را روانه بندر می‌کرد. باید راه بلد و کاربلد خبره‌ای می‌بود و از طریق قاصدهای فاصله‌های بین‌راهی می‌دانست که کدام لنج یا کشتی آماده بارگیری است. همین خبرگی را خرکجی‌ها و قاطرچی‌ها هم که ویژه راه‌های کوهستانی بود باید می‌داشتند و با ابزار اطلاعاتی ابتدایی محاسبه می‌کردند که چگونه حمل و نقل بار را انجام دهند تا دمای هوا و زمان طی مسافت به کالایشان آسیب نزند. اگر به کار کشاورزی و فرآوری مواد غذایی ابتدایی دقیق شویم متوجه می‌شویم که کار کشاورزان در روزگار گذشته، چقدر سخت و پُر از دلهره بوده است.

بازار کالباس در بندر محدود بود
برای تمام مواد غذایی و تولیدات کشاورزی امکان فاسد شدن وجود دارد، در این حرفه است که اهمیت حمل و نقل کالا درصد چندان بیشتر از تولیدات صنعتی دیگر است. برای همین است که امروزه دست‌اندرکاران صنایع غذایی در برنامه‌ریزی‌های تولید، مسأله حمل و نقل کالا را را ردیف اول توجه قرار می‌دهند. در تاریخ صنایع غذایی درباره اولین تولیدکنندگان سوسیس و کالباس آمده است که دو برادر ارمنی پس از کسب آموزش‌هایی در مسکو، در بندر پهلوی (بندر انزلی امروز) در سال ۱۳۰۳ کارگاه کوچکی دایر کرده بودند، به‌زودی تولیدات آن از اندازه مصرف در رستوران‌ها و دکه‌های بندر که محل تردد خدمه کشتی‌ها بود بیشتر شده بود. ارزیابی آرزومان از بازار فروش بزرگ‌تر، متوجه تهران شد، لاله‌زار تهران در عصر جدید محل تردد سنگین مردمی شد که دوست داشتند بیرون از خانه غذا بخورند، وفور کافه‌ها و دکه‌های غذافروشی در خیابان لاله‌زار و منوچهری و استانبول و استقبالی که از کالباس، این غذای فرآوری شده جدید شده بود آنها را به این فکر انداخت که محل کارخانه را از بندر که بازار مصرف محدودی داشت منتقل به تهران کنند. نخست کارگاهی کوچک در منوچهری و کمی بعدتر کارخانه‌ای در جاده مخصوص کرج احداث شد. مغازه خیابان منوچهری به محل فروش و پخش کالباس و کمی بعد سوسیس شده بود، این کار اجتناب‌ناپذیر بود چرا که حمل بار از بندر به تهران با وسایل حمل و نقل آن روزی امکان نداشت.

حساسیت شدید برای فاسدشدنی‌ها
شاید آرزومان و میکاییلان اولین تولیدکنندگان غذای فرآوری شده بودند که متوجه اهمیت نزدیکی محل تولید و مصرف شده باشند، کمی بعد که صنعت رو به رشد شده بود، تمامی دست‌اندرکاران اهمیت این بخش (حمل و نقل) را در نظر گرفتند، کوشش‌ها متوجه نزدیکی زمین به کارخانه شد. یعنی به این آگاهی رسیدند که باید فاصله‌ها را بردارند. برای کالباس سازهای بندر، تا روزی که تولید روزی ۱۰ کیلو بود، دکه‌ها و اغذیه‌فروشی‌ها بندر انزلی کارساز بودند اما وقتی این تولید به ۱۰۰ کیلو رسید بازار مصرف جدیدی لازم بود. امروزه برای حمل و نقل مواد غذایی انواع وسیله وجود دارد، کشتی، قطار، هواپیمای باربر، ولی در آن روزگار فقط جاده بود. پروفسور امین تفرشی می‌گوید:
نه فقط در ایران، کشاورزان و تولیدکنندگان غذای انبوه، بلکه در تمام جهان این مشکل را داشتند. اروپایی‌ها هرچه زودتر خود را به تکنولوژی حمل بار فاسدشدنی مجهز کردند و موازی با سیستم حمل و نقل بخش جغرافیایی را هم مدنظر قرار دادند، هیچ کشاورزی بدون امکانات حمل بار، قدرت تداوم کار نداشت. صنعت فرآوری محصولات کشاورزی که پا گرفت بیش از کشاورزها اهمیت حمل بار را دریافت و باید در نظر می‌گرفت.

