پیش قراول صادرات صنایع غذایی
پیش قراول صادرات صنایع غذایی
اقتصادسبز آنلاین: صادرات صنایع غذایی به نوعی با نام «بدر» گره خورده و عجین شده است. برندی که با تلاش زائدالوصف محمداسماعیل کاویان شکل گرفت و تلاش و ممارست او در به‌روز بودن، حضور مستمر در نمایشگاه‌های بین‌المللی و کاربردی کردن آموخته‌هایش «بدر» را در بازار جهانی در طول 3 دهه تبدیل به برندی بین‌المللی کرده است.

اقتصادسبز آنلاین: صادرات صنایع غذایی به نوعی با نام «بدر» گره خورده و عجین شده است. برندی که با تلاش زائدالوصف محمداسماعیل کاویان شکل گرفت و تلاش و ممارست او در به‌روز بودن، حضور مستمر در نمایشگاه‌های بین‌المللی و کاربردی کردن آموخته‌هایش «بدر» را در بازار جهانی در طول 3 دهه تبدیل به برندی بین‌المللی کرده است. توفیق «بدر» در بازار داخلی با وجود قیمت بالاتر از رقبا، نشان داد که کیفیت حرف اول را در موفقیت یک برند می‌زند. جهت بررسی دلایل و نکات مؤثر در موفقیت «بدر» در مقوله صادرات پای صحبت‌های محمداسماعیل کاویان، بنیانگذار صنایع غذایی «بدر» نشستیم که ماحصل آن در ادامه می‌آید:

‌ تا اسمی از صادرات صنایع غذایی به میان می‌آید، نام «بدر» و کاویان همیشه به ذهن خطور می‌کند. مجموعه «بدر» همواره پیش‌ قراول در صادرات صنایع غذایی بوده، به‌عنوان نخستین پرسش چه شد به فکر صادرات افتادید، چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتید و الان چه مشکلاتی را دارید؟
من صادرات را از دبی شروع کردم. یک نمایشگاهی در دبی برگزار شد که ما خودمان به‌طور شخصی اقدام و در این نمایشگاه شرکت کردیم و در این نمایشگاه تعداد محدودی از کالاهای ایرانی را برای فروش ارسال کردیم. بارها دیده بودم که ایرانی‌‌ها با لنج و… کالاهای ایرانی را می‌بردند و کنار خیابان می‌فروختند. این شیوه کار خیلی قشنگی نبود، ضمن این‌که خودم یکبار این‌کار را انجام داده بودم. من کم کم محصولات را به دبی بردم و با تجار آنجا آشنا شدم، و برای اولین بار توانستم چند پالت از محصولات تولیدی خودمان را به آنجا ارسال کنم.

حدود چه سال‌هایی بود؟
سال ۱۳۶۵ بود.

اگر اشتباه نکنم، پیش از آن «یک‌ویک» صادرات داشت؟
«یک‌ویک» صادرات داشت، اما محصولات ما با این شرکت تفاوت‌هایی داشت. ما ترشی‌های خاصی درست کرده بودیم که با ذائقه و فرهنگ مردم کشورهای عربی خیلی هم‌خوانی داشت. «یک‌ویک» محصولاتی مانند خیارشور و آبلیمو صادر می‌کرد که در واقع محصولات عمومی بود.
اما بیشتر محصولات ما خاص بود، برای مثال ترشی چغاله بادام داشتیم. ترشی و شور گوجه سبز، شور بامیه و….. اینها همه محصولاتی بودند که ما برای اولین بار ‌تولید می‌کردیم، یا «سیر مروارید» که برای اولین بار «بدر» این محصول را در کل کشور تولید و صادر کرد. ما محصولی تولید کرده بودیم که یک شیشه خاص داشت و که داستان مفصلی دارد.
نماینده ما آقای آصفی قول گرفت که پنج کانتینر اول صادرات این شیشه برای ما بیاید. بعد مدیر بازرگانی این شرکت شیشه‌سازی که برای این محصول خاص‌شان، برنامه‌ریزی‌های زیادی برای فروش این شیشه (بانکه) داشت. مدیر بازرگانی متوجه می‌شود در حالی که هنوز این شیشه برای تولید انبوه سفارشی ندارند و قراردادی منعقد نشده، اما این محصول در بازار آلمان است.
