پخش؛ صنعتی عملیاتی، دانشی بومی، ساختاری سنتی
پخش؛ صنعتی عملیاتی، دانشی بومی، ساختاری سنتی
اقتصادسبز آنلاین: از گذشته‌های دور یکی از دغدغه‌های جامعه، تامین مواد غذایی متنوع در هنگام محدودیت‌ها بوده ‌است. یکی از موضوعات مهم در این رابطه، پخش و توزیع مواد غذایی است.

صنعت پخش حلقه واسط تولید کننده و مصرف کننده است

مریم حق بیان

اقتصادسبز آنلاین: از گذشته‌های دور یکی از دغدغه‌های جامعه، تامین مواد غذایی متنوع در هنگام محدودیت‌ها بوده ‌است. یکی از موضوعات مهم در این رابطه، پخش و توزیع مواد غذایی است. منظور از پخش، انتقال محصولات غذایی در مسافت‌های طولانی، بدون تخریب، فاسد شدن یا هدر رفتن آن است. امروزه مشتریان تنوع بیشتری در مواد غذایی خود می‌خواهند و حوزه پخش این موضوع را ساده‌تر می‌کند. با این‌حال، توزیع و پخش مواد غذایی کار ساده‌ای نیست و چالش‌ها و سختی‌های خودش را دارد.