عبور از گونی و کارتن
در روزگاری که حمل محصولات کشاورزی به‌عهده سربرها، کولبرها و مال‌برها (حیواناتی مثل قاطر، شتر و الاغ) وسایل حمل محدود بود، مثلاً برای سربرها، زنبیل، کوزه، برای کول‌برها، جعبه و کیسه و برای مال‌برها، کیسه و جعبه در ابعاد بزرگ‌تر، با این وسایل ابتدایی‌ کسی قادر نبود مواد غذایی را از نقطه‌ای به نقطه دیگر جهان حمل کند، کاری که امروز می‌شود علاوه بر توزیع در سرتاسر کشور، از نقطه‌ای به دورترین نقطه دیگر در کره زمین انجام داد. وسایل و بسته‌بندی و ظروف حمل تغییر کرد، اگر در روزگار دور، می‌شد ۱۰ لیتر شیر را در یک کوزه حمل کرد امروزه به کمک تکنولوژی تانکرهایی با ظرفیت ۱۰ هزار لیتر، شیر و دیگر مواد مایعات مثل روغن زیتون و کنجد و… جابه‌جا می‌شود.
از تانکرهای حمل مایعات، ایتالیایی‌ها به نحو احسن بهره‌برداری می‌کردند، باغ‌های زیتون کشورهای حوزه مدیترانه، بازار فروش‌شان در کشورهای اروپایی بود، صنایع غذایی امروز، از کارتن و ظروف پلاستیکی بیشترین بهره‌ را می‌برد، اما در گذشته‌ای چندان دور، برای بسته‌بندی مایعات فقط شیشه در دسترس قرار داشت، رونق حمل و نقل صنعتی، اهمیت بسته‌بندی را بالا برد، یعنی آگاهی از علم چگونگی بسته‌بندی کالا، اگر برنج و حبوبات را در گونی می‌شود جابه‌جا کرد، شیشه‌های مربا حتماً باید در کارتن قرار می‌گرفت.

به حداقل و صفر رسیدن دورریزها
صنعت حمل و نقل، ضایعات محصولات کشاورزی را در اندک زمان، به حداقل و در بعضی از کشورها در حد صفر تنزل داد. حاجیه خانم گوهر برای ما نقل کرده است در «بایجان» دو گاو داشتم که روزی ۳ تا ۴ من شیر می‌دادند، اگر سربر به هر دلیلی نمی‌توانست این شیر را به بازار شهر ببرد، دوشیدن را نمی‌شد متوقف کرد، چون حیوان اگر دوشیده نمی‌شد آسیب می‌دید و گاه حتی تهدید به مرگ می‌شد، در نتیجه شیر مازاد دور ریخته می‌شد، به همین منوال، سردرختی‌ها و زمینی‌ها به‌طور کلی تمام محصولات کشاورزی، دکتر منوچهر کیا می‌گوید:
فقر کشاورزان ناشی از ضایعات بود، تا قبل از رونق و ظهور صنعت حمل و نقل، محصولات کشاورزی هر منطقه‌ای در کوتاه مدت دور ریز می‌شد، اگر امروزه می‌بینیم کشاورزان کشور ما زندگی مطلوب‌تری به نسبت گذشته دارند، بیشتر مدیون امکانات حمل و نقل هستند و دورریزها به حداقل رسیده،‌ اگرچه مدیریت ضعیف‌ گاه، همین امروز هم سبب دورریز ناگهانی می‌شود، مثل خبری که یکی دو ماه پیش درباره دورریزشدن گوجه فرنگی و خوراک حیوان شدن آن پخش شد و یا هندوانه کارانی که هندوانه بدون بازارشان را از زمین به جاده ریختند. در مدیریت سالم و علمی محصول هیچ کشاورزی دورریز نمی‌شود. امکانات ارتباطی امروز، نبض بازار را برای کشاوز تنظیم می‌کند.