ما روی شیشه محصولات برچسب می‌زدیم و شماره نمایندگی‌ها را روی آن درج می‌کردیم تا اگر مشکلی پیش آمد با این نمایندگی‌ها تماس بگیرند. مدیر بازرگانی آن شرکت (تولید کننده شیشه) با یکی از نمایندگی‌ها تماس گرفت و سفارش جنس داد و از انبار بازدید کرد و… بلافاصله پس از این اتفاق با هیأت مدیره شرکت تولیدکننده جلسه برگزار کردند که محصولی را که ما هنوز درست تولید نکردیم، یک آقای ایرانی به آن دست پیدا کرده و به احتمال زیاد دانشجویانی که در این شرکت کار می‌کنند، جاسوسی صنعتی کردند. حالا این داستان تا شکایت به وزارت خارجه هم رسید و دانشجویان را بردند و پلیس دخالت کرد و خانواده این دانشجویان در ایران به دفتر ما آمدند که بچه‌های ما بی‌دلیل گرفتار شدند و… البته موضوع هم پس از آنکه ما اعلام کردیم عکس این شیشه را در نمایشگاه گرفتیم و این شیشه را در ایران تولید کردیم و…. خاتمه پیدا کرد.
خدا رحمت کند آقای شاهرخ ظهیری را، او بارها در جلسه انجمن گفت که اجازه بدهم که برخی محصولات دیگر شرکت‌ها با این شیشه تولید شود. حتی قول ‌دادند که با این کار تولید این محصول برای مجموعه ما رایگان شود، اما من قبول نکردم. در جوابشان گفتم: من برای این کار زحمت کشیدم. دوره در آلمان دیدم. در دوره آموزشی- تخصصی اینتر پک شرکت کردم، دوره بسته بندی دیدم، ریز به ریز مولفه‌های موثر در بسته بندی، مانند اینکه بسته بندی با چه ماده‌ای باشد، برچسب روی جعبه با چه رنگی و چطور باشد، در محصول با رنگ برچسب چطور هماهنگ شود….. را یاد گرفتم.
در دوره پکینگ، استادی داشتیم که بسته بندی را تشریح می‌کرد. استاد این کار را به زیبایی و دقت هرچه تمام‌تر درس می‌داد. با ظرافت درس می‌داد و با مثال‌های خاص همه چیز را به دقت تشریح می‌کرد تا در ذهن دانشجو بماند. برای مثال همیشه می‌گفت وقتی کالایی در شیشه بسته‌بندی می‌شود، برچسب روی شیشه باید طوری باشد که محصول دیده شود. آرم محصول و برند باید دیده شود، به‌طوری که وقتی مشتری با چرخدستی از جلوی قفسه فروشگاه رد می‌شود این شیشه توجه مشتری را جلب کرده و بلافاصه آن را انتخاب کند.
ما هم تلاش‌ها را انجام دادیم و با کمک آقای آصفی نماینده ما در آلمان با هزار و یک داستان توانستیم شیشه مورد نظر را خریداری کنیم. این شیشه را با سختی و هزینه شخصی خودم وارد کردم. خلاصه برای این‌کار خیلی زحمت کشیدم. وقتی که برای مرکز توسعه صادرات نمونه محصولات را بردیم و در نمایشگاهی که صادرکنندگان محصولات خود را عرضه می‌کردند، شرکت کردیم، همه از این محصولات بسیار تعریف کردند و خوششان آمد.
در این نمایشگاه بود که برای اولین بار مرکز توسعه صادرات برای ما کارت شناسایی صادراتی صادر کرد. ما در نمایشگاه بعدی این کارت را بوروشور تبلیغاتی‌مان گذاشتیم. به هر حال ما براساس دانش روز آن زمان بسته‌بندی محصولاتمان را تغییر دادیم. البته ما همچنان دانش این بخش را به روز نگه می‌داریم و بسته‌بندی محصولات ما در کشور هنوز هم حرف اول را می‌زند. این حرف را هم با سند و مدرک و با بازخوردهایی که از بخش تحقیق و توسعه دریافت می‌کنیم فهمیدیم.