تولید ملی از جمله مباحثی است که طی چند سال اخیر به‌ویژه پس از بیانات رهبری، حمایت از آن با دقت بیشتری دنبال شد و کمک به تولیدات داخلی و فراهم کردن بازار فروش در صدر اقدامات وزارتخانه‌ها و نهادهای مرتبط قرار گرفت. رسیدن به هدفی همانند حمایت از تولید داخل، نیاز به تولید خوب و با کیفیت برای شناخته شدن دارد؛ همچنین توزیع و پخش عالی و با قدرت از مهم‌ترین ابزارهای رسیدن به این هدف است. پخش، عملیاتی سخت، توان‌فرسا و نیازمند برنامه‌ریزی است که در فضای پیش‌رو با حضور برند‌ها ی خارجی سخت‌تر هم می‌شود. صنعت توزیع و پخش در کشور رسالت بزرگی را به دوش دارد و می‌تواند با حمایت دولت، مشکلات موجود در این صنعت را برطرف کرده و به عنوان یکی از منابع کشور در موضوعات مختلف از جمله اشتغال نقش ویژه‌ای داشته باشد. این در حالی است که فعالیت حوزه صنعت پخش بسیار گسترده و پیچیده‌ است و مستقیماً با اقلام و کالاهای سلامت محور سر و کار دارد که تأثیر مستقیمی بر سلامت تغذیه جامعه دارد. در حال حاضر ۱۰۰ درصد داروی کشور و ۷۰ در صد مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی، شوینده‌ها و… توسط شرکت‌های پخش در سرتاسر ایران توزیع می‌شود. با این‌که صنعت پخش به شدت عملیاتی است اما دانشی که در این صنعت استفاده شده کاملا بومی است و ارتقای دانش در شرکت‌های صنعت پخش ضروری است.
بر این اساس نظام توزیع از مهمترین ابزار حاکمیت برای برقراری عدالت در جامعه است و از آنجایی‌که این نظام به‌طور مستقیم با اقلام و کالاهای سلامت محور سروکار دارد، لذا تأثیر مستقیمی بر حفظ سلامت تغذیه عموم جامعه دارد. در شرایط کنونی موضوعی که در شبکه توزیع کالا در کشور ما و سایر کشورها بسیار مهم است، انتقال کالاها با صرف کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان، همراه با رعایت استانداردهای لازم برای حفظ سلامت کالاها و درنهایت رعایت بیشتر حقوق مصرف کنندگان است.
صنعت پخش و توزیع یکی از صنایع کلیدی و زیرساختی در اقتصاد هر کشوری است. سهم ۸ الی ۹ درصدی این صنعت از درآمد ملی، خود مبین حجم و گستره وسیع این صنعت و به تبع آن نقش کلیدی این صنعت در زنجیره تامین بسیاری از صنایع کشور است. در شرایطی که از یکسو تولیدکنندگان در تکاپوی تامین نقدینگی و سودآوری برای بقا و رشد کسب‌وکار خود هستند و از سوی دیگر مصرف‌کنندگان با چالش حفظ قدرت خرید دست و پنجه نرم می‌کنند، ارتقای کارآیی صنعت پخش به‌عنوان حلقه واسط بین تولیدکننده و مصرف کننده که سهم مهمی از قیمت تمام شده را به خود اختصاص می‌دهد، اهمیت بسزایی دارد. به عبارت دیگر، کاهش هزینه‌های مبادله در صنعت پخش می‌تواند کاهش قیمت تمام شده، افزایش حاشیه سود برای تولیدکننده و کاهش قیمت خرید برای مصرف‌کننده را به ارمغان آورد؛ به‌خصوص در شرایط فعلی که رکود بر بسیاری از صنایع کشور سایه انداخته است. این در حالی است که در حال حاضر، سهم صنعت پخش از قیمت تمام‌شده محصولات گاهی به مرز ۵۰ درصد می‌رسد.
ارتقای کارآیی عملیاتی صنعت پخش منوط به عوامل مختلفی است که اهم آنها عبارت است از: استفاده از فناوری روز برای مدیریت تامین، لجستیک و حمل‌ونقل، بازطراحی فرآیندها و سیستم‌های عملیاتی، آموزش نیروی انسانی و توانمندسازی آنان به فناوری‌های روز و بهره‌برداری مناسب از منابع مالی و اقتصادی. توجه به این عوامل می‌تواند موجب افزایش بهره‌وری و درنتیجه کاهش هزینه مبادله شود. ضعف آمار و نبود اطلاعات کافی از فعالیت‌های مربوط به هر یک از حلقه‌های مختلف زنجیره ارزش از تولید به مصرف موجب می‌شود تحلیل بهره‌وری در صنعت پخش و توزیع نیز به سختی انجام گیرد. با این‌حال، آنچه در شبکه توزیع کالا در یک کشور دارای اهمیت است، انتقال کالاها با صرف کمترین هزینه و زمان، همراه با رعایت استانداردهای لازم برای حفظ سلامت کالاها و در نهایت رعایت بیشتر حقوق مصرف‌کنندگان است. شبکه توزیع کالا در ایران با مشکلات و چالش‌های متنوع و متعددی روبه‌رو است. تعدد بیش از اندازه واحدهای صنفی در سطح خرده‌فروشی سنتی، تعدد واحدهای صنفی فاقد پروانه کسب، سهم برجسته بخش غیر سازمان‌یافته نسبت به سازمان یافته شبکه توزیع و فروش، عدم بهره‌مندی از ابزارها و روش‌های نوین توزیع کالا و عدم رغبت کافی بخش خصوصی و خارجی به سرمایه‌گذاری در شبکه توزیع مدرن از مهم‌ترین چالش‌های صنعت پخش در ایران است.
از سوی دیگر، در دنیای امروز یکی از استراتژی‌های اثربخش توسعه صنایع، شبکه‌سازی و ایجاد همکاری‌های استراتژیک است. در چنین فضایی، همکاری بین تولیدکنندگان، شرکت‌های پخش و خرده‌فروشی‌ها می‌تواند مزیت رقابتی ارزشمندی را برای هر سه ضلع این مثلث پدید آورد. این همکاری می‌تواند هم در سطح منابع و هم در سطح فرآیندها صورت پذیرد. به‌عنوان مثال در صورتی که نظام تولیدکننده، نظام تامین و توزیع شرکت پخش، و نظام سفارش‌گذاری و مدیریت موجودی خرده‌فروشی‌ها در قالب همکاری استراتژیک به صورت یکپارچه مدیریت شود، هم‌افزایی بین منابع و فرآیندهای آنها به حداکثر خواهد رسید. اجرای چنین نظام یکپارچه‌ای خود مستلزم عواملی است که پیشتر برای ارتقای کارآیی عملیاتی صنعت پخش بیان شد، به‌خصوص استفاده از فناوری روز، بازطراحی فرآیندها و آموزش نیروی انسانی. از این رو به نظر می‌رسد بازسازی بدنه فرسوده نظام توزیع کشور نه تنها برای افزایش کارآیی این نظام ضروری است، بلکه یکی از الزامات شکل‌گیری همکاری‌های استراتژیک، به‌عنوان یکی از استراتژی‌های موثر برای رشد کسب و کارها در آینده این صنعت است.