تخصصی شدن حمل و نقل
آقای محمد لاهوتی از مدیران صادرات اخیراً در مصاحبه‌ای گفته است: «خوشبختانه یکی از صنایعی که به نسبت سایر صنایع در کشور ما به‌روز است صنایع غذایی است» واقعیت افکار‌ناپذیر این است که صنایع غذایی ایران به علت دارا بودن مدیران هوشمند موفق شد از ضایعات کشاورزی به نحو چشمگیری بکاهد و در بازار رقابتی جهان بدرخشند.
اگر یک روز صبح، شما هم مثل من کنجکاوانه در یکی از میادین میوه و تره‌بار شهرداری تهران متوجه بارگیری‌ها بشوید، کامیونت‌های یخچال‌دار با آرم‌های آشنای، میهن، نان‌آوران، سحر، آرزومان، یک و یک، برتر، دلپذیر و.. را می‌بینید که دارند برای غرفه‌های میادین بارگیری می‌کنند. این بدان معناست که برندهای مهم تولید موازی با بهره‌برداری از تکنولوژی روز در امر تولید برای توزیع کالایشان از حمل و نقل مدرن بهره گرفته‌اند و اهمیت حمل و نقل را به نحو بالایی مدنظر قرار داده‌اند، همانطور که حمل و نقل دریایی برای انتقال مواد غذایی با حجم زیاد و در فاصله‌های طولانی بین اقیانوس‌ها و دریاها مورد استفاده قرار می‌گیرد و ارزان‌تر است حمل و نقل ریلی برای جابه‌جایی در سطح ملی در کشورهایی که وسعت زیاد دارند، مهم است حمل و نقل اختصاصی برای بازار درون شهری حیاتی است، برندهای مشهور خود این توزیع را انجام می‌دهند، تا از هر لحاظ بر زمان و سلامت کالای خود نظارت داشته باشند.

دورریز شدن کالای به روز
دکتر منوچهر کیا می‌گوید: در دنیایی که همه چیز تخصصی شده، حمل و نقل هم تخصص لازم خودش را دارد، البته این را قبول داریم تمام محصولات کشاورزی فسادپذیرند برای درک اندازه و زمان، حساسیت دارند و تخصص در حمل و نقل محصولات کشاورزی حساسیت ویژه‌ای دارد، اما آیا سرویسی که حمل و نقل برنج یا هیزم را انجام می‌دهد می‌تواند حمل و نقل ماهی را هم انجام دهد؟ من می‌گویم نه. همان‌طور که بسته‌بندی هر محصول برای حمل و نقل با محصول کشاورزی دیگر تفاوت دارد، حتی در گذشته‌های دور، سربری که جعبه تخم‌مرغ را از ده به شهر می‌برد با کول‌بری که هلو و انجیر را حمل می‌کرد و مال‌بری که گونی برنج و نخود و لوبیا و پیاز و سیب‌زمینی را جابه‌جا می‌کرد تجربه و تخصص لازم داشتند، یک تکان معمولی به انجیر و هلو آسیب می‌رساند ولی نه به اندازه‌ای که زنبیل یا جعبه تخم‌مرغ‌ها را از انتفاع بیاندازد. دمای ماشین سردخانه‌داری که بستنی حمل می‌کند، با گوشت و مرغ تفاوت دارد، اصولاً حمل و نقل همه محصولات کشاورزی و صنایع غذایی به تخصص و تجربه بالایی نیاز دارند، موازی با تکنولوژی و تجهیزات ابزار حمل و نقل (زمینی، دریایی، ریلی) جاده‌ای‌ها هم با تخصص محاسبه، باید اندازه زمان و طی مسافت را بدانند، در حمل و نقل درون شهری، ترافیک حرف اول را می‌زند، ای بسا یک پخش کننده مواد غذایی بدون در نظر گرفتن ترافیک منطقه، کالای تولید شده روز را به دور ریز برساند. #