چه سالی این دوره بسته‌بندی را گذراندید؟
حدود سال‌های ۱۳۶۲ یا ۶۳ بود. در همان سال‌هایی که در نمایشگاهی در آلمان شرکت کردیم و آن شیشه خاص را دیدم و خریداری آن شیشه باعث شد تحولی در بسته‌بندی ما رخ دهد. پس از این دوره‌ها بود که سال 1365 آهسته آهسته صادرات محصولات ما شروع شد. تا به امروز هم صادرات ما همچنان ادامه دارد. صادرات ما به حدود 47 یا 48 کشور است. هم ارزآوری خوبی داریم هم بسیار راضی هستیم، چون در «صنایع غذایی بدر» شکوفایی ایجاد کرد. کالا و محصولی که صادرات می‌شود از اساس برای صادرات تولید می‌شود، ولی همان محصول را هم داخل توزیع می‌کنیم. چون کیفیت محصول بسیار بالاست و چیزی به اسم تولید کالا برای داخل و تولید برای صادرات برای ما وجود ندارد.
ما پس‌سورت محصولات و تولیدات‌مان را به همکاران می‌فروشیم و محاسبه می‌‌کنیم، چون بخشی از سود ماست. قوطی کالای بدر، محصولات یکدست، اندازه یکسان و کیفیت یکسان دارد. وقتی ما در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کنیم محصول را بی‌دغدغه از در کارخانه برای نمایشگاه می‌بریم. همین موضوع باعث شده ما صادرات خوبی داشته باشیم، و صادرات بیشتر موجب شد تا محصولات داخلی نیز کیفیت بهتری داشته باشد. ما در بازار داخلی سود بالایی نداریم، در واقع صادرات است که سود ما تامین کرده و پوشش می‌دهد.
آن شیشه‌ای را که پیش‌تر توضیح دادم از سال 64 صادرات شرکت بدر لیدر کرد تا حداقل 10 تا 15 سال بعد از آن، اما پس از آن شیشه را عوض کردیم. شکل و فرم این شیشه چون با بسته‌بندی‌های قبل فرق داشت باعث فروش بیشتر و موفقیت «بدر» در بازارهای داخلی و خارجی شد. به اندازه‌ای فروش کارخانه «بدر» زیاد شد که در فصول مختلف میوه و سبزی ناچار بودیم از همکاران کمک بگیریم، با آنها قرارداد ببندیم تا بتوانیم سفارش‌ها را به موقع تحویل دهیم.
در حال حاضر شیشه و بسته‌بندی عوض شده، اما «بدر» همچنان در صادرات و بازار داخلی پیشرو است. الان کارخانه را جوان‌ترها اداره می‌کنند، آنها هم به دنبال دانش روز و بهتر کردن محصولات هستند و تحقیق و بررسی برای محصولات جدید انجام می‌دهند. برای مثال ان‌شاءالله به‌زودی چند نوع سس جدید به بازار عرضه می‌‌شود. سس‌های جدید از خانواده کچاپ هستند، ولی نه با این طعم‌ها یا شکل‌های موجود در بازار، در واقع سس‌های خارجی هستند که با طبع و ذائقه ایرانی همخوان و ایرانیزه شده است. هم‌اکنون این طرح در دست بررسی است، برای اینکه مشخص شود که کدام محصول، در چه‌زمانی و در کجا به بازار عرضه شود. مهمترین و اصلی‌ترین شاخصه این محصولات جدید، کیفیت خیلی بالا، قیمت بسیار مناسب و بسته‌بندی بسیار متفاوت آن است.