چالش‌های صنعت پخش در ایران:

نبود حمایت دولت
صنعت توزیع و پخش در کشور رسالت خطیری را بر‌عهده دارد و می‌تواند با حمایت دولت، مشکلات موجود در این صنعت را برطرف کرده و در زمینه اشتغال زایی نیز نقش ویژه ای ایفا کند. البته این در حالی است که فعالیت در زمینه صنعت پخش دشواری و پیچیدگی خاص خود را دارد و در نبود حمایت‌های دولت این پیچیدگی‌ها بیشتر هم می‌شود.
در شرایط کنونی شبکه توزیع کالا و صنعت پخش در ایران با موانع و چالش‌های متنوع و متعددی مواجه است. از جمله مهمترین چالش‌ها در این بخش می توان به تعدد بیش از اندازه واحدهای صنفی در سطح خرده‌فروشی سنتی، تعدد واحدهای صنفی فاقد پروانه کسب، سهم برجسته بخش غیرسازمان یافته نسبت به سازمان یافته شبکه توزیع و فروش، عدم بهره مندی از ابزارها و روش‌های نوین توزیع کالا و نبود رغبت کافی بخش خصوصی داخلی و خارجی به سرمایه‌گذاری در شبکه توزیع اشاره کرد.

ضعف آموزش نیروی انسانی
در این میان یکی از چالش‌های اساسی در صنعت پخش مربوط به مسئله نیروی انسانی است که صنعت توزیع کشور را از این ناحیه بسیار آسیب ‌پذیر کرده است.
درواقع برخلاف صنایع بزرگ و رویه حاکم بر کشورهای دیگر، در ایران توسعه فناوری و تکنولوژی نتوانسته منجر به کاهش حضور نیروی انسانی در صنعت پخش شود. بنابراین رفع مشکل نیروی انسانی در صنعت پخش نیازمند آن است که این موضوع به‌ صورت پایه و به ‌عنوان یک‌ رشته آموزشی در دانشگاه‌ها محسوب و تدریس شود و باید آموزشگاه‌های مختلفی برای پرورش نیروی انسانی متناسب با این حوزه تأسیس شود. امروزه به دلیل این‌که نیروی انسانی، با سختی‌های اشتغال در حوزه پخش چندان آشنا نیست، همین موضوع مسأله ورود و خروج و بی‌ثباتی نیروی کار در این صنعت را افزایش داده است و به‌همین دلیل بعضاً شاهد تخلفات بسیاری از ناحیه نیروی انسانی هستیم.

خودروهای فرسوده و فاقد امکانات
موضوع مهم دیگر در حوزه پخش، مسئله خودروهای فرسوده و فاقد امکانات مجهز مانند یخچال برای حمل کالاهای مصرفی است. این مشکل در حالی گریبان صنعت توزیع و پخش کالا را در کشور گرفته است که امروزه به دلیل تحریم‌ها، تامین خودروهای بزرگ و مجهز برای شرکت‌های پخش بسیار دشوار شده و هزینه‌های تعمیر و خرید نیز چندین برابر افزایش یافته و این در حالی است که هیچ حمایتی از سوی دولت‌ها برای ترمیم و تعویض ناوگان وجود ندارد.

نبود متولی واحد در صنعت پخش
یکی دیگر از مهم‌ترین مشکلات صنعت پخش، نبود متولی مشخص در حوزه پخش است. در شرایطی که صنعت پخش نقش مهمی در تولید ناخالص ملی دارد، اما این صنعت متولی واحد و خاصی ندارد و نهاد‌های دولتی متعدد از قبیل وزارتخانه‌ها، شهرداری و پلیس در امور و مسائل مربوط به این بخش مداخله می‌کنند. بنابراین باید یک متولی واحد برای این بخش در نظر گرفته شود و از دولت انتظار می رود که صنعت پخش را به یک متولی واحد واگذار کند تا فعالان این صنعت همه مشکلات خود را از طریق یک نهاد و ارگان ذیربط پیگیری کنند.

قوانین موازی و مزاحم
از طرفی یکی دیگر از مشکلات بزرگ صنعت پخش کشور وجود قوانین و مقررات موازی و مزاحم است؛ به‌طور نمونه صدور مجوز برای تردد خودروها، دریافت عوارض غیرقانونی از شرکت‌های پخش از سوی شهرداری و… جزو سیاست‌های دست‌وپاگیر در صنعت پخش است که دشواری‌های زیادی را برای فعالان این صنعت ایجاد کرده است. در عین‌حال عدم نظرخواهی و مشورت دولت با فعالان عرصه پخش در زمینه وضع مقررات و قوانین جدید، فعالان این صنعت را با مشکلات متعددی رو‌به‌‌رو کرده است. به‌طور نمونه اخیرا دولت هیچ گونه مشورتی درخصوص تصویب قانون جدید چک با فعالان این بخش نکرد که اکنون شاهد تبعات منفی این گونه قوانین در این صنعت هستیم.

ضرورت کاهش مداخلات دولتی
آنچه مسلم است دولت با تصویب قوانین و بخشنامه‌های این چنینی، شرکت‌های پخش را از وظایف ذاتی خود منحرف می‌کند. اگر قرار است نظام توزیع در کشور اصلاح شود، باید کل زنجیره از تولید تا پخش اصلاح شود و برای این منظور مداخلات دولتی باید به حداقل برسد. مداخله دولت در حوزه فعالیت بخش‌های مختلف از تولید و توزیع گرفته تا قیمت ‌گذاری دستوری، از جمله مواردی است که در کشورهای دیگر وجود ندارد و این در حالی است که دولت مسئله مهمتر یعنی کیفیت محصولات تولیدی را در تصمیم‌گیری‌های خود در نظر نمی‌گیرد.
دولت باید در بخش اقتصاد به مردم اعتماد کند و تصدی گری خود را کاهش دهد و در این راستا اصلاح قوانین لازم است. چرا که قوانین ما در بخش کار بخش خصوصی به شدت محدودکننده است و درمقابل راه را برای بخش دولتی کاملا باز گذاشته است. درنتیجه بخش دولتی می تواند هر محصول بی‌کیفییتی را به بازار عرضه کند؛ اما بخش خصوصی این امکان را حتی برای محصول باکیفیت خود ندارد.

تبعات تعیین دستوری حاشیه سود شرکت‌ها
معضل دیگری که تاکنون این صنعت را تحت تأثیر خود قرار داده، تعیین نرخ حاشیه سود شرکت‌های پخش به‌صورت دستوری است. در حالی که در شهرها و مناطق مختلف ایران، هزینه‌های توزیع بسیار متغیر هستند و شیوه فعلی تعیین نرخ در اغلب موارد باعث می شود تا شرکت‌های نوپا به‌دلیل هزینه‌های بالایی که دارند، توان رقابت پیدا نکنند و در مدتی کوتاه از چرخه رقابت خارج شوند.
متاسفانه در ایران سازمان‌ها و نهادهای دولتی تمام تلاش خود را می ‌کنند که بخش ‌خصوصی را به هر بهانه‌‌ای تحت کنترل قرار دهند و این رویکرد منجر به بروز مشکلات و موانع متعددی برای بخش ‌خصوصی به ویژه فعالان صنعت پخش شده است. اجبارها در این حوزه باعث شده هزینه‌های پخش به‌طور روزافزون رشد پیدا کرده و قیمت مصرف ‌کننده نیز افزایش یابد؛ در حالی‌‌که ضرورتی برای چنین مداخلاتی وجود ندارد.