تفاوت اصلی شما در صادرات با دیگر رقبا چیست، چطور تا به امروز در بحث صادرات محصولات مواد غذایی «بدر» حرف اول را می‌زند؟
یکی از شاخص‌های مهم ما در صادرات غیر از کیفیت بسیار بالا، تنوع در محصولات ارائه شده است. الان شرکت‌های صنایع غذایی محصول صادر می کنند، برای مثال 100 تن فقط رب گوجه‌فرنگی. اما گروه «بدر» برای هر پارت از صادراتش تنوع محصول دارند. برخی از کارخانه‌ها «فله» محصول صادر می‌کنند. محصول با تناژ بالا به شیوه فله محصول را با قیمت مناسب نمی‌فروشند. خریدار در آن طرف محصول را خریداری شده را بسته‌بندی می‌کند و با نام و برند خودش می‌فروشد، اینجا سود اصلی را خریدار می‌برد.
اما «بدر» محصول را بسته‌‌بندی شده و آماده مصرف صادر می‌کند، و سود و ارز حاصل از فروش را به داخل کشور باز می‌گرداند. این ارزش افزوده ایجاد شده، حق تولید کننده، کشاورز و مصرف کننده ایرانی است و باید داخل کشور هزینه شود.
ما در همه تولیداتمان، غیر از تنوع محصول به دنبال نوآوری هستیم. برای تولید یک محصول جدید مدت‌ها تحقیق و بررسی انجام می‌دهیم تا بهترین محصول را با بهترین کیفیت، عطر و طعم به بازار عرضه کنیم.
در بخش تحقیق و توسعه بسیار دقیق و قوی عمل می‌کنیم، چون رشد و توسعه کارخانه بستگی به این بخش دارد. «بدر» نمونه کامل ایجاد ارزش افزوده و بازگشت سود به کشاورز است. چون وقتی سود «بدر» به عنوان یک مجموعه بالاتر باشد، کشاورز برای عقد قرارداد خرید محصولات، با این مجموعه راغب‌تر است. حتی به برخی از کشاورزان خودمان بذر را می‌دهیم تا محصول را با مشخصات مورد نظر ما تولید کنند.
برای مثال محصول «سیر مروارید» محصول اختصاصی ماست. زمانی که تصمیم به تولید این محصول گرفتیم، محصول را از کشاورزان خریداری ‌کرده، با دقت آنها سورت می‌شد. در اوایل، کار سورت را به کارگران خانگی ‌می‌دادیم. یکی دیگر از محصولات خاص ما، «فلفل هالوپینو» بود. ما بذر آن را از خارج وارد کردیم. با توجه به منطقه و آب و هوا، این بذر به کشاورزان منطقه قزوین داده شد تا کشت شود. این کار را مهندس فزونی قبول کرد، با ایشان قرارداد بستیم، قرارداد ما ابتدا با 500 کیلو محصول شروع شد و در حال حاضر سالانه 300 تا 200 تن فلفل هالوپینو برای ما اختصاصی تولید می‌شود. الان محصولاتی مشتق از هالوپینو تولید شده مانند «لوبیا با هالوپینو»، تولید کردن با این شیوه بسیار سخت است، اما این کار را انجام می‌دهیم.

به نظر شما به عنوان یک صادرکننده؛ وقتی گفته می‌شود برای صادرات باید نگاه صادراتی شکل بگیرد به چه معناست؟
نخستین قدم در تفکر صادراتی یعنی «حمایت» به این معناست که دولتمردان باید صادرات و صادرکننده را باور کنند. در مقطعی در مورد صادرات به کشورهای آسیای میانه مشکل وجود داشت. این کشورها تازه مستقل شده بودند و پول صادرکنندگان ایرانی را پس نمی‌دادند. هیچ کدام از صادرکنندگان ایرانی نتوانستند پول خود را پس بگیرند، اما در مورد تجار ترکیه این اتفاق رخ نداد؛ آنها پول تاجر ترک را ندادند، اما دولتمردان ترکیه با این کشورها مذاکره کردند تا تجار ترک بتوانند طلب خود را از این کشورها حتی به صورت اقساط پس بگیرند. دولت ترکیه از تمام کارخانجاتی که با این مشکل روبه‌رو شده و در آستانه ورشکستگی بودند حمایت کرد؛ حتی به این کارخانه‌ها کمک نقدی کرد تا سرپا بمانند و همین موضوع باعث شد ترکیه، آسیای میانه را قبضه کرده و این بازار از دست ایرانی‌ها خارج شود. این در حالی است که صادرکننده ایرانی امروز هیچ کمک خاصی از دولت نمی‌خواهد جز حمایت واقعی که در اغلب موارد صورت نمی‌گیرد.