افت سرمایه گذاری در صنعت پخش
جمیع این مسائل منجر به این شده که در شرایط کنونی سرمایه‌ گذاران علاقه‌ای به سرمایه‌‌گذاری در این حوزه نداشته باشند و هر روز شاهد افت میزان سرمایه‌گذاری در این صنعت باشیم. از این رو دولت باید در راستای افزایش سرمایه‌گذاری از جانب بخش ‌خصوصی، انگیزه ایجاد کند و اگر دولت به‌ درستی این وظیفه خود را انجام دهد، بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد. برای این منظور دولت باید از هر نوع مداخله ای در امور و فعالیت‌های بخش خصوصی خودداری کند.
خوشبختانه امروز شرکت‌های پخش ایرانی به نرم‌افزارهای به‌روز دنیا دسترسی دارند و از آنها استفاده می‌کنند و از این جنبه مشکلی وجود ندارد. به غیر از موارد مذکور، یکی دیگر از مسائل این بخش مربوط به معضلات فرهنگی و ضعف فرهنگ‌سازی در این صنعت است که هر شرکت تولیدکننده ای قصد دارد کالاها و محصولات خود را توزیع کند که این شیوه نادرست و برخلاف رویه معمول و رایج در کشورهای جهان است. بنابراین دولت باید درباره این موضوعات چاره‌اندیشی و آنها را مدیریت کند.
اکثر افراد جامعه وقتی سخن از توزیع و پخش می‌شود نگاهی ساده و گذرا داشته و به یاد افرادی که توزیع ساده کالا برای سوپر مارکت‌ها و مغازه‌ها را با یک وانت انجام می‌دهند افتاده و آن را کاری ساده می‌دانند. آیا این نگاه مبین نظام توزیع، پخش است؟ برای اینکه بدانیم جایگاه توزیع و پخش کجا است ابتدا اشاره‌ای به نظام کلی آن داشته، سپس فواید آن را برای جامعه و حاکمیت بیان می‌کنیم. در بیانی بسیار ساده در نشان دادن اهمیت امر توزیع می‌بینیم که مانند صنعت گردشگری، توزیع را نیز صنعت پخش در دنیا می‌نامند، چرا‌که پیچیدگی و ارزش افزوده بسیار بالایی برای کشور و مردم دارد؛ همان‌طور که صنعت توریسم یا گردشگری علاوه بر بحث اشتغال، فواید مالی و ارزش افزوده بالایی برای جامعه دارد. نظام توزیع یکی از مهم‌ترین ابزار حاکمیت برای برقراری عدالت در جامعه است که فواید آن به‌شرح زیر است:

1.کیفیت محصول
یکی از شاخص‌های مهم در نظام توزیع، حفظ کیفیت محصول در طول زنجیره توزیع است به‌صورتی که با همان کیفیت که کالا تحویل شرکت توزیعی می‌شود باید با همان کیفیت تحویل خرده‌فروش یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای شود و این کالا در تمام نقاط کشور با شرایط آب و هوایی و دمایی مختلف نباید هیچ‌گونه تفاوتی با کالای در قرنطینه کارخانه تولیدی یا شرکت وارداتی نداشته باشد.این امر درخصوص دارو که باید به لحاظ کنترل دما، نور و رطوبت تحت کنترل خاص باشد از اهمیت بالاتری برخوردار است. در حوزه دارو (GDP Practice Good Distribution) نظام توزیع مناسب، GSP(Practice Good Storage) و نظام انبارش مناسب GTP (Practice Good Transportation) نظام ارسال (جابه‌جایی) مناسب؛ سه اصل مهم این امر است که ثبت اطلاعات در کلیه مراحل الزامی‌ بوده و سازمان غذا و دارو و دانشگاه‌های علوم پزشکی بر آن نظارت دارند.