نگاه حمایتی در حوزه صادرات به چه معناست؟
نگاه حمایتی اهمیت دارد، یعنی این‌که، دولت بپذیرد یک صادر کننده وقتی کالایی را صادر می‌کند، ارز حاصل از این صادرات متعلق به صادرکننده است. صادرکننده در بیشتر مواقع ارز حاصل از صادراتش را ترجیح می‌دهد تبدیل به مواد اولیه مورد نیازش کند، اما دولت، صادر کننده را مجبور می‌کند که مقدار مشخص و در بیشتر مواقع تمام ارز حاصل از صادرات را با قیمت مشخصی به کشور بازگرداند و در واقع به دولت بدهد. همین موضوع باعث می‌شود که تولید کننده دلسرد شده و انگیزه‌اش را از دست بدهد.
وقتی صادرکننده ارز را در اختیار خودش دارد، اعتبار دارد و به راحتی می‌تواند تصمیم بگیرد که دستگاه‌های جدید و به روز وارد کند، محصولات بهتر و با کیفیت‌تری تولید ‌کند و دیگر نیاز نیست محصولات با کیفیت ایرانی به شیوه فله فروخته شود و سود آن را خریدار ببرد. اگر صادرکننده ایرانی ارز حاصل از صادرات را خودش در اختیار داشته باشد، صادرکننده قوی‌تری‌ می‌شود و به‌راحتی می‌تواند برای خرید و واردات کالا اقدام کند و دیگر لازم نیست برای دریافت ارز سربار دولت باشد. این صادرکننده نه تنها سربار دولت نیست، بلکه کمک حال دولت هم می‌شود.
امروز متأسفانه صادرکننده به‌جای این‌که به فکر صادرات باشد فقط در فکر رفع موانع صادرات است؛ موانعی مثل عوارض صادرات، پیمان‌سپاری ارزی، مشکلات مالیاتی، عوارض گمرکی، قیمت ارز و….. بسیار آزاردهنده است. بوروکراسی اداری تمام وقت صادرکننده را می‌گیرد. صادرکنندگان برای تمدید کارت بازرگانی زمان زیادی صرف می‌کنند؛ 14 یا 15 برگه و مدرک برای تمدید کارت بازرگانی مطالبه می‌شود، اما به‌دلیل این‌که خیلی زمان می‌برد و یک برگه هم ناقص می‌شود، کارت بازرگانی آن‌ها گاهاً تمدید نمی‌شود.
ما در خارج از ایران جایگاه عرضه داریم و برای این‌کار هزینه می‌دهیم. این بخش برای ما به‌طور مداوم سودآوری و ارزآوری دارد. ما باید به‌طور مداوم قفسه‌ها را پر نگه داریم و اگر این‌کار را نکنیم بازار را از دست می‌دهیم؛ خسارت به ما وارد می‌شود و حتی در برخی موارد باید جریمه هم پرداخت کنیم.
چنانکه یکبار در یکی از فروشگاه‌های عراق این اتفاق افتاد و برای ما جریمه مقرر کردند. واسطه عراقی اعلام کرده بود که ایرانی‌ها این مبلغ جریمه را نمی‌دهند. مدیر فروشگاه زنجیره‌ای خارجی به طور مستقیم به دفتر تهران، نمابر ارسال کرد و موضوع جریمه شدن، مقدار و دلیل جریمه شدن را به ما اطلاع داد. ما هم سریع با نمابر پاسخ دادیم که از مشکل پیش‌آمده اطلاع داریم، اما دلایلش چه بوده و جریمه را قبول داریم، اما امکان پرداخت یکباره آن را نداریم.