2.قیمت یکسان
شرکت‌های توزیعی یکی از مهم‌ترین‌ کارهایی که برای حفظ عدالت در جامعه انجام می‌دهند، توزیع کالا در اقصی نقاط کشور با قیمت یکسان است؛ حال آنکه قیمت تمام شده آن در مراکز نزدیک به تولید و توزیع باید ارزان‌تر باشد. با یک نظام توزیع مناسب و سرشکن شدن هزینه‌های سربار در تمام کشور، کالا با یک قیمت توزیع می‌شود که خود باعث ایجاد عدالت اجتماعی در جامعه خواهد بود.

3.اصالت کالا
در یک نظام توزیع مناسب،اصالت کالا از لحظه دریافت و ثبت تراکنش‌ها و ردیابی آن تا تحویل به مصرف‌کننده ثبت می‌شود و اطمینان لازم برای درست بودن کالا، قاچاق و تقلبی نبودن را برای حاکمیت و جامعه ایجاد می‌کند. همچنین امکان بررسی و بازرسی در تمام مقاطع زمانی برای سیستم‌های نظارتی در جهت حصول اطمینان را بیشتر می‌کند.

4.آمار و اطلاعات (کنترل، بررسی و برنامه‌ریزی)
در یک نظام توزیع مناسب آمار و اطلاعات دقیقی از هر کالا برای حاکمیت در دسترس خواهد بود؛ به عبارت دیگر این آمار و اطلاعات همانند چراغ راه حاکمیت در بررسی‌ها، کنترل، نظارت و برنامه‌ریزی نقش اساسی ایفا می‌کند؛ چرا که هرگونه افزایش، کاهش، کمبود، مصرف غیرمتعارف و… را با یک کار کارشناسی مشخص می‌کند و از سوی دیگر مبنای برنامه‌ریزی برای آینده کشور خواهد بود.
به‌عنوان مثال چرا مصرف شیر در برخی مناطق بیشتر و در برخی مناطق کمتر بوده است؟ کجا باید یارانه تعلق گیرد و افزایش و کاهش قیمت چه تاثیری بر مصرف و سلامت جامعه خواهد داشت؟

5. دسترسی کالا
یکی از ارکان اصلی نظام توزیع، دسترسی عادلانه کالا در سراسر کشور است. آیا به‌دلیل موقعیت پایتخت باید عمده دسترسی کالا مخصوصاً کالاهای اساسی فقط در پایتخت باشد و در مواردی چون دارو، بیمار باید متحمل زحمت زیادی برای نقل و انتقال به پایتخت شود یا باید با سیستم کارآمد، امکان دسترسی در تمام مناطق کشور با برنامه معقول وجود داشته باشد؟ یک اشتباه کوچک در توزیع و انتقال، اشتباه در سهمیه یک کالا مانند دارو از یک استان به استان دیگر و ایجاد کمبود در آن استان و به تبع آن عوارض و عواقب برای بیماران آن استان به عهده چه شخصی خواهد بود؟
نظام توزیع یکی از ابزارهای دولت و حاکمیت برای ایجاد عدالت اجتماعی در دسترسی همگان به خدمات یکسان علی‌الخصوص در غذا و سلامت خواهد بود.
در پایان تاکید می‌شود همه فواید ذکر شده در بالا موجب کاهش هزینه‌های تمام‌شده جامعه و دریافت عادلانه کالای با کیفیت در سراسر کشور می‌شود و برنامه‌ریزی‌های انجام شده با آمار و اطلاعات نظام توزیع موجب می‌شود تا اطمینان لازم در آینده برای تأمین و دسترسی کالا در کشور ایجاد شود.

 
 

اقتصادسبز آنلاین / اقتصاد سبز آنلاین / اقتصادسبز / اقتصاد سبز / صنایع غذایی / صنعت غذا / کشاورزی / پایگاه خبری صنعت غذا