همین گفت‌وگو باعث شد تا این شرکت ما را به عنوان یک شرکت معتبر و قابل قبول بپذیرد و در نامه‌ای اطلاع دهد که از مشکلات ما آگاه است و به همین دلیل این جریمه را از قیمت 10 کانتینر کسر می‌کند. این مبلغ فشار زیادی به شرکت ما آورد، اما با مذاکره این مشکل حل شد و اعتبار ما نیز خدشه‌دار نشد.
نکته مهم اینجاست که مشتریان خارجی‌‌ ما را به عنوان صنعتگر و تولیدکننده قبول دارند، اما دولتمردان ما را قبول ندارند!
در همین مدت که کارت بازرگانی ما درست نشده بود؛ بسیاری از مشتری‌های ما نیاز خود را از بازار ترکیه تامین کردند. البته مزیتی که صادرات ایران دارد آن است که خارج از ایران محصولات ایرانی را خیلی قبول دارند و به‌خاطر منابع، آب و خاک خوب و بسیاری از مزایایی که کشور ایران دارد از محصولات ایرانی خیلی خوب استقبال می‌کنند. برای مثال گوجه فرنگی ایرانی در دنیا تک است؛ عطر، طعم و بویی که این محصول دارد بی‌نظیر است. هر کالایی هم از این محصول تولید شود خیلی مورد استقبال قرار می‌گیرد.
اما ضعف کالای ایرانی اول در گذراندن استانداردهای جهانی و پس از آن بسته‌بندی نه چندان جذاب این محصولات است، اما گروه «بدر» این ضعف را از بین برده است؛ بسته‌بندی‌هایش به روز است و اگر موانع از سر راه این مجموعه برداشته شود، میزان صادراتش بیش از مقدار فعلی خواهد شد. بارها رهبر معظم انقلاب فرمودند که «مملکت بر پایه کارخانجات و تولید می‌چرخد»؛ ایشان همه چیز را به تولید محول کرده‌اند، چون ایشان به اهمیت و نقش تولید در تحریم و ازبین بردن تحریم‌ها تأکید دارند. اگر دولتمردان به صادرات هم بها بدهند، شکوفایی اقتصادی رخ می‌دهد و تولیدکننده قوت قلب پیدا می‌کند.
ما به عنوان تولیدکننده، به ارکان تولیدمان که همان کارگران باشند؛ رسیدگی می‌کنیم من الان کار را به فرزندانم سپردم، اما آنها هم همین شیوه را دنبال می‌کنند. یعنی اولویت کمک و رسیدگی را به کارگران کارخانجات «بدر» می‌دهند. من خودم تمام بچگی‌ و نوجوانی‌ام تابستان‌ها کار می‌کردم، فرزندان خودم را نیز به همین شیوه تابستان‌ها برای کار به کارخانه می‌آوردم و مثل دیگر کارگران کار می‌کردند. تمام این رفتارها باعث شده کارگران این مجموعه را از آن خود بدانند، اینجا را خانه خودشان بدانند.

اگر از موانع صادرات بگذریم، چه کمک‌هایی می‌تواند بازارسازی برای صادرات انجام دهد؟
همکاران سعی کنند بهترین کالا با بهترین کیفیت را صادر کنند؛ این مهمترین کاری است که یک صادرکننده، باید انجام دهد.
هر قیمتی که قیمت تمام شده محصول با کیفیت باشد، خریدار اگر از کیفیت راضی باشد به طور حتم کالا را خریداری می‌کند. محصولاتی که در ایران تولید شده، به دلیل رنگ و بو کیفیتش پرطرفدار است، چون زیر نور آفتاب کشت می‌شود، بنابراین اگر محصول با کیفیت تولید کنند. اگر بسته بندی را تغییر دهیم و شکل و ظاهر بسته‌بندی یک هماهنگی کامل داشته باشد، از کیفیت محصول کم نشود، چون قصد داریم با فلان شرکت همکار رقابت کنیم و… این رفتار درست یک تولید کننده نیست. مشتری و خریدار شعور تشخیص کیفیت کالا را دارد و اگر کالایی با کیفیت اما گران باشد باز هم آن انتخاب می‌کند.
در حال حاضر محصولات «بدر» گران‌ترین قیمت را بین هم‌صنفان خود دارد، اما همیشه مشتری‌های خودش را دارد.
کاستن از کیفیت محصول ضربه به صادرات است. ترکیه این کار را نمی‌کند، کالاهایش را با کیفیت صادر می‌کند، بسته‌بندی با کیفیت عالی می‌دهد و پول خوبی هم دریافت می‌کند.
اگر این شیوه در پیش گرفته شود، می‌توانند صادرات موفقی داشته باشند و بازار را قبضه کنند. ایران در همه فصول سال محصول دارد؛ در زمستان خورشید داغ بندرعباس را داریم. چه کشوری این امکانات را دارد و محصول با عطر و طعم تولید می‌کند. ایران، محصولات تازه را برای تولید محصول استفاده می‌کند. در هیچ جای دنیا از محصولات تازه برای تولید محصول و کنسرو استفاده نمی‌کنند.
امروز بانک بودم، برای گرفتن تسهیلات، به رئیس بانک گفتم، ما 100 روز فقط تولید گوجه‌فرنگی و رب داریم، فقط60 روز تولید خیار و خیارشور داریم، یک تا یک‌ماه و نیم فرصت برای خرید زیتون داریم. اگر به به موقع حمایت نکنید، واحدهای تولیدی به مشکل می‌خورند. نمی‌توانند در فصل، محصول تازه تهیه کنند و به موقع کالای فرآوری شده را به بازار عرضه کنند. مشکل مالی برای خرید محصولات کشاورزی فقط برای تولید و فرآوری نیست، به کشاورز هم صدمه می‌زند چون خریداری برای محصولی که این همه برایش زحمت کشیده وجود ندارد.
اگر از تولیدکننده صنایع غذایی حمایت شود، این تولیدکننده خیلی بهتر از دولت می‌تواند کشاورز را حمایت کند. بانک‌ها به راحتی می‌توانند حمایت مؤثری برای تولید داشته باشند. آن هم فقط به شیوه فصلی برای خرید و برداشت محصولات و سردرختی‌ها و… .
بانک‌ها می‌توانند پولی را که به عنوان سپرده از مردم می‌گیرند، به عنوان نقدینگی در بخش تولید، سرمایه‌گذاری و صرف کنند. این کار هم مشکل بیکاری را حل می‌کند؛ هم کشاورزان به رونق و شکوفایی خوبی خواهند رسید. کشاورز فقط محصولش صرف خوراک روز نمی‌شود، وقتی در سطح کلان جمع‌آوری می‌شود به راحتی می‌توان با آن کارهای بزرگ و صنعتی انجام داد. بنابراین در مقاطع خاص، تولیدکننده‌ها به یکباره نیاز زیادی به نقدینگی دارند.
لوازم بسته‌بندی به طور مداوم گران می‌شود، لوازم جانبی دستگاه‌ها هم همین‌طور، محصولات کشاورزی افزایش قیمت دارند.
با این اتفاق‌ها تولیدکننده به شدت کمبود نقدینگی دارد. بانک می‌تواند برای خرید‌های تولید کننده، تسهیلات بدهد و در طول سال با توجه به این‌که تولید کننده کار مداوم می‌کند اقساط بانک را سر موقع پرداخت کند
این موضوع به خصوص برای واحدهایی که در حال رشد و توسعه هستند، بسیار حیاتی و لازم است. اگر واحد تولیدی کوچک و متوسط نتواند چنین تسهیلاتی از بانک بگیرد، طبیعی است که ورشکسته می‌شود، اقساط بانک را هم نمی‌تواند پرداخت کند.
تنها نتیجه آن، تعطیلی این واحدها و بیکاری کارگران است.
بیکاری ضایعه‌های اجتماعی می‌سازد و بحران‌های اجتماعی می‌آورد. دولت اجازه دهد که از تولیدکننده گرفته تا کشاورز از ارزآوری و صادرات منتفع شوند و صادرکننده خودش ارز مورد نیازش را داخل کشور بیاورد.

عکس‌ها: اقتصاد سبز- شکوفه خوش نثار

 
 

اